صبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۳٬۷۸۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹: خط ۹:
«[[صبر]]» نقیض [[جزع]]<ref>ترتیب العین، ج ۲، ص۹۶۶، «صبر».</ref> ([[بی‌تابی]]) و در لغت به سه معنا آمده است: [[حبس]] و نگهداری؛ قسمت بالای یک چیز؛ نوعی از سنگ سخت. به عبارت دیگر: صبر عبارت است از امساک در تنگناها و [[خویشتن داری]] به مقتضای [[عقل]] و [[شرع]] یا حبس نفس از چیزی که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند<ref>مفردات، ص۴۷۴، «صبر».</ref>.<ref>فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.</ref>
«[[صبر]]» نقیض [[جزع]]<ref>ترتیب العین، ج ۲، ص۹۶۶، «صبر».</ref> ([[بی‌تابی]]) و در لغت به سه معنا آمده است: [[حبس]] و نگهداری؛ قسمت بالای یک چیز؛ نوعی از سنگ سخت. به عبارت دیگر: صبر عبارت است از امساک در تنگناها و [[خویشتن داری]] به مقتضای [[عقل]] و [[شرع]] یا حبس نفس از چیزی که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند<ref>مفردات، ص۴۷۴، «صبر».</ref>.<ref>فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.</ref>


==صبر==
== مقدمه ==
صبر در اصل به معنای منع و بازداشتن است<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ‌۳، ص۳۲۹، «صبر».</ref> و به ضد [[جزع]]<ref>العین، ج ۷، ص۱۱۵؛ جمهرة‌ اللغه، ج ۱، ص۳۱۲؛ المحیط فی اللغه، ج‌۸، ص۱۳۴، «صبر».</ref> ([[بی‌تابی]]) و خودداری در [[سختی]] و تنگنا<ref>مفردات، ص۴۷۴، «صبر».</ref> نیز معنا شده است. از صبر در اصطلاح، تعاریف بسیاری ارائه شده است.<ref>نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.</ref> صبر در [[علم اخلاق]]، به [[خویشتن‌داری]] [[انسان]] در برابر خواهش‌های نفس اطلاق شده؛ به‌گونه‌ای که در برابر لذت‌های [[ناپسند]] [[تسلیم]] نباشد.<ref>تهذیب الاخلاق، ص۱۰۷؛ نیز نک: معراج السعاده، ص۴۹.</ref> برخی، از منظری صبر را همانند [[حیا]]، [[حلم]] و [[قناعت]]، از [[فروع]] [[عفّت]]<ref>تهذیب الاخلاق، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> و از منظر دیگری از فروع صفت [[شجاعت]] دانسته‌اند.<ref>تهذیب الاخلاق، ص۱۰۷؛ معراج السعاده، ص۴۹.</ref> این دو نگاه چنین توجیه شده‌اند که اگر صبر و خویشتن‌داری در برابر شهوت‌های هیجان‌انگیز باشد، از فروع عفّت و اگر در برابر امور هراس‌انگیز و ترس‌آور باشد، از فروع شجاعت است.<ref>تهذیب الاخلاق، ص۱۰۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.</ref> برخی نیز با رویکرد تحلیل شبکه‌ای از مفاهیم [[اخلاقی]] - [[دینی]] [[قرآن]]، صبر را بخشی از شجاعت دانسته و افزوده‌اند که پیش از [[اسلام]] همین معنا از صبر رایج بوده؛ ولی اسلام مفهوم این [[فضیلت اخلاقی]] را مانند بسیاری از دیگر مفاهیم دگرگون کرده و به آن سمت و سویی کاملاً دینی بخشیده است.<ref>مفاهیم اخلاقی، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> از [[امام علی]] نیز نقل شده که شجاعت به صبر کردن است.<ref>بحارالانوار، ج ‌۷۵، ص۱۱؛ التحریر و التنویر، ج ۱، ص۴۶۲.</ref> از دیدگاه بعضی، صبر از ویژگی‌های [[انسان]] است که گاهی میان [[عقل]] و [[شهوت]] وی [[تعارض]] وجود دارد. <ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶-۶۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.</ref> از نگاه بعضی، صبر در میان [[ارزش‌های اخلاقی]] مفهومی بسیار گسترده‌ دارد. به نظر ایشان، خویشتن‌داری با [[پایبندی]] به عقل و [[شرع]]، صبر نامیده می‌شود و بسته به اینکه در چه زمینه‌ای باشد، نام‌هایی گوناگون مانند شجاعت، [[شرح صدر]]، [[کتمان]]،<ref>مفردات، ص۵۷۳، «صبر».</ref> عفّت، حلم، [[زهد]] و قناعت دارد.<ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶-۶۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.</ref> به‌طورکلی، صبر، انجام دادن کارهای دشوار و [[بردباری]] در برابر سختی‌هاست،<ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶-۶۷؛ البحر المحیط، ج‌۲، ص۵۶.</ref> درنتیجه، صبر، بیشتر [[نظام رفتاری]] یک فرد [[مسلمان]] را شکل می‌دهد،<ref>احیاء علوم الدین، ج ۴، ص۶۶ – ۶۷.</ref> زیرا از یک سو باید در برابر خوشی‌های ناروا و مخالف عقل و شرع خویشتن‌دار باشد و از دیگر سو باید طاعاتی را به‌جا آورد که برای او دشوار است، چنان‌که در روایتی از امام علی نیز به همین معنا اشاره شده است.<ref>مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۳۲.</ref> در این نوشتار [[صبر]] به معنای اخیر و عام آن یعنی [[خویشتن‌داری]] در برابر خوشی‌ها و [[ناخوشی‌ها]] مورد نظر است که در عرصه‌های گوناگون نام‌های مختلف و اقسام و مراتبی دارد. و شامل [[حلم]] نیز می‌شود. حلم به معنای خویشتن‌داری و [[حفظ آرامش]] در [[زمان]] [[خشم]]<ref>مفردات، ص۱۲۹؛ المعجم‌الوسیط، ج ۱، ص۱۹۴، «حلم».</ref> و ترک [[عجله]] است.<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص۹۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۶، «حلم».</ref>
 
==صبر در قرآن کریم==
واژه صبر و مشتقات آن بیش از ۱۰۰ بار در [[قرآن]] در هیئت‌های متنوع و با متعلَّقات گوناگون به کار رفته‌اند و در [[آیه]] {{متن قرآن|وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ}}<ref>«و همه نزد خداوند حضور می‌یابند آنگاه ناتوانان به سرکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم، آیا چیزی از عذاب خداوند را از ما باز می‌دارید؟ می‌گویند: اگر خداوند ما را (به رهایی از عذاب) رهنمایی کرده بود ما شما را راهبری می‌کردیم، برای ما برابر است که بی‌تابی کنیم یا شکیبایی ورزیم، ما را گریزگاهی نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۱.</ref> همانند مفهوم لغوی آن در برابر «[[جَزَع]]» به کار رفته است، چنان‌که کاربرد آن در [[روایات]] <ref>مصباح الشریعه، ص۱۸۵؛ مسکن الفؤاد، ص۵۳.</ref> نیز همین گونه است.
 
در بیش از ۱۵ بار از کاربردهای [[صبر در قرآن]]، [[پیامبر اکرم]] به صبر توصیه شده است؛ مانند {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ}}<ref>«و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.</ref>؛ {{متن قرآن|تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ}}<ref>«این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ }}<ref> و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد؛ سوره هود، آیه۱۱۵.</ref> در دو مورد نیز [[مؤمنان]] به صبر سفارش شده‌اند برای نمونه: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ }}<ref> و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره انفال، آیه۴۶.</ref> در یک مورد هم از مصابره مؤمنان {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.</ref> و در دو مورد از تواصی مؤمنان به صبر یاد شده است. {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ}}<ref>«آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ}}<ref>«جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.</ref> در ۱۴ [[آیه قرآن]] نیز از گروهی با عنوان «[[صابران]]» همراه با بیان فضایلی از ایشان نامی به میان آمده است؛ مانند {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از شکیبایی  و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ}}<ref> آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟؛ سوره آل عمران، آیه۱۴۲.</ref> در یک مورد ماده صبر در قالب فعل [[تعجب]] به‌کار رفته است {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ}}<ref>«آنان، همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود و عذاب را به (بهای) آمرزش خریدند، و بر آتش چه شکیبایند!» سوره بقره، آیه ۱۷۵.</ref> و مفسرانی آن را به جرئت و [[گستاخی]] معنا کرده‌اند.<ref>التبیان، ج ‌۲، ص۹۱؛ مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۷۰.</ref> گفتنی است که در برخی [[آیات]]، صبر در قالب تعابیری دیگر آمده است. این تعابیر بیانگر مصداق‌هایی از مفهوم صبر هستند که در مدخل متناسب خود آمده‌اند؛ مانند [[عفّت]] {{متن قرآن|وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند  اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید  و از مال خداوند  که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که  خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.</ref>، خویشتن‌داری [[هابیل]] در برابر [[قابیل]] از [[اقدام]] به [[قتل]] {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای آنان داستان دو پسر آدم (هابیل و قابیل) را به درستی بخوان! که قربانی‌یی پیش آوردند اما از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد، (قابیل) گفت: بی‌گمان تو را خواهم کشت! (هابیل) گفت: خداوند تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد» سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«اگر به سوی من دست دراز کنی تا مرا بکشی، من به سوی تو دست دراز نمی‌کنم تا تو را بکشم؛ که من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره مائده، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ}}<ref>«من می‌خواهم که تو با گناه من و گناه خود (نزد خداوند) بازگردی تا از دمسازان آتش باشی و این کیفر ستمگران است» سوره مائده، آیه ۲۹.</ref>، [[عفّت]] و [[پاکدامنی]] یوسف در برابر [[همسر]] [[عزیز مصر]] {{متن قرآن|وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست  و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام ! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او  پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند» سوره یوسف، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«و هر دو به سوی در پیش تاختند و آن زن پیراهن او را از پشت درید و شویش را کنار در، یافتند؛ زن گفت: کیفر کسی که به همسرت نظر بد داشته باشد جز آنکه زندانی شود یا به عذابی دردناک دچار گردد چیست؟» سوره یوسف، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ فَذَلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَلَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَلَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِنَ الصَّاغِرِينَ}}<ref>«(آن زن) گفت: این همان است که مرا درباره او سرزنش کردید؛ آری ، از او کام خواستم که خویشتنداری کرد و اگر آنچه به او فرمان می‌دهم انجام ندهد بی‌گمان به زندان افکنده می‌شود و از خوارشدگان  خواهد بود» سوره یوسف، آیه ۳۲.</ref> و [[فرو بردن خشم]] ([[کظم غیظ]]) {{متن قرآن|وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمان‌ها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۳.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«همان کسان که در شادی و رنج می‌بخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>
 
==[[اقسام صبر]]==
از کاربردهای صبر در [[قرآن کریم]] برمی‌آید که [[صبر]] اقسام و مراتبی دارد؛ زیرا از برخی با صفت «[[صابر]]» {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ}}<ref> ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز می‌شوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند؛ سوره انفال، آیه۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمی‌پیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref> و از بعضی با صفت «صَبّار» {{متن قرآن|وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref> به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.</ref> و از [[حضرت ابراهیم]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ}}<ref>«و آمرزش خواهی ابراهیم برای پدرش  جز بنا به وعده‌ای نبود که به وی داده بود و چون بر او آشکار گشت که وی دشمن خداوند است از وی دوری جست؛ بی‌گمان ابراهیم دردمندی بردبار بود» سوره توبه، آیه ۱۱۴.</ref> و اسماعیل {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱.</ref> با وصف «[[حلیم]]» یاد شده و [[حضرت یعقوب]] به داشتن «[[صبر جمیل]]» [[ستوده]] شده است. {{متن قرآن|وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref> و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست؛ سوره یوسف، آیه۱۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref> یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است؛ سوره یوسف، آیه۸۳.</ref> در [[روایات]]، صبر به اعتبار متعلَّق آن به [[صبر بر طاعت]]، صبر بر (ترک) [[معصیت]] و [[صبر بر مصیبت]] قسمت شده است.<ref>التمحیص، ص۶۴.</ref> در [[منابع تفسیری]] نیز از این سه گونه صبر یاد شده است.<ref>برای نمونه: روح المعانی، ج ‌۲، ص۳۸۴؛ مواهب الرحمان، ج ‌۵، ص۱۲۲؛ مقتنیات الدرر، ج ‌۲، ص۱۷۲.</ref>
 
برخی [[آیات]] که به صبر سفارش کرده، مانند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.</ref> همه [[اقسام صبر]] را دربر می‌گیرد<ref> الوجیز، علی دخیل، ص۱۰۱.</ref> و چنان‌که گفته شده، مقصود از آن [[صبر]] بر [[دین‌مداری]]،<ref>التبیان، ج ‌۳، ص۹۵؛ مجمع البیان، ج ‌۲، ص۹۱۸.</ref> یعنی همان [[صبر بر طاعت]]، [[معصیت]] و [[مصیبت]] است،<ref>المیزان، ج ‌۴، ص۹۱.</ref> چنان که اطلاق آیاتی مانند {{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}}<ref>«(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref>،<ref>مواهب الرحمان، ج ‌۵، ص۱۲۲.</ref> {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref> و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه۲۰.</ref>،<ref>المیزان، ج ‌۱۵، ص۱۹۴.</ref> {{متن قرآن|وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref> و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.</ref>.<ref>لمیزان، ج ‌۱۱، ص۳۴۳.</ref> و [[آیات]] {{متن قرآن| وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا  إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا  وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا  وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا  يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا  وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا  وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا }}<ref>« و آنان که می‌گویند: پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما بگردان که عذاب آن همیشگی است.  بی‌گمان آن بدقرارگاه و (بد) جایگاهی است. و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی  میان این دو، است. و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید. روز رستخیز عذابش دو چندان می‌گردد و در آن (عذاب) به خواری جاوید می‌ماند. جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است. و هر که توبه آرد و کرداری شایسته دارد بی‌گمان به سوی خداوند به بایستگی باز می‌گردد. و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند  و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند.  و آنان که هر گاه آیات پروردگارشان را به یادشان آورند ناشنیده و نادیده بر (پای) آنها نمی‌افتند.  و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن. آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوشامد و درود روبه‌رو می‌گردند» سوره فرقان، آیه ۶۵-۷۵.</ref>، شامل هر سه قسم صبر می‌شود.<ref>جوامع الجامع، ج ‌۳، ص۱۴۸؛ الکشاف، ج ‌۳، ص۲۹۷؛ کشف الاسرار، ج ‌۷، ص۷۱.</ref> به گفته بعضی از [[مفسران]]، [[پیامبر اکرم]] نیز که در برخی آیات به صبر [[فرمان]] یافته {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ}}<ref>«و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.</ref>؛<ref>التبیان، ج ‌۵، ص۴۴۴.</ref> {{متن قرآن|وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و شکیبایی ورز که خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره هود، آیه ۱۱۵.</ref>؛<ref>تفسیر بیضاوی، ج ‌۳، ص۱۵۱؛ الصافی، ج ‌۲، ص۴۷۶؛ المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.</ref> {{متن قرآن|وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ }}<ref> و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن؛ سوره مدثر، آیه۷.</ref><ref>التبیان، ج ۱۰، ص۱۷۴؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۸۲.</ref> مراد از آن سه گونه یاد شده است. در دو مورد که از «[[تواصی به صبر]]» از سوی [[مؤمنان]] به یکدیگر یاد شده {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ}}<ref>«آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ}}<ref>«جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.</ref> مقصود این است که یکدیگر را به صبر بر طاعت و صبر بر (ترک) معصیت<ref>مجمع البیان، ج ‌۱۰، ص۷۵۱، ۸۱۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص۲۹۳، ۳۵۷؛ الوجیز، عاملی، ج ‌۳، ص۴۶۷، ۴۹۸.</ref> و [[صبر بر مصیبت]]<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۳۵۷.</ref> سفارش کنند.
 
بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه۲۰۰.</ref> صبر، به صبر فردی و [[اجتماعی]] قسمت شده است: «اصْبِرُوا» اشاره به صبر فردی و «صَابِرُوا» اشاره به صبر اجتماعی دانسته شده؛ با این توضیح که در صبر فردی، یکایک افراد، [[سختی]] [[طاعت]] یا [[ترک معصیت]] را [[تحمل]] می‌کنند؛ ولی در صبر اجتماعی (مصابره)، جمعی به اتفاق یکدیگر اذیت‌ها را تحمل می‌کنند و هر یک صبر خود را به صبر دیگری تکیه می‌دهد و درنتیجه، برکاتی که در صفت صبر هست بیشتر می‌گردد، چون باعث می‌شود یکایک افراد نیروی یکدیگر را به هم بپیوندند و همه نیروها یکی شود.<ref>المیزان، ج ‌۴، ص۹۱؛ تفسیر کوثر، ج ‌۲، ص۳۴۱؛ نیز نک: نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.</ref> جامع اقسام صبر [[خویشتن‌داری]] در برابر هر چیزی است که خوشایند [[انسان]] نباشد.<ref>التحقیق، ج ۶، ص۱۸۱-۱۸۲، «صبر».</ref> اگر فردی در تمام اقسام یادشده [[شکیبا]] باشد، می‌توان او را در شمار [[صابران]] دانست.<ref>المیزان، ج ‌۱۶، ص۸۰.</ref> با توجه به تقسیم‌ سه‌گانه از [[صبر]] در [[روایات]] و [[منابع تفسیری]]، در نوشتار پیش‌رو مباحث صبر با همین قسمت‌بندی ارائه می‌شوند.
 
=== [[صبر بر طاعت]]===
در آیاتی مراد از صبر، صبر بر طاعت است؛ زیرا پس از طرح یکی از [[طاعات]] به صبر توصیه کرده، یا به‌گونه‌ای از آن [[تمجید]] یا به آن [[تشویق]] کرده است؛ مانند:
#[[عبادت خدا]]: {{متن قرآن|رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا}}<ref>«پروردگار آسمان‌ها و زمین است و آنچه میان آنهاست پس او را بپرست و در پرستش او شکیبایی کن، آیا برای او همنامی می‌شناسی؟» سوره مریم، آیه ۶۵.</ref>؛
#[[فرمان]] دادن [[خانواده]] به [[نماز]]: {{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref> و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است؛ سوره طه، آیه۱۳۲.</ref> «[[اصطبار]]» برگرفته از صبر به معنای اکتساب صبر<ref>نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.</ref> و ثابت‌ قدم بودن<ref>منهج الصادقین، ج ‌۵، ص۴۲۴-۴۲۵.</ref> است و مراد از آن [[تحمل]] سختی‌های [[طاعت]] و [[عبادت]] است؛<ref>التبیان، ج ‌۷، ص۱۳۹؛ المنیر، ج ‌۱۶، ص۱۴۰.</ref>
#[[جهاد]]: {{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است. و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان. پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد؛ سوره بقره، آیه ۲۴۹ - ۲۵۱.</ref> در این [[آیه]] از [[صابران]] در [[جهاد]]، با عبارت {{متن قرآن|حِينَ الْبَأْسِ}} تمجید شده است؛<ref>مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۷۸؛ منهج الصادقین، ج ‌۱، ص۳۷۲.</ref>
#جهاد و [[هجرت]]: {{متن قرآن|ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref> سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بی‌گمان پس از آن آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره نحل، آیه۱۱۰.</ref> مقصود از {{متن قرآن|صَبَرُواْ}} [[صبر]] بر [[دین‌مداری]] و [[جهاد]]<ref>مجمع البیان، ج ‌۶، ص۵۹۸.</ref> و صبر پس از [[هجرت]] است.<ref>المیزان، ج ‌۱۲، ص۳۵۶.</ref> به‌طور کلی مراد از [[صبر بر طاعت]]، سهل‌انگار نبودن در [[انجام واجبات]] و [[مستحبات]] است.<ref>التحقیق، ج ۶، ص۱۸۱.</ref>
 
=== صبر بر [[ترک معصیت]]===
در دسته‌ای دیگر از [[آیات]]، مراد از صبر، صبر بر ترک معصیت است؛ زیرا پس از [[نهی]] از کاری یا [[نفی]] برخی [[معاصی]] از [[مؤمنان]]، مانند [[شرک]]، [[قتل نفس]]، [[زنا]] و [[شهادت]] به‌ناحق {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref> و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است؛ سوره فرقان، آیه۶۷.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلا يَزْنُونَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا}}<ref> و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید؛ سوره فرقان، آیه۶۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref> و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند؛ سوره فرقان، آیه۷۲.</ref> از آنان [[ستایش]] شده و گفته شده در برابر صبری که داشته‌اند به آنان [[پاداش]] داده می‌شود: {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا}}<ref>آنانند که غرفه (ی بهشت) را بر شکیبی که ورزیده‌اند پاداش می‌برند و در آن با خوش‌آمد و درود روبه‌رو می‌گردند؛ سوره فرقان، آیه۷۵.</ref>،<ref>المیزان، ج ‌۱۵، ص۲۴۵.</ref> یا از [[رسول خدا]]{{صل}} خواسته شده برای [[حکم]] پروردگارش [[شکیبا]] باشد و از [[گناهکار]] یا [[ناسپاسی]] [[فرمان]] [[نبرد]]: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا}}<ref>«پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.</ref>، یا آنجا که درباره [[لزوم]] برخورد مؤدبانه مؤمنان با رسول خدا فرموده اگر صبر کنند تا حضرت بیرون بیاید بهتر است: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ...}}<ref>«و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود» سوره حجرات، آیه ۵.</ref>، مراد، بهتر بودن این کار از صدا کردن آن حضرت با صدای بلند و بی‌ادبانه است.<ref>مجمع البیان، ج ‌۹، ص۱۹۷؛ المیزان، ج ‌۱۸، ص۳۱۱.</ref> [[پاکدامنی]] یوسف و صبر وی در برابر نقشه و [[دسیسه]] [[همسر]] [[عزیز مصر]] نیز نمونه دیگری از صبر بر ترک معصیت است: {{متن قرآن|وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست  و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام ! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او  پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند» سوره یوسف، آیه ۲۳.</ref>
 
=== [[صبر بر مصیبت]]===
در دسته دیگری از [[آیات]]، مقصود از [[صبر]]، [[شکیبایی]] هنگام [[مصیبت]] و [[پیشامدهای ناگوار]] [[روحی]]، جسمی و طبیعی است، چنان‌که در این [[آیه]] به آنها اشاره شده است: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref> و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵ - ۱۵۶.</ref> بیان نشدن متعلَّق [[بشارت]] به [[صابران]]، بر اهمیت و جایگاه بلند آن دلالت دارد.<ref>المیزان، ج ‌۱، ص۳۵۳.</ref> [[قرآن]] از [[لقمان]] نیز نقل کرده که به فرزندش پس از سفارش به [[نماز]] و امربه‌‌معروف و نهی‌از‌‌منکر، وی را به صبر در برابر [[مصائب]] سفارش کرد: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«پسرکم! نماز را بپا دار و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار  و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref>.<ref>المیزان، ج ‌۱۶، ص۲۱۸.</ref> برخی صبر بر مصیبت در آیه یاد شده را نسبت به انجام [[فریضه]] [[امربه‌معروف و نهی از منکر]] دانسته‌اند؛ زیرا انجام آن دشواری‌هایی دارد<ref>نمونه، ج ‌۱۷، ص۵۳.</ref> و گاهی مستلزم [[برانگیختن]] [[دشمنی]] افراد است و از این‌رو به شکیبایی نیاز است.<ref>التحریر و التنویر، ج ‌۲۱، ص۱۰۹.</ref> [[انبیای پیشین]] نیز بر سختی‌های [[تکذیب]] و [[آزار]] مخالفان خود صبر می‌کردند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَينَ}}<ref> و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است؛ سوره انعام، آیه۳۴.</ref> و در برابر آزارهای مخالفان اعلام داشتند بر آزاری که به ما رساندید شکیبایی خواهیم کرد: {{متن قرآن|وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا}}<ref>«بی‌گمان بر آزاری که می‌دهیدمان شکیبایی پیشه می‌کنیم و توکّل‌کنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۲.</ref> صبر [[جادوگران]] [[فرعون]] نیز نمونه چنین صبری است که در برابر [[تهدید]] فرعون به بریدن دست و پای آنان در خلاف جهت همدیگر و سپس به دارآویختن ایشان، بر [[ایمان]] خود [[استقامت]] ورزیده و از [[خدا]] صبر خواستند:‌ {{متن قرآن|وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ}}<ref>«و تو ما را کیفر نمی‌دهی  مگر برای آنکه ما به نشانه‌های پروردگارمان هنگامی که به ما رسید ایمان آوردیم، پروردگارا! ما را از شکیب سرشار کن  و ما را مسلمان بمیران!» سوره اعراف، آیه ۱۲۶.</ref> [[رسول خدا]] نیز موظف شد همانند انبیای [[اولواالعزم]] بر اذیت‌های [[دشمنان]]<ref>مجمع البیان، ج ‌۹، ص۱۴۳.</ref> و دشنی طعنه‌زنندگان <ref>تفسیر بیضاوی، ج ‌۵، ص۱۱۷.</ref> صبر کند: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref> بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟؛ سوره احقاف، آیه۳۵.</ref>، چنان‌که موظف شد در [[پیروی]] از [[تعالیم وحی]] و رنج‌هایی که از مخالفان به آن حضرت می‌رسید [[شکیبایی]] کند: {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ}}<ref>«و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۹.</ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج ‌۳، ص۱۲۶؛ الوجیز، عاملی، ج ‌۲، ص۶۶.</ref>؛<ref>مجمع البیان، ج ‌۵، ص۲۱۲؛ المیزان، ج ۱۰، ص۱۳۳.</ref> نیز {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref>؛ همچنین آن حضرت به [[بردباری]] در برابر آزارهای زبانی و [[تکذیب]] [[مشرکان]] و نیز گفته‌های [[بیهوده]] آنان موظف شد: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}<ref> باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه۱۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ}}<ref>«پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا}}<ref>«و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ}}<ref>«پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.</ref>.<ref>جوامع الجامع، ج ‌۴، ص۱۷۲؛ بیان السعاده، ج ‌۲، ص۳۱۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص۲۰۷.</ref> چنان‌که آن حضرت دربرابر اذیت‌های مشرکان و [[شتاب]] نکردن در [[طلب]] [[عذاب]] برای ایشان نیز به [[صبر]] موظف<ref>الوجیز، عاملی، ج ‌۳، ص۲۰۴؛ المیزان، ج ‌۱۸، ص۲۱۸.</ref> و به آن حضرت توصیه شد همانند یونس در عذاب قومش شتاب نکند: {{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ}}<ref>«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ‌۱۰، ص۵۱۲؛ المیزان، ج ‌۱۹، ص۳۸۷.</ref> [[تحمل]] دشواری‌ در [[معاشرت]] با دیگران و در [[زندگی]] [[خانوادگی]] نمونه‌ای از صبر بر بلایاست. از نگاه [[قرآن]] [[نیکی]] در برابر [[بدی]] سبب تبدیل [[دشمنی]] به [[دوستی]] می‌شود و تنها بردباران توان چنین کاری دارند: {{متن قرآن|وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref> نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد. و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه ۳۴ - ۳۵.</ref> فقط صبرپیشگان‌اند که در برابر بدی دیگران، بر مهار [[خشم]] خود از [[انتقام]] گرفتن [[قدرت]] دارند. دشواری‌هایی که [[مؤمنان]] باید در برابر آنها شکیبایی ورزند، به کمبودها یا هنگام [[جنگ]] محدود نیستند، بلکه ممکن است براثر [[استهزا]] و ریشخند کردن و [[تحقیر]] از سوی [[دشمنان]] و مخالفان باشند. {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.</ref>، {{متن قرآن|فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ}}<ref>«اما شما آنان را به ریشخند گرفتید تا جایی که یاد مرا از خاطرتان بردند و شما به آنان می‌خندیدید» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>«من امروز به آنان برای شکیبی که ورزیده بودند پاداش دادم؛ بی‌گمان آنانند که کامیابند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۱.</ref><ref>مفاهیم اخلاقی، ص۲۰۹.</ref> به مؤمنان اعلام شده از کسانی که به شرک‌گراییده‌اند، سخنان آزاردهندۀ بسیاری خواهند شنید؛ ولی اگر صبر و [[پرهیزگاری]] کنند، نشان [[عزم]] [[استوار]] آنان در کارهاست: {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ }}<ref> بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.</ref> البته همیشه هم از جانب مخالفان [[اعتقادی]] یا [[فکری]] نیست، بلکه گاهی [[همراهی با مؤمنان]] [[تهیدست]] نیز به [[شکیبایی]] نیاز است، از همین رو [[خدا]] به [[رسول اکرم]] [[فرمان]] داد در [[همراهی]] با آنان [[شکیبا]] باش و به انگیزه [[طلب]] [[زیور]] [[دنیا]]، دیدگان از آنان برمگیر: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>
 
==اهمیت و جایگاه [[صبر]]==
[[صبر در قرآن]] از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است. به ادعای برخی در [[قرآن]] به هیچ موضوع [[اخلاقی]] به اندازه صبر توجه نشده است.<ref>قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۴۸.</ref> صبر از ارکان [[اخلاق]] است، چنان‌که [[نماز]] از ارکان [[عبادات]] است<ref>المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.</ref> و از همین رو در برخی [[آیات]] [[قرین]] یکدیگرند: {{متن قرآن|وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ}}<ref> از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است؛ سوره بقره، آیه۴۵.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref> ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.</ref> صبر فضیلتی بزرگ و نشانۀ [[عزم]] و [[اراده]] در کارهاست: {{متن قرآن|وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ }}<ref> و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره شوری، آیه۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۶، ص۲۱۸؛ نیز نک: مجمع البیان، ج ۹، ص۵۳.</ref> به گفته برخی [[عالمان]] [[اخلاق]]، بیشتر [[فضایل اخلاقی]] در صبر می‌گنجند<ref>معراج السعاده، ص۸۱۴.</ref> و حتی برخی آن را جامع همه [[فضایل]] دانسته‌اند.<ref>التحریر و التنویر، ج ‌۳، ص۳۱۷.</ref> در روایتی گفته شده نیمی از [[ایمان]]، صبر و نیم دیگرش [[شکر]] است.<ref>بحارالانوار، ج ۵۷، ص۲۶.</ref> در روایتی دیگر از [[صبر]] در کنار [[یقین]]، [[عدل]] و [[جهاد]] به عنوان پایه‌های [[ایمان]] یاد شده<ref>الکافی، ج ‌۲، ص۵۰-۵۱.</ref> و در روایتی نسبت آن به ایمان به سر در بدن [[تشبیه]] شده است.<ref>الکافی، ج ‌۲، ص۸۷.</ref> نشان دیگر اهمیت و جایگاه صبر، همطراز قرار دادن آن با ارزش‌های دیگر است؛ برای نمونه، [[فضیلت]] صبر با ارزش‌هایی مانند [[نماز]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref> ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است؛ سوره بقره، آیه۱۵۳.</ref>، [[تسبیح]] {{متن قرآن|وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ}}<ref>«و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمی‌خیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!» سوره طور، آیه ۴۸.</ref>، [[استغفار]] {{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ}}<ref>«بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز  و پگاهان  با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.</ref>، یقین {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا}}<ref>«و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref>، [[شکر]] {{متن قرآن|وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref> به آنان گوشزد کن، بی‌گمان در آن نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است؛ سوره ابراهیم، آیه۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ}}<ref> اگر بخواهد باد را از وزیدن باز می‌دارد و (کشتی‌ها) بر آن (دریا) بی‌جنبش می‌مانند، بی‌گمان در این برای هر پرشکیب سپاسگزاری نشانه‌هاست؛ سوره شوری، آیه۳۳.</ref>، [[توکل]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref> و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند. همانان که شکیب ورزیدند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند؛ سوره نحل، آیه ۴۱ - ۴۲.</ref>، [[جهاد]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و چون آیات ما بر آنان خوانده می‌شد می‌گفتند: شنیدیم و اگر می‌خواستیم مانند آن می‌گفتیم؛ این (آیات) جز افسانه‌های پیشینیان نیست» سوره انفال، آیه 31.</ref>، [[بخشش]] {{متن قرآن|وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الأُمُورِ }}<ref> و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره شوری، آیه۴۳.</ref>، [[عمل صالح]] {{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ}}<ref> جز آن کسان که شکیبایی ورزیده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند؛ آنانند که آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت؛ سوره هود، آیه ۱۱.</ref>، [[تقوا]] {{متن قرآن|إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}}<ref> چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند و چون بدی‌یی دامنگیرتان شود از آن شادمان می‌شوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام می‌دهند فراگیر است؛ سوره آل عمران، آیه۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ }}<ref> بی‌گمان با مال و جانتان آزمون خواهید شد و از آنان که پیش از شما به آنان کتاب (آسمانی) داده‌اند و از کسانی که شرک ورزیده‌اند (سخنان دل) آزار بسیار خواهید شنید و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند؛ سوره آل عمران، آیه۱۸۶.</ref> [[حق]] {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ}}<ref>«جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.</ref> و [[مهربانی]] {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ}}<ref>«آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.</ref> [[قرین]] و همراه شده است؛<ref>سیمای صابران، ص۱۲۰.</ref> همچنین در آیاتی صبر از [[صفات]] [[پرهیزگاران]] و مقدم بر صفاتی مانند [[صداقت]]، [[تواضع]]، [[انفاق]] و [[استغفار]] بیان شده است: {{متن قرآن|قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«بگو آیا (می‌خواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستان‌هایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ}}<ref>«(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.</ref> در آیه‌ای دیگر، یکی از صفات فروتنان در برابر [[خدا]] و مقدم بر دیگر صفات آنان و حتی مقدم بر صفت نمازگزاردن بیان شده است. {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref> و برای هر امتی آیینی نهاده‌ایم تا نام خداوند را بر آنچه از چارپایان روزی آنان کرده است (به هنگام ذبح) یاد کنند پس خدای شما خدایی یگانه است؛ فرمانبردار او باشید و فروتنان را نوید ده. همان کسان که چون از خداوند یاد شود دل‌هاشان بیمناک می‌شود و بر هر چه به آنها رسد شکیبایند و برپادارندگان نمازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره حج، آیه ۳۴ - ۳۵.</ref>.<ref>سیمای صابران، ص۱۰۷ – ۱۱۶.</ref> صبر در [[سختی‌ها]] از نشانه‌های [[صدق]] ایمان و بودن در شمار [[ابرار]] و پرهیزگاران است. {{متن قرآن|لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref> نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند؛ سوره بقره، آیه۱۷۷.</ref> صبر از شرایط رسیدن به [[مقام امامت]] در [[دین]] است که مقامی از آن [[برتر]] نیست {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ }}<ref> و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم- بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم. و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند؛ سوره سجده، آیه۲۳ - ۲۴.</ref>.<ref>کشف الأسرار، ج ‌۵، ص۲۴۸.</ref> و [[صلوات]] و [[رحمت]] و [[هدایت الهی]] برای [[صابران]] قرار داده شده است: {{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref> بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند؛ سوره بقره، آیه۱۵۷.</ref>.<ref>کشف الأسرار، ج ‌۵، ص۲۴۸.</ref> افزون بر همه اینها، [[صابران]]، [[محبوب خدا]] {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> و [[بشارت]] داده شده به پاداش‌های الهی‌اند. {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمْوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref> و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!؛ سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref> از [[نکوهش]] [[بنی‌اسرائیل]] به سبب بی‌صبری نیز می‌توان به [[ارزش]] [[صبر]] پی برد. آنان در دوره‌ای از غذاهای آسمانی برخوردار بودند؛ ولی بر اثر تنوع‌طلبی و درخواست [[خوراک]] [[پست‌تر]] به جای خوراک [[برتر]]، نکوهش شدند: {{متن قرآن|وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاؤُواْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ}}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟ به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست؛ و مهر خواری و تهیدستی بر آنان زده شد و سزاوار خشم خداوند شدند زیرا نشانه‌های خداوند را انکار می‌کردند و پیامبران را ناحقّ می‌کشتند؛ این بدان روی بود که سرکشی ورزیدند و از اندازه، می‌گذشتند؛ سوره بقره، آیه۶۱.</ref> بیان [[حکمت]] [[جهاد]] نیز بیانگر ارزش صبر است؛ زیرا [[حکمت تشریع جهاد]]، [[آزمایش]] [[مؤمنان]] برای مشخص شدن [[مجاهدان]] [[راه خدا]] و صابران بر سختی‌های [[تکالیف الهی]] است: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ}}<ref> و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم؛ سوره محمد، آیه۳۱.</ref>؛<ref>المیزان، ج ۱۸، ص۲۴۳.</ref> همچنین مؤمنانی که در [[سختی]] و [[زیان]] و هنگام [[جنگ]]، [[شکیبا]] باشند، به عنوان [[مؤمنان راستین]] و [[پارسا]] [[ستوده]] شده‌اند: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.<ref> تفسیر بیضاوی، ج ‌۱، ص۱۲۱؛ کنز الدقائق، ج ‌۲، ص۲۲۶.</ref> جایگاه بلند ارزشی صبر از این روست که فرد شکیبا با طبع اولیه خود [[مبارزه]] و بر آن [[غلبه]] می‌کند؛ زیرا [[طبیعت انسان]] [[آزمندی]] و [[بی‌تابی]] است؛ اگر آسیبی‌به او رسد عجز و لابه می‌کند و اگر خوبی به وی رسد، [[بخل]] می‌ورزد: {{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا}}<ref>«چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است» سوره معارج، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا}}<ref>«و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۲۱.</ref> از منظر [[قرآن]] [[ارزشمندی]] صبر فقط در جایی است که صبر با [[انگیزه الهی]] و کسب [[خشنودی خدا]] باشد. چنین صابرانی فرجامی [[نیک]] دارند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref> و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه ما روزی آنان کرده‌ایم پنهان و آشکار می‌بخشند و به نیکی، بدی را دور می‌دارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است؛ سوره رعد، آیه۲۲.</ref> [[پیامبر]] نیز [[مأمور]] شده فقط برای [[خدا]] [[شکیبایی]] کند: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref> چنین صبری از [[کمالات نفسانی]] و راه رسیدن به [[رستگاری]] است<ref>التحریر و التنویر، ج ‌۱، ص۴۶۲.</ref> {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْ}}<ref>«جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.</ref>، از این رو [[صبر]] بر امور باطلی که موجبات دوزخی شدن [[انسان]] را فراهم می‌کنند، ارزشی ندارد، چنان‌که در [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.</ref>، {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ}}<ref>«آنان، همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود و عذاب را به (بهای) آمرزش خریدند، و بر آتش چه شکیبایند!» سوره بقره، آیه ۱۷۵.</ref> پس از [[نکوهش]] برخی [[اهل کتاب]] به سبب [[انتخاب]] [[گمراهی]] به جای [[هدایت]]، از صبر آنان بر [[عذاب]] اظهار [[تعجب]] شده است؛ زیرا رفتارهایی همانند [[اهل دوزخ]] دارند.<ref>التبیان، ج ‌۲، ص۹۱؛ مجمع البیان، ج ‌۱، ص۴۷۰.</ref>
 
==صبر در [[قیامت]]==
صبر [[ارزشمند]]، صبر در دنیاست که محل انجام [[تکالیف]] با [[اختیار]] و آزموده شدن با سختی‌هاست؛ اما در قیامت که بساط [[تکلیف]] برچیده می‌شود، صبر با بی‌صبری یکسان است. در قیامت وقتی همگان در پیشگاه [[خداوند]] حاضر شوند، [[مستکبران]] در پاسخ به درخواست [[پیروان]] خود مبنی بر دفع عذاب از آنان می‌گویند بر ما یکسان است که [[بی‌تابی]] یا صبر کنیم. ما هیچ راه فراری از عذاب نداریم: «سَواءٌ عَلَینا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحیصٍ». (ابراهیم / ۱۴، ۲۱) برای [[دشمنان خدا]] نیز صبر و بی‌صبری یکسان است. هیچ عذری از ایشان پذیرفته نیست و جایگاه آنان [[دوزخ]] است: «فَإِنْ یصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوی لَهُمْ وَ إِنْ یسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ الْمُعْتَبینَ» (فصّلت / ۴۱، ۲۴)، چنان‌که به مکذبان نیز خطاب می‌شود به [[دوزخ]] درآیید. [[شکیبایی]] ورزید یا نورزید بر شما یکسان است. تنها به [[کیفر]] آنچه می‌کردید [[جزا]] می‌بینید: «اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَیکُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». (طور / ۵۲، ۱۶)
 
==[[تواصی به صبر]]==
در دو جای [[قرآن]] از تواصی به صبر (توصیه یکدیگر به [[صبر]]) یاد شده است: یک جا تواصی به صبر از عوامل بسیار مهم گذر از گردنه‌های سخت در [[روز قیامت]] به شمار آمده است: «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ *... * ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» ([[بلد]]/ ۹۰، ۱۱ - ۱۲، ۱۷)؛ همچنین در [[آیه]] دیگری با [[سوگند]] به عصر برای زیانکار دانستن [[انسان‌ها]]، فقط مؤمنانی از آنها مستثنا شده‌اند که همدیگر را به صبر سفارش کنند: «وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی‌خُسْرٍ * إِلَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ». (عصر / ۱۰۳، ۱ - ۳) تعبیر به «تَواصَوْا» که مفهومش سفارش کردن به یکدیگر است، نکته مهمی در بر دارد: مسائلی همچون صبر در طریق [[اطاعت]] [[پروردگار]] و [[مبارزه]] با [[هوای نفس]] و همچنین تقویت اصل [[محبت]] و [[رحمت]]، باید به صورت یک جریان عمومی در کل [[جامعه]] درآید و همه افراد یکدیگر را به رعایت آن توصیه کنند تا از این طریق [[پیوندهای اجتماعی]] نیز محکم‌تر شوند. تواصی به صبر مایه‌ گذاشتن از اعتبار خود برای رفع [[مشکلات]] [[بندگان]] خداست که کاری بس دشوار است.(۱) دامنه تواصی به صبر در انجام [[فرایض]] و [[ترک گناهان]] است.(۲) ذکر تواصی به صبر پس از [[تواصی به حق]] در آیه یادشده از باب [[ذکر خاص]] بعد از عام و به دلیل اهمیت آن است؛ همچنین یادکرد تواصی به صبر، پس از یاد کردن از اتصاف به [[ایمان]] و [[عمل صالح]] برای اشاره به [[زنده‌دلی]] و [[شرح صدر]] [[مؤمنان]] نسبت به [[پذیرش اسلام]] و اهتمام به [[حاکمیت]] و گسترش [[حق]] در میان [[مردم]] است.(۳)
۱. <ref>تسنیم، ج ۵، ص۴۲.</ref>
۲. <ref>مجمع البیان، ج ‌۱۰، ص۷۵۱.</ref>
۳. <ref>المیزان، ج ‌۲۰، ص۳۵۷.</ref>
 
==زمینه‌ها و عوامل [[صبر]]==
=== [[شناخت]]===
به گفته [[مفسران]]، [[آیات]] ۶۵ – ۸۲ [[سوره کهف]] / ۱۸، درباره [[موسی و خضر]] است.(۱) زمانی که [[موسی]] از [[خضر]] خواست برای بهره بردن از [[دانش]] خضر او را [[همراهی]] کند، خضر به سبب عدم [[احاطه علمی]] موسی بر امور و بی‌صبری وی در برابر رفتارهای خضر، [[مخالفت]] خود را اعلام کرد: «وَ کَیفَ تَصْبِرُ عَلی‌ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً». ([[کهف]] / ۱۸، ۶۸) با اینکه موسی{{ع}} [[تعهد]] کرد [[شکیبا]] باشد و از خضر [[نافرمانی]] نکند، در برابر اقدامات خضر، مانند سوراخ کردن کشتی، کشتن [[غلام]] و تعمیر [[دیوار]] مردمانی که از [[پذیرایی]] آنان [[امتناع]] ورزیدند، نتوانست صبر کند و به [[اعتراض]] لب گشود و خضر نیز هر بار سخن خود را مبنی بر بی‌صبری موسی{{ع}} در امور به وی یادآور می‌شد: «قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً» (کهف / ۱۸، ۷۲، ۷۵)، تا اینکه در نهایت خضر، [[راز]] اقدام‌های خود را که موسی در مورد آنها بی‌صبری داشت، برای وی بازگو کرد و از وی جدا شد: «قالَ هذا فِراقُ بَینی‌وَ بَینِکَ سَأُنَبِّئُکَ بِتَأْویلِ ما لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَیهِ صَبْراً». (کهف / ۱۸، ۷۸) برخی مفسران از این ماجرا برداشت کرده‌اند که شناخت فرجام [[نیک]] امور، زمینه‌ساز صبر است (۲) و چنان‌که گفته شده [[یقین]] پایه و اساس صبر و صبر از آثار آن است (۳) و [[برترین]] [[مردمان]] در [[شکیبایی]] هنگام [[بلایا]] کسانی‌اند که یقین بیشتری داشته باشند و اگر چنین دانشی کمتر باشد، [[بی‌تابی]] و [[جزع]] بیشتر خواهد بود.(۴) به فرموده [[قرآن]] ۲۰ نفر [[مؤمن]] شکیبا می‌توانند در برابر ۲۰۰ نفر [[کافر]] [[مقاومت]] کرده و بر آنان [[پیروز]] شوند و ۱۰۰ نفر مؤمن شکیبا [[توانایی]] [[غلبه]] بر ۱۰۰۰ نفر کافر را دارند. قرآن عامل آن را بی‌بهره بودن [[کافران]] از شناخت می‌داند: «إِنْ یکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یغْلِبُوا مِائَتَینِ وَ إِنْ یکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یفْقَهُونَ» ([[انفال]] / ۸، ۶۵)؛ زیرا [[مؤمنان]] کارهایشان بر پایه [[ایمان]] است که هیچ نیرویی با آن برابر نیست و ایمان بر [[شناخت]] مبتنی است که [[سجایای اخلاقی]] مانند [[شجاعت]]، [[استقامت]]، [[آرامش]] و [[وقار]] را در پی دارد. [[مؤمن]] می‌داند که به هر حال [[احدی الحسنیین]] (یکی از دو [[نیکی]]: [[پیروزی]] یا [[بهشت]]) نصیب وی خواهد شد؛ بر خلاف [[کافر]] که تنها بر اساس [[هوای نفس]] و [[فریب]] [[شیطان]] کار می‌کند.(۵) در ماجرای [[قوم سبأ]] نیز اشاره شده که فرجام آنان برای هر شکیبای [[سپاسگزاری]] مایه [[عبرت]] و درس‌آموز است؛ عبرت برای کسی که در [[ناملایمات]] [[شکیبایی]] ورزیده و در [[راحتی]] و [[آسایش]] سپاسگزار بوده است:(۶) «وَ مَزَّقْناهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ». ([[سبأ]] / ۳۴، ۱۹) فرد [[صابر]] از این رخدادها درس می‌گیرد و می‌فهمد که [[صبر]] بر ناملایمات و [[دوراندیشی]] از [[بی‌تابی]] [[برتر]] است.(۷) براساس [[تفسیری]] دیگر، صبّار کسی است که تمام [[همت]] خود را صرف مطالعه در [[آیات خدا]] و [[تفکر]] در نعمت‌های او می‌کند.(۸)
۱. <ref>جامع البیان، ج ‌۱۵، ص۱۷۹؛ التبیان، ج ‌۷، ص۷۰؛ الدر المنثور، ج ‌۴، ص۲۲۹.</ref>
۲. <ref>التبیان، ج ‌۶، ص۸۱.</ref>
۳. <ref>قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۷۵.</ref>
۴. <ref>قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۴۹.</ref>
۵. <ref>المیزان، ج ‌۹، ص۱۲۲-۱۲۳؛ نیز نک: التحریر و التنویر، ج ‌۹، ص۱۵۵.</ref>
۶. <ref>التفسیر الکاشف، ج ۶، ص۲۵۹؛ تفسیر قاسمی، ج ‌۸، ص۱۴۲.</ref>
۷. <ref>التحریر والتنویر، ج ۲۲، ص۴۷.</ref>
۸. <ref>بحارالانوار، ج ۵۷، ص۲۶.</ref>
===[[ایمان]]===
در آیاتی از [[قرآن کریم]] ایمان و صبر مقارن هم یاد شده‌اند: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبِرُواْ وَ صَابِرُوا» ([[آل‌عمران]] / ۳، ۲۰۰؛ نیز [[بلد]]/ ۹۰، ۱۷؛ عصر / ۱۰۳، ۳) که بیانگر پیوند این دو مفهوم [[دینی]] و [[اخلاقی]] است. ایمان است که دارنده خود را بر [[وانهادن]] [[هواهای نفسانی]] و ترک [[گمراهی]] تمرین می‌دهد،(۱) زیرا هیچ تکلیفی خالی از [[صبر]] و [[شکر]] نیست (۲) و به نظر برخی [[آیه]] «إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیر» ([[هود]] / ۱۱، ۱۱) دلالت دارد که صبر و [[عمل صالح]]، از [[ایمان]] منفک نیست و ممکن نیست فرد [[بی‌ایمان]]، [[شکیبا]] و دارای [[اعمال صالح]] باشد.(۳) [[ایمان]] و [[یقین]] به [[حق]]، خاستگاه صفات [[نیکی]] است که پیامد آنها [[پیروزی]]، [[شجاعت]]، صبر و... است.(۴) ایمان سبب بالا رفتن [[روحیه]] شده و در نتیجه صبر و [[مقاومت]] افزایش می‌یابد و بر عکس، [[ضعف ایمان]] سبب کاهش روحیه و پیامد آن کاهش صبر و مقاومت است. ([[انفال]] / ۸، ۶۵ - ۶۶)(۵) این صبر است که معیار درجه‌بندی [[مجاهدان]] است.
 
[[مؤمنان]] پس از آزموده شدن به بلایای گوناگون در صورتی از [[بشارت]] به [[پاداش الهی]] بهره‌مند خواهند شد که در [[ناملایمات]] شکیبا باشند: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَی‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُون ‌». (بقره / ۲، ۱۵۵ - ۱۵۶) [[باور]] به [[مالکیت]] مطلق و [[حقیقی]] [[پروردگار]] و زوال مالکیت اعتباری [[انسان]]، سبب می‌شود تا در برابر [[بلایا]] شکیبا بوده و متأثر و اندوهناک نگردد. کسی که باور دارد فقط [[خدا]] مالک همه چیز است و او حق دارد و می‌تواند در [[ملک]] خودش هرگونه تصرفی کند، در [[مصائب]]، تأثر و [[خودباختگی]] نخواهد داشت.(۶) [[غلبه]] ۲۰ نفر از مؤمنان بر ۲۰۰ نفر از [[کافران]] و ۱۰۰ نفر بر ۱۰۰۰ نفر آنان (انفال / ۸، ۶۵) از این روست که مؤمنان کارهایشان، بر پایه ایمان است که هیچ نیرویی با آن برابر نیست.(۷) در [[آیات]] ۹ - ۱۱سوره هود / ۱۱ از دسته‌ای از [[انسان‌ها]] یاد شده که در [[سختی‌ها]] [[ناسپاس]] و در هنگام [[آسایش]] دچار [[غرور]] می‌شوند و در برابر آنان افراد شکیبا و شایسته‌کار از این حالات مستثنا شده‌اند: «وَ لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَیؤُسٌ کَفُورٌ * وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ * إِلَّا الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبیرٌ». به گفته برخی [[مفسران]] «الَّذِینَ صَبَرُوا» تعبیر کنایی از [[مؤمنان]] به خداست؛ زیرا [[صبر]] از مقارنات [[ایمان]] است.(۸) نظر برخی [[اهل تفسیر]] هم بر آن است که اصولاً دو صفت صبر و [[شکر]] از آنِ مؤمنان موحدند که با توجه به توصیه‌های [[قرآن]] در این باره فقط در پی کسب [[خشنودی خدا]] بوده و با پذیرش [[آیات قرآن]]، به آنها متخلق شده‌اند.(۹)
۱. <ref>التحریر و التنویر، ج ۱۱، ص۲۱۵.</ref>
۲. <ref>مجمع البیان، ج ‌۶، ص۴۶۷.</ref>
۳. <ref>المیزان، ج ۱۰، ص۱۵۸.</ref>
۴. <ref>المیزان، ج ۹، ص۱۲۶.</ref>
۵. <ref>نک: المیزان، ج ۹، ص۱۲۶؛ تفسیر آسان، ج ‌۶، ص۱۶۰.</ref>
۶. <ref>المیزان، ج ‌۱، ص۳۵۳؛ نیز نک: التحریر و التنویر، ج ‌۲، ص۵۶.</ref>
۷. <ref>المیزان، ج ‌۹، ص۱۲۲-۱۲۳؛ نیز نک: التحریر و التنویر، ج ‌۹، ص۱۵۵.</ref>
۸. <ref>مجمع البیان، ج ‌۶، ص۴۶۷.</ref>
۹. <ref>التحریر و التنویر، ج ‌۲۱، ص۱۳۰.</ref>
===[[دعا]]===
مؤمنان [[موحد]] با [[استعانت]] از ایمان خود در برابر [[مشکلات]] و [[سختی‌ها]] [[ایستادگی]] می‌کنند و افزون بر آن با [[ارتباط با خدا]] از راه [[دعا]] به درگاه او، خواهان صبر مضاعف به هنگام روبه‌رو شدن با [[دشواری‌ها]] هستند؛ برای نمونه، مؤمنان [[مجاهد]] در [[سپاه]] [[طالوت]] وقتی با [[جالوت]] و سپاهیانش روبه‌رو شدند، از [[خدا]] صبر فراوان، گام‌های [[استوار]] و [[پیروزی]] بر [[کافران]] را خواستند: «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَینا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرینَ» (بقره / ۲، ۲۵۰) و سرانجام نیز سپاه جالوت را به [[اذن خدا]] [[شکست]] دادند و داوود جالوت را کشت (بقره / ۲، ۲۵۱)؛ همچنین [[جادوگران]] [[فرعون]] که پس از [[ایمان به خدا]] [[تهدیدهای]] فرعون را ناشی از ایمان خود به [[معجزات الهی]] دانستند، از درگاه خدا [[شکیبایی]] فراوان خواستند ([[اعراف]] / ۷، ۱۲۰ - ۱۲۶)؛ زیرا [[صبر]] در موقعیت‌هایی مانند سختی‌های [[رسالت]] و [[آزار]] [[دشمنان]]، تنها با [[توفیق الهی]] و تسهیل [[سختی‌ها]] از جانب او ممکن خواهد بود: «وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّه ‌». (نحل / ۱۶، ۱۲۷)<ref>مجمع البیان، ج ‌۶، ص۶۰۶؛ منهج الصادقین، ج ‌۵، ص۲۳۴.</ref>
=== [[ذکر خدا]]===
در چندین [[آیه]] [[خداوند]] متعالی پس از توصیه [[رسول]] گرامی به صبر، او را به [[تسبیح خدا]] سفارش کرده است: «وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْینِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حینَ تَقُومُ». (طور / ۵۲، ۴۸؛ نیز طه / ۲۰، ۱۳۰؛ [[مؤمن]] / ۴۰، ۵۵؛ ق / ۵۰، ۳۹) برخی احتمال داده‌اند [[راز]] این مطلب آن است که ذکر [[تسبیح]]، به [[انسان]] [[روحیه]] [[شادابی]] می‌بخشد که صبر با همه تلخی به مذاق انسان شیرین می‌آید و انسان را از [[بیماری]] کم‌ظرفیتی و [[دلتنگی]] ایمن می‌کند، ازاین رو در [[آیات]] ۹۷ - ۹۹ [[سوره حجر]] / ۱۵ پس از بیان دلتنگی [[رسول خدا]]، او را به تسبیح و [[حمد]] [[خدا]] [[فرمان]] داده است: «وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یضیقُ صَدْرُکَ بِما یقُولُونَ * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدینَ». <ref>سیمای صابران در قرآن، ص۵۳-۵۴.</ref>
===[[تقوا]] و [[خداترسی]]===
[[تقوا]] از عوامل صبر است، از همین رو صبر صفت [[اهل تقوا]] قرار گرفته است ([[آل‌عمران]] / ۳، ۱۵، ۱۷)(۱) و اگر در آیه ۱۸۶ [[سوره آل‌عمران]] / ۳ به صبر و تقوا هر دو سفارش شده: «وَ إِن تَصْبِرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور»، از این روست که صبر عامل [[پیروزی بر دشمن]] است و مراد از تقوا در این آیه، [[مداومت]] بر امور [[ایمانی]] است.(۲) [[هابیل]] نیز پس از پذیرش [[قربانی]] خود و پذیرفته نشدن قربانی برادرش [[قابیل]]، وقتی از سوی قابیل به [[قتل]] [[تهدید]] شد، [[راز]] پذیرش قربانی خود را خداترسی و خودداری از [[اقدام]] متقابل در برابر اقدام او دانست: «وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ ابْنَی آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ * لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یدَکَ لِتَقْتُلَنی‌ما أَنَا بِباسِطٍ یدِیَ إِلَیکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمینَ». ([[مائده]] / ۵، ۲۷ - ۲۸)(۳)
۱. <ref>التبیان، ج ‌۲، ص۴۱۵.</ref>
۲. <ref>التحریر و التنویر، ج ‌۳، ص۳۰۳.</ref>
۳. <ref>نک: مجمع البیان، ج ‌۳، ص۲۸۴.</ref>
=== [[تواصی به صبر]]===
در دو [[آیه قرآن]] بیان شده که [[مؤمنان]] یکدیگر را به [[صبر]] توصیه می‌کنند. ([[بلد]]/ ۹۰، ۱۷؛ عصر / ۱۰۳، ۳) توصیه به صبر و نیز مصابره که در [[آیه]] ۲۰۰ [[سوره آل‌عمران]] / ۳ آمده، اثر مثبت [[روحی]] دارد و چنان‌که گفته شده، به صبر [[اجتماعی]] اشاره دارد؛ یعنی جمعیتی به اتفاق یکدیگر اذیت‌ها را [[تحمل]] کنند و در نتیجه برکاتی که در صفت صبر هست، [[دست]] به دست هم دهد و تأثیر صبر دوچندان گردد.<ref>المیزان، ج ‌۴، ص۹۱؛ تفسیر کوثر، ج ‌۲، ص۳۴۱؛ نیز نک: نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۲.</ref>
 
==صبر [[انبیا]]==
در [[آیات]] ۴۸ - ۹۰ [[سوره انبیاء]] / ۲۱ ضمن بیان داستان شماری از انبیا و نام بردن از ایوب، اسماعیل، [[ادریس]] و [[ذوالکفل]]، همه آنان را از [[صابران]] به شمار آورده است: «کُلٌّ مِنَ الصَّابِرینَ» ([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۵)؛ همچنین به [[رسول اکرم]] توصیه شده در صبر، [[پیامبران اولواالعزم]] را [[سرمشق]] خود قرار دهد: «فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ». (‌ [[احقاف]] / ۴۶، ۳۵) نوح از پیامبران اولواالعزم است که ۹۵۰ سال با صبر و [[استقامت]]، [[قوم]] خود را به [[راه خدا]] [[دعوت]] کرد. (عنکبوت / ۲۹، ۱۴؛ نوح / ۷۱، ۵ - ۱۲) ابراهیم نیز به سبب [[شکیبایی]] فراوان در برابر سختی‌های [[رسالت]] و به ویژه به سبب [[مجادله]] با [[فرشتگان]] برای به تأخیر انداختن [[عذاب]] [[قوم لوط]] با وصف «[[حلیم]]» [[ستوده]] شده است: «إِنَّ إِبْراهیمَ لَحَلیمٌ أَوَّاهٌ مُنیبٌ» ([[هود]] / ۱۱، ۷۵)؛(۱) نیز به سبب تحمل جفاهای پدرش [[آزر]] با وصف «حلیم» از او یاد شده است: «وَ مَا کاَنَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ». ([[توبه]] / ۹، ۱۱۴)(۲) در میان [[انبیا]] از [[صبر]] برخی مانند [[ایّوب]]، [[یعقوب]] و اسماعیل به‌گونه ویژه یاد شده است. ایوب به بلاهایی مانند [[بیماری]]، از دست دادن عزیزان و [[اموال]] دچار شد ([[انبیاء]] / ۲۱، ۸۳؛ ص/ ۳۸، ۴۱)؛(۳) ولی [[ناامید]] نشد و تنها از درگاه [[خدا]] [[رفع گرفتاری]] خود را خواست و خدا نیز دعایش را [[اجابت]] کرد (انبیاء / ۲۱، ۴۴؛ ص/ ۳۸، ۴۲ - ۴۳) و از این رو از او به عنوان بنده‌ای [[نیکو]] و [[شکیبا]] یاد شده است: «إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْد». (ص / ۳۸، ۴۴) [[حضرت یعقوب]] به پسرانش گفت در فراق یوسف [[صبر جمیل]] خواهد داشت: «قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِیلٌ ‌». (یوسف / ۱۲، ۱۸، ۸۳) براساس [[روایات]]، صبر جمیل آن است که کسی (از [[مشکلات]]) نزد [[مردم]] [[شکایت]] [[نبرد]].(۴) در پایان آیه‌ای که از [[نابینا]] شدن یعقوب بر اثر [[اندوه]] گزارش داده، به این نکته اشاره شده که در همان حال «کظیم» بود. کظیم کسی است که با وجود [[خشم]] فراوان، آن را ابراز نمی‌کند،(۵) از این جهت اندوه یعقوب و از دست دادن بینایی‌اش در فراق یوسف با صبر وی منافات ندارد؛ زیرا در برابر مردم [[بی‌تابی]] نمی‌کرد و [[غم]] جانکاه و اندوه خود را فقط با خدا در میان می‌گذاشت: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی‌إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» (یوسف / ۱۲، ۸۶)؛ خدایی که از شنیدن ناله و شکایت و [[اصرار]] [[بندگان]] نیازمندش هرگز خسته و [[ناتوان]] نمی‌شود.‌(۶) بر پایه روایتی، یعقوب [[تسلیم]] [[فرمان خدا]] شد و هیچ‌گاه از بلاهایی که به او می‌رسید، نزد کسی شکایت نمی‌کرد.(۷) اسماعیل نیز در برابر [[آزمون]] دشوار [[قربانی]] شدن به دست پدر به وی گفت که به خواست [[خدا]] او را از [[صابران]] خواهد یافت: «قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِین». (صافّات / ۳۷، ۱۰۲) پیش از آن خدای متعالی غلامی [[حلیم]] را به ابراهیم مژده داده بود: «فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ» (صافّات / ۳۷، ۱۰۱) که مقصود از آن اسماعیل است.(۸) داوود نیز در برابر سختی‌های [[رسالت]] [[شکیبا]] بود تا جایی که به [[رسول اکرم]] توصیه شده تا در برابر سخنان [[آزار دهنده]] [[مشرکان]] [[صبوری]] کند و به یاد داوود [[پیامبر]] باشد که در [[تسبیح]] و [[عبادت خدا]] بسیار [[توانمند]] بود: «اصْبِرْ عَلی‌مَا یقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الْأَیدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ» (ص / ۳۸، ۱۷)؛(۹) همچنین از [[ایّوب]]، ابراهیم، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، اسماعیل، اَلْیَسَع و [[ذوالکفل]] یاد کند که همه از [[نیکان]] بودند. (ص / ۳۸، ۴۱، ۴۵، ۴۸)
۱. <ref>المیزان، ج ‌۱۰، ص۳۲۶.</ref>
۲. <ref>المیزان، ج ‌۹، ص۳۹۸.</ref>
۳. <ref>التبیان، ج ‌۷، ص۲۷۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ‌۵، ص۳۱۵.</ref>
۴. <ref>کنز الدقائق، ج ‌۶، ص۲۸۷.</ref>
۵. <ref>التبیان، ج ‌۶، ص۱۸۲؛ مجمع البیان، ج ‌۵، ص۳۹۲؛ نیز نک: نضرة النعیم، ج ۶، ص۲۴۴۱.</ref>
۶. <ref>المیزان، ج ‌۱۱، ص۲۵۴.</ref>
۷. <ref>نور الثقلین، ج ‌۲، ص۴۵۳.</ref>
۸. <ref>الدر المنثور، ج ‌۵، ص۲۷۹؛ مواهب علیه، ج ۱، ص۱۰۰۳؛ نور الثقلین، ج ‌۴، ص۴۱۹.</ref>
۹. <ref>المیزان، ج ‌۱۷، ص۱۸۹.</ref>
 
==آثار و [[برکات]] [[صبر]]==
در [[قرآن کریم]] برای صبر آثار و پاداش‌های متنوعی بیان شده است. به‌گفته برخی، بیشتر [[فضایل]] و [[خوبی‌ها]] از آثار صبرند.‌(۱) صابران به‌طور کلی به [[پاداش دنیوی]] و [[اخروی]] [[بشارت]] داده شده‌اند: «وَ اللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرِینَ *‌ فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ». ([[آل‌عمران]] / ۳، ۱۴۶ و ۱۴۸) در [[آیه]] ۱۵۵ [[سوره بقره]] / ۲ به صابران[[بشارت]] داده شده؛ ولی متعلَّق آن ذکر نشده است. بیان نشدن متعلَّق بشارت، نشانه گرانقدریِ آن است.(۲) در ماجرای [[موسی و خضر]]، [[موسی]] برای بار سوم به [[خضر]] [[تعهد]] داد که اگر از این‌پس درباره [[رفتار]] خضر چیزی بپرسد، خضر[[حق]] دارد با او [[همراهی]] نکند: «قالَ إِنْ سَأَلْتُکَ عَنْ شَی‌ءٍ بَعْدَها فَلا‌تُصاحِبْنِی‌قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّی عُذْرا». ([[کهف]] / ۱۸، ۷۶) بر پایه [[نقلی]]، [[رسول خدا]] پس از [[تلاوت]] این [[آیه]] فرمود اگر [[موسی]] [[صبر]] کرده بود ۱۰۰۰ امر شگفت‌انگیز را از [[خضر]] [[مشاهده]] می‌کرد.(۳) [[آثار صبر]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] عبارت‌اند از:
۱. <ref>احیاء علوم الدین، ج ‌۴، ص۶۶.</ref>
۲. <ref>المیزان، ج ‌۱، ص۳۵۳.</ref>
۳. <ref>مجمع البیان، ج ‌۶، ص۷۵۱؛ نور الثقلین، ج ‌۳، ص۲۸۲.</ref>
=== آسان شدن [[سختی]] ها===
از مهم‌ترین آثار صبر در دنیا، [[غلبه]] بر سختی‌های [[تکلیف]] و مقابله با تنگناهای [[زندگی]] است. به وسیله صبر، [[آدمی]] بر انجام [[طاعات]] [[توانمند]] شده و از [[گناهان]] دوری می‌کند:(۱) «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة». (بقره / ۲، ۴۵) جمع میان صبر و [[نماز]] بهترین وسیله‌ای است که می‌توان از آن در برابر [[ناملایمات]] [[استعانت]] جست.(۲) [[فرمان]] یادشده به دنبال فرمان‌های دیگری است که در [[آیات]] پیشین به صورت [[واجبات]] و محرماتِ نیازمند به صبر و [[استقامت]] مطرح شده و چنین جایگاهی با سفارش به صبر از یک سو و [[ارتباط با خدا]] از سوی دیگر متناسب است.(۳) صبر است که [[انسان]] را در چنین شرایطی از [[تزلزل]] و [[بی‌تابی]] و مغلوب شدن [[حفظ]] می‌کند.(۴) گرچه بر پایه روایاتی از [[شیعه]] (۵) و [[اهل تسنن]] (۶) صبر در آیه یادشده به [[روزه]] [[تفسیر]] شده، از باب بیان یکی از مصادیق روشن آن است،(۷) زیرا [[روزه‌داری]]، عامل [[پایداری]] دربرابر [[هوای نفس]] است.(۸)
۱. <ref>مجمع البیان، ج ‌۱، ص۲۱۷.</ref>
۲. <ref>المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.</ref>
۳. <ref>تسنیم، ج ۴، ص۱۶۸- ۱۶۹.</ref>
۴. <ref>المیزان، ج ‌۱۱، ص۵۹.</ref>
۵. <ref>نور الثقلین، ج ‌۱، ص۷۶؛ کنز الدقائق، ج ‌۱، ص۴۰۸.</ref>
۶. <ref>تفسیر ابن کثیر، ج ‌۱، ص۱۵۵.</ref>
۷. <ref>نمونه، ج ‌۱، ص۲۱۸.</ref>
۸. <ref>مجمع البیان، ج ‌۱، ص۲۱۷.</ref>
=== بهره‌مندی از [[امداد]] [[خدا]] و [[پیروزی]]===
صبر از عوامل بهره‌مندی از امدادهای خدا و گذر از نابسامانی‌ها و رسیدن به [[آسایش]] و پیروزی است؛ برای نمونه، [[انبیای الهی]] با [[شکیبایی]] در برابر [[تکذیب]] و [[آزار]] مخالفان از [[نصرت الهی]] برخوردار شدند: «وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ فَصَبَرُواْ عَلی‌مَا کُذِّبُواْ وَ أُوذُواْ حَتی أَت ٰ هُمْ نَصْرُنَا».‌(انعام / ۶، ۳۴) وقتی [[فرعونیان]] اعلام کردند قصد دارند پسران [[بنی‌اسرائیل]] را کشته و زنانشان را به [[خدمت]] بگیرند، [[موسی]] به [[قوم]] خود [[دلداری]] داد و از آنان خواست برای دفع بلای فرعونیان از [[خدا]] مدد گرفته و [[شکیبا]] باشند. در این صورت [[پیروزی]] و فرجام [[نیک]]، همانند دیگر [[پرهیزگاران]] برای آنان خواهد بود: «قالَ مُوسی‌لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یورِثُها مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ». ([[اعراف]] / ۷، ۱۲۸)(۱) چنین شد که [[خداوند]] پس از هلاک فرعونیان، [[بنی‌اسرائیل]] را [[وارث]] و فرمانفرمای مملکت [[شام]] و [[مصر]] کرد و سرزمین‌هایی پهناور را به [[تصرف]] آنها درآورد و [[وعده]] پیروزی را که به موسی و پیروانش داده بود، محقق ساخت: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی‌بارَکْنا فیها وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی‌عَلی‌بَنی‌إِسْرائیلَ بِما صَبَرُوا». (اعراف / ۷، ۱۳۷) مراد از «تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی»‌ تحقق [[وعده الهی]] مبنی بر [[وراثت زمین]] و هلاک شدن دشمنانشان است.(۲) زمانی که خدای متعالی موسی را با [[آیات]] خود به سوی بنی‌اسرائیل فرستاد، به او [[فرمان]] داد قوم خود را از تاریکی‌ها به سوی [[روشنایی]] بیرون آورد و [[ایام‌الله]] (ایام [[نجات]] آنان از فرعونیان) را به آنان یادآوری کند و البته یادآوری ایام‌الله را برای هر صبرپیشه [[سپاسگزاری]] مایه [[عبرت]] دانست: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی‌بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیامِ اللَّهِ إِنَّ فی‌ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ». (ابراهیم / ۱۴، ۵) برخی «صَبَّار» در این [[آیه]] را به معنای «پُرصبر» بر انجام [[طاعات]] و در برابر [[ناملایمات]] دانسته‌اند.(۳) به گفته برخی [[مفسران]]، مراد از آیات در این آیه، [[عبرت‌ها]] و به گفته برخی [[ادله]] و نشانه‌هاست.(۴) [[عبرت‌آموزی]] یا دلیل بودن [[آیات خدا]] برای [[شکیبایان]] از آن روست که ضمن [[صبر]] بر [[بلایا]] با تلاش خود، به [[پیروزی]] و رسیدن به [[آسایش]] [[امید]] دارند و این [[خصلت]] از آنِ [[مؤمنان راستین]] است.(۵) [[خداوند]] در ۴ مورد از [[همراهی]] با [[صابران]] [[سخن]] گفته است: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین ‌» (بقره / ۲، ۱۵۳، ۲۴۹)؛ «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرین». ([[انفال]] / ۸، ۴۶، ۶۶) همراهی [[خدا]] در این موارد، [[سرپرستی]] خاصی است و [[حمایت]] و [[امداد غیبی]] خدا را نسبت به صابران می‌رساند.(۶) تأکید امر به صبر با جمله «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (انفال / ۸، ۴۶) از این روست که صبر نیرومندترین کمک در [[سختی‌ها]] و محکم‌ترین پایه در تصمیم‌گیری‌هاست و صبر است که به [[انسان]] [[فرصت]] [[تفکر]] صحیح می‌دهد.(۷) در جای دیگری به [[مؤمنان]] [[وعده]] داده شده اگر صبر و [[تقوا]] پیشه کنند، از [[کینه]] [[دشمنان]] در [[امان]] خواهند بود: «وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّکُمْ کَیدُهُمْ شَیئاً» ([[آل‌عمران]] / ۳، ۱۲۰) و در آیه‌ای دیگر وعده داده شده که چنانچه صبر و [[پرهیزگاری]] کنند، خدا آنان را با ۵۰۰۰ فرشتۀ نشاندار [[یاری]] خواهد کرد: «بَلی‌إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ» (آل‌عمران / ۳، ۱۲۵)؛ همچنین به [[مسلمانان]] [[بشارت]] داده شده در صورت صبر و [[بردباری]]، ۲۰ نفر از آنان در [[جهاد با کافران]] بر ۲۰۰ نفر و ۱۰۰نفر آنان در صورت صبر، بر ۱۰۰۰ نفر از [[کافران]] چیره می‌شوند: «إِن یکُن مِّنکُمْ عِشْرُونَ صَبِرُونَ یغْلِبُواْ مِاْئَتَیْنِ وَ إِن یکُن مِّنکُم مِّاْئَةٌ یغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا». (انفال / ۸، ۶۵) نمونه دیگر از تأثیر صبر در [[امداد]] و پیروزی درباره [[قوم بنی‌اسرائیل]] است: شماری از [[بنی‌اسرائیل]] بر اثر صبر و [[یقین]] به [[آیات خدا]] به [[مقام]] [[پیشوایی]] و [[هدایتگری]] رسیدند: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یوقِنُونَ». ([[سجده]] / ۳۲، ۲۴) این امر مخصوص بنی‌اسرائیل نیست، بلکه درسی است برای همه [[امت‌ها]] که پایه‌های [[یقین]] خود را محکم کنند و از مشکلاتی که در راه به ثمر رساندن خط [[توحید]] است نهراسند و [[صبر]] و [[مقاومت]] پیشه کنند تا [[پیشوایان]] [[مردم]] و [[رهبر]] امت‌ها در [[تاریخ]] شوند،(۸) چنان‌که تحقق [[وعده خدا]] مبنی بر [[پیروزی]] [[پیامبر اکرم]] و [[عذاب]] دشمنانش در [[دنیا]] به صبر آن حضرت منوط شده است:(۹) «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِینَّکَ بَعْضَ الَّذی نَعِدُهُمْ». ([[غافر]] / ۴۰، ۷۷) [[پیروزی]] [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] نیز در [[سایه]] [[هجرت]] و [[شکیبایی]] و [[توکل بر خدا]] حاصل شد. (نحل / ۱۶، ۴۱ - ۴۲) یوسف نیز رسیدن به [[مقام]] صدارت و [[عزیزی مصر]] را نعمتی [[الهی]] دانست که به شرط [[تقواپیشگی]] و صبر نصیب [[نیکوکاران]] می‌شود: «إِنَّهُ مَنْ یتَّقِ وَ یصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ». (یوسف / ۱۲، ۹۰) [[طالوت]] و [[سپاهیان]] وی نیز با صبر و [[مقاومت در جهاد]]، از [[خدا]] نصرت‌طلبیدند و به پیروزی شماری اندک بر گروه بسیار [[امیدوار]] و با همین [[روحیه]]، بر [[سپاه]] [[جالوت]] [[پیروز]] شدند و داوود جالوت را کشت. (بقره / ۲، ۲۴۹ - ۲۵۱)
۱. <ref>نک: تفسیر خسروی، ج ‌۳، ص۳۰۱.</ref>
۲. <ref>المیزان، ج ‌۸، ص۲۲۸.</ref>
۳. <ref>المنیر، ج ۱۳، ص۲۱۰.</ref>
۴. <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص۴۶۷؛ ج ۸، ص۵۰۶، ۶۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ‌۱۰، ص۳۴۲؛ ج ۱۷، ص۳۳.</ref>
۵. <ref>التفسیر الکاشف، ج ‌۴، ص۴۲۶؛ تفسیر قاسمی، ج ‌۶، ص۳۰۰.</ref>
۶. <ref>مجمع البیان، ج ‌۴، ص۸۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ‌۴، ص۱۲۵؛ تفسیر قاسمی، ج ‌۱، ص۴۳۸.</ref>
۷. <ref>المیزان، ج ‌۹، ص۹۶.</ref>
۸. <ref>نمونه، ج ‌۱۷، ص۱۶۶.</ref>
۹. <ref>مجمع البیان، ج ‌۸، ص۸۳۰.</ref>
=== بهره‌مندی از [[فهم]] صحیح و [[عبرت]] گیری===
همان‌گونه که در مرحله‌ای، [[شناخت]] عامل صبر است، در مرحله دیگری می‌تواند از آثار آن باشد. [[قرآن کریم]] پس از اشاره به ماجرای [[خودنمایی]] [[قارون]] با زر و زیورهای خود در برابر قومش و آرزوی [[دنیاطلبان]] بر دارابودن ثروتی همانند [[ثروت]] او، [[سخن]] کسانی را نقل کرده که از [[دانش]] [[واقعی]] بهره‌مند بودند. به نظر ایشان، [[پاداش]] [[خدا]] برای افراد باایمان و شایسته‌کار [[برتر]] از [[ثروت]] دنیاست، و اشاره کرده که تنها شکیبایان‌اند که توان[[فهم]] این [[برتری]] را دارند: «فَخَرَجَ عَلی‌قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قالَ الَّذِینَ یرِیدُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا یا لَیتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِی قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیم ‌* وَ قالَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیلَکُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَیرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لا یلَقَّاها إِلَّا الصَّابِرُونَ». ([[قصص]] / ۲۸، ۷۹ - ۸۰) تلقی که در «لا یلَقَّاها» یادشده به معنای فهمیدن و دریافت کردن و مقصود این است که [[سیره]] [[ایمان]] و [[عمل صالح]] را کسی نمی‌فهمد یا موفق به دریافت و عمل به آن نمی‌گردد، مگر [[صابران]]؛ زیرا [[تصدیق]] به برتر بودن [[پاداش اخروی]] نسبت به [[بهره‌های دنیوی]] برای کسی محقق می‌شود که دارای صفت [[صبر]] بر تلخی [[مخالفت با نفس]] [[اماره]] باشد،(۱) چنان‌که صبر عاملی برای [[فهم]] و [[عبرت گرفتن]] از [[قدرت الهی]] در روان ساختن کشتی بر دریاهاست: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِیرِیکُمْ مِنْ آیاتِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ» ([[لقمان]] / ۳۱، ۳۱؛ نیز [[شوری]] / ۴۲، ۳۳)؛ زیرا [[تفکر]] و مطالعه در [[آفرینش]] و [[اسرار]] آن، به ([[شناخت]] و) [[ایمان]] می‌انجامد.(۲)
۱. <ref>مجمع البیان، ج ‌۷، ص۴۱۷؛ المیزان، ج ‌۱۶، ص۸۰؛ الوجیز، عاملی، ج ‌۲، ص۴۸۷.</ref>
۲. <ref>التحریر و التنویر، ج ۲۵، ص۱۶۶.</ref>
=== بهره‌مندی از [[پاداش]] ویژه===
همه کارهای صابران، [[برترین]] کار در نوع خود نزد خدا به شمار می‌آید و از همین رو برترین پاداش را نیز خواهند داشت: «وَ لَنَجْزِینَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُونَ ‌». (نحل / ۱۶، ۹۶)(۱) آن دسته از [[اهل کتاب]] نیز که به [[پیامبر اکرم]] ایمان آوردند، به سبب ایمان و [[ایستادگی]] در برابر [[خواهش‌های نفسانی]] و نیز [[تحمل]] [[آزار مشرکان]] به دو بار پاداش [[وعده]] داده شده‌اند: «أُولئِکَ یؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَینِ بِما صَبَرُوا» (قصص / ۲۸، ۵۴): یک بار برای [[ایمان]] به [[کتاب آسمانی]] خود و بار دیگر به سبب [[ایمان به قرآن]] و [[صبر]] بر آن.(۲) به [[صابران]] [[پاداش]] کامل و بی‌حساب [[وعده]] داده شده است: «إِنَّما یوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسابٍ ‌». (زمر / ۳۹، ۱۰) به گفته برخی [[مفسران]]، مراد از «بِغَیرِ حِسابٍ» این است که [[پاداش]] آنان به قدری فراوان است که محاسبه‌پذیر نیست (۳) و اطلاق آن شامل هر صبری می‌شود.(۴) برخی دیگر این نظر را نپسندیده و گفته‌اند مقصود این است که صابران بر خلاف دیگران [[حسابرسی]] [[اعمال]] ندارند و [[نامه]] اعمالشان گشوده نمی‌شود و اجرشان همسنگ اعمالشان نیست، بلکه بسی فراتر است.(۵)
۱. <ref>المیزان، ج ۱۲، ص۳۴۰.</ref>
۲. <ref>المیزان، ج ‌۱۶، ص۵۵.</ref>
۳. <ref>قوت القلوب، ج ‌۱، ص۳۴۵؛ مجمع البیان، ج ‌۸، ص۷۶۷؛ التحریر و التنویر، ج ‌۲۴، ص۴۲.</ref>
۴. <ref>المیزان، ج ‌۱۷، ص۲۴۴.</ref>
۵. <ref>المیزان، ج ‌۱۷، ص۲۴۴؛ نیز نک: الکشاف، ج ‌۴، ص۱۱۸.</ref>
=== بهره‌مندی از [[محبت]] و [[رحمت خدا]]===
صابران [[محبوب]] خدایند: «وَ اللَّهُ یحِبُّ الصَّابِرینَ» (بقره / ۲، ۱۴۶) و به [[صلوات]] و [[رحمت الهی]] [[بشارت]] داده شده‌اند: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * أُولئِکَ عَلَیهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ». (بقره / ۲، ۱۵۵ و ۱۵۷) از برخی کاربردهای [[رحمت در قرآن]] (انعام / ۶، ۱۳۳؛ [[اعراف]] / ۷، ۱۵۶) برمی‌آید که [[رحمت]]، [[عطیه]] مطلق [[خدا]] و [[موهبت]] عام ربّانی است. بنابراین [[صلوات خدا]] نسبت به بنده‌اش، توجه خاص به [[بنده]] خویش است تا رحمت خود را شامل حال وی کند.<ref>المیزان، ج ‌۱، ص۳۶۱.</ref>
=== بهره‌مندی از [[مغفرت]]===
برای مردان و [[زنان]] [[صابر]]، [[آمرزش]] و پاداش بزرگی از سوی خدا در [[آخرت]] آماده شده است: «وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظیماً» ([[احزاب]] / ۳۳، ۳۵) و برای کسانی که پس از [[تحمل]] [[شکنجه]]، [[هجرت]] کردند، سپس به [[جهاد]] پرداختند و [[بردباری]] ورزیدند، وعده مغفرت و رحمت داده شده است. (نحل / ۱۶، ۱۱۰) برای افراد باایمان که صبر را در برابر [[شداید]] و رخدادهای سخت [[زندگی]] پیشه کرده‌و در همه حال [[اعمال صالح]] دارند، [[آمرزش]] و [[پاداش]] بزرگی خواهد بود: «وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُلَیقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ * إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئکَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ کَبِیرٌ». ([[هود]] / ۱۱، ۱۰ - ۱۱)<ref>نمونه، ج ‌۹، ص۳۲.</ref>
=== بهره‌مندی از [[بهشت]] و نعمت‌های آن===
افزون بر آنچه از پاداش‌های کلی [[صابران]] در [[قرآن]] یاد شده، در برخی [[آیات]] به نمونه‌هایی از پاداش‌های آنان در [[عالم آخرت]] اشاره شده است: در پاره‌ای از آیات بهره‌مندی از بهشت و [[جاودانگی]] در آن، [[پاداش]] [[مؤمنان]] [[شکیبا]] و شایسته‌کار قرار داده شده است: «لِلَّذِینَ اتَّقَوْا جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تحْتِهَا الْأَنْهَ ٰ رُ خَ ٰ لِدِینَ فِیهَا وَ أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ * الصَّ ٰ برِینَ وَ الصَّ ٰ دِقِینَ وَ الْقَ ٰ نِتِینَ وَ الْمُنفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ» ([[آل‌عمران]] / ۳، ۱۵ و۱۷؛ نیز رعد / ۱۳، ۲۴؛ عنکبوت / ۲۹، ۵۸ - ۵۹)، چنان‌که به مجاهدانی که بر سختی‌های [[جهاد]] شکیبا بوده‌اند، نوید ورود به بهشت داده شده است: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَ ٰ هَدُواْ مِنکُمْ وَ یعْلَمَ الصَّابرِینَ» (آل‌عمران / ۳، ۱۴۲)؛ همچنین پاداش [[ابرار]] بر اثر صبرشان، بهشت و پرنیان [[بهشتی]] خواهد بود: «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً» ([[انسان]] / ۷۶، ۱۲) به دسته دیگری از [[بندگان خاص]] [[خدا]] که در [[دنیا]] در برابر [[تمسخر]] [[مشرکان]] [[شکیبایی]] می‌کردند، پاداش ویژه خدا عطا خواهد شد و در شمار [[رستگاران]] خواهند بود. (مؤمنون / ۲۳، ۱۱۰ - ۱۱۱) صابران در بهشت نه تنها از نعمت‌های [[جسمانی]] برخوردارند، از [[اکرام]] و [[احترام]] ویژه‌ای نیز بهره‌مندند؛ برای نمونه، از بندگان خاص خدا ([[عبادالرحمن]]) به سبب صبرشان با [[درود]] و [[سلام]] استقبال شده و در جایگاهی [[نیکو]] مستقر می‌شوند: «أُوْلئِکَ یجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ یلَقَّوْنَ فِیها تَحِیةً وَ سَلاماً * خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً». ([[فرقان]]/ ۲۵، ۷۵ - ۷۶) [[فرشتگان]] بر صاحبان [[خرد]] [[ناب]] به سبب [[بردباری]] در راه کسب [[خشنودی]] پروردگارشان [[درود]] فرستاده و [[بشارت]] جایگاهی [[نیکو]] را به آنان می‌دهند. (رعد / ۱۳، ۲۲ - ۲۴) [[متقیان]] [[شکیبا]] افزون بر [[پاداش]] [[بهشت]] با نهرهای جاری در آن و نیز همسرانی [[پاکیزه]]، از [[خشنودی خدا]] بهره‌مند خواهند بود. ([[آل‌عمران]] / ۳، ۱۵، ۱۷)
 
==[[حکم]] [[صبر]]==
در [[آیات]] بسیاری [[پیامبر]] یا [[مؤمنان]] به صبر [[فرمان]] داده شده‌اند. (برای نمونه: [[هود]] / ۱۱، ۴۹؛ طه / ۲۰، ۱۳۰؛ [[روم]] / ۳۰، ۶۰؛ آل‌عمران / ۳، ۲۰۰؛ [[انفال]] / ۸، ۴۶) با توجه به اینکه متعلَّق صبر در مواردی کلی است و در مواردی [[طاعت]] یا [[معصیت]] است، می‌توان گفت هر جا به صبر فرمان داده شده، [[حکم]] آن مطلوبیت ([[وجوب]] یا [[استحباب]]) است و از همین رو برخی مفاد «اصْبِرُوا» در [[آیه]] ۲۰۰ [[سوره آل‌عمران]] / ۳ را [[لزوم]] [[پایبندی]] به [[عبادات]] و دوری از [[محرمات]] دانسته‌اند،(۱) یا به طور مثال در آنجا که از [[رسول خدا]] خواسته شده در برابر سخنان‌آزار دهنده [[مشرکان]] صبر و با شیوه‌ای نیکو آنان را رها کند: «وَ اصْبِرْ عَلی‌ما یقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمیلاً»، (مزّمل / ۷۳، ۱۰) برخی [[مفسران]] از فرمان به صبر در آیه یادشده وجوب صبر [[مبلغان دینی]] در برابر [[آزار]] و اذیت‌های این راه را برداشت کرده‌اند.(۲) در برخی [[منابع حدیثی]] ـ [[فقهی]] [[شیعی]] نیز ابوابی در زمینه حکم صبر آمده است؛(۳) برای مثال، یک باب با عنوان «استحباب صبر در همه امور» آمده و بر اساس روایتی از [[امام صادق]] صبر در همه امور لازم است.(۴) بابی هم با عنوان «وجوب [[صبر بر طاعت]] و [[صبر از معصیت]]» ذکر شده است.(۵) افزون بر آنها بابی هم با عنوان «استحباب صبر در برابر [[بلایا]] و آزار [[همسایه]]» آمده است.(۶) گفتنی است که در ابواب یادشده عموماً احادیثی در زمینه [[فضیلت]] [[اقسام صبر]] و توصیه به آن آمده‌اند.
 
بعضی نیز با این فرض که امر، بر [[وجوب]] دلالت دارد، [[حکم]] وجوب [[صبر]] را از [[آیات]] یادشده استفاده کرده‌اند،(۷) چنان‌که بر وجوب صبر ادعای [[اجماع]] نیز شده است.(۸) بنابراین صبر بر [[واجبات]] و [[ترک محرمات]]، [[واجب]] و صبر بر [[مستحبات]] (و [[ترک مکروهات]])، [[مستحب]] است.(۹) در مواردی نیز صبر از بی‌صبری بهتر دانسته شده است؛ مانند صبر در برابر [[بدی]] دیگران و گذشت از [[انتقام]] که برای بردباران بهتر دانسته شده است: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیرٌ لِلصَّابِرینَ». (نحل / ۱۶، ۱۲۶) برخی از این [[آیه]] [[حکم]] [[استحباب]] صبر را برداشت کرده‌اند.(۱۰) نمونه چنین صبری خودداری [[هابیل]] از [[اقدام]] متقابل در برابر برادرش [[قابیل]] است: هابیل به قابیل گفت «اگر دستت را به سوی من دراز کنی تا مرا بکشی، من هرگز دست خود را به سوی تو دراز نخواهم کرد تا تو را بکشم» و علت آن را [[خداترسی]] خود دانست:‌«لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیّ یدَکَ لِتَقْتُلَنی‌ما أَنَا بِباسِطٍ یدِی إِلَیکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمینَ». ([[مائده]] / ۵، ۲۸) برخی [[مفسران]] گفته‌اند در آن [[زمان]] کشتن دیگری در [[مقام]] [[دفاع]] جایز نبوده و هابیل [[مأمور]] به صبر بوده است.(۱۱)
۱. <ref>زبدة البیان، ص۱۴۴.</ref>
۲. <ref>الوجیز، علی دخیل، ص۷۷۸.</ref>
۳. <ref>نک: وسائل الشیعه، ج ‌۳، ص۲۵۵؛ ج ‌۱۵، ص۲۳۶، ۲۶۱.</ref>
۴. <ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۲۶۱.</ref>
۵. <ref>وسائل الشیعه، ج ‌۱۵، ص۲۳۶؛ نیز مستدرک الوسائل، ج ‌۱۱، ص۲۵۹.</ref>
۶. <ref>وسائل الشیعه، ج ‌۳، ص۲۵۵.</ref>
۷. <ref>نک: کشف الأسرار، ج ‌۳، ص۷۲۹؛ مدارج السالکین، ص۴۲۴؛ سیمای صابران در قرآن، ص۶۱.</ref>
۸. <ref>مدارج السالکین، ص۴۲۴.</ref>
۹. <ref>نیز نک: سیمای صابران در قرآن، ص۶۴.</ref>
۱۰. <ref>مدارج السالکین، ص۴۲۴؛ سیمای صابران در قرآن، ص۶۳.</ref>
۱۱. <ref>نک: مجمع البیان، ج ‌۳، ص۲۸۴.</ref>


== روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]] ==
== روش [[قرآن کریم]] در [[دعوت]] به [[صبر]] ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش