←ادله روایی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===== ادله روایی ===== | ===== ادله روایی ===== | ||
در منابع روایی | در [[منابع روایی شیعه]]، روایات فراوانی وجود دارند که سهو و [[اشتباه]] را در عرصه تطبیق [[شریعت]] و امور شخصی، از [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} [[نفی]] میکنند. | ||
[[زراره]] نقل میکند: | |||
{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} هَلْ سَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}سَجْدَتَيِ السَّهْوِ قَطُّ فَقَالَ لَا وَ لَا يَسْجُدُهُمَا فَقِيهٌ}}<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۱.</ref>. | |||
از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: آیا هیچگاه [[رسول خدا]] {{صل}} دو [[سجده]] سهو انجام داده است؟ [[حضرت]] فرمود: «هرگز، و [[فقیه]] [که مصداق اتم و اکمل آن [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} است] هم این دو سجده را انجام نمیدهد». | |||
روزی رسول خدا {{صل}} [[وضو]] ساخت و بر نعلین خود مسح نمود. در این هنگام [[مغیره]] عرض کرد: «ای رسول خدا {{صل}} آیا فراموش کردهای»؟ حضرت فرمود: «خیر! تو فراموش کردهای؛ [[پروردگار]] من، این چنین به من دستور داده است»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷.</ref>. | |||
از این بیان به خوبی استفاده میشود که رسول خدا {{صل}} با [[خشم]] و [[غضب]]، [[فراموشی]] را از ساحت [[مقدس]] خود به شدت نفی و [[انکار]] نموده است؛ زیرا اگر نسیان بر رسول خدا {{صل}} جایز بود، درست نبود آن حضرت در پاسخ پرسشگر بگوید: تو فراموش کردهای؛ یعنی فراموشی در خور [[شأن]] توست، نه من. | |||
در بیان دیگر از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که رسول خدا {{صل}} هنگام [[خواب]]، چشمانش میخوابید و قلبش بیدار بود، و میفرمود: «همانا [[قلب]] من [[منتظر]] [[وحی]] است»<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۹۲.</ref>. | |||
امام در این بیان به [[صراحت]] میگوید: [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}} حتی در حال خواب هم از [[فرمان خدا]] [[غافل]] نبوده است. پس چگونه میشود [[تصور]] کرد که در حال [[بیداری]] از انجام دادن فرمان خدا [[غفلت]] نموده و دچار سهو و نسیان گردد؟ | |||
امام صادق {{ع}} در سخن دیگر میفرماید: «رسول خدا {{صل}} [[استوار]] و موفق و مؤید به [[روحالقدس]] بود و در هیچیک از آن چیزهایی که [[مردم]] به [[شک و تردید]] میافتادند، نمیلغزید و اشتباه نمیکرد»<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۶.</ref>. | |||
[[امام صادق]] {{ع}}، در روایتی، به تبیین [[جنود]] [[عقل]] و [[جهل]] پرداخته و به [[صراحت]] اعلام کرده است که [[انبیا]] و [[اوصیا]]، تمام جنود عقل را دارند، از جمله آنها [[علم]] و [[تسلیم]] و [[تذکر]] و [[حفظ]] است و از تمام جنود جهل، که از جمله آنها جهل، [[شک]]، [[سهو]] و [[نسیان]] است، منزّه و مبرّا هستند<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱.</ref>. | |||
مردی به [[رسول خدا]] {{صل}}، از بلای [[وسوسه]] که در [[نماز]] بدان گرفتار شده بود، [[شکایت]] کرد و گفت: «کارم به جایی رسیده که بیشتر اوقات نمیفهمم چند رکعت خواندهام. زیاد خواندهام یا کم». [[حضرت]] فرمود: | |||
هرگاه خواستی وارد نماز شوی، انگشت سبابه دست راست خود را بر ران چپ خود بگذار و فشار داده و بگو: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}؛ «از [[خداوند]] و از نام او [[یاری]] میجویم، و به او [[توکل]] میکنم و از [[شرّ]] [[شیطان]] راندهشده [[درگاه الهی]]، به خدایی شنوا و [[دانا]] [[پناه]] میبرم». [با گفتن این کلمات]شیطان را زجرکُش نموده و از خود میرانی<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. | |||
این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه، از دو جهت سهو و نسیان را از رسول خدا {{صل}} [[نفی]] میکنند؛ زیرا اوّلاً صریح است در اینکه عامل وسوسه و سهو، شیطان است و شیطان، به گفته [[شیخ صدوق]]، تسلّطی بر رسول خدا {{صل}} ندارد؛ ثانیاً وقتی رسول خدا {{صل}} چیزی را میدانند که مانع از سهو میشود و آن را به [[مردم]] [[آموزش]] میدهند، چگونه برای دفع سهو از خود، به [[دانش]] خود، عمل نمیکنند؟ بنابراین باید گفت رسول خدا {{صل}} مصون از سهو و نسیان است. | |||
[[امام]] علی{{ع}} میگوید: | |||
هیچ آیهای درباره امر به [[طاعت]] و [[نهی]] از [[معصیت]]، درباره کسی نازل نشد، جز اینکه همه را رسول خدا {{صل}} به من آموخت و من حفظ کردم و یک حرف از آنها را فراموش نکردم. سپس حضرت دستش را روی سینه من گذاشت و از [[خدا]] خواست که [[قلب]] مرا از [[دانش]] و [[فهم]] و [[حکم]] و [[روشنایی]] مملو گرداند. من عرض کردم: «[[پدر]] و مادرم به فدایت! از هنگامی که برای من [[دعا]] کردهای، چیزی را فراموش نکردهام. آیا [[هراس]] داری بعد از این فراموش کنم؟» [[حضرت]] فرمود: «خیر! هیچ [[بیم]] و خوفی بر تو از [[فراموشی]] و [[نادانی]] ندارم»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، الخصال، ص۲۵۷.</ref>. | |||
بدون تردید [[مقام پیامبر]] [[اکرم]] {{صل}} بالاتر و بزرگتر از [[مقام امام]] {{ع}} است. | |||
چگونه قابل قبول است که [[پیامبر]] {{صل}} با کمال [[صراحت]]، فراموشی را از علی {{ع}} [[نفی]] کند، ولی خودش از روی [[سهو]] و [[نسیان]] نصف [[نماز]] خود را فراموش نموده و به [[ذوالشمالین]] و امثال وی نیاز پیدا کند تا آنچه را فراموش کرده، به او [[تذکر]] دهد و او را به اشتباهش متوجه کند؟! بنابراین [[عقل سلیم]] حکم میکند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مصون از سهو و فراموشی است. | |||
از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده که [[خدای متعال]] به [[انبیا]] و [[ائمه معصومین]] {{ع}} توفیقی [[عنایت]] کرده، و از [[خزانه]] دانش و [[حکمت]] خود به آنها چیزی عطا نموده که به دیگران نداده است. پس دانش آنان بالاتر از دانش [[اهل]] [[زمان]] است. کسی را که [[خداوند متعال]]، برای کارهای بندگانش، برگزیند، سینه او را وسعت بخشیده و چشمهسار حکمت را در قلب او به [[امانت]] گذارده، به او دانشی [[الهام]] میکند که بعد از آن، در [[مقام]] جواب، عاجز و [[درمانده]] نشود و در تشخیص [[حق]] و صواب به [[حیرت]] نماند. او [[معصوم]]، و مورد [[تأیید]]، و موفق و [[استوار]] بوده و از [[اشتباه]] و [[لغزش]] در [[امان]] است. [[خداوند]] او را به این ویژگیها آراسته است تا [[حجت خدا]] بر بندگانش باشد<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>. | |||
چگونه قابل [[تصور]] است انبیا و [[ائمه طاهرین]] {{عم}}، که متّصف به این صفات و صفات بالاترند، به کارهای خودشان [[جاهل]] بوده و دچار اشتباه و لغزش گردند؛ چنانکه [[حدیث]] ذو الشمالین آن را [[اثبات]] میکند. | |||
با توجه به این [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]]، دیگر مجالی برای طرح این ادعا که آن [[حضرت]] در اجرای [[تکالیف شرعی]] و امور شخصی خود دچار [[سهو]] و [[خطا]] و [[اشتباه]] میشد، باقی نمیماند.<ref>[[عبدالله مهدوی|مهدوی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۹۸.</ref> | |||
===== دلیل شهرت ===== | ===== دلیل شهرت ===== |