معاویة بن ابی سفیان در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۷: خط ۳۷:
[[معاویه]] با سیاست‌بازی، بی‌آنکه در [[تقوا]] و [[دیانت]] از خود حرارتی نشان دهد، توانست مقاصد خود را که با [[احکام اسلامی]] منطبق نبود، پیش ببرد: شراب‌خواری‌، [[پوشیدن لباس]] ابریشم‌، استماع آواز، [[قضاوت]] بر خلاف اسلام‌، به رسمیت شناختن فرزند [[زنا]]، [[جنگ با امیرالمؤمنین علی]] {{ع}}، اعزام نیروهای نظامی برای [[قتل]] و [[غارت]] [[شیعیان]] [[امام]] در [[زمان]] [[خلافت]] [[امیرالمؤمنین]]، [[شهادت]] [[مالک اشتر]]، حجر بن عدی و یارانش‌، [[تجاوز]] به [[مصر]] و شهادت [[محمد بن ابی‌بکر]] [[والی]] [[منصوب]] امیرالمؤمنین علی {{ع}}، [[قتل عام]] [[شیعیان‌]]، [[جعل]] [[احادیث]] در [[مذمت]] امیرالمؤمنین، جعل احادیث در [[مدح]] عثمان‌، [[امر]] به [[لعن]] امیرالمؤمنین در [[خطبه]] [[نماز]]، شهادت [[امام حسن]] {{ع}}، [[خواندن نماز]] [[جمعه]] در [[روز]] چهارشنبه‌، همه و همه گوشه‌هایی از این جنایات و اقدامات [[ضد]] [[اسلامی]] معاویه بودند و او همه این جنایات را بی‌پرده و با کمال [[جسارت]] انجام می‌داد و کوچک‌ترین [[پرده‌پوشی]] یا [[ظاهرسازی]] به جز در مورد [[شهادت امام حسن]] {{ع}} در کار وی نبود.
[[معاویه]] با سیاست‌بازی، بی‌آنکه در [[تقوا]] و [[دیانت]] از خود حرارتی نشان دهد، توانست مقاصد خود را که با [[احکام اسلامی]] منطبق نبود، پیش ببرد: شراب‌خواری‌، [[پوشیدن لباس]] ابریشم‌، استماع آواز، [[قضاوت]] بر خلاف اسلام‌، به رسمیت شناختن فرزند [[زنا]]، [[جنگ با امیرالمؤمنین علی]] {{ع}}، اعزام نیروهای نظامی برای [[قتل]] و [[غارت]] [[شیعیان]] [[امام]] در [[زمان]] [[خلافت]] [[امیرالمؤمنین]]، [[شهادت]] [[مالک اشتر]]، حجر بن عدی و یارانش‌، [[تجاوز]] به [[مصر]] و شهادت [[محمد بن ابی‌بکر]] [[والی]] [[منصوب]] امیرالمؤمنین علی {{ع}}، [[قتل عام]] [[شیعیان‌]]، [[جعل]] [[احادیث]] در [[مذمت]] امیرالمؤمنین، جعل احادیث در [[مدح]] عثمان‌، [[امر]] به [[لعن]] امیرالمؤمنین در [[خطبه]] [[نماز]]، شهادت [[امام حسن]] {{ع}}، [[خواندن نماز]] [[جمعه]] در [[روز]] چهارشنبه‌، همه و همه گوشه‌هایی از این جنایات و اقدامات [[ضد]] [[اسلامی]] معاویه بودند و او همه این جنایات را بی‌پرده و با کمال [[جسارت]] انجام می‌داد و کوچک‌ترین [[پرده‌پوشی]] یا [[ظاهرسازی]] به جز در مورد [[شهادت امام حسن]] {{ع}} در کار وی نبود.


== مرکز خلافت ==
معاویه برای ملک‌داری مجموعه‌ای از امکانات و توانایی‌ها را به‌کار گرفت و مرکز خلافت را به [[دمشق]] منتقل کرد؛ زیرا به [[وفاداری]] مردم [[شام]] به بنی امیه [[اطمینان‌]] داشت‌. در طول مدت [[خلافت بنی امیه]] - جز در یک مقطع زمانی خاص - و حتی طی سالیان پس از آن نیز این [[وفاداری]] به طور کلی پا برجا بود. به گفته [[ولهاوزن]]<ref>الدولة العربیة و سقوط‌ها، ولهاوزن، یولیوس، ترجمه یوسف عش، دمشق: ۱۳۷۶ قمری / ۱۹۵۶ میلادی، ص۱۰۸.</ref> [[معاویه]] از دیر باز با [[مردم]] [[شام]] [[منافع]] مشترک ایجاد کرده بود. اگر چه از گذشته‌های دور برخی از [[قبایل عرب]] به شام [[مهاجرت]] کرده بودند، ولی با توجه به سابقه عموم [[شامیان]] در برخورداری از [[حکومت]] مرکزی‌، شاید معاویه برای [[اثبات]] [[مشروعیت]] خود، کم‌تر از دیگر نقاط به [[حفظ]] اصول [[اسلامی]] نیاز داشت‌.<ref>الدولة العربیة و سقوط‌ها، ولهاوزن، یولیوس، ترجمه یوسف عش، دمشق: ۱۳۷۶ قمری / ۱۹۵۶ میلادی، ص۱۰۹.</ref>
با این همه‌، بر خلاف آن‌چه به نظر می‌رسد، [[دمشق]] دست‌کم در طول مدت [[خلافت]] معاویه‌، [[اقامتگاه]] اصلی [[بنی امیه]] شمرده نمی‌شد. در واقع معاویه با [[عبرت]] گرفتن از [[سرنوشت]] [[عثمان]] در طول خلافت کوشید [[روابط]] خود با بنی امیه را در جهت [[حفظ منافع]] کلی خلافت تنظیم کند. وی [[مروان بن حکم]] را مدتی به [[ولایت]] [[مدینه]] گماشت‌، اما بعدها روابط او با [[خلیفه]] به سردی‌گرایید و حتی معاویه [[میزان]] [[سرسپردگی]] او را در معرض [[آزمایش]] قرار داد.<ref>ر. ک: تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی. طبری، ج۵، ص۱۷۲، ۲۳۱-۲۳۲، ۲۹۲-۲۹۵.</ref>
== [[سیاست خارجی]] معاویه ==
== [[سیاست خارجی]] معاویه ==
معاویه پایه‌های محکم و شالوده ثابتی در سیاست خارجی به وجود آورد؛ اما دوران او [[شاهد]] [[فتوحات]] وسیعی همانند دوران [[خلفای نخستین]] نبود و این نه از کوتاهی او، بلکه از برآورد درست [[کارها]] ناشی می‌شد. او [[عظمت]] کاری را که در حوزه سیاست خارجی به دوش داشت، [[درک]] کرد. این کار در تثبیت فتوحات در [[شرق]] و [[غلبه]] بر جنبش‌های [[عصیانگر]] نمایان می‌شد که هر لحظه در نقاط مختلف [[سرزمین اسلامی]] و در نتیجه [[آگاهی]] قومیِ [[ایرانیان]] به وجود می‌آمد.
معاویه پایه‌های محکم و شالوده ثابتی در سیاست خارجی به وجود آورد؛ اما دوران او [[شاهد]] [[فتوحات]] وسیعی همانند دوران [[خلفای نخستین]] نبود و این نه از کوتاهی او، بلکه از برآورد درست [[کارها]] ناشی می‌شد. او [[عظمت]] کاری را که در حوزه سیاست خارجی به دوش داشت، [[درک]] کرد. این کار در تثبیت فتوحات در [[شرق]] و [[غلبه]] بر جنبش‌های [[عصیانگر]] نمایان می‌شد که هر لحظه در نقاط مختلف [[سرزمین اسلامی]] و در نتیجه [[آگاهی]] قومیِ [[ایرانیان]] به وجود می‌آمد.
۲۱۸٬۶۲۱

ویرایش