جز
جایگزینی متن - 'شخصیت زدگی' به 'شخصیتزدگی'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'شخصیت زدگی' به 'شخصیتزدگی') |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
در زمانه ما بسیاری از مدعیان خط [[امام]] و [[یاران]] و ا صحاب وی بودند و هستند که حق را زیر پا گذاشتند و خود را مدار و محور حق پنداشتند و خلقی را [[گمراه]] نموده و آنان را به سوی [[آتش دوزخ]] خوانده و میخوانند و [[گمان]] دارند که ایشان مدار و محور حق و دیگران بر مدار [[باطل]] هستند. این گونه است که حق را با [[شبهه]] آمیخته و باطل را حق نماندند تا از این [[فتنهها]] برای خود قدرتی و مکنتی فراهم آورند. باشد با تیز هوشی و [[بصیرت]] و بهرهگیری از معیارهای چون [[عقل]] سالم و [[وحی الهی]] در [[مسیر حق]] و [[شناخت]] آن گام برداریم و از آن [[حمایت]] کنیم و حق [[طلب]] و حق جو و حق خواه و حق پرست باشیم.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راههای شناخت حق از باطل (مقاله)|راههای شناخت حق از باطل]].</ref>. | در زمانه ما بسیاری از مدعیان خط [[امام]] و [[یاران]] و ا صحاب وی بودند و هستند که حق را زیر پا گذاشتند و خود را مدار و محور حق پنداشتند و خلقی را [[گمراه]] نموده و آنان را به سوی [[آتش دوزخ]] خوانده و میخوانند و [[گمان]] دارند که ایشان مدار و محور حق و دیگران بر مدار [[باطل]] هستند. این گونه است که حق را با [[شبهه]] آمیخته و باطل را حق نماندند تا از این [[فتنهها]] برای خود قدرتی و مکنتی فراهم آورند. باشد با تیز هوشی و [[بصیرت]] و بهرهگیری از معیارهای چون [[عقل]] سالم و [[وحی الهی]] در [[مسیر حق]] و [[شناخت]] آن گام برداریم و از آن [[حمایت]] کنیم و حق [[طلب]] و حق جو و حق خواه و حق پرست باشیم.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راههای شناخت حق از باطل (مقاله)|راههای شناخت حق از باطل]].</ref>. | ||
== | ==شخصیتزدگی، آفت تشخیص حق از باطل== | ||
از آن جایی که در [[نظام]] موجود هستی، [[حق و باطل]] به هم آمیخته است تا جایی که [[باطل]] به سبب شرایط و مقتضیاتی، بیشتر از [[حق]] جلوه گری میکند، [[شناخت حق]] و [[پیروی]] از آن برای بیشتر [[مردم]]، دشوار و سخت است. از این دشوارتر، عمل براساس حق و لوازم آن است. از این رو [[اهل]] [[بصیرت]] و [[شناخت]] [[حقایق]] و [[صالحان]] و صادقانی که براساس بصیرت و شناخت خویش عمل کنند، همواره بسیار اندک هستند. | از آن جایی که در [[نظام]] موجود هستی، [[حق و باطل]] به هم آمیخته است تا جایی که [[باطل]] به سبب شرایط و مقتضیاتی، بیشتر از [[حق]] جلوه گری میکند، [[شناخت حق]] و [[پیروی]] از آن برای بیشتر [[مردم]]، دشوار و سخت است. از این دشوارتر، عمل براساس حق و لوازم آن است. از این رو [[اهل]] [[بصیرت]] و [[شناخت]] [[حقایق]] و [[صالحان]] و صادقانی که براساس بصیرت و شناخت خویش عمل کنند، همواره بسیار اندک هستند. | ||
شگفت آنکه همگی ما [[انسانها]] مدعیان حق و [[حق خواهی]] و عمل به آن هستیم و دیگران را متهم به باطلگرایی کرده و با انگ و [[ننگ]] [[حق ستیزی]]، آنان را از گردونه تاثیر [[اجتماعی]]، [[ارزش]] و [[ارجمندی]] بیرون میرانیم. این جاست که [[تشخیص حق]]، بسیار سخت میشود؛ زیرا حق بودن و [[حقگرایی]] به عنوان یک ارزش، حتی [[اهل فساد]] و بطلان را به سوی آن میکشاند تا از آن نمد، کلاهی نیز برای خود بسازند و مردم را با [[فریب]] و [[نیرنگ]] همراه خود کنند و بهره و [[سود دنیوی]] خود را از این طریق دوچندان برگیرند. | شگفت آنکه همگی ما [[انسانها]] مدعیان حق و [[حق خواهی]] و عمل به آن هستیم و دیگران را متهم به باطلگرایی کرده و با انگ و [[ننگ]] [[حق ستیزی]]، آنان را از گردونه تاثیر [[اجتماعی]]، [[ارزش]] و [[ارجمندی]] بیرون میرانیم. این جاست که [[تشخیص حق]]، بسیار سخت میشود؛ زیرا حق بودن و [[حقگرایی]] به عنوان یک ارزش، حتی [[اهل فساد]] و بطلان را به سوی آن میکشاند تا از آن نمد، کلاهی نیز برای خود بسازند و مردم را با [[فریب]] و [[نیرنگ]] همراه خود کنند و بهره و [[سود دنیوی]] خود را از این طریق دوچندان برگیرند. | ||
[[قرآن]] به عنوان کتاب راهنمای [[زندگی]]، به این مسئله بسیار توجه کرده است؛ زیرا درقرارگاه [[انسان]] در [[زمین]]، چنان حق و باطل به هم آمیخته شده و [[شبهات]] چنان در همه تار و پود زندگی [[نفوذ]] کرده است که [[قدرت]] تشخیص و [[انتخاب]] حق از باطل برای بیشتر مردم باقی نمانده است. از این رو قرآن بخشی از آموزههای خود را به راههای تشخیص حق از باطل و جداکردن شبهات از [[محکمات]] اختصاص داده است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ | [[قرآن]] به عنوان کتاب راهنمای [[زندگی]]، به این مسئله بسیار توجه کرده است؛ زیرا درقرارگاه [[انسان]] در [[زمین]]، چنان حق و باطل به هم آمیخته شده و [[شبهات]] چنان در همه تار و پود زندگی [[نفوذ]] کرده است که [[قدرت]] تشخیص و [[انتخاب]] حق از باطل برای بیشتر مردم باقی نمانده است. از این رو قرآن بخشی از آموزههای خود را به راههای تشخیص حق از باطل و جداکردن شبهات از [[محکمات]] اختصاص داده است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل (مقاله)|شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل]].</ref>. | ||
==[[تقابل]] حق و باطل== | ==[[تقابل]] حق و باطل== | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
این گونه است که هر جا حق آمد باطل میگریزد و هر جا پای حق به میان آمد، باطل از میان میرود؛ زیرا باطل بر پایه هیچ و پوچ [[استوار]] است و با کمترین حضور حق، ازهم فرو میپاشد. {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}} <ref>«بلکه، راستی را بر ناراستی میافکنیم که آن را درهم میشکند؛ و خود ناگهان از میان میرود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف میکنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸ و آیات دیگر</ref> بنابر این آن چیزی که باطل خود را بدان میآراید و به عنوان [[حق]] نمایش میدهد اصولا نمیتواند حق باشد بلکه تنها باطلی است که حق نمایی میکند و هیچ بهرهای از حق ندارد. | این گونه است که هر جا حق آمد باطل میگریزد و هر جا پای حق به میان آمد، باطل از میان میرود؛ زیرا باطل بر پایه هیچ و پوچ [[استوار]] است و با کمترین حضور حق، ازهم فرو میپاشد. {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}} <ref>«بلکه، راستی را بر ناراستی میافکنیم که آن را درهم میشکند؛ و خود ناگهان از میان میرود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف میکنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸ و آیات دیگر</ref> بنابر این آن چیزی که باطل خود را بدان میآراید و به عنوان [[حق]] نمایش میدهد اصولا نمیتواند حق باشد بلکه تنها باطلی است که حق نمایی میکند و هیچ بهرهای از حق ندارد. | ||
به هر حال در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، همواره [[حق و باطل]] با هم [[ستیز]] داشته و هرگز امکان جمع شدن آن دو وجود نداشته است. بر این اساس پذیرش [[صلح]] میان آن دو به معنای پذیرش [[باطل]] خواهد بود؛ زیرا حق تنها در جلوه [[خالص]] خود میتواند حضور داشته باشد و هرگز باطلی را بر نمیتابد. از این رو [[جنگ]] حق و باطل از آغاز تاریخ تا [[پایان تاریخ]] در اشکال گوناگون برقرار خواهد بود و تا [[دنیا]]، دنیاست این جنگ خواهد بود؛ زیراحق هرگز به وجود باطل و حضور آن [[رضایت]] نخواهد داد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ | به هر حال در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، همواره [[حق و باطل]] با هم [[ستیز]] داشته و هرگز امکان جمع شدن آن دو وجود نداشته است. بر این اساس پذیرش [[صلح]] میان آن دو به معنای پذیرش [[باطل]] خواهد بود؛ زیرا حق تنها در جلوه [[خالص]] خود میتواند حضور داشته باشد و هرگز باطلی را بر نمیتابد. از این رو [[جنگ]] حق و باطل از آغاز تاریخ تا [[پایان تاریخ]] در اشکال گوناگون برقرار خواهد بود و تا [[دنیا]]، دنیاست این جنگ خواهد بود؛ زیراحق هرگز به وجود باطل و حضور آن [[رضایت]] نخواهد داد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل (مقاله)|شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل]]</ref>. | ||
==معیارها و راههای [[شناخت حق]] از باطل== | ==معیارها و راههای [[شناخت حق]] از باطل== | ||
[[انسان]] اگر بر پایه [[فطرت سالم]] باقی بماند و عوامل بیرونی چون [[شیطان]] و عوامل درونی چون [[چیرگی]] [[هوای نفس]] نباشد، به طور طبیعی خواهان حق است؛ زیرا کمال را در حق میجوید و به آن [[گرایش]] مییابد. [[خداوند]] در آیاتی چون {{متن قرآن|قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: او میفرماید که آن، گاوی است نه رام، که زمین را شیار میزند و نه به کشت آب میدهد، تندرست است بیهیچ خالی در آن، گفتند: اکنون حقّ (جستار) را (بجای) آوردی و آن را سر بریدند و نزدیک بود که این کار را انجام ندهند» سوره بقره، آیه ۷۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}}<ref>«گفتند: آیا برای ما حقّ را آوردهای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۵.</ref>، [[حق جویی]] و [[حقیقت]] پذیری را [[فطرت]] و [[طبیعت]] سالم [[انسانی]] میداند و هرگونه [[گرایش به باطل]] را در [[تغییر]] و تبدیل ناروا در فطرت و طبیعت وی میشمارد. | [[انسان]] اگر بر پایه [[فطرت سالم]] باقی بماند و عوامل بیرونی چون [[شیطان]] و عوامل درونی چون [[چیرگی]] [[هوای نفس]] نباشد، به طور طبیعی خواهان حق است؛ زیرا کمال را در حق میجوید و به آن [[گرایش]] مییابد. [[خداوند]] در آیاتی چون {{متن قرآن|قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«گفت: او میفرماید که آن، گاوی است نه رام، که زمین را شیار میزند و نه به کشت آب میدهد، تندرست است بیهیچ خالی در آن، گفتند: اکنون حقّ (جستار) را (بجای) آوردی و آن را سر بریدند و نزدیک بود که این کار را انجام ندهند» سوره بقره، آیه ۷۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}}<ref>«گفتند: آیا برای ما حقّ را آوردهای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۵.</ref>، [[حق جویی]] و [[حقیقت]] پذیری را [[فطرت]] و [[طبیعت]] سالم [[انسانی]] میداند و هرگونه [[گرایش به باطل]] را در [[تغییر]] و تبدیل ناروا در فطرت و طبیعت وی میشمارد. | ||
با این همه حتی اگر فطرت و [[طبیعت انسان]] سالم باشد، به عللی بیرونی ممکن است که [[تشخیص حق]] برای او مشکل و دشوار باشد، هر چند که به دنبال [[شناخت]] آن به سوی حق خواهد رفت. به این معنا که اگر کسی فطرت سالم داشته باشد، هر چند که با شناخت حق به طور طبیعی به سمت و سوی آن کشیده میشود، ولی گاه به سبب [[خودنمایی]] باطل در جلوه حق، شناخت و تشخیص حق از باطل برای وی دشوار میشود. در این جاست که نیازمند راههایی برای شناخت حق از باطل است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ | با این همه حتی اگر فطرت و [[طبیعت انسان]] سالم باشد، به عللی بیرونی ممکن است که [[تشخیص حق]] برای او مشکل و دشوار باشد، هر چند که به دنبال [[شناخت]] آن به سوی حق خواهد رفت. به این معنا که اگر کسی فطرت سالم داشته باشد، هر چند که با شناخت حق به طور طبیعی به سمت و سوی آن کشیده میشود، ولی گاه به سبب [[خودنمایی]] باطل در جلوه حق، شناخت و تشخیص حق از باطل برای وی دشوار میشود. در این جاست که نیازمند راههایی برای شناخت حق از باطل است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل (مقاله)|شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل]].</ref>. | ||
==[[ابزارهای شناخت]] حق از باطل== | ==[[ابزارهای شناخت]] حق از باطل== | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
بسیاری از مردم با آنکه از نظر [[عقلی]] [[رشد]] کردهاند ولی عوامل بسیار درونی و بیرونی به ایشان [[اجازه]] نمیدهد تا به [[سادگی]] [[حق]] را از باطل تشخیص دهند و در دام [[شبهات]] میافتند و باطل را حق [[گمان]] کرده و در مسیر آن گام برمی دارند. از این رو نیازمند وحی و پیامبرانی هستند که راه حق را به ایشان نشان دهند و آنان را به مسیر اصلی [[هدایت]] بخواند. {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} <ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> | بسیاری از مردم با آنکه از نظر [[عقلی]] [[رشد]] کردهاند ولی عوامل بسیار درونی و بیرونی به ایشان [[اجازه]] نمیدهد تا به [[سادگی]] [[حق]] را از باطل تشخیص دهند و در دام [[شبهات]] میافتند و باطل را حق [[گمان]] کرده و در مسیر آن گام برمی دارند. از این رو نیازمند وحی و پیامبرانی هستند که راه حق را به ایشان نشان دهند و آنان را به مسیر اصلی [[هدایت]] بخواند. {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}} <ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> | ||
انسان با دست یابی به حق [[واقعی]] میتواند به [[ایمان واقعی]] {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}} <ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.</ref> [[امید به آینده]] بهتر و [[برتر]] بهرهگیری از [[امدادهای غیبی]] و [[استجابت دعا]] و [[نیایش]] از سوی [[خداوند]] {{متن قرآن|أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}} <ref>«آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> و بهرهمندی از [[آموزههای قرآنی]] و [[هدایتگری]] آنبه سوی کمال {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}} <ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار!» سوره مائده، آیه ۸۳.</ref> و [[بصیرت]] {{متن قرآن|أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}} <ref>«آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>دست یابد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ | انسان با دست یابی به حق [[واقعی]] میتواند به [[ایمان واقعی]] {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ}} <ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار! و چرا ما به خداوند و آنچه از حق به ما رسیده است ایمان نیاوریم در حالی که امید میبریم که پروردگارمان ما را در میان شایستگان در آورد» سوره مائده، آیه ۸۳-۸۴.</ref> [[امید به آینده]] بهتر و [[برتر]] بهرهگیری از [[امدادهای غیبی]] و [[استجابت دعا]] و [[نیایش]] از سوی [[خداوند]] {{متن قرآن|أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}} <ref>«آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> و بهرهمندی از [[آموزههای قرآنی]] و [[هدایتگری]] آنبه سوی کمال {{متن قرآن|وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}} <ref>«و هر گاه آنچه را بر پیامبر فرو فرستاده شده است بشنوند، با شناختی که از حق یافتهاند چشمانشان را میبینی که از اشک لبریز میشود؛ میگویند: پروردگارا! ما ایمان آوردهایم ما را با گروه گواهان بنگار!» سوره مائده، آیه ۸۳.</ref> و [[بصیرت]] {{متن قرآن|أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}} <ref>«آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref>دست یابد<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل (مقاله)|شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل]]</ref>. | ||
==فواید [[شناخت حق]]== | ==فواید [[شناخت حق]]== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
اگر روزی بخواهند حق را بر مدار شخص بسنجند تنها علی{{ع}} است که مدار حق میباشد و میتوان حق را عین علی{{ع}} و علی{{ع}} را عین حق دانست؛ زیرا «قال [[رسول الله]]{{صل}}»: [[علی مع الحق]] و [[الحق]] مع علی یدور حیثما دار. | اگر روزی بخواهند حق را بر مدار شخص بسنجند تنها علی{{ع}} است که مدار حق میباشد و میتوان حق را عین علی{{ع}} و علی{{ع}} را عین حق دانست؛ زیرا «قال [[رسول الله]]{{صل}}»: [[علی مع الحق]] و [[الحق]] مع علی یدور حیثما دار. | ||
بنابراین نمیتوان هرگز جز درباره [[معصوم]]{{ع}} از مدار بودن شخصیتها برای [[حق]] سخن گفت و در مورد هرکس دیگری باید او را به حق سنجید نه اینکه حق را با او به [[داوری]] نشست.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ | بنابراین نمیتوان هرگز جز درباره [[معصوم]]{{ع}} از مدار بودن شخصیتها برای [[حق]] سخن گفت و در مورد هرکس دیگری باید او را به حق سنجید نه اینکه حق را با او به [[داوری]] نشست.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل (مقاله)|شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل]].</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راههای شناخت حق از باطل (مقاله)|'''راههای شناخت حق از باطل''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[راههای شناخت حق از باطل (مقاله)|'''راههای شناخت حق از باطل''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[ | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل (مقاله)|'''شخصیتزدگی آفت تشخیص حق از باطل''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||