←محمد {{صل}} در فراق مادر
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
|||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
اگر در این سخنان دقت شود، [[ایمان]] آمنه به [[معاد]]، [[آینده]] فرزند و [[بعثت]] او نمایان میشود. او در فضای [[جاهلیت]] [[زندگی]] میکرد؛ ولی روش ابراهیمی داشت؛ زیرا به فرزندش گفت: تو راه ابراهیم را طی میکنی و [[دین]] او را زنده میگردانی<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۴۱.</ref>. | اگر در این سخنان دقت شود، [[ایمان]] آمنه به [[معاد]]، [[آینده]] فرزند و [[بعثت]] او نمایان میشود. او در فضای [[جاهلیت]] [[زندگی]] میکرد؛ ولی روش ابراهیمی داشت؛ زیرا به فرزندش گفت: تو راه ابراهیم را طی میکنی و [[دین]] او را زنده میگردانی<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۴۱.</ref>. | ||
== | == رحلت و زیارتگاه == | ||
آمنه فرزند شش ساله خود را تنها گذاشت و به سوی [[معبود]] خود شتافت. پس از [[وفات]] آمنه، [[ام ایمن]] با کمک [[حضرت محمد]] {{صل}} و تعدادی از اهالی «[[ابواء]]» - بنا بر روایتی، با کمک تعدادی رهگذر - آمنه را در «ابواء» به [[خاک]] سپرد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۰؛ تاریخ پیامبر اسلام {{صل}}، ص۲۱.</ref> و همراه فرزند آمنه، رهسپار [[مکه]] شد<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۴۳.</ref>. | آمنه فرزند شش ساله خود را تنها گذاشت و به سوی [[معبود]] خود شتافت. پس از [[وفات]] آمنه، [[ام ایمن]] با کمک [[حضرت محمد]] {{صل}} و تعدادی از اهالی «[[ابواء]]» - بنا بر روایتی، با کمک تعدادی رهگذر - آمنه را در «ابواء» به [[خاک]] سپرد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۰؛ تاریخ پیامبر اسلام {{صل}}، ص۲۱.</ref> و همراه فرزند آمنه، رهسپار [[مکه]] شد<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص ۴۳.</ref>. | ||