بحث:صبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۱۸۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ اکتبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۹۰: خط ۴۹۰:
پس از نظر [[قرآن]]، [[صبر]] در [[حق]] و بر حق و با حق و به حق می‌‌تواند مهم‌ترین [[وظیفه]] وتکلیف باشد که [[انسان]] را در شرایط [[دنیا]] از [[مشکلات]] و [[مصیبت]] و [[اذیت]] و [[ابتلاء]] عبور می‌‌دهد و بستر [[امداد الهی]] را در دنیا فراهم می‌‌آورد و [[حزن]] و [[خوف]] را بر می‌‌دارد؛ از این روست که صبر را به عنوان «خیر» معرفی می‌‌کند.<ref>نساء، آیه ۲۵</ref>
پس از نظر [[قرآن]]، [[صبر]] در [[حق]] و بر حق و با حق و به حق می‌‌تواند مهم‌ترین [[وظیفه]] وتکلیف باشد که [[انسان]] را در شرایط [[دنیا]] از [[مشکلات]] و [[مصیبت]] و [[اذیت]] و [[ابتلاء]] عبور می‌‌دهد و بستر [[امداد الهی]] را در دنیا فراهم می‌‌آورد و [[حزن]] و [[خوف]] را بر می‌‌دارد؛ از این روست که صبر را به عنوان «خیر» معرفی می‌‌کند.<ref>نساء، آیه ۲۵</ref>
به هر حال، از نظر قرآن، [[صبر بر حق]] امری است که می‌‌بایست [[مؤمن]] به عنوان یک اصل بپذیرد وبه دیگران توصیه و سفارش کند و در این راه صبر ورزی تنها تکیه گاه و [[توکل]] و اعتمادش به خدا باشد؛ چنان که خدا به پیامبرش می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر بر حق از نظر قرآن (مقاله)|صبر بر حق از نظر قرآن]].</ref>.
به هر حال، از نظر قرآن، [[صبر بر حق]] امری است که می‌‌بایست [[مؤمن]] به عنوان یک اصل بپذیرد وبه دیگران توصیه و سفارش کند و در این راه صبر ورزی تنها تکیه گاه و [[توکل]] و اعتمادش به خدا باشد؛ چنان که خدا به پیامبرش می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر بر حق از نظر قرآن (مقاله)|صبر بر حق از نظر قرآن]].</ref>.
==عوامل موثر در تحقق [[صبوری]] [[پیامبر]]{{صل}}==
برطبق [[تعالیم قرآن]] [[مؤمنان]] موظف هستند تا پیامبر{{صل}} را [[سرمشق]] خویش قرار دهند، چنان‌که می‌فرماید: به تحقیق در [[پیامبر خدا]] برای شما سرمشق [[نیک]] است.<ref>احزاب، آیه ۲۱</ref> بر این اساس هر کسی که [[ایمان به خدا]] و [[روز جزا]] و [[معاد]] دارد، باید در [[فکر]] و عمل، آن حضرت{{صل}} را سرمشق قرار دهد تا بتواند با [[فلسفه]] و [[سبک زندگی]] [[رسول‌الله]]{{صل}} [[زندگی دنیوی]] خویش را سامان دهد. [[شناخت]] آن حضرت{{صل}} و اینکه چگونه توانست مثلا در [[صبر]] به درجه کمال دست یابد، امری است که باید آن را دانست تا بتوانیم در [[زندگی]] با بهره‌گیری از آن عوامل‌،در خود نیز صبر را ایجاد کرده و در مسائل زندگی صبوری کنیم و همانند پیامبر{{صل}} عمل‌نماییم.
از نظر [[قرآن]]، منشا و خاستگاه هر صفت نیک‌،خداست؛ بر این اساس صبر به عنوان یک فضیلت‌،دارای منشا و خاستگاهی [[الهی]] است و علت اصلی صبوری آن حضرت{{صل}} را باید در همین امر جست‌وجو کرد؛ چنان‌که [[خدا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست» سوره نحل، آیه ۱۲۷.</ref>
برای تحقق صبر عواملی باید فراهم شود. درباره آن حضرت{{صل}} عوامل چندی موجب شده تا ایشان در صبر به جایگاهی بلند برسد. از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
#'''[[اعتقاد]] به [[ربوبیت الهی]]''': از نظر قرآن، توجّه و [[ایمان]] به [[ربوبیّت]] فراگیر [[خداوند]] بر هستی، زمینه صبر پیامبر در [[عبادت]] و [[بندگی]] است<ref>مریم، آیه ۶۵</ref>؛ زیرا [[ربوبیت خدا]] به این معناست که هر چیزی در هستی تحت پرورش و [[مدیریت]] الهی قرار دارد و این خدا است که صفر تا صد همه چیز را پرورش می‌دهد و به سمت و سوی کمالی [[هدایت]] می‌کند که به عنوان [[هدف آفرینش]] آن چیز مطرح است. بر این اساس، پیامبر{{صل}} در هر امری که وارد می‌شود می‌داند که [[رب العالمین]] آن را ساماندهی و پرورش و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] می‌کند. بر این اساس، دیگر معنا ندارد که [[انسان]] به جای [[صبر]] گرفتار [[جزع]] و فزع شود؛ زیرا این [[رفتار]] مقابل صبر، به معنای آن است که شخص [[ربوبیت الهی]] را قبول ندارد.
#'''[[اعتقاد به حاکمیت الهی]]''': بی‌گمان کسی که [[معتقد]] است همه هستی تحت [[حاکمیت]] [[ربوبی]] [[الهی]] است، به طور طبیعی هر چیزی را از خاستگاه [[خدا]] می‌بیند و در برابر [[اطاعت]] و [[معصیت]] و [[مصیبت]] صبر کرده و جزع و فزع نمی‌کند.<ref>یونس، آیه ۱۰۹</ref>
#'''[[اعتقاد]] به [[قدرت]] مطلق خدا''': خدا [[قادر]] مطلق است و از این توان و قوت برخوردار است که هر چیزی را بخواهد انجام می‌دهد یا ترک می‌کند بی‌آنکه مجبور به امری یا کاری باشد. اگر بر اساس [[ربوبیت]] و پروردگاری و حاکمیتی که دارد، اراده‌اش به انجام کاری تعلق گرفت، همان خواهد شد. بنابراین، وقتی باورانسان به این باشد که خدا قادر مطلق است، دیگر نسبت به چیزی واکنش منفی نشان نمی‌دهد و جزع و فزع نمی‌کند و صبر را در پیش می‌گیرد؛ چنان‌که [[پیامبر]]{{صل}} این‌گونه بود.<ref>ق، آیات ۳۸ و ۳۹</ref>
#'''اعتقاد به [[قضا و قدر الهی]]''': از نظر [[آموزه‌های قرآن]]، همه هستی بر اساس [[مقدرات]] کلی که به عنوان [[حکمت]] و [[مشیت الهی]] مطرح است سامان یافته است. [[مقدرات الهی]] در قالب قضای جزیی اتفاق می‌افتد و اگر [[اراده الهی]] در قضای جزیی نباشد، هیچ چیزی اتفاق نمی‌افتد به طوری که اگر مقدر الهی [[سوزاندن]] [[آتش]] باشد، اگر اراده الهی بر عدم آن باشد، آتش در قضای جزئی نمی‌سوزاند و هیچ اتفاقی در مسئله‌ای خاص و قضیه‌ای جزئی اتفاق نمی‌افتد؛ چنان‌که آتش بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} این‌گونه شد.<ref>انبیاء، آیه ۶۹</ref> [[باور]] و اعتقاد به قضا و قدر الهی در کلی و جزیی موجب می‌شود که انسان همه امور را از جانب خدا بداند و بر این اساس هیچ جزع و فزع در حوادث نداشته باشد و صبر نماید؛ چنان‌که پیامبر{{صل}} با همین اعتقاد [[اسوه]] صبر و [[شکیبایی]] بود.<ref>روم، آیات ۵۸ تا ۶۰؛ طه، آیات ۱۲۸ تا ۱۳۰</ref>
#'''توجه به [[سنت‌های الهی]]''': سنت‌های الهی همان [[قوانین]] [[حاکم]] بر هستی است که در چارچوب [[حکمت]] و [[مشیت الهی]] [[نظم]] یافته است. توجه [[انسان]] به سنت‌های الهی از جمله سنت‌های [[ابتلاء]]، [[فتنه]]، [[استدراج]] و [[امهال]] و مانند آنها موجب می‌شود که به هنگام [[اطاعت]] و [[معصیت]] و [[مصیبت]] راه [[صبر]] را درپیش گیرد و [[جزع]] و فزع نکند؛ چنان‌که [[اعتقاد]] حضرت{{صل}} به [[سنت استدراج]] موجب شد تا در برابر [[کفر]] و [[اذیت]] و [[آزار]] حق‌گریزان و [[حق‌ستیزان]] صبر و [[شکیبایی]] کند.<ref>قلم، آیات ۴۴ تا ۴۸</ref>
#'''اعتقاد به [[حسابرسی]] [[قیامت]]''': از عوامل بسیار موثر در صبر و شکیبایی، اعتقاد انسان به قیامت و حسابرسی آن است. این اعتقاد موجب می‌شود که انسان در سه گانه اطاعت و معصیت و مصیبت [[صبوری]] کند و [[مشکلات]] و [[تکالیف]] را بپذیرد واز معصیت [[پرهیز]] کرده و نسبت به معصیت دیگران نیز با [[استقامت]] و صبر برخورد کند و [[مصیبت‌ها]] را [[تحمل]] کند. بر اساس [[آیات]] بسیاری [[پیامبر]]{{صل}} به سبب همین اعتقاد و توجه است که بسیار [[صبور]] بود و همین مسئله نیز موجب می‌شود تا آن حضرت به سبب [[آگاهی]] به احوال [[دشمنان]] در قیامت، نسبت به اذیت و آزارهای آنان شکیبایی کند.<ref>روم، آیات ۵۵ تا ۶۰؛ مدثر، آیه ۱۰؛ غافر، آیات ۷۰ تا ۷۷</ref>
#'''آگاهی به فرجام بدکاران''''''متن پررنگ''': [[آگاهی انسان]] نسبت به فرجام [[بدی]] و بدکاران موجب می‌شود که نه تنها خود این‌گونه نباشد بلکه نسبت به بدکاران آستانه تحمل و بردباری‌اش را بالا برد و جزع و فزع نکند؛ زیرا می‌داند که دیر یا زود هر [[بدکاری]] [[مجازات]] خواهد شد و نتیجه عمل بد خویش را خواهد دید.<ref>طه، آیات ۱۲۸ تا ۱۳۰؛ احقاف، آیه ۳۵</ref>
#'''اعتقاد به [[وعده الهی]]''': [[خدا]] در آیات بسیاری وعده‌هایی به [[بشر]] داده است که از جمله آنها مجازات و [[کیفر]] بدکاران در [[دنیا]] و [[آخرت]]<ref>همان</ref>، تضمین روزی<ref>طه، آیه ۱۳۲</ref>، [[پیروزی]] و فرجام خوب [[اهل تقوا]]<ref>هود، آیه ۴۹</ref>، [[کیفر]] [[کافران]] معاند<ref>احقاف، آیات ۳۴ و ۳۵</ref>، [[غلبه]] [[حق]] و [[حقانیت اسلام]] بر [[کفر]] و [[باطل]]<ref>انعام، آیه ۳۴؛ هود، آیه ۱۱۵، نحل، آیات ۱۲۷ تا ۱۳۰؛ روم، آیه ۶۰</ref> و مانند آنهاست. همین امر موجب می‌شود که [[انسان]] در برابر [[مشکلات]] و [[مصیبت‌ها]] و معصیت‌ها و انجام [[تکالیف]] و [[وظایف]] [[صبور]] باشد و [[استقامت]] ورزد و کوتاه نیاید و [[جزع]] و فزع نکند.
#'''[[توحید]] مطلق''': [[انسانی]] که [[معتقد]] است که صفر تا صد هستی در [[دست خدا]] است و او [[ولایت]] تمام دارد، دیگر گرایشی به [[شرک]] نخواهد داشت و امیدی به [[اهل]] شرک نمی‌بندد و در مشکلات، تنها به [[خدا]] مراجعه کرده و با [[صبر]] بر هر کاری از خدا فرجام [[نیک]] را می‌خواهد.<ref>مریم، آیه ۶۵</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر و شکیبایی پیامبر از منظر قرآن (مقاله)|صبر و شکیبایی پیامبر از منظر قرآن]].</ref>.


== نمادها و الگوها ==
== نمادها و الگوها ==
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش