مبارک بن فضالة بن ابی‌امیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
پدربزرگ‌اش که عبدالرحمن نام داشت و بیش‌تر به کنیه‌اش «ابوامیّه» خوانده می‌‌شد، مولای [[خلیفه]] ([[عمر بن خطاب]]) یا برادرش [[زید بن خطاب]] بوده است که پس از پرداختن دویست درهم [[مال المکاتبه]] [[آزاد]] شد.
پدربزرگ‌اش که «عبدالرحمن» نام داشت و بیش‌تر به کنیه‌اش «ابوامیه» خوانده می‌‌شد، مولای [[خلیفه]] ([[عمر بن خطاب]]) یا برادرش [[زید بن خطاب]] بوده است که پس از پرداختن دویست درهم [[مال المکاتبه]] [[آزاد]] شد.


مبارک در [[روزگار]] [[صحابه]] به [[دنیا]] آمد و [[انس بن مالک]] خدمت‌گزار [[رسول خدا]]{{صل}} را دید که در مسجدی، [[نماز]] جماعتی را [[امامت]] می‌‌کرد. وی چند [[برادر]] داشت که یکی از آنان به نام عبدالرحمن از [[راویان حدیث]] بود.
مبارک در [[روزگار]] [[صحابه]] به [[دنیا]] آمد و [[انس بن مالک]] خدمت‌گزار [[رسول خدا]]{{صل}} را دید که در مسجدی، [[نماز]] جماعتی را [[امامت]] می‌‌کرد. وی چند [[برادر]] داشت که یکی از آنان به نام عبدالرحمن از [[راویان حدیث]] بود.
خط ۱۱: خط ۱۱:
همچنین در سال‌هایی که [[ایوب بن زیاد]] از سوی [[منصور عباسی]] بر [[اصفهان]] [[فرمان]] می‌‌راند، بدان [[شهر]] رفت و [[مردم]] آن سامان از او حدیث شنیدند و [[روایت]] کردند.
همچنین در سال‌هایی که [[ایوب بن زیاد]] از سوی [[منصور عباسی]] بر [[اصفهان]] [[فرمان]] می‌‌راند، بدان [[شهر]] رفت و [[مردم]] آن سامان از او حدیث شنیدند و [[روایت]] کردند.


به رغم [[سکوت]] [[رجالیون شیعی]]، [[دانشمندان رجالی]] [[اهل سنت]] درباره [[جرح و تعدیل]] او که از [[راویان طبقه ششم]] بود، بسیار گفت وگو کرده‌اند. برخی چون [[نسائی]] او را [[تضعیف]] کرده، امّا بسیاری - با این که او را اهل [[تدلیس]] در حدیث دانسته‌اند - وی را در روایاتی که از [[حسن بصری]] نقل کرده یا آنها را با قید (حَدَّثَنا) یا (سمعتُ) یاد کرده است. مورد [[اعتماد]] دانسته‌اند. [[خطیب بغدادی]] او را بسیار راست گو دانسته است، [[ابن حبّان]] و [[عجلی]] توثیق‌اش کرده‌اند و [[ذهبی]] حدیث او را [[فروتر]] از [[حدیث صحیح]] خوانده است. وی از راویانی چون: [[بکر بن عبداللّه]]، [[ثابت بنانی]]، حسن بصری، [[محمد بن منکدر]]، [[نصر بن راشد]]، [[هشام بن عروه]] و [[یونس بن عبید]] روایت کرده است و راویانی چون: [[ابراهیم بن حمید]]، [[سلیمان بن حرب]]، [[عبداللّه بن مبارک]]، [[عفان بن مسلم]]، [[فضل بن دکین]]، [[وکیع بن جراح]] و [[ابوداوود طیالسی]] از او [[روایت]] کرده‌اند.
به رغم [[سکوت]] [[رجالیون شیعی]]، [[دانشمندان رجالی]] [[اهل سنت]] درباره [[جرح و تعدیل]] او که از [[راویان طبقه ششم]] بود، بسیار گفت وگو کرده‌اند. برخی چون [[نسائی]] او را [[تضعیف]] کرده، امّا بسیاری - با این که او را اهل [[تدلیس]] در حدیث دانسته‌اند - وی را در روایاتی که از [[حسن بصری]] نقل کرده یا آنها را با قید (حَدَّثَنا) یا (سمعتُ) یاد کرده است. مورد [[اعتماد]] دانسته‌اند. [[خطیب بغدادی]] او را بسیار راست گو دانسته است، [[ابن حبّان]] و [[عجلی]] توثیق‌اش کرده‌اند و [[ذهبی]] حدیث او را [[فروتر]] از [[حدیث صحیح]] خوانده است. وی از راویانی چون: [[بکر بن عبداللّه]]، [[ثابت بنانی]]، [[حسن بصری]]، [[محمد بن منکدر]]، [[نصر بن راشد]]، [[هشام بن عروه]] و [[یونس بن عبید]] روایت کرده است و راویانی چون: [[ابراهیم بن حمید]]، [[سلیمان بن حرب]]، [[عبداللّه بن مبارک]]، [[عفان بن مسلم]]، [[فضل بن دکین]]، [[وکیع بن جراح]] و [[ابوداوود طیالسی]] از او [[روایت]] کرده‌اند.
[[ذهبی]] بنابر یک گزارش [[ضعیف]] و با تعبیر (قیل) شمار روایت‌های او را دویست مورد دانسته است.
[[ذهبی]] بنابر یک گزارش [[ضعیف]] و با تعبیر (قیل) شمار روایت‌های او را دویست مورد دانسته است.


[[بخاری]] در میان حدیث‌های معلّقه خود و در کتاب الادب المفرد، و نیز [[ابو داوود]]، [[ترمذی]]، [[ابن ماجه]]، [[شیخ صدوق]]، [[طبری امامی]] و [[نعمانی]]، حدیث‌های او را نقل کرده‌اند<ref>نک: کتاب الخصال ۱/ ۲۲۸؛ کمال الدین و تمام النعمه ۲۵۰؛ بشارة المصطفی ۲۴۴؛ کتاب الغیبة ۵۷؛ بحار الانوار ۵۱/ ۶۸؛ ۶۳/ ۴۱۵ و ۷۳/ ۱۸۷ و تهذیب الکمال ۲۷/ ۱۸۰.</ref>. وی از [[حسن بصری]] نقل کرده است که [[جبرئیل]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و بدو گفت: (ای [[محمّد]]! خدای - عزّ و جلّ - تو را [[فرمان]] می‌‌دهد که [[فاطمه]] را به همسری برادرت علی درآوری).
[[بخاری]] در میان حدیث‌های معلّقه خود و در کتاب الادب المفرد، و نیز [[ابو داوود]]، [[ترمذی]]، [[ابن ماجه]]، [[شیخ صدوق]]، [[طبری امامی]] و [[نعمانی]]، حدیث‌های او را نقل کرده‌اند<ref>نک: کتاب الخصال ۱/ ۲۲۸؛ کمال الدین و تمام النعمه ۲۵۰؛ بشارة المصطفی ۲۴۴؛ کتاب الغیبة ۵۷؛ بحار الانوار ۵۱/ ۶۸؛ ۶۳/ ۴۱۵ و ۷۳/ ۱۸۷ و تهذیب الکمال ۲۷/ ۱۸۰.</ref>. وی از [[حسن بصری]] نقل کرده است که [[جبرئیل]] نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد و بدو گفت: (ای [[محمّد]]! خدای - عزّ و جلّ - تو را [[فرمان]] می‌‌دهد که [[فاطمه]] را به همسری برادرت [[علی]] درآوری).


[[پیامبر]]{{صل}} [[علی]]{{ع}} را فرا خواند و گفت: (من تو را به همسری [[سرور زنان جهان]] و [[محبوب]] ترینِ آنان نزد من پس از تو - یعنی فاطمه - درمی‌آورم. از شما دو تن، دو [[سرور جوانان اهل بهشت]] و نیز شهیدانی به [[خون]] تپیده که پس از من مورد [[ستم]] قرار می‌‌گیرند و نجیبانی [[نورانی]] به [[دنیا]] می‌‌آیند که [[خداوند]] با آنان [[آتش]] ستم را خاموش، [[حقّ]] را زنده و نادرستی را نابود می‌‌کند. عدد آنها عدد [[ماه‌های سال]] و آخرین آنها کسی است که [[عیسی بن مریم]] پشت سرش [[نماز]] می‌‌گزارد<ref>کتاب الغیبة (نعمانی) ۵۷.</ref>. وی سرانجام در سال ۱۶۴ ﻫ.ق که هنوز مهدی عبّاسی [[سلطنت]] می‌‌کرد، در [[شهر بصره]] درگذشت<ref>تاریخ خلیفه ۳۵۶؛ کتاب الثقات ۷/ ۵۰۲ و تاریخ بغداد ۱۳/ ۲۱۶.</ref>.<ref>[[ح‍س‍ی‍ن‌ ع‍زی‍زی‌|عزیزی]]، [[پ‍روی‍ز رس‍ت‍گ‍ار|رستگار]]، [[ی‍وس‍ف‌ ب‍ی‍ات‌|بیات]]، [[راویان مشترک (کتاب)|راویان مشترک]]، ص ۱۱۴.</ref>
[[پیامبر]]{{صل}} [[علی]]{{ع}} را فرا خواند و گفت: (من تو را به همسری [[سرور زنان جهان]] و محبوب‌ترینِ آنان نزد من پس از تو - یعنی فاطمه - درمی‌آورم. از شما دو تن، دو [[سرور جوانان اهل بهشت]] و نیز شهیدانی به [[خون]] تپیده که پس از من مورد [[ستم]] قرار می‌‌گیرند و نجیبانی [[نورانی]] به [[دنیا]] می‌‌آیند که [[خداوند]] با آنان [[آتش]] ستم را خاموش، [[حقّ]] را زنده و نادرستی را نابود می‌‌کند. عدد آنها عدد [[ماه‌های سال]] و آخرین آنها کسی است که [[عیسی بن مریم]] پشت سرش [[نماز]] می‌‌گزارد<ref>کتاب الغیبة (نعمانی) ۵۷.</ref>. وی سرانجام در سال ۱۶۴ ﻫ.ق که هنوز [[مهدی عباسی]] [[سلطنت]] می‌‌کرد، در [[شهر بصره]] درگذشت<ref>تاریخ خلیفه ۳۵۶؛ کتاب الثقات ۷/ ۵۰۲ و تاریخ بغداد ۱۳/ ۲۱۶.</ref>.<ref>[[ح‍س‍ی‍ن‌ ع‍زی‍زی‌|عزیزی]]، [[پ‍روی‍ز رس‍ت‍گ‍ار|رستگار]]، [[ی‍وس‍ف‌ ب‍ی‍ات‌|بیات]]، [[راویان مشترک (کتاب)|راویان مشترک]]، ص ۱۱۴.</ref>


==جستارهای وابسته ==
==جستارهای وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش