←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
محمد بن منکدر بن عبدالله از [[قبیله]] [[بنی تیم بن مره]] ساکن [[مدینه]] است که در سال ۶۰ ﻫ.ق یا اندکی پس از آن به [[دنیا]] آمد. نوشتهاند که پدرش منکدر به جهت [[خویشاوندی]] با [[عائشه]]، نزد وی رفت و از او به منظور سر و سامان یافتن زندگیاش کمک خواست عائشه [[وعده]] داد که اگر پولی به او رسید مشکل منکدر را حل کند. در همان [[روز]] اتفاقاً از ناحیه [[معاویه]] [[مالی]] به عائشه رسید و او مبلغ ده هزار درهم نزد منکدر فرستاد و او با این [[پول]] کنیزی خرید؛ [[ابوبکر بن منکدر تیمی|ابوبکر]]، | محمد بن منکدر بن عبدالله از [[قبیله]] [[بنی تیم بن مره]] ساکن [[مدینه]] است که در سال ۶۰ ﻫ.ق یا اندکی پس از آن به [[دنیا]] آمد. نوشتهاند که پدرش منکدر به جهت [[خویشاوندی]] با [[عائشه]]، نزد وی رفت و از او به منظور سر و سامان یافتن زندگیاش کمک خواست عائشه [[وعده]] داد که اگر پولی به او رسید مشکل منکدر را حل کند. در همان [[روز]] اتفاقاً از ناحیه [[معاویه]] [[مالی]] به عائشه رسید و او مبلغ ده هزار درهم نزد منکدر فرستاد و او با این [[پول]] کنیزی خرید؛ [[ابوبکر بن منکدر تیمی|ابوبکر]]، «محمد» و [[عمر بن منکدر تیمی|عمر]] از این [[کنیز]] زاده شدند. | ||
محمد فردی [[سخاوت]] مند، [[خیرخواه]]، [[شب زنده دار]] و [[قاری قرآن]] بود و از [[خوف]] [[خدا]] بسیار میگریست. او میگفت: دو چیز برایم [[لذّت]] بخش است، [[ملاقات]] [[برادران دینی]] و دستگیری از آنان. گاه گاهی سفره ای میگستراند و [[قاریان قرآن]] را بدان فرامی خواند. روزی چهل دینار برای [[صفوان بن سلیم]] فرستاد سپس به [[فرزندان]] خود گفت: او را برای [[عبادت]] پروردگارش [[آسوده]] خاطر کردم. و نیز از سخنان اوست که [[بینیازی]] بهترین [[یاور]] [[پرهیزکاری]] است. | محمد فردی [[سخاوت]] مند، [[خیرخواه]]، [[شب زنده دار]] و [[قاری قرآن]] بود و از [[خوف]] [[خدا]] بسیار میگریست. او میگفت: دو چیز برایم [[لذّت]] بخش است، [[ملاقات]] [[برادران دینی]] و دستگیری از آنان. گاه گاهی سفره ای میگستراند و [[قاریان قرآن]] را بدان فرامی خواند. روزی چهل دینار برای [[صفوان بن سلیم]] فرستاد سپس به [[فرزندان]] خود گفت: او را برای [[عبادت]] پروردگارش [[آسوده]] خاطر کردم. و نیز از سخنان اوست که [[بینیازی]] بهترین [[یاور]] [[پرهیزکاری]] است. |