|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
| {{سوگواری امام حسین}} | | {{سوگواری امام حسین}} |
|
| |
|
| == مقدمه == | | == آشنایی اجمالی == |
| نینوا: نام سرزمینی است در [[عراق]] در [[شرق]] دجله و [[کربلا]] و اطراف [[کوفه]] که حضرت [[یونس]] [[پیامبر]] نیز در این منطقه میزیست. از آنجا که وقتی [[امام حسین]] {{ع}} روز دوم [[محرم]] به این سرزمین رسید و از نام آن پرسید و همان جا فرود آمد و حادثه و [[حماسه]] [[عاشورا]] هم در این منطقه به وقوع پیوست، این نام با واقعه [[کربلا]] پیوند خورده است و یادآور مقتل [[امام حسین]] {{ع}} و شهادتگاه عاشوراییان است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]].</ref>. | | نینوا [[قریه]] [[یونس بن متی]]{{ع}} است در [[موصل]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۳۹.</ref>. گذشتگان در بیان موقعیت جغرافیایی نینوی، آن را موضعی روبروی شهر موصل عنوان کرده و از فاصله انداختن دجله میان این دو موضع خبر دادهاند. این شهر به گزارش [[مسعودی]] (م. ۳۴۶ هجری)، تا سال ۳۳۲ هجری، ویرانه بوده و دهکدهها و مزارعی در آن وجود داشته است<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>. یونس بن متی {{ع}} [[پیامبر]] این [[قوم]] بود. [[خداوند]] او را به [[رسالت]] [[مردم]] نینوی که به فرموده [[قرآن]]، تعداشان «صد هزار یا بیشتر» بود، فرستاد<ref>{{متن قرآن|وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ}} «و او را به سوی یکصد هزار (نفر) یا بیشتر فرستادیم» سوره صافات، آیه ۱۴۷.</ref>. به نقل [[مسعودی]]، هنوز هم آثار سنگ نگارهها و بتان سنگی که بر چهره آنان خطوطی هست، آنجا نمودار است<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>. بیرون این [[شهر]] تلّی قرار دارد که مسجدی بر آن واقع است و هم آنجا چشمهای است که به نام [[یونس]] [[نبی]]{{ع}} معروف است و محل آمد و شد [[مردم]] [[پرهیزگار]] و [[عابد]] و [[زاهد]] است<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۳۷.</ref>. |
|
| |
|
| == نینوی: محل [[توقیف حسین بن علی]] {{ع}} ==
| | امروزه [[نینوی]] از شهرهای مهم [[عراق]] و دارای [[شهرت]] [[تاریخی]] بسیار است. هم اکنون ویرانهها و آثار باستانی [[نینوا]] در سمت چپ [[رود دجله]] در مقابل شهر [[موصل]] و در سمت شرقی آن قرار دارد و هر [[روز]] صدها گردشگر از آن بازدید میکنند. این شهر در زمستان خنک و در تابستان هوایی [[معتدل]] دارد. علاوه بر این شهر مشهور، در [[سواد کوفه]] هم، ناحیهای به نام نینوا وجود دارد که [[کربلا]] ـ [[مقتل]] [[حسین بن علی]]{{ع}} ـ بخشی از آن است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]]، ص۳۲۳.</ref> |
| نینوی جایی است که [[حسین]] {{ع}} در آنجا [[منزل]] کرد، در این هنگام ناگاه سواری با اسب نجیب، [[سلاح]] بر دوش و کمان بر شانه از طرف [[کوفه]] نمایان شد. همگی توقف کرده [[منتظر]] او شدند، وقتی به آنها رسید به [[حر بن یزید]] و اصحابش [[سلام]] کرد ولی به حسین {{ع}} و یارانش سلام نکرد، نامهای از [[عبیدالله بن زیاد]] را تحویل [[حر]] داد که در آن چنین آمده بود:
| |
| «وقتی نامهام به تو رسید و فرستادهام نزد تو آمد حسین را متوقف کن و در بیابان بیآب و علف و بدون حصار و سنگری فرود آر، به فرستادهام [[دستور]] دادهام همراه تو بوده از شما جدا نشود تا این که خبر اجرای دستورم توسط تو را برایم بیاورد. والسلام».
| |
|
| |
|
| وقتی حر [[نامه]] را خواند رو به [[اصحاب]] حسین {{ع}} گفت: این نامه [[امیر]] عبیدالله بن زیاد است. به من دستور داده در جایی که نامهاش به دستم میرسد شما را متوقف کنم، این فرستادهاش است، به وی دستور داده تا زمانی که نظر و فرمانش را [[اجرا]] نکردهام از من جدا نشود.
| | == نینوا و امام حسین {{ع}} == |
| [[ابوالشعثاء]] [[یزید بن زیاد]] مهار کِندی بَهدَلی به فرستاده [[عبیدالله ابن زیاد]] نگاه کرده مقابلش ایستاد و گفت: آیا شما [[مالک بن نسیر بدی]] از [[قبیله]] کِنده هستی؟ گفت: بله هستم. | | نینوی جایی است که [[امام حسین]] {{ع}} در آنجا [[منزل]] کرد، در این هنگام ناگاه سواری با اسب نجیب، [[سلاح]] بر دوش و کمان بر شانه از طرف [[کوفه]] نمایان شد. همگی توقف کرده [[منتظر]] او شدند، وقتی به آنها رسید به [[حر بن یزید]] و اصحابش [[سلام]] کرد ولی به حسین {{ع}} و یارانش سلام نکرد، نامهای از [[عبیدالله بن زیاد]] را تحویل حر داد که در آن چنین آمده بود: «وقتی نامهام به تو رسید و فرستادهام نزد تو آمد حسین را متوقف کن و در بیابان بیآب و علف و بدون حصار و سنگری فرود آر، به فرستادهام [[دستور]] دادهام همراه تو بوده از شما جدا نشود تا اینکه خبر اجرای دستورم توسط تو را برایم بیاورد. والسلام». |
|
| |
|
| یزید بن زیاد گفت: ماردت به عزایت بنشیند! این چه مأموریتی است که به دنبالش آمدهای؟ گفت: من به دنبالش نیامدهام! از امامم [[پیروی]] کرده به [[بیعت]] خویش [[وفا]] نمودهام. [[أبوالشعثاء]] گفت: نه، شما نسبت به پروردگارت [[عصیان]] کردهای و در [[هلاکت]] نفس خودت از [[امامت]] [[اطاعت]] کردهای! برای خود [[ننگ]] و [[نار]] فراهم ساختهای.
| | وقتی حر [[نامه]] را خواند رو به [[اصحاب]] حسین {{ع}} گفت: این نامه [[امیر]] عبیدالله بن زیاد است. به من دستور داده در جایی که نامهاش به دستم میرسد شما را متوقف کنم، این فرستادهاش است، به وی دستور داده تا زمانی که نظر و فرمانش را اجرا نکردهام از من جدا نشود. [[ابوالشعثاء]] [[یزید بن زیاد]] مهار کِندی بَهدَلی به فرستاده [[عبیدالله ابن زیاد]] نگاه کرده مقابلش ایستاد و گفت: آیا شما مالک بن نسیر بدی از [[قبیله]] کِنده هستی؟ گفت: بله هستم. |
| [[خدای عزوجل]] میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref> و آن وصف [[امام]] تو است.
| |
|
| |
|
| [[حر بن یزید]] رفت تا [[حسین]] و اصحابش را در آن مکان بیآب و آبادی وادار به فرود آمدن کند. آنها گفتند: ما را رها کن تا در این آبادی - منظورشان نینوی بود - یا آن آبادی - منظورشان [[غاضریه]] بود - یا آن یکی - مقصودشان شُفَیّه بود -[[منزل]] کنیم.
| | یزید بن زیاد گفت: مادرت به عزایت بنشیند! این چه مأموریتی است که به دنبالش آمدهای؟ گفت: من به دنبالش نیامدهام! از امامم [[پیروی]] کرده به [[بیعت]] خویش [[وفا]] نمودهام. [[أبوالشعثاء]] گفت: نه، شما نسبت به پروردگارت [[عصیان]] کردهای و در هلاکت نفس خودت از [[امامت]] [[اطاعت]] کردهای! برای خود ننگ و [[نار]] فراهم ساختهای. [[خدای عزوجل]] میفرماید: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ}}<ref>«و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا میخوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.</ref> و آن وصف [[امام]] تو است. |
| [[حر]] گفت: نه، والله نمیتوانم این کار را انجام بدهم، این مرد به عنوان جاسوس به دنبالم فرستاده شده است! | |
| زھیر بن قین گفت: ای پسر [[رسول الله]]، [[جنگ]] با اینها آسانتر از جنگ با آنانی است که پشت سر آنها میآیند، به [[جان]] خودم بعد از اینها به اندازهای خواهند آمد که توان آنها را نداریم!
| |
|
| |
|
| حسین {{ع}} فرمود: من جنگ را آغاز نمیکنم. [[زهیر بن قین]] گفت: برویم به طرف این آبادی و آنجا منزل کنیم آنجا [[دژ]] و [[پناهگاه]] دارد و کنار رودخانه [[فرات]] است. اگر جلویمان را گرفتند با آنها میجنگیم، جنگ با اینها برایمان با کسانی که بعد از اینها میآیند آسانتر است. حسین {{ع}} فرمود: آن آبادی کدام است؟ زهیر گفت: آن [[عقر]] است. | | [[حر بن یزید]] رفت تا [[حسین]] و اصحابش را در آن مکان بیآب و آبادی وادار به فرود آمدن کند. آنها گفتند: ما را رها کن تا در این آبادی ـ منظورشان نینوی بود ـ یا آن آبادی ـ منظورشان [[غاضریه]] بود ـ یا آن یکی ـ مقصودشان شُفَیّه بود ـ [[منزل]] کنیم. حر گفت: نه، والله نمیتوانم این کار را انجام بدهم، این مرد به عنوان جاسوس به دنبالم فرستاده شده است! |
| | [[زهیر بن قین]] گفت: ای پسر [[رسول الله]]، [[جنگ]] با اینها آسانتر از جنگ با آنانی است که پشت سر آنها میآیند، به [[جان]] خودم بعد از اینها به اندازهای خواهند آمد که توان آنها را نداریم! |
|
| |
|
| حسین {{ع}} فرمود: خدایا از عقر به تو [[پناه]] میبرم! بعد فرود آمد، و آن [[روز]]، [[پنجشنبه]]، دومین روز [[محرم]] [[سال ۶۱ هجری]] بود. روز بعد [[عمر بن سعد بن أبی وقاص]] از [[کوفه]] با چهار هزار نیرو بر آنها وارد شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۰۸-۴۰۹، ادامه خبر عقبة بن سمعان؛ ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۳-۸۴، ادامه خبر عقبة بن سمعان.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص ۲۱.</ref> | | حسین {{ع}} فرمود: من جنگ را آغاز نمیکنم. [[زهیر بن قین]] گفت: برویم به طرف این آبادی و آنجا منزل کنیم آنجا دژ و [[پناهگاه]] دارد و کنار رودخانه [[فرات]] است. اگر جلویمان را گرفتند با آنها میجنگیم، جنگ با اینها برایمان با کسانی که بعد از اینها میآیند آسانتر است. حسین {{ع}} فرمود: آن آبادی کدام است؟ زهیر گفت: آن [[عقر]] است. |
|
| |
|
| ==نینوی==
| | حسین {{ع}} فرمود: خدایا از عقر به تو پناه میبرم! بعد فرود آمد، و آن [[روز]]، پنجشنبه، دومین روز [[محرم]] سال ۶۱ هجری بود. روز بعد [[عمر بن سعد بن أبی وقاص]] از [[کوفه]] با چهار هزار نیرو بر آنها وارد شد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۰۸-۴۰۹، ادامه خبر عقبة بن سمعان؛ ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۳-۸۴، ادامه خبر عقبة بن سمعان.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]]، ص ۲۱.</ref> |
| [[قریه]] [[یونس بن متی]]{{ع}} است در [[موصل]].<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۳۹.</ref> گذشتگان در بیان موقعیت جغرافیایی نینوی، آن را موضعی روبروی شهر موصل عنوان کرده و از فاصله انداختن دجله میان این دو موضع خبر دادهاند. این شهر به گزارش [[مسعودی]] (م. ۳۴۶ [[هجری]])، تا [[سال ۳۳۲ هجری]]، ویرانه بوده و دهکدهها و مزارعی در آن وجود داشته است.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۳۷.</ref> [[یونس بن متی]]{{ع}} [[پیامبر]] این [[قوم]] بود. [[خداوند]] او را به [[رسالت]] [[مردم]] نینوی که به فرموده [[قرآن]]، تعداشان «صد هزار یا بیشتر» بود، فرستاد.<ref>{{متن قرآن|وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ}} «و او را به سوی یکصد هزار (نفر) یا بیشتر فرستادیم» سوره صافات، آیه ۱۴۷.</ref> به نقل [[مسعودی]]، هنوز هم آثار سنگ نگارهها و بتان سنگی که بر چهره آنان خطوطی هست، آنجا نمودار است.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۳۷.</ref> بیرون این [[شهر]] تلّی قرار دارد که مسجدی بر آن واقع است و هم آنجا چشمهای است که به نام [[یونس]] [[نبی]]{{ع}} معروف است و محل آمد و شد [[مردم]] [[پرهیزگار]] و [[عابد]] و [[زاهد]] است.<ref>مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۳۷.</ref> امروزه [[نینوی]] از شهرهای مهم [[عراق]] و دارای [[شهرت]] [[تاریخی]] بسیار است. هم اکنون ویرانهها و آثار باستانی [[نینوا]] در سمت چپ [[رود دجله]] در مقابل شهر [[موصل]] و در سمت شرقی آن قرار دارد و هر [[روز]] صدها گردشگر از آن بازدید میکنند. این شهر در زمستان خنک و در تابستان هوایی [[معتدل]] دارد. علاوه بر این شهر مشهور، در [[سواد کوفه]] هم، ناحیهای به نام نینوا وجود دارد که [[کربلا]] - [[مقتل]] [[حسین بن علی]]{{ع}} - بخشی از آن است.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۳۲۳.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |