←نخست: وضعیت کلی امنیت در زمان حکومت بنیامیه
(←=) |
|||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
## '''نبود آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم در زمان بنیامیه''': در زمان حکومت معاویه و پس از او یزید، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه اعتراض و مخالفت با حکومت بنی امیه، به شدت سرکوب میشد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب زندانی یا تبعید میشدند. آزادی بیان و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی مکاتبات و نامهنگاریها تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی حکومت بود. حاکم اسلامی بر اساس حکم الهی شرعی انتخاب نمیشد و خلفای بنی امیه با زور به قدرت میرسیدند. همچنین: والیان و کارگزاران نظام بر اساس معیارهای درستی گمارده نمیشدند. از لحاظ اجتماعی نیز، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهماییهای غیرهمسو با حاکمیت بنیامیه به شدت مورد حساسیت سلطهگران بود. مخالفان سیاسی و اقلیتهای مذهبی و قومی تحت ستم و آزار بودند. همچنین آزادیهای فردی نیز پایمال میشد. حریم خصوصی افراد محترم شمرده نمیشد. شهروندان امنیت جانی و مالی لازم را نداشتند. شکنجه و زندان بدون محاکمه، امری عادی بود. بنابراین میتوان گفت که در دوران بنی امیه، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض میشد و جامعه در یک فضای خفقان، اختناق و بیعدالتی به سر میبرد. حکومت مستبد بنی امیه مانع از بروز آزادیهای مشروع مردم میشد. | ## '''نبود آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم در زمان بنیامیه''': در زمان حکومت معاویه و پس از او یزید، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه اعتراض و مخالفت با حکومت بنی امیه، به شدت سرکوب میشد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب زندانی یا تبعید میشدند. آزادی بیان و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی مکاتبات و نامهنگاریها تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی حکومت بود. حاکم اسلامی بر اساس حکم الهی شرعی انتخاب نمیشد و خلفای بنی امیه با زور به قدرت میرسیدند. همچنین: والیان و کارگزاران نظام بر اساس معیارهای درستی گمارده نمیشدند. از لحاظ اجتماعی نیز، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهماییهای غیرهمسو با حاکمیت بنیامیه به شدت مورد حساسیت سلطهگران بود. مخالفان سیاسی و اقلیتهای مذهبی و قومی تحت ستم و آزار بودند. همچنین آزادیهای فردی نیز پایمال میشد. حریم خصوصی افراد محترم شمرده نمیشد. شهروندان امنیت جانی و مالی لازم را نداشتند. شکنجه و زندان بدون محاکمه، امری عادی بود. بنابراین میتوان گفت که در دوران بنی امیه، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض میشد و جامعه در یک فضای خفقان، اختناق و بیعدالتی به سر میبرد. حکومت مستبد بنی امیه مانع از بروز آزادیهای مشروع مردم میشد. | ||
## '''انعدام امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنیامیه''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت تهدید میشد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدامهای خودسرانه امری عادی به شمار میرفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانههای واهی زندانی یا مجازات میشدند. از لحاظ مالی نیز وضعیت نابسامان بود. مأموران حکومتی به صورت خودسرانه اموال و دارایی مردم را غارت میکردند. مالیاتهای سنگین بر مردم تحمیل میشد و ثروتهای عمومی توسط حکام بنی امیه غارت میگردید. دزدی و راهزنی نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای حقوقی و قضایی مناسب برای حفاظت از جان و مال مردم، وضعیت را بدتر میکرد. در مجموع، میتوان گفت که در دوران بنی امیه، مردم فاقد ابتداییترین حقوق شهروندی بودند و نه جان و نه مال آنان در امان نبود. این وضعیت نشاندهنده فقدان امنیت اجتماعی در آن زمان است. | ## '''انعدام امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنیامیه''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت تهدید میشد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدامهای خودسرانه امری عادی به شمار میرفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانههای واهی زندانی یا مجازات میشدند. از لحاظ مالی نیز وضعیت نابسامان بود. مأموران حکومتی به صورت خودسرانه اموال و دارایی مردم را غارت میکردند. مالیاتهای سنگین بر مردم تحمیل میشد و ثروتهای عمومی توسط حکام بنی امیه غارت میگردید. دزدی و راهزنی نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای حقوقی و قضایی مناسب برای حفاظت از جان و مال مردم، وضعیت را بدتر میکرد. در مجموع، میتوان گفت که در دوران بنی امیه، مردم فاقد ابتداییترین حقوق شهروندی بودند و نه جان و نه مال آنان در امان نبود. این وضعیت نشاندهنده فقدان امنیت اجتماعی در آن زمان است. | ||
## '''سرکوب مخالفان و معترضان به حکومت بنیامیه''': | ## '''سرکوب مخالفان و معترضان به حکومت بنیامیه''': دستگاه حاکمیت معاویه و یزید با هرگونه اعتراض و مخالفتی به شدت برخورد میکرد و معترضان و مخالفان را سرکوب مینمود. مخالفان سیاسی بنی امیه مانند شیعیان و علویان به شدت مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. بسیاری از آنها زندانی یا تبعید میشدند و خانوادههایشان نیز مورد آزار قرار میگرفت. شکنجه و اعدام مخالفان امری عادی به شمار میرفت. حتی معترضان عادی نیز از سرکوب در امان نبودند. هرگونه اعتراضی نسبت به وضعیت نابسامان معیشتی و اجتماعی با زور سرکوب میشد. معترضان به زندان افکنده میشدند یا مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند. رهبران مذهبی منتقد نیز هدف حملات و فشارهای بنی امیه قرار میگرفتند. بسیاری از علما زندانی یا تبعید شدند. مراکز مذهبی منتقد نیز تعطیل یا ویران میشد. بنابراین باید گفت که بنی امیه با سرکوب خشونتآمیز معترضان و منتقدان، زمینه را برای هرگونه اعتراض مسالمتآمیز علیه خود مسدود کرده بود. | ||
## '''شیوع خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی در آن دوران''': دوران حکومت معاویه و یزید با شیوع گسترده خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی همراه بود. اختلافات سیاسی و مذهبی میان حکومت بنی امیه و مخالفانش موجب درگیریهای مسلحانه و خشونتباری شده بود. سرکوب شیعیان، علویان و سایر گروههای مخالف، اغلب با خشونت و کشتار همراه بود. علاوه بر این، اختلافات قومی و قبیلهای نیز گاه به درگیریهای مسلحانه میانجامید. بنی امیه برای حفظ قدرت، به این اختلافات دامن میزد. از سوی دیگر، گسترش راهزنی و بیقانونی نیز موجب ناامنی و وقوع درگیریهای خشن در سطح جامعه شده بود. مردم عادی نیز اغلب قربانی این خشونتها میشدند. بنابراین میتوان گفت در دوران بنیامیه، خشونت به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت به کار گرفته میشد و جامعه را در بیثباتی و ناامنی فرو برده بود. این وضعیت موجب شیوع گسترده خشونت در عرصههای سیاسی و اجتماعی شده بود. | ## '''شیوع خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی در آن دوران''': دوران حکومت معاویه و یزید با شیوع گسترده خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی همراه بود. اختلافات سیاسی و مذهبی میان حکومت بنی امیه و مخالفانش موجب درگیریهای مسلحانه و خشونتباری شده بود. سرکوب شیعیان، علویان و سایر گروههای مخالف، اغلب با خشونت و کشتار همراه بود. علاوه بر این، اختلافات قومی و قبیلهای نیز گاه به درگیریهای مسلحانه میانجامید. بنی امیه برای حفظ قدرت، به این اختلافات دامن میزد. از سوی دیگر، گسترش راهزنی و بیقانونی نیز موجب ناامنی و وقوع درگیریهای خشن در سطح جامعه شده بود. مردم عادی نیز اغلب قربانی این خشونتها میشدند. بنابراین میتوان گفت در دوران بنیامیه، خشونت به عنوان ابزاری برای حفظ قدرت به کار گرفته میشد و جامعه را در بیثباتی و ناامنی فرو برده بود. این وضعیت موجب شیوع گسترده خشونت در عرصههای سیاسی و اجتماعی شده بود. | ||
## '''میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت مرزهای حکومت اسلامی به شدت در معرض تهدید قرار داشت. در شرق، امپراتوری روم شرقی به طور مرتب به مرزهای اسلامی حملهور شده و شهرهای مرزی را تهدید میکرد. در غرب نیز، همین امپراتوری روم شرقی، اراضی اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار میداد. در داخل نیز، شورشها و قیامهایی علیه حکومت بنیامیه صورت میگرفت که ثبات مرزها را به خطر میانداخت. در مجموع، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، مرزهای اسلامی در معرض تهدیدات مداوم خارجی و داخلی قرار داشت و امنیت لازم را نداشت. این امر موجب آسیبپذیری حکومت اسلامی در برابر دشمنان شده بود. | ## '''میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت مرزهای حکومت اسلامی به شدت در معرض تهدید قرار داشت. در شرق، امپراتوری روم شرقی به طور مرتب به مرزهای اسلامی حملهور شده و شهرهای مرزی را تهدید میکرد. در غرب نیز، همین امپراتوری روم شرقی، اراضی اسلامی را مورد تاخت و تاز قرار میداد. در داخل نیز، شورشها و قیامهایی علیه حکومت بنیامیه صورت میگرفت که ثبات مرزها را به خطر میانداخت. در مجموع، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، مرزهای اسلامی در معرض تهدیدات مداوم خارجی و داخلی قرار داشت و امنیت لازم را نداشت. این امر موجب آسیبپذیری حکومت اسلامی در برابر دشمنان شده بود. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
## '''ضعف نهادهای قضایی و انتظامی در زمان بنیامیه''': در عصر پادشاهی معاویه و یزید، نهادها و سازوکارهای قضایی و انتظامی به شدت تضعیف شده بودند. دستگاه قضایی تحت سلطه و نفوذ خلفا و حکام قرار داشت و استقلال لازم را نداشت. قضات فاقد شایستگی بوده و اغلب تحت تأثیر روابط و منافع شخصی یا حاکمیتی حکم صادر میکردند. نیروهای انتظامی نیز، بجای حفظ نظم عمومی، صرفاً حکومت را حمایت و با معترضان و منتقدان برخورد میکردند. همچنین نهادهایی برای نظارت و بازرسی از مقامات دولتی وجود نداشت و فساد گسترده بود. در نتیجه، عدالت قضایی وجود نداشته و امنیت جانی و مالی شهروندان تضمین نمیشد. تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی، نقش مهمی در گسترش بیعدالتی در آن دوران داشته است. | ## '''ضعف نهادهای قضایی و انتظامی در زمان بنیامیه''': در عصر پادشاهی معاویه و یزید، نهادها و سازوکارهای قضایی و انتظامی به شدت تضعیف شده بودند. دستگاه قضایی تحت سلطه و نفوذ خلفا و حکام قرار داشت و استقلال لازم را نداشت. قضات فاقد شایستگی بوده و اغلب تحت تأثیر روابط و منافع شخصی یا حاکمیتی حکم صادر میکردند. نیروهای انتظامی نیز، بجای حفظ نظم عمومی، صرفاً حکومت را حمایت و با معترضان و منتقدان برخورد میکردند. همچنین نهادهایی برای نظارت و بازرسی از مقامات دولتی وجود نداشت و فساد گسترده بود. در نتیجه، عدالت قضایی وجود نداشته و امنیت جانی و مالی شهروندان تضمین نمیشد. تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی، نقش مهمی در گسترش بیعدالتی در آن دوران داشته است. | ||
# '''علل و عوامل ناامنی در دوران حکومت بنیامیه''': | # '''علل و عوامل ناامنی در دوران حکومت بنیامیه''': | ||
## سرکوب شدید مخالفان سیاسی بنیامیه و نقض حقوق و آزادیهای شهروندی | ## '''سرکوب شدید مخالفان سیاسی بنیامیه و نقض حقوق و آزادیهای شهروندی''': سرکوب شدید مخالفان سیاسی و نقض حقوق و آزادیهای شهروندی از جمله مهمترین علل ناامنی در دوران بنیامیه بود. بنیامیه با هرگونه انتقاد و مخالفت سیاسی به شدت برخورد میکردند. گروههایی مانند شیعیان و علویان که مخالف حکومت بودند، تحت شدیدترین فشارها و سرکوبها قرار داشتند. بسیاری از آنها زندانی، شکنجه یا اعدام میشدند. حق اظهارنظر، انتقاد، تجمع و اعتراض مسالمتآمیز نیز پایمال میشد. منتقدان سیاسی با برخورد خشونتآمیز مواجه میشدند. آزادی بیان، قلم و اندیشه سرکوب میگردید. این سرکوبها موجب خشم و نارضایتی عمومی شده و زمینه را برای قیامها و شورشهایی فراهم میکرد که خود عاملی برای ناامنی بیشتر بود. بنابراین، سرکوب سیاسی و نقض حقوق مردم از سوی بنیامیه، نقش مهمی در گسترش ناامنی و بیثباتی در آن دوران ایفا کرده است. | ||
## اعمال خشونت و شکنجه علیه معترضان به ویژه گروههای مذهبی | ## '''اعمال خشونت و شکنجه علیه معترضان به ویژه گروههای مذهبی''': در دوران حاکمیت معاویه و یزید، اعمال خشونت و شکنجه به صورت گستردهای علیه معترضان به ویژه گروههای مذهبی مخالف اعمال میشد که خود یکی از عوامل مهم ناامنی در آن زمان به شمار میرفت. شیعیان و علویان به عنوان مخالفان سرسخت سیاسی حکومت بنیامیه، بیش از دیگران مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. آنها مکرراً دستگیر، شکنجه یا اعدام میشدند. خانوادههای آنان نیز از آزار و فشارهای سیاسی در امان نبودند. علاوه بر این، سایر گروههای معترض نیز از شکنجه و خشونت برکنار نبودند. معترضان سیاسی اغلب مورد ضرب و شتم یا حبسهای طولانی قرار میگرفتند. این اعمال خشونتآمیز علیه معترضان، موجب گسترش نارضایتی و خشم عمومی شده و زمینهساز شورشها و ناآرامیهایی میشد که خود تهدیدی برای امنیت شمرده میشود. | ||
## تضعیف نهادهای انتظامی و امنیتی و گسترش بیقانونی | ## '''تضعیف نهادهای انتظامی و امنیتی و گسترش بیقانونی''': | ||
## عدم پاسخگویی دستگاه قضایی به ظلم و جنایتهای حکومت | ## عدم پاسخگویی دستگاه قضایی به ظلم و جنایتهای حکومت | ||
## تحریک اختلافات قومی و مذهبی در میان گروههای مختلف مردم | ## تحریک اختلافات قومی و مذهبی در میان گروههای مختلف مردم |