←موضع امام علی{{ع}} در قبال این خلافت
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
{{اصلی|خلافت ابوبکر}} | {{اصلی|خلافت ابوبکر}} | ||
نخستین [[خلیفه]] پس از پیامبر [[ابوبکر بن ابی قحافه]] بود. ابوبکر بر اساس روشی که بعدها به "شورای [[اهل حلّ و عقد]]" معروف شد به خلافت رسید. این اصطلاح را نیز اولین بار ابوبکر بهکار برد. او در پاسخ مخالفان جریان خلافت که [[امام]]{{ع}} را از هر حیث [[شایسته]] این [[مقام]] میدانستند، بر [[شورای سقیفه]] که [[اهل حلّ و عقد]] بودند و او را برگزیدهاند [[استدلال]] و [[احتجاج]] کرد. [[ابوبکر]] گرچه در گفتار، [[سخن]] از همسطحی با [[آحاد جامعه]] و [[تبعیت]] از [[امر به معروف و نهی از منکر]] میراند، اما در عمل برای خود [[اختیارات]] و [[قدرت]] بسیار قائل بود. از اینرو برای اولین بار در دوران [[خلافت]] او [[مسلمانی]] که از [[پرداخت زکات]] خودداری کردند، [[مرتد]] اعلام شدند. ابوبکر در هنگام وفاتش حتی بر قاعده خودساخته شورای حلّ و [[عقد]] هم پایبند نماند و [[عمر بن خطاب]] را به بهانه جلوگیری از [[فتنه]] و [[اختلاف]] بر [[کرسی خلافت]] نشاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص370-371.</ref>. | نخستین [[خلیفه]] پس از پیامبر [[ابوبکر بن ابی قحافه]] بود. ابوبکر بر اساس روشی که بعدها به "شورای [[اهل حلّ و عقد]]" معروف شد به خلافت رسید. این اصطلاح را نیز اولین بار ابوبکر بهکار برد. او در پاسخ مخالفان جریان خلافت که [[امام]]{{ع}} را از هر حیث [[شایسته]] این [[مقام]] میدانستند، بر [[شورای سقیفه]] که [[اهل حلّ و عقد]] بودند و او را برگزیدهاند [[استدلال]] و [[احتجاج]] کرد. [[ابوبکر]] گرچه در گفتار، [[سخن]] از همسطحی با [[آحاد جامعه]] و [[تبعیت]] از [[امر به معروف و نهی از منکر]] میراند، اما در عمل برای خود [[اختیارات]] و [[قدرت]] بسیار قائل بود. از اینرو برای اولین بار در دوران [[خلافت]] او [[مسلمانی]] که از [[پرداخت زکات]] خودداری کردند، [[مرتد]] اعلام شدند. ابوبکر در هنگام وفاتش حتی بر قاعده خودساخته شورای حلّ و [[عقد]] هم پایبند نماند و [[عمر بن خطاب]] را به بهانه جلوگیری از [[فتنه]] و [[اختلاف]] بر [[کرسی خلافت]] نشاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص370-371.</ref>. | ||
===دومین خلافت=== | ===دومین خلافت=== | ||
{{اصلی|خلافت عمر}} | {{اصلی|خلافت عمر}} |