بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
برای پاسخ، به چند نکته اشاره میشود: | برای پاسخ، به چند نکته اشاره میشود: | ||
'''نکته نخست''': [[گریه]] بر فقدان عزیزان از مظاهر [[رحمت الهی]] است که [[خداوند]] آن را در [[سرشت]] [[انسانها]] قرار داده است؛ از این رو، گریه در [[مصیبتها]] باعث | '''نکته نخست''': [[گریه]] بر فقدان عزیزان از مظاهر [[رحمت الهی]] است که [[خداوند]] آن را در [[سرشت]] [[انسانها]] قرار داده است؛ از این رو، گریه در [[مصیبتها]] باعث تخلیه روانی [[انسان]] شده، عقده درونی را خالی میسازد و از انفجار [[آدمی]] جلوگیری میکند. گریه، [[روح]] را سبک میسازد و تحمل [[مصیبت]] را بر انسان آسان میکند. | ||
کسانی که درون ریز هستند و در مقابلفشار مصیبت، از گریه خودداری میکنند، در معرض آسیبهای سنگینی قرار دارند. آنان از [[عمر]] کمتری برخوردارند. براساس نقل [[ابوداود]] و ابنماجه، هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مرگ]] یکی از دخترانش گریست، [[عباده بن صامت]] از علت آن پرسید، [[پیامبراکرم]]{{صل}} فرمود: «گریه، رحمتی است که خداوند در نهاد [[فرزندان آدم]] قرار داده است، خداوند فقط بر [[بندگان]] | کسانی که درون ریز هستند و در مقابلفشار مصیبت، از گریه خودداری میکنند، در معرض آسیبهای سنگینی قرار دارند. آنان از [[عمر]] کمتری برخوردارند. براساس نقل [[ابوداود]] و ابنماجه، هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مرگ]] یکی از دخترانش گریست، [[عباده بن صامت]] از علت آن پرسید، [[پیامبراکرم]]{{صل}} فرمود: «گریه، رحمتی است که خداوند در نهاد [[فرزندان آدم]] قرار داده است، خداوند فقط بر [[بندگان]] عطوف خود رحم خواهد کرد»<ref>سنن ابی داود، ج۲، ص۶۴.</ref>. | ||
[[قرآن]] نیز به نوعی، بر اصل گریه انسان در فقدان عزیزانش صحه گذاشته است. [[قرآن کریم]] درباره تعدادی از [[قوم بنیاسرائیل]] که با [[نفرین]] [[حضرت موسی]]{{ع}} به | [[قرآن]] نیز به نوعی، بر اصل گریه انسان در فقدان عزیزانش صحه گذاشته است. [[قرآن کریم]] درباره تعدادی از [[قوم بنیاسرائیل]] که با [[نفرین]] [[حضرت موسی]]{{ع}} به هلاکت رسیدند، میفرماید: {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ}}<ref>«آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.</ref>. از این [[آیه]] استفاده میشود که اصل [[گریستن]] بر اموات، امر مجاز و طبیعی است؛ ولی اینها چون هلاک شدند، لیاقت و شأنیت این را از دست دادند. | ||
'''نکته دوم''': کسی که با | '''نکته دوم''': کسی که با تمسک به یک یا بخشی از [[روایات]]، [[حکم]] به غیرمشروع بودن گریستن میکند، باید توجه داشته باشد که اگر بنا شد حکمی صادر شود، لازم است تمام روایات آن باب، تجمیع گردد و در صورت تعارض، بین روایات متعارض جمع گردد؛ در غیر این صورت نمیتوان به راحتی، [[حکم شرعی]] را [[استنباط]] کرد. اگر فرضا چنین روایتی آمده باشد که {{متن حدیث|إِنَّ الْمَيِّتَ لَيُعَذَّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ}}؛ میت به گریه بستگانش [[عذاب]] میشود» باید بقیه روایات باب را نیز مورد ملاحظه و مداقه قرار داد. | ||
با گذر اجمالی در | با گذر اجمالی در منابع روایی، به دهها [[حدیث]] دیگر برخورد میکنیم که به روشنی گویای این [[حقیقت]] است که [[پیامبر]]{{صل}} و یارانش بر [[مردگان]] میگریستند، حتی دیگران را بدین عمل ترغیب میکردند. در ادامه به چند نمونه اشاره میشود: | ||
# | # گریه پیامبر{{صل}} در [[مرگ]] فرزندش ابراهیم: برابر گزارشهای [[تاریخی]] آن حضرت در مرگ ابراهیم گریست و هنگامی که از آن حضرت درباره [[گریه]] بر فرزندش سؤال شد فرمود: «چشم گریان است و [[قلب]] سوزان؛ ولی چیزی را که موجب [[خشم خدا]] باشد نمیگویم»<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۸۵: {{متن حدیث|عن أنس مالك قال: دخلنا مع رسول الله{{صل}} على أبي سيف القين و كان ظئرا لإبراهيم فأخذ رسول الله{{صل}} إبراهيم فقبله وشمه، ثم دخلنا عليه بعد ذلك و إبراهيم يجود بنفسه فجعلت عينا رسول الله تذرفان، فقال له عبد الرحمان بن عوف: وأنت يا رسول الله؟! فقال: يا ابن عوف! إنها رحمة، ثم أتبعها بأخرى فقال{{صل}}: إن العين تدمع والقلب يحزن ولا نقول إلا ما يرضي ربنا وإنا بفراقك يا إبراهيم لمحزونون}}.</ref>. | ||
# گریه پیامبر{{صل}} برای [[حمزه سیدالشهداء]]: [[رسولخدا]]{{صل}} وقتی که [[حمزه]] به [[شهادت]] رسید گریست. همچنین هنگامیکه بدن آن جناب را | # گریه پیامبر{{صل}} برای [[حمزه سیدالشهداء]]: [[رسولخدا]]{{صل}} وقتی که [[حمزه]] به [[شهادت]] رسید گریست. همچنین هنگامیکه بدن آن جناب را مثله شده در میدان دید، با صدای بلند گریه سر داد<ref>المغازی، ج۱، ص۲۹۰؛ انساب الأشراف، ج۴، ص۲۸۷؛ امتاع الأسماع، ج۱، ص۱۶۸.</ref>. | ||
# [[تشویق]] پیامبر{{صل}} برای [[گریستن]] بر حمزه سیدالشهداء: [[احمد بن حنبل]] نقل میکند هنگامی که پیامبر{{صل}} از [[جنگ احد]] برمیگشت، | # [[تشویق]] پیامبر{{صل}} برای [[گریستن]] بر حمزه سیدالشهداء: [[احمد بن حنبل]] نقل میکند هنگامی که پیامبر{{صل}} از [[جنگ احد]] برمیگشت، مشاهده کرد [[زنان]] [[انصار]] برای شوهرانشان که به شهادت رسیدند، گریه میکنند، حضرت فرمود: {{متن حدیث|لَكِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاكِيَ لَهُ}}؛ «اما عمویم حمزه، گریه کنندهای ندارد». آنگاه پیامبر خوابید، وقتی بیدار شد دید زنان برای حمزه گریه میکنند<ref>الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۴.</ref>. | ||
# گریه پیامبر{{صل}} برای [[وفات]] [[فاطمه بنت اسد]] - [[مادر امیرمؤمنان]] علی{{ع}} -: پیامبر{{صل}} بر جنازه وی [[نماز]] خواند و خاک قبرش را به خود مالید و گریست<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۵۷۴؛ ذخائر العقبی، ص۵۶.</ref>. | # گریه پیامبر{{صل}} برای [[وفات]] [[فاطمه بنت اسد]] - [[مادر امیرمؤمنان]] علی{{ع}} -: پیامبر{{صل}} بر جنازه وی [[نماز]] خواند و خاک قبرش را به خود مالید و گریست<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۵۷۴؛ ذخائر العقبی، ص۵۶.</ref>. | ||
# گریه پیامبر{{صل}} بر مادرش: پیامبر{{صل}} [[قبر]] مادرش [[آمنه]] را [[زیارت]] کرد و در آنجا گریست، کسانی که در اطراف بودند نیز با [[گریه]] حضرت گریستند<ref>المصنف، ج۳، ص۵۷۲؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. | # گریه پیامبر{{صل}} بر مادرش: پیامبر{{صل}} [[قبر]] مادرش [[آمنه]] را [[زیارت]] کرد و در آنجا گریست، کسانی که در اطراف بودند نیز با [[گریه]] حضرت گریستند<ref>المصنف، ج۳، ص۵۷۲؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. | ||
# | # گریه پیامبر{{صل}} بر بسیاری از [[اصحاب]] و یارانش، از جمله: گریهاش بر [[عثمان بن مظعون]]<ref>سنن الترمذی، ج۲، ص۲۲۹؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۳۶۱.</ref> و [[سعد بن ربیع]]<ref>المغازی، ج۱، ص۳۳۰؛ إمتاع الأسماع، ج۱۳، ص۲۶۹.</ref>. | ||
# [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} پس از شنیدن خبر [[شهادت مالک اشتر]] فرمود: «سزاوار است که [[گریهکنندگان]] بر مثل [[مالک اشتر]] گریه کنند»<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۳۴.</ref>. | # [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} پس از شنیدن خبر [[شهادت مالک اشتر]] فرمود: «سزاوار است که [[گریهکنندگان]] بر مثل [[مالک اشتر]] گریه کنند»<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۳۴.</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
گذشته از این چنین برداشتی از روایت با آیاتی چون: {{متن قرآن|وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمیکند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگردا» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>، سازگار نیست. | گذشته از این چنین برداشتی از روایت با آیاتی چون: {{متن قرآن|وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمیکند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگردا» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>، سازگار نیست. | ||
۲. اگر معنای حدیث، همان باشد که وهابیان تصور میکنند، این حدیث در | ۲. اگر معنای حدیث، همان باشد که وهابیان تصور میکنند، این حدیث در تعارض با روایاتی است که بیانگر گریه پیامبر{{صل}} بر اموات بوده است. چگونه میشود پیامبر{{صل}} از یک طرف چنین [[حدیثی]] را بفرماید و از طرف دیگر خود برای اموات گریه کند؟! | ||
۳. از [[احادیث]] باب استفاده میشود که حدیث فوق به صورت تقطیع شده نقل شده است و الا اصل [[حدیث]] چنین است: [[ابنعباس]] میگوید: هنگامیکه [[عمر]] درگذشت، آن حدیث را نزد [[عایشه]] نقل کردند، عایشه گفت: [[خدا]] عمر را [[رحمت]] کند، به خدا [[سوگند]]! [[پیامبر]]{{صل}} چنین سخنی نفرمود، بلکه فرمود: [[خداوند]] [[عذاب]] [[کافر]] را به خاطر [[گریه]] بستگانش بر وی زیاد میکند، برای شما همین کافی است که [[قرآن]] فرمود: {{متن قرآن|وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمیکند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگردا» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>؛ | ۳. از [[احادیث]] باب استفاده میشود که حدیث فوق به صورت تقطیع شده نقل شده است و الا اصل [[حدیث]] چنین است: [[ابنعباس]] میگوید: هنگامیکه [[عمر]] درگذشت، آن حدیث را نزد [[عایشه]] نقل کردند، عایشه گفت: [[خدا]] عمر را [[رحمت]] کند، به خدا [[سوگند]]! [[پیامبر]]{{صل}} چنین سخنی نفرمود، بلکه فرمود: [[خداوند]] [[عذاب]] [[کافر]] را به خاطر [[گریه]] بستگانش بر وی زیاد میکند، برای شما همین کافی است که [[قرآن]] فرمود: {{متن قرآن|وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمیکند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگردا» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>؛ ابنعمر که در آنجا حضور داشت، چیزی نگفت<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۴۴؛ المصنف، ج۳، ص۵۵۵.</ref>. | ||
در روایتی دیگر از عایشه نقل شده است که به وی گفتند: [[ابن عمر]] از [[رسولخدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَيِّتَ لَيُعَذَّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ}}، عایشه گفت: خدا [[ابوعبدالرحمان]] را ببخشاید، او [[دروغ]] نگفته؛ ولی فراموش کرده یا [[اشتباه]] کرده است، در اصل [[رسول خدا]] از کنار [[قبر]] زنی [[یهودی]] میگذشت، | در روایتی دیگر از عایشه نقل شده است که به وی گفتند: [[ابن عمر]] از [[رسولخدا]]{{صل}} [[روایت]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَيِّتَ لَيُعَذَّبُ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ}}، عایشه گفت: خدا [[ابوعبدالرحمان]] را ببخشاید، او [[دروغ]] نگفته؛ ولی فراموش کرده یا [[اشتباه]] کرده است، در اصل [[رسول خدا]] از کنار [[قبر]] زنی [[یهودی]] میگذشت، مشاهده کرد که بستگانش برای او میگریند. حضرت فرمود: «آنها برای میت گریه میکنند، درحالیکه میت در قبرش [به خاطر [[اعمال]] خودش] به عذاب افتاده است»<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۴۵؛ سنن الترمذی، ج۲، ص۲۳۶. در صحیح مسلم آمده است: {{متن حدیث|عن هشام بن عروة عن أبيه قال: ذكر عند عايشة قول ابن عمر: الميت يعذب ببكاء أهله عليه، فقالت: رحم الله أبا عبد الرحمان، سمع شيئا فلم يحفظه إنما مرت على رسول الله{{صل}} جنازة يهودي وهم يبكون عليه، فقال: أنتم تبكون وإنه ليعذب}}.</ref>. | ||
نتیجه | نتیجه آنکه، از این [[روایات]] استفاده میشود که منظور از روایت این است که میت به خاطر [[اعمال]] خودش عذاب میشود نه به خاطر گریه بستگانش؛ بنابراین، این روایت ارتباطی با مدّعای [[وهابیان]] در منع از [[گریستن]] بر اموات ندارد. | ||
۴. به فرض اگر چنین [[حدیثی]] با همین متن رسیده باشد، احتمالات دیگری در توجیه این [[حدیث]] قابل طرح است، از جمله: منظور از [[عذاب]] شدن میت به خاطر [[گریه]] بستگانش، این است که میت با شنیدن صدای گریه بستگان، ناراحت میشود، در واقع از باب | ۴. به فرض اگر چنین [[حدیثی]] با همین متن رسیده باشد، احتمالات دیگری در توجیه این [[حدیث]] قابل طرح است، از جمله: منظور از [[عذاب]] شدن میت به خاطر [[گریه]] بستگانش، این است که میت با شنیدن صدای گریه بستگان، ناراحت میشود، در واقع از باب دلسوزی بر بازماندگانش ناراحت میشود نه آنکه توسط [[فرشتگان]] عذاب، مورد [[اذیت]] قرار میگیرد. | ||
گریه بر اموات، امری طبیعی است و در نهاد [[آدمی]] قرار دارد. در [[شرع]] مقدساسلام نیز هیچگونه منعی بر آن نرسیده است، بلکه به عکس [[پیامبر]]{{صل}} شخصا در [[مرگ]] تعدادی از بستگان و اصحابش گریست<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]]، ص ۵۶۱.</ref>. | گریه بر اموات، امری طبیعی است و در نهاد [[آدمی]] قرار دارد. در [[شرع]] مقدساسلام نیز هیچگونه منعی بر آن نرسیده است، بلکه به عکس [[پیامبر]]{{صل}} شخصا در [[مرگ]] تعدادی از بستگان و اصحابش گریست<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]]، ص ۵۶۱.</ref>. |