یاری‌خواهی امام حسین در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
حسین {{ع}} فرمود: «تو [[برادران]] [[برادری]]، می‌خواهی [[بنی هاشم]] بیشتر از [[خون]] [[مسلم بن عقیل]] را از تو مطالبه کنند؟ نه به خدا مانند ذلیلان [[تسلیم]] نمی‌شوم و مانند بردگان فرار نمی‌کنم<ref>ابن نما حلی در مثیر الاحزان (ص ۲۶) {{عربی|اَفِرُّ}} روایت کرده است که {{عربی|اَقِرُّ}} که بر زبان مردم است یا در برخی مقاتل آمده است، صحیح‌تر به نظر می‌سد؛ زیرا اگر «اقرّ» باشد، جمله دوم بی‌فایده خواهد بود و تنها جمله قبل آن معنایی را افاده خواهد کرد، بر خلاف قرائت «افر» که جمله دوم، این معنا را می‌رساند که از سختی و قتل، همانند بردگان نمی‌گریزم و این معنایی است غیر معنایی که جمله نخست می‌رساند. در سخن امام علی {{ع}} نیز گواه این قرائت آمده است: «حضرت درباره مصقلة بن هبیره آن هنگام که به سوی معاویه گریخت فرمود: «او را چه شد که کار سروران را کرد و همانند بردگان گریخت و همانند فاجران خیانت کرد»! ابن اثیر، علی، الکامل، ج۳، ص۱۴۸؛ ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۰۴.</ref>، ای [[بندگان خدا]]! «من از اینکه سنگسارم کنید به [[پروردگار]] خویش و پروردگار شما [[پناه]] می‌برم»<ref>{{متن قرآن|وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ}} «و بی‌گمان من از اینکه سنگسارم کنید به پروردگار خویش و پروردگار شما پناه می‌برم» سوره دخان، آیه ۲۰.</ref>.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۱ (کتاب)|بر آستان عاشورا]]، ج۱، ص ۴۳۵.</ref>
حسین {{ع}} فرمود: «تو [[برادران]] [[برادری]]، می‌خواهی [[بنی هاشم]] بیشتر از [[خون]] [[مسلم بن عقیل]] را از تو مطالبه کنند؟ نه به خدا مانند ذلیلان [[تسلیم]] نمی‌شوم و مانند بردگان فرار نمی‌کنم<ref>ابن نما حلی در مثیر الاحزان (ص ۲۶) {{عربی|اَفِرُّ}} روایت کرده است که {{عربی|اَقِرُّ}} که بر زبان مردم است یا در برخی مقاتل آمده است، صحیح‌تر به نظر می‌سد؛ زیرا اگر «اقرّ» باشد، جمله دوم بی‌فایده خواهد بود و تنها جمله قبل آن معنایی را افاده خواهد کرد، بر خلاف قرائت «افر» که جمله دوم، این معنا را می‌رساند که از سختی و قتل، همانند بردگان نمی‌گریزم و این معنایی است غیر معنایی که جمله نخست می‌رساند. در سخن امام علی {{ع}} نیز گواه این قرائت آمده است: «حضرت درباره مصقلة بن هبیره آن هنگام که به سوی معاویه گریخت فرمود: «او را چه شد که کار سروران را کرد و همانند بردگان گریخت و همانند فاجران خیانت کرد»! ابن اثیر، علی، الکامل، ج۳، ص۱۴۸؛ ابن ابی الحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۰۴.</ref>، ای [[بندگان خدا]]! «من از اینکه سنگسارم کنید به [[پروردگار]] خویش و پروردگار شما [[پناه]] می‌برم»<ref>{{متن قرآن|وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ}} «و بی‌گمان من از اینکه سنگسارم کنید به پروردگار خویش و پروردگار شما پناه می‌برم» سوره دخان، آیه ۲۰.</ref>.<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[بر آستان عاشورا ج۱ (کتاب)|بر آستان عاشورا]]، ج۱، ص ۴۳۵.</ref>


=== [[یاری‌خواهی]] دوم در [[روز عاشورا]] ===
=== یاری‌خواهی دوم در [[روز عاشورا]] ===
سپس حسین {{ع}} بر اسب خویش سوار شد و [[قرآنی]] برداشت و آن را بالای سرش نهاد و در برابر [[سپاهیان]] [[ابن اسعد]] ایستاد و فرمود: «ای [[قوم]]! میان من و شما [[کتاب خدا]] و [[سنت]] جدم [[رسول الله]] داور باشد»<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن، تذکرة الخواص، ص۱۴۳.</ref>.
سپس حسین {{ع}} بر اسب خویش سوار شد و [[قرآنی]] برداشت و آن را بالای سرش نهاد و در برابر سپاهیان ابن اسعد ایستاد و فرمود: «ای [[قوم]]! میان من و شما [[کتاب خدا]] و [[سنت]] جدم [[رسول الله]] داور باشد»<ref>ابن جوزی، عبدالرحمن، تذکرة الخواص، ص۱۴۳.</ref>.
سپس آنان را بر [[جان]] [[مقدس]] خویش و [[شمشیر پیامبر]] {{صل}} که به کمر بسته بود و [[زره]] او که پوشیده بود و عمامه‌اش که بر سر نهاده بود، [[شاهد]] گرفت و از آنان پرسید که چرا به کشتن او مبادرت می‌کنند، گفتند: در پی [[اطاعت]] از [[امیر]] [[عبیدالله بن زیاد]] هستیم. [[حضرت]] فرمود:
سپس آنان را بر [[جان]] [[مقدس]] خویش و شمشیر پیامبر {{صل}} که به کمر بسته بود و [[زره]] او که پوشیده بود و عمامه‌اش که بر سر نهاده بود، [[شاهد]] گرفت و از آنان پرسید که چرا به کشتن او مبادرت می‌کنند، گفتند: در پی [[اطاعت]] از [[امیر]] [[عبیدالله بن زیاد]] هستیم. [[حضرت]] فرمود:
«[[مرگ]] و اندوهتان باد، ای [[جماعت]]! با شیدایی، ما را به فریادرسی خواندید و ما به سرعت به فریادتان رسیدیم، اما شمشیری را که برای ما بود، به روی خود ما برکشیدید و آتشی را که بر [[دشمن]] مشترک ما و شما افروخته بودیم، بر خود ما افروختید و همدست دشمنانتان بر دوستانتان شدید، بی‌آنکه [[عدالت]] را در میان شما بگسترند و امیدی به آنان داشته باشید.
«[[مرگ]] و اندوهتان باد، ای [[جماعت]]! با شیدایی، ما را به فریادرسی خواندید و ما به سرعت به فریادتان رسیدیم، اما شمشیری را که برای ما بود، به روی خود ما برکشیدید و آتشی را که بر [[دشمن]] مشترک ما و شما افروخته بودیم، بر خود ما افروختید و همدست دشمنانتان بر دوستانتان شدید، بی‌آنکه [[عدالت]] را در میان شما بگسترند و امیدی به آنان داشته باشید.
وای بر شما! ما را وا نهادید، در حالی که شمشیرها هنوز در نیام و ابتدای کار است و [[رأی]] به [[جنگ]] هنوز پا بر جا نگشته است، اما شما همچون ملخان به سوی آن شتافته‌اید و همچون پرواز پشه‌ها [به سوی زرداب زخم و چرک] همدیگر را به آن فراخوانده‌اید، پس نابودی از آن شما باد، ای بردگان [[امت]] و دسته‌های به [[کژراهه]] رفته آن و کنار افکنان [[قرآن]] و [[تحریف‌گران]] سخن و دار و دسته [[گنهکاران]] و پذیرندگان [[وسوسه‌های شیطان]] و خاموش کنندگان [[سنت]]!
وای بر شما! ما را وا نهادید، در حالی که شمشیرها هنوز در نیام و ابتدای کار است و [[رأی]] به [[جنگ]] هنوز پا بر جا نگشته است، اما شما همچون ملخان به سوی آن شتافته‌اید و همچون پرواز پشه‌ها [به سوی زرداب زخم و چرک] همدیگر را به آن فراخوانده‌اید، پس نابودی از آن شما باد، ای بردگان [[امت]] و دسته‌های به [[کژراهه]] رفته آن و کنار افکنان [[قرآن]] و [[تحریف‌گران]] سخن و دار و دسته [[گنهکاران]] و پذیرندگان [[وسوسه‌های شیطان]] و خاموش کنندگان [[سنت]]!
۱۰۸٬۵۴۲

ویرایش