دلایل نقلی عصمت اهل‌بیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۴: خط ۴۴:


آنچه به شرح مفصّل این واقعه مربوط می‌شود حدیث کساء نام دارد که از [[جابر]] بن [[عبد]] [[اللّه]] [[انصاری]] [[نقل]] شده است. آیه‌ای که در [[شأن]] و منقبت این [[خاندان]] نازل شد، به [[آیه تطهیر]] معروف است، که [[دلیل]] [[عصمت]] [[اهل بیت]] {{عم}} و از برجسته‌ترین فضیلت‌های این [[خاندان]] است. در [[روایات]]، [[اصحاب کساء]] به [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او گفته می‌شود و [[احادیث]] فراوانی در [[فضیلت]] و مقام آنان [[نقل]] شده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۷ ص ۳۵ تا ۹۸</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۸.</ref>
آنچه به شرح مفصّل این واقعه مربوط می‌شود حدیث کساء نام دارد که از [[جابر]] بن [[عبد]] [[اللّه]] [[انصاری]] [[نقل]] شده است. آیه‌ای که در [[شأن]] و منقبت این [[خاندان]] نازل شد، به [[آیه تطهیر]] معروف است، که [[دلیل]] [[عصمت]] [[اهل بیت]] {{عم}} و از برجسته‌ترین فضیلت‌های این [[خاندان]] است. در [[روایات]]، [[اصحاب کساء]] به [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او گفته می‌شود و [[احادیث]] فراوانی در [[فضیلت]] و مقام آنان [[نقل]] شده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۷ ص ۳۵ تا ۹۸</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۷۸.</ref>
'''ادله روایی خاص [[عصمت اهل بیت]]'''
'''[[عصمت امام علی]]{{ع}}'''
'''[[عصمت حضرت فاطمه]]{{س}}'''
از آنجا که [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} نیز در شمار [[اهل بیت]] [[پیامبرخاتم]]{{صل}} شمرده می‌شود، علاوه بر [[ادله روایی]] فوق، برخی [[ادله]] دیگر نیز بر [[عصمت]] آن [[حضرت]] [[دلالت]] دارد.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
'''روایت اول:'''
[[حدیث نبوی]] {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵</ref>. بر اساس این حدیث [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[شأن]] دختر گرامی خویش فرموده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله}}؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد [[خدا]] را آزرده است». در این روایت، [[خشنودی]] و [[ناخشنودی]] [[حضرت زهرا]]{{س}} محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که [[خداوند]] جز به [[اعمال صالح]] [[خشنود]] نمی‌شود و به [[گناه]] و [[نافرمانی]] از دستوراتش [[رضایت]] نمی‌دهد، اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب می‌شد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر می‌پروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد<ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷.</ref>.
'''روایت دوم:'''
[[امامیه]] [[معتقد]] است که [[فاطمه زهرا]] {{س}}، دخت گرامی [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، همچون [[ائمه اطهار]]، به [[دلیل]] [[آیه تطهیر]] و [[روایات]] فراوان دیگر، در شمار معصومانند. این روایت که از روایات [[مورد اتفاق]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است،  به روشنی بر خصوص [[عصمت]] آن [[حضرت]] دلالت دارد. بر اساس این روایات، [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} می‌فرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا}}<ref>«همانا خداوند تبارک و تعالی - به خاطر خشم فاطمه، غضب می‌کند و به دلیل رضایت او، راضی می‌گردد». کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ ذخائر العقبی، ص۳۹؛ مقتل الخوارزمی، ج۱، ف ۵۰، ص۵۲؛ کفایة الطالب، ب ۹۹، ص۲۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۶۰۹؛ الاصابة، ج۴، ص۳۷۸؛ اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴.</ref>؛
این [[حدیث]] از جمله احادیثی است که هیچ‌گونه [[شک]] و تردیدی در صحّت آن، [[راه]] ندارد؛ زیرا:
اولا: در کتب گوناگون شیعه و [[سنی]] [[نقل]] شده است.
ثانیا: بزرگان و محققان شیعه و [[اهل سنت]]، مهر [[تأیید]] بر آن زده‌اند. به گونه‌ای که حتی فردی همانند [[ذهبی]]، محقق نامدار و مشهور اهل سنت - که نسبت به روایاتی که در [[فضیلت]] ائمه اطهار و [[اهل‌بیت پیامبر]] وارد شده‌اند، حساسیت شگفتی دارد- در کتاب [[میزان]] الاعتدال<ref>میزان الاعتدال، ج۳، ص۲۰۶. (در ترجمه عبدالله بن محمد بن سالم القزاز).</ref> خود، [[سند]] این [[روایت]] را معتبر شمرده است<ref>مقتطفات ولائیة، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>.
نکته مهم اینکه گاه [[انسان]] به مقامی می‌رسد که {{متن حدیث|یرضی لرضا الله و و یغضب لغضب الله}}؛ یعنی هر چه که مورد [[رضایت خداوند]] باشد، مورد [[رضا]] و [[خشنودی]] اوست و هر چه [[خدا]] را به [[خشم]] می‌آورد، او را نیز غضبناک می‌کند. امّا تعبیری که در [[روایت]] به کار رفته، این است که: [[خشم فاطمه]]، [[غضب الهی]] را به دنبال می‌آورد و [[رضایت]] او [[خشنودی]] [[خداوند]] را. و این معنا، جز با [[عصمت]] مطلقه آن گرامی، سازگار نیست<ref>البته، تعبیر اول نیز قابل تطبیق بر مقام عصمت می‌باشد، اما دلالت تعبیر دوم بسیار روشن‌تر است؛ به گونه‌ای که حتی برخی از بزرگان، این روایت را حاکی از مقامی دانسته‌اند که فراتر از فهم و درک عقل می‌باشد. ر.ک: مقتطفات ولائیة، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>؛ زیرا با توجه به اینکه [[انسان]] حالات مختلفی دارد و هر لحظه دستخوش تحولات گوناگونی است، معقول نیست کسی در تمامی این شرایط به گونه‌ای عمل کند که [[خشم]] و رضایت او مساوی با [[غضب]] و خشنودی خداوند باشد، مگر اینکه به [[توفیق الهی]] بهره‌مند از عصمت مطلقه باشد<ref>ر.ک: فاطمة الزهرا، ص۹۵.</ref><ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
'''سایر روایات''':
در برخی [[روایات]]، القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به [[صراحت]] بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت می‌کنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را می‌رسانند. برخی از آن القاب عبارت‌اند از: [[فاطمه]]، [[صدیقة]]، [[طاهرة]]، [[مطهرة]]، [[بتول]]، [[راضیه]]، [[تقیه]]، [[نقیه]]، [[سیدة نساء اهل الجنة]] و ...<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref>.
'''[[عصمت امام حسن]] {{ع}}'''
'''[[عصمت امام حسین]] {{ع}}'''


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
۱۱٬۰۹۸

ویرایش