شناخت حق: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، [[انسان]] بر اساس [[فطرت]] [[گرایش]] به [[احسان]] دارد که [[حقیقت]] آن [[بندگی خدا]] به گونه ای است که او را می‌‌بیند و اگر نبیند می‌‌داند که [[خدا]] او را می‌‌بیند. این گونه است که شخص [[محسن]] [[حقیقی]] هماره تابع [[حق]] است که خاستگاه آن [[حق تعالی]] است.<ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}} «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref> همچنین چون خدا و آموزه‌های وحیانی [[تشریعی]] او را حق می‌‌داند نسبت به آن گرایش دارد و همچنین نسبت به کسانی که حق را احقاق می‌‌کنند گرایش داشته و از آنان [[اطاعت]] و [[پیروی]] می‌‌کنند. این گونه است که [[اهل]] [[فطرت سالم]] [[الهی]] به [[حکم]] [[عقلانیت]] و [[فقاهت]] [[فطری]]، [[اطاعت از پیامبران]] و [[معصومان]] را عین [[اطاعت از خدا]] بر می‌‌شمارند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}} «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>؛ زیرا آنان را زبان و بیان [[خدا]] می‌‌ دانند؛ یعنی خدا به زبان ایشان سخن می‌‌گوید و به فعل ایشان کاری را انجام می‌‌دهد.<ref>{{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}} «پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷؛ {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، [[انسان]] بر اساس [[فطرت]] [[گرایش]] به [[احسان]] دارد که [[حقیقت]] آن [[بندگی خدا]] به گونه ای است که او را می‌‌بیند و اگر نبیند می‌‌داند که [[خدا]] او را می‌‌بیند. این گونه است که شخص [[محسن]] [[حقیقی]] هماره تابع [[حق]] است که خاستگاه آن [[حق تعالی]] است.<ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}} «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref> همچنین چون خدا و آموزه‌های وحیانی [[تشریعی]] او را حق می‌‌داند نسبت به آن گرایش دارد و همچنین نسبت به کسانی که حق را احقاق می‌‌کنند گرایش داشته و از آنان [[اطاعت]] و [[پیروی]] می‌‌کنند. این گونه است که [[اهل]] [[فطرت سالم]] [[الهی]] به [[حکم]] [[عقلانیت]] و [[فقاهت]] [[فطری]]، [[اطاعت از پیامبران]] و [[معصومان]] را عین [[اطاعت از خدا]] بر می‌‌شمارند<ref>{{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}} «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref>؛ زیرا آنان را زبان و بیان [[خدا]] می‌‌ دانند؛ یعنی خدا به زبان ایشان سخن می‌‌گوید و به فعل ایشان کاری را انجام می‌‌دهد.<ref>{{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}} «پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷؛ {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}} «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>


[[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} با توجه به چنین حقایقی می‌‌فرماید: {{متن حدیث|من استسلم للحق و اطاع المحق كان من المحسنين}}؛ هر که [[تسلیم]] [[حق]] باشد و از افراد محق [[اطاعت]] کند او ازجمله [[محسنین]] است.<ref>غرر الحکم، شماره حدیث ۸۸۱۲</ref>
[[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} با توجه به چنین حقایقی می‌‌فرماید: {{متن حدیث|مَنِ اِسْتَسْلَمَ لِلْحَقِّ وَ أَطَاعَ اَلْمُحِقَّ كَانَ مِنَ اَلْمُحْسِنِينَ}}؛ هر که [[تسلیم]] [[حق]] باشد و از افراد محق [[اطاعت]] کند او ازجمله [[محسنین]] است.<ref>غرر الحکم، شماره حدیث ۸۸۱۲</ref>
[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌‌فرماید: {{متن حدیث|من علم ان الله يراه و يسمع ما يقول و يعلم ما يعلمه من خير او شر فيحجزه ذلك عن القبيح من الاعمال فذلك الذي خاف مقام ربه و نهي النفس عن الهوي}}؛ کسی که می‌‌داند خدا او را می‌‌بیند و هرچه می‌‌گوید می‌‌شنود و ازآن چه از [[خیر و شر]] انجام می‌‌دهد [[آگاه]] است، چنین شخصی کسی است که از مقام پروردگارش ترسان است و نفس را از هوی و [[اعمال زشت]] باز می‌‌دارد.<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص۱۹۷</ref>
 
[[امام صادق]]{{ع}} نیز می‌‌فرماید: {{متن حدیث| مَنْ عَلِمَ أَنَّ اَللَّهَ يَرَاهُ وَ يَسْمَعُ مَا يَقُولُ وَ يَقُولُ وَ يَعْلَمُ مَا يَعْلَمُهُ مِنْ خَيْرٍ أَوْ شَرٍّ فَيَحْجُزُهُ ذَلِكَ عَنِ اَلْقَبِيحِ مِنَ اَلْأَعْمَالِ، فَذَلِكَ اَلَّذِي خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى اَلنَّفْسَ عَنِ اَلْهَوَى}}؛ کسی که می‌‌داند خدا او را می‌‌بیند و هرچه می‌‌گوید می‌‌شنود و ازآن چه از [[خیر و شر]] انجام می‌‌دهد [[آگاه]] است، چنین شخصی کسی است که از مقام پروردگارش ترسان است و نفس را از هوی و [[اعمال زشت]] باز می‌‌دارد.<ref>نورالثقلین، ج ۵، ص۱۹۷</ref>


از نظرآموزه‌های [[قرآنی]]، [[مؤمنان]] می‌‌بایست هماره براساس علم و [[یقین]] عمل کنند؛ زیرا علم حق را به آنان معرفی می‌‌کند؛ اما [[ظنون]] موجب می‌‌شود تا [[انسان]] به جای [[تبعیت]] از حق تابع [[هواهای نفسانی]] شود که موجبات [[سقوط]] [[انسان]] است.<ref>{{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}} «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref> البته برخی تا جایی تابع هواهای نفسانی می‌‌شوند که آن را [[معبود]] خویش قرار داده و [[زندگی]] را بر اساس تذکرهای هواهای نفسانی سامان می‌‌دهند. چنین افرادی در [[حقیقت]] مبغوض‌ترین معبودان را [[اختیار]] کرده‌اند که همان هواهای نفسانی است.<ref>آثار الصادقین، ج ۲۸، ص۴۳۳</ref>
از نظرآموزه‌های [[قرآنی]]، [[مؤمنان]] می‌‌بایست هماره براساس علم و [[یقین]] عمل کنند؛ زیرا علم حق را به آنان معرفی می‌‌کند؛ اما [[ظنون]] موجب می‌‌شود تا [[انسان]] به جای [[تبعیت]] از حق تابع [[هواهای نفسانی]] شود که موجبات [[سقوط]] [[انسان]] است.<ref>{{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}} «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref> البته برخی تا جایی تابع هواهای نفسانی می‌‌شوند که آن را [[معبود]] خویش قرار داده و [[زندگی]] را بر اساس تذکرهای هواهای نفسانی سامان می‌‌دهند. چنین افرادی در [[حقیقت]] مبغوض‌ترین معبودان را [[اختیار]] کرده‌اند که همان هواهای نفسانی است.<ref>آثار الصادقین، ج ۲۸، ص۴۳۳</ref>


البته برخی از [[هواپرستان]] تلاش می‌‌کنند تا [[حق]] واهل آن نیز از هواهای نفسانی [[تبعیت]] کنند. بی‌گمان چنین رویه و شیوه ای موجب [[تباهی]] همه هستی است: و اگر حق از هواهای نفسانی آنان [[پیروی]] کند، [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و تمام کسانی کهدر آن هستند، تباه می‌‌شوند<ref>{{متن قرآن|وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ}} «و اگر حقّ از خواست‌های آنان پیروی می‌کرد آسمان‌ها و زمین و هر که در آنهاست به تباهی می‌افتادند، بلکه ما قرآن را برای آنها آورده‌ایم اما آنان از قرآن خویش رو گردانند» سوره مؤمنون، آیه ۷۱.</ref>؛ زیرا [[فساد]] [[دین]] و [[دنیا]] به هواهای نفسانی است<ref>غرر الحکم، شماره۵۵۴۲</ref> و کسی که تابع هواهای نفسانی باشد [[کور]] و کر و [[خوار]] و [[گمراه]] می‌‌شود<ref>همان، شماره ۹۱۶۸</ref> و [[درک]] [[درستی]] از [[حقایق]] نداشته و [[گرایش]] هایش نیز مخدوش است و این گونه سقوط را برای خویش و دیگران رقم می‌‌زند.<ref>همان، شماره ۶۰۰۰</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[عبودیت در رضایت و اطاعت (مقاله)|عبودیت در رضایت و اطاعت]].</ref>.
البته برخی از [[هواپرستان]] تلاش می‌‌کنند تا [[حق]] واهل آن نیز از هواهای نفسانی [[تبعیت]] کنند. بی‌گمان چنین رویه و شیوه ای موجب [[تباهی]] همه هستی است: و اگر حق از هواهای نفسانی آنان [[پیروی]] کند، [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و تمام کسانی کهدر آن هستند، تباه می‌‌شوند<ref>{{متن قرآن|وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ}} «و اگر حقّ از خواست‌های آنان پیروی می‌کرد آسمان‌ها و زمین و هر که در آنهاست به تباهی می‌افتادند، بلکه ما قرآن را برای آنها آورده‌ایم اما آنان از قرآن خویش رو گردانند» سوره مؤمنون، آیه ۷۱.</ref>؛ زیرا [[فساد]] [[دین]] و [[دنیا]] به هواهای نفسانی است<ref>غرر الحکم، شماره۵۵۴۲</ref> و کسی که تابع هواهای نفسانی باشد [[کور]] و کر و [[خوار]] و [[گمراه]] می‌‌شود<ref>غرر الحکم، شماره ۹۱۶۸</ref> و [[درک]] [[درستی]] از [[حقایق]] نداشته و [[گرایش]] هایش نیز مخدوش است و این گونه سقوط را برای خویش و دیگران رقم می‌‌زند.<ref>غرر الحکم، شماره ۶۰۰۰</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[عبودیت در رضایت و اطاعت (مقاله)|عبودیت در رضایت و اطاعت]].</ref>.


==شناخت حقِ حق==
==شناخت حقِ حق==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش