بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] میفرماید ازآنها سؤال کن که؟ آیا آنان که دارای بصیرتند با کوردلان برابرند که سؤال استفهام انکاری است، یعنی نه چنین نیست {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ}}<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو:» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> | # [[خداوند]] به [[پیامبر]] میفرماید ازآنها سؤال کن که؟ آیا آنان که دارای بصیرتند با کوردلان برابرند که سؤال استفهام انکاری است، یعنی نه چنین نیست {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ}}<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو:» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> | ||
# از جانب [[خداوند]] نشانههای آشکار و بصیرت دهنده برای [[هدایت]] دلهای شما و [[انتخاب]] راه روشن به سوی [[توحید]] آمده است و [[پیامبر]] کسی را بدون بصیرت به [[ایمان آوردن]] مجبور نمیکند: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ... وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ}}<ref>«بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۳۰.</ref>. | # از جانب [[خداوند]] نشانههای آشکار و بصیرت دهنده برای [[هدایت]] دلهای شما و [[انتخاب]] راه روشن به سوی [[توحید]] آمده است و [[پیامبر]] کسی را بدون بصیرت به [[ایمان آوردن]] مجبور نمیکند: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ... وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ}}<ref>«بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم» سوره انعام، آیه ۱۰۴.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۳۰.</ref>. | ||
==[[بصیرت]]== | ==[[بصیرت]]== | ||
[[انسانها]] در هنگام [[فتنهها]] و [[هجوم]] [[شبهات]]، دچار نوعی [[تحیر]] و [[سرگردانی]] میشوند که خود عامل بسیاری از [[مصیبتها]] و گرفتاریهای بعدی است. مشکل اینجاست که اگر در فضای تیره و تار فتنهها، [[اقدام]] را انجام دهند، ممکن است به [[هلاکت]] برسند و اگر دست از اقدام بشویند و به کناری بنشینند، [[فرصتها]] از دست برود و زیانکار شوند. از این رو، [[خردمندان]] همواره در اندیشهاند تا پیش از وقوع فتنهها و هجوم شبهات، خود را برای چنین زمانهای [[بحرانی]] که در [[زندگی]] [[انسان]] کم نیست، آماده کنند. | [[انسانها]] در هنگام [[فتنهها]] و [[هجوم]] [[شبهات]]، دچار نوعی [[تحیر]] و [[سرگردانی]] میشوند که خود عامل بسیاری از [[مصیبتها]] و گرفتاریهای بعدی است. مشکل اینجاست که اگر در فضای تیره و تار فتنهها، [[اقدام]] را انجام دهند، ممکن است به [[هلاکت]] برسند و اگر دست از اقدام بشویند و به کناری بنشینند، [[فرصتها]] از دست برود و زیانکار شوند. از این رو، [[خردمندان]] همواره در اندیشهاند تا پیش از وقوع فتنهها و هجوم شبهات، خود را برای چنین زمانهای [[بحرانی]] که در [[زندگی]] [[انسان]] کم نیست، آماده کنند. | ||
[[پرسش]] اساسی این است که چگونه میتوان به تواناییای دست یافت که در این فضای تیره و یا خاکستری فتنهها و هجوم شبهات، بیهیچ تردیدی تصمیم درست گرفت و دست به اقدام مناسب زد و حتی از [[تهدید]] به عنوان یک [[فرصت]] استثنایی [[رشد]] بهره گرفت؛ چراکه در فتنههاست که [[آدمی]] آبدیده میشود و تواناییهای خویش را در میدان عمل به نمایش میگذارد. | [[پرسش]] اساسی این است که چگونه میتوان به تواناییای دست یافت که در این فضای تیره و یا خاکستری فتنهها و هجوم شبهات، بیهیچ تردیدی تصمیم درست گرفت و دست به اقدام مناسب زد و حتی از [[تهدید]] به عنوان یک [[فرصت]] استثنایی [[رشد]] بهره گرفت؛ چراکه در فتنههاست که [[آدمی]] آبدیده میشود و تواناییهای خویش را در میدان عمل به نمایش میگذارد. | ||
[[قرآن]] به این پرسش پاسخ داده و به آدمی آموخته است که چگونه میتوان از [[تهدیدها]] به عنوان بهترین فرصتها برای [[تحول]] کمالی [[سود]] جست و [[اسمای الهی]] سرشته در نهاد خویش را آشکار ساخت. نویسنده در این مطلب، پاسخ و راهکار [[قرآنی]] چگونگی [[پیشگیری]] از افتادن در دام فتنهها را تبیین کرده است. | [[قرآن]] به این پرسش پاسخ داده و به آدمی آموخته است که چگونه میتوان از [[تهدیدها]] به عنوان بهترین فرصتها برای [[تحول]] کمالی [[سود]] جست و [[اسمای الهی]] سرشته در نهاد خویش را آشکار ساخت. نویسنده در این مطلب، پاسخ و راهکار [[قرآنی]] چگونگی [[پیشگیری]] از افتادن در دام فتنهها را تبیین کرده است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[بصیرت فرقانی شاخص تشخیص حق از باطل (مقاله)|بصیرت فرقانی شاخص تشخیص حق از باطل]].</ref>. | ||
==فتنهها و شبهات، آزمونی [[الهی]]== | ==فتنهها و شبهات، آزمونی [[الهی]]== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
[[فتنه]] در اصل به معنای قرار دادن طلا در [[آتش]] برای به دست آوردن خالصی آن است. [[انسانی]] که در فتنه قرار میگیرد در میان [[هرج و مرج]] و اختلالات [[زندگی]]، [[توانمندی]] و [[استعداد]] ذاتی خویش را آشکار میکند. در [[آموزههای قرآنی]] مصادیق بسیاری برای فتنه بیان شده است که از جمله میتوان به [[مال]]، [[اولاد]]، [[کفر]] و مانند آناشاره کرد. <ref>مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص۶۲۳ و نیز مجمعالبیان، ج ۱ و ۲، ص۵۱۱ و التحقیق، حسن مصطفوی، ج ۹، ص۲۳</ref> | [[فتنه]] در اصل به معنای قرار دادن طلا در [[آتش]] برای به دست آوردن خالصی آن است. [[انسانی]] که در فتنه قرار میگیرد در میان [[هرج و مرج]] و اختلالات [[زندگی]]، [[توانمندی]] و [[استعداد]] ذاتی خویش را آشکار میکند. در [[آموزههای قرآنی]] مصادیق بسیاری برای فتنه بیان شده است که از جمله میتوان به [[مال]]، [[اولاد]]، [[کفر]] و مانند آناشاره کرد. <ref>مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص۶۲۳ و نیز مجمعالبیان، ج ۱ و ۲، ص۵۱۱ و التحقیق، حسن مصطفوی، ج ۹، ص۲۳</ref> | ||
خداوند در [[آیه]] ۷ [[سوره آل عمران]]، [[متشابهات]] [[قرآن]] را یکی از عوامل فتنه و [[آزمون الهی]] میداند. بنابراین تنها کسانی که [[بیمار]] [[دل]] هستند و [[اهل]] [[بصیرت]] نمیباشند در دام فتنه متشابهات [[قرآنی]] میافتند و به جای آنکه آن را به [[محکمات]] قرآنی بازگردانند به همان بسنده میکنند و این گونه در دام [[فتنه]] گرفتار میآیند. | خداوند در [[آیه]] ۷ [[سوره آل عمران]]، [[متشابهات]] [[قرآن]] را یکی از عوامل فتنه و [[آزمون الهی]] میداند. بنابراین تنها کسانی که [[بیمار]] [[دل]] هستند و [[اهل]] [[بصیرت]] نمیباشند در دام فتنه متشابهات [[قرآنی]] میافتند و به جای آنکه آن را به [[محکمات]] قرآنی بازگردانند به همان بسنده میکنند و این گونه در دام [[فتنه]] گرفتار میآیند. | ||
به هر حال [[فتنهها]] و [[شبهات]]، [[آزمونهای الهی]] هستند که [[آدمی]] میبایست خود را برای مقابله با آن و خروج سالم از آن آماده کند. | به هر حال [[فتنهها]] و [[شبهات]]، [[آزمونهای الهی]] هستند که [[آدمی]] میبایست خود را برای مقابله با آن و خروج سالم از آن آماده کند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[بصیرت فرقانی شاخص تشخیص حق از باطل (مقاله)|بصیرت فرقانی شاخص تشخیص حق از باطل]].</ref>. | ||
==[[پیشگیری]]، بهتر از درمان== | ==[[پیشگیری]]، بهتر از درمان== | ||
بیگمان پیشگیری بهتر از درمان است؛ بنابراین بهتر آن است که آدمی خود را برای فتنهها آماده کند تا در هنگام [[هجوم]] بیامان آن بتواند سربلند از درون [[آتش]] فتنهها بیرون آید. ازاین روست که [[خداوند]] در [[آیه]] ۲۵ [[سوره انفال]]، [[تقوا]] را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای پیشگیری از آسیبهای فتنه بیان میکند. | بیگمان پیشگیری بهتر از درمان است؛ بنابراین بهتر آن است که آدمی خود را برای فتنهها آماده کند تا در هنگام [[هجوم]] بیامان آن بتواند سربلند از درون [[آتش]] فتنهها بیرون آید. ازاین روست که [[خداوند]] در [[آیه]] ۲۵ [[سوره انفال]]، [[تقوا]] را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای پیشگیری از آسیبهای فتنه بیان میکند. | ||
به سخن دیگر، آدمی در [[دنیا]] گرفتار فتنهها خواهد بود و حتی وجود [[متشابهات]] در کنار [[محکمات]] [[قرآنی]]، بر اساس همین [[فلسفه]] [[آزمون]] و [[ابتلای الهی]] است. بنابراین [[انسان]] نمیتواند از فتنه به معنای [[آزمون الهی]] [[رهایی]] یابد؛ زیرا [[بلا]] و [[امتحان]] و [[ابتلا]] در [[زندگی]] [[بشر]] در دنیا، از [[سنت الهی]] است که هیچگونه [[تخلف]] و تبدلی در آن راه پیدا نمیکند. | به سخن دیگر، آدمی در [[دنیا]] گرفتار فتنهها خواهد بود و حتی وجود [[متشابهات]] در کنار [[محکمات]] [[قرآنی]]، بر اساس همین [[فلسفه]] [[آزمون]] و [[ابتلای الهی]] است. بنابراین [[انسان]] نمیتواند از فتنه به معنای [[آزمون الهی]] [[رهایی]] یابد؛ زیرا [[بلا]] و [[امتحان]] و [[ابتلا]] در [[زندگی]] [[بشر]] در دنیا، از [[سنت الهی]] است که هیچگونه [[تخلف]] و تبدلی در آن راه پیدا نمیکند. | ||
خداوند از [[مؤمنان]] میخواهد تا نسبت به فتنه تقوا پیدا کنند؛ زیرا فتنه تنها به [[ظالمان]] تعلق نمیگیرد بلکه همگی گرفتار فتنههای [[الهی]] خواهند شد. بنابراین مراد از تقوا به معنای [[پرهیز]] از فتنه نیست، بلکه مراد همان وقایه و [[حفظ]] خود از فتنه میباشد. به این معنا که آدمی به گونهای خود را بسازد که سپری محکم و [[استوار]] در برابر فتنههای الهی داشته باشد که آدمی دچار آن میشود و هیچ کسی از اصابت آن در [[امان]] نیست. براین اساس، ساخت سازهای محکم که آدمی را در [[پوشش]] [[امنیتی]] خود نگه دارد، همان [[هدف]] خداوند در [[قرآن]] است. به این معنا که آدمی میبایست به گونهای خود را بسازد که نسبت به فتنهها بتواند خود را حفظ کند. | خداوند از [[مؤمنان]] میخواهد تا نسبت به فتنه تقوا پیدا کنند؛ زیرا فتنه تنها به [[ظالمان]] تعلق نمیگیرد بلکه همگی گرفتار فتنههای [[الهی]] خواهند شد. بنابراین مراد از تقوا به معنای [[پرهیز]] از فتنه نیست، بلکه مراد همان وقایه و [[حفظ]] خود از فتنه میباشد. به این معنا که آدمی به گونهای خود را بسازد که سپری محکم و [[استوار]] در برابر فتنههای الهی داشته باشد که آدمی دچار آن میشود و هیچ کسی از اصابت آن در [[امان]] نیست. براین اساس، ساخت سازهای محکم که آدمی را در [[پوشش]] [[امنیتی]] خود نگه دارد، همان [[هدف]] خداوند در [[قرآن]] است. به این معنا که آدمی میبایست به گونهای خود را بسازد که نسبت به فتنهها بتواند خود را حفظ کند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[بصیرت فرقانی شاخص تشخیص حق از باطل (مقاله)|بصیرت فرقانی شاخص تشخیص حق از باطل]].</ref>. | ||
==تقوا، بصیرتزا و فرقانساز== | ==تقوا، بصیرتزا و فرقانساز== |