←منابع
جز (جایگزینی متن - 'امیری، سلیمان، '''امامت و دلائل انتصابی بودن آن'''' به 'امیری، سلیمان، '''امامت و دلایل انتصابی بودن آن'''') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
[[صحابه پیامبر]]{{صل}} نیز از همان روزگاران بر این جایگاه، تأکید میکردند و سخنان پیامبر [[خدا]]{{صل}} را در تصریح به این [[حقیقت]]، در مناسبتهای مختلف، طرح میکردند. گاهی نیز در ضمن سخن، مولا{{ع}} را برازنده این جایگاه معرفی میکردند؛ برای نمونه، [[عبدالرحمان بن خالد]]، از [[قُثَم بن عباس]] پرسید: «به چه دلیلی علی{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] میبرده است»؟ گفت از این روی که نخستین فرد در میان ما بود که به پیامبر{{صل}} ملحق شد و بیشتر از همه ما، همراهیاش کرد»<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۶۰ ـ ۲۶۵.</ref>. | [[صحابه پیامبر]]{{صل}} نیز از همان روزگاران بر این جایگاه، تأکید میکردند و سخنان پیامبر [[خدا]]{{صل}} را در تصریح به این [[حقیقت]]، در مناسبتهای مختلف، طرح میکردند. گاهی نیز در ضمن سخن، مولا{{ع}} را برازنده این جایگاه معرفی میکردند؛ برای نمونه، [[عبدالرحمان بن خالد]]، از [[قُثَم بن عباس]] پرسید: «به چه دلیلی علی{{ع}} از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] میبرده است»؟ گفت از این روی که نخستین فرد در میان ما بود که به پیامبر{{صل}} ملحق شد و بیشتر از همه ما، همراهیاش کرد»<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۶۰ ـ ۲۶۵.</ref>. | ||
==احادیث وصایت== | |||
«وصایت» [[سیره]] [[رسولان الهی]] برای تداوم راه و [[حراست]] از [[مکتب الهی]] خود بوده است. از [[زمان]] [[حضرت آدم]]{{ع}} تا زمان [[حضرت عیسی]]{{ع}}، هر [[پیامبر]] شخصی را [[وصی]] خود معرفی کرده است تا ادامه دهنده راه او و [[راهنما]] و [[پیشوای امت]] پس از او باشد. [[رسول الله]]{{صل}} نیز با تصریح بر این [[حقیقت]]، در موارد متعدد و مناسبتهای مختلف، وصی بودن [[امام علی]]{{ع}} را [[اعلان]] کرده و با اشاره به اوصیای [[پیامبران پیشین]] فرموده است: {{متن حدیث|إِنَّ لِكُلِّ نَبِيٍّ وَصِيّاً وَ وَارِثاً وَ إِنَّ عَلِيّاً وَصِيِّي وَ وَارِثِي}}<ref>{{متن حدیث|أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ: قَالَ: قُلْنَا لِسَلْمَانَ: سَلِ النَّبِيَّ مَنْ وَصِيُّهُ فَقَالَ لَهُ سَلْمَانُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ وَصِيُّكَ، قَالَ: يَا سَلْمَانُ مَنْ كَانَ وَصِيُّ مُوسَى، فَقَالَ: يُوشَعُ بْنُ نُونٍ. قَالَ: فَإِنَّ وَصِيِّي وَ وَارِثِي يَقْضِي دَيْنِي وَ يُنْجِزُ مَوْعُودِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ}}؛ (ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۹۲)</ref>؛ «هر رسولی، وصی و [[وارث]] دارد و علی وصی و وارث من است». این تعبیر برای مولا چندان شایع بود که از همان ابتدا، [[لقب]] وصی بدو منحصر شد. آنگاه که به تقاضای بعضی از [[مسلمانان]]، [[سلمان]] از [[وصی پیامبر]] سؤال کرد، رسول الله با اشاره به وصی [[حضرت موسی]]{{ع}}، امام علی{{ع}} را وصی خود معرفی فرمود<ref>ابن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۶۱۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۲۱.</ref>. در شهره بودن این لقب همین بس که در [[جنگ جمل]]، یکی از [[سربازان]] [[عایشه]]، در معرفی خود و [[قبیله]] خود میگوید: | |||
{{عربی|نحن بني ضبة أعداء على ذاك الذي يعرف قدما بالوصي}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. | |||
«ما [[فرزندان]] [[ضبه]]، [[دشمنان علی]] هستیم؛ همو که از گذشته وصی شناخته میشد». | |||
بهترین [[شاهد]] در [[صحت]] این ادعا و دلالت آن، [[اعتراض]] [[خوارج]] به امام علی{{ع}} است. آنگاه که مدتی از [[جنگ صفین]] گذشت و [[خستگی]] و [[احساسات]] خوارج فروکش کرد و آنان به [[اشتباه]] خود پی بردند، سعی بر آن داشتند تا [[شریک]] جرمی بیابند و به هر گونه، [[امام]] را نیز مقصر جلوه دهند. یکی از [[اعتراضات]] آنان به امام آن بود که او «[[وصی پیامبر]]» است با پیگیری نکردن [[حق]] خود، [[وصایت]] را ضایع کرد. امام در پاسخ به آنان فرمود: «شما بودید که دیگران را بر من مقدم داشتید و حق مرا ضایع کردید»<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۹۲؛ ابن مغازلی، مناقب، ص۴۱۳. همچنین بنگرید: طبری امامی، المسترشد، ص۳۹۴؛ طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۴۴۵.</ref>. | |||
در پایان این نکته را بیفزاییم که [[امام حسن]]{{ع}} در ابتدای [[خلافت]] خویش، [[امام علی]]{{ع}} را با [[لقب]] «خاتم الاوصیا» و «[[وصی]] [[خاتم الانبیا]]»<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص۳۳۶ و نیز بنگرید: کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۷.</ref> معرفی کرد و [[امام حسین]]{{ع}} نیز در [[روز عاشورا]] خود را «پسر [[دختر پیامبر]] و فرزند [[وصی رسول الله]]» شناساند<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۲۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۶۱؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۷.</ref>.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۲۱۵.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM010218.jpg|22px]] [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|'''امامت و دلایل انتصابی بودن آن''']] | # [[پرونده:IM010218.jpg|22px]] [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|'''امامت و دلایل انتصابی بودن آن''']] | ||
# [[پرونده:1368101.jpg|22px]] [[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۳''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||