اثبات عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۴: خط ۶۴:
[[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‏اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref> "[[آیه اولی الامر]]" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولی‌الأمر]] [[فرمان]] داده‌ است<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|آیات نام‌دار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۴۱.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آورده‏اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref> "[[آیه اولی الامر]]" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولی‌الأمر]] [[فرمان]] داده‌ است<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نام‌دار (مقاله)|آیات نام‌دار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۴۱.</ref>.


==== بررسی مفردات ====
==== معناشناسی [[اولی الامر]] ====
===== [[اولی الامر]] =====
 
{{اصلی|اولو الامر در لغت}}
{{اصلی|اولو الامر در لغت}}
[[اولو الامر]] از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. کلمه {{عربی|اولوا}} به معنای صاحبان است و واژه “امر” نیز به معنای مختلفی به کار رفته است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸؛ همچنین، ر.ک: احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۲۱-۲۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶-۳۴؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۸.</ref>، مانند: أمر به معنای امور و [[کارها]]، به معنای دستور ضد [[نهی]]، به معنای فزونی و [[برکت]] و ... اما با بررسی اقوال مشخص می‌شود این واژه تنها می‌تواند به معانی کار (چیز) و طلب باشد؛ لذا با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای [[اولوالامر]] معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۱۶۳؛ [[محمد حجتیان|حجتیان، محمد]]، [[اولواالامر (مقاله)| مقاله «اولواالامر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۶۶ -۶۹؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص۱۹۰.</ref>.
[[اولو الامر]] از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. کلمه {{عربی|اولوا}} به معنای صاحبان است و واژه “امر” نیز به معنای مختلفی به کار رفته است<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸؛ همچنین، ر.ک: احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۲۱-۲۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶-۳۴؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۸.</ref>، مانند: أمر به معنای امور و [[کارها]]، به معنای دستور ضد [[نهی]]، به معنای فزونی و [[برکت]] و ... اما با بررسی اقوال مشخص می‌شود این واژه تنها می‌تواند به معانی کار (چیز) و طلب باشد؛ لذا با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای [[اولوالامر]] معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۱۶۳؛ [[محمد حجتیان|حجتیان، محمد]]، [[اولواالامر (مقاله)| مقاله «اولواالامر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۶۶ -۶۹؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص۱۹۰.</ref>.


==== کیفیت استدلال ====
==== کیفیت استدلال ====
از دیدگاه مفسران شیعه در دلالت [[آیه]] بر [[عصمت]] [[اولی الامر]] تردیدی وجود ندارد. دلالت آیه بر عصمت اولی الامر به دو گونه تقریر شده است:
از دیدگاه مفسران شیعه در دلالت [[آیه]] بر [[عصمت]] [[اولی الامر]] تردیدی وجود ندارد. دلالت آیه بر عصمت اولی الامر به دو گونه تقریر شده است:


'''تقریر اول''': هر گاه [[خداوند]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از کسی [[فرمان]] دهد، آن فرد [[معصوم]] خواهد بود<ref>{{عربی|لا يجوز إيجاب طاعة أحد مطلقا إلا من كان معصوما مأمونا منه السهو و الغلط. و ليس ذلك بحاصل في أولي الأمر و لا العلماء، و إنما هو واجب في الائمة الذين دلت الآية على عصمتهم و طهارتهم}}، التبیان، ج۳، ص۲۳۶، و مجمع البیان، ج۲، ص۶۴.</ref>؛ زیرا در این مطلب تردیدی نیست که خداوند انجام [[گناه]] را برای کسی روا نمی‌دارد و آن را نمی‌پسندد. به عبارت دیگر، گناه، مورد [[نهی]] خداوند است؛ نه مورد امر او.
===== تقریر اول =====
هر گاه [[خداوند]] به [[اطاعت]] بی‌قید و شرط از کسی [[فرمان]] دهد، آن فرد [[معصوم]] خواهد بود<ref>{{عربی|لا يجوز إيجاب طاعة أحد مطلقا إلا من كان معصوما مأمونا منه السهو و الغلط. و ليس ذلك بحاصل في أولي الأمر و لا العلماء، و إنما هو واجب في الائمة الذين دلت الآية على عصمتهم و طهارتهم}}، التبیان، ج۳، ص۲۳۶، و مجمع البیان، ج۲، ص۶۴.</ref>؛ زیرا در این مطلب تردیدی نیست که خداوند انجام [[گناه]] را برای کسی روا نمی‌دارد و آن را نمی‌پسندد. به عبارت دیگر، گناه، مورد [[نهی]] خداوند است؛ نه مورد امر او.


از طرفی، اگر [[اولوالامر]] معصوم نباشد احتمال اینکه در امر یا نهی خود مرتکب [[خطا]] شوند و دیگران را به انجام گناه فرا خوانند وجود دارد. حال اگر چنین موردی پیش آید، از یک طرف باید از او اطاعت کرد؛ چون بر اساس آیه مورد بحث، اطاعت از [[اولوالأمر]]، بی‌قید و شرط، [[واجب]] است و از طرف دیگر نباید از او اطاعت کرد؛ چون مستلزم گناه است که مورد نهی الهی است<ref>{{عربی|إنه تعالى اوجب طاعة أولي الأمر على الإطلاق كطاعته و طاعة الرسول، و هو لا يتم إلا بعصمة أولي الأمر، فإن غير المعصوم قد يأمر بمعصية و تحرم طاعته فيها، فلو وجبت ايضا اجتمع الضدان: وجوب طاعته و حرمتها}}، دلائل الصدق، ج۲، ص۱۷.</ref>.
از طرفی، اگر [[اولوالامر]] معصوم نباشد احتمال اینکه در امر یا نهی خود مرتکب [[خطا]] شوند و دیگران را به انجام گناه فرا خوانند وجود دارد. حال اگر چنین موردی پیش آید، از یک طرف باید از او اطاعت کرد؛ چون بر اساس آیه مورد بحث، اطاعت از [[اولوالأمر]]، بی‌قید و شرط، [[واجب]] است و از طرف دیگر نباید از او اطاعت کرد؛ چون مستلزم گناه است که مورد نهی الهی است و <ref>{{عربی|إنه تعالى اوجب طاعة أولي الأمر على الإطلاق كطاعته و طاعة الرسول، و هو لا يتم إلا بعصمة أولي الأمر، فإن غير المعصوم قد يأمر بمعصية و تحرم طاعته فيها، فلو وجبت ايضا اجتمع الضدان: وجوب طاعته و حرمتها}}، دلائل الصدق، ج۲، ص۱۷.</ref> و این همان تناقض یا اجتماع امر و نهی در شیء واحد است که محال می‌باشد از این رو اولی الامر قطعا معصوم بوده و خطا، سهو، گناه و اشتباه نمیکنند.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۲۵؛[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص۵۲-۶۰؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۷۲؛ [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۷۹-۱۹۰؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۸۹-۲۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۰۷-۱۱۱</ref>


'''اشکال''': اگر چه [[اطاعت از اولی الامر]] به صورت مطلق واجب شده است، ولی اولاً: [[عقل]]، اطاعت از کسی را که به [[معصیت خداوند]] [[دستور]] می‌دهد جائز نمی‌داند. ثانیاً: در حدیث نبوی مشهور تصریح شده است که: {{متن حدیث|لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ‏ فِي‏ مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ‏}}؛ در [[معصیت]] [[خالق]] نباید از مخلوق [[اطاعت]] کرد.
===== تقریر دوم =====
در این [[آیه]]، [[اولی الأمر]] بر [[رسول]] عطف شده است؛ بدون اینکه فعل {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} تکرار شود. این مطلب گویای این [[حقیقت]] است که [[اطاعت از اولی الأمر]] با [[اطاعت از رسول]] هیچ‌گونه تفاوتی ندارد؛ یعنی همان‌گونه که [[رسول خدا]] بر [[جامعه]] [[ولایت]] دارد و [[اطاعت]] از او به [[دلیل]] ویژگی عصمت، بی‌قید و شرط، [[واجب]] است، اطاعت از اولی الأمر نیز بی‌قید و شرط واجب است؛ زیرا آنان نیز از ویژگی عصمت برخوردار هستند<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۶۴؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>.


این دو قاعده [[عقلی]] و [[نقلی]]، اطلاق [[آیه]] را مقید می‌کنند و مفاد آیه این خواهد شد که [[اطاعت از اولی الامر]] در غیر [[معصیت خداوند]] [[واجب]] است. در این صورت آیه بر [[عصمت]] [[اولی الامر]] دلالتی ندارد.
[[خداوند تعالی]] چون [[اطاعت اولی الامر]] را با [[طاعت]] رسول و طاعت خود مقرون کرد، چنان که قدیم تعالی منزه است از همه [[قبایح]] و رسول {{صل}} [[معصوم]] و [[مطهر]] از همه [[معاصی]] کبیره و صغیره، اولی الأمر باید تا هم‌چنین باشد، که [[حکمت]] از [[کلام]] [[حکیم]] این واجب کند<ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج۵، ص۴۰۹. {{عربی|لم يكرر اطيعوا اشارة إلى تعيين اولى الأمر و ان اولي الامر من كان شأنه شأن الرسول، و امره امره، و طاعته طاعته، حتى لا يكون لكل طاعة غير طاعة الآخر}}. بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج۲، ص۲۹-۳۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص۵۲-۶۰؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۹۱؛ [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص ۲۱۲-۲۳۳؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۷۲؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۲۸۹-۲۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۰۷-۱۱۱</ref>


'''پاسخ:''' در دو قاعده عقلی و نقلی یاد شده تردیدی نیست، ولی باید توجه داشت که هرگاه مطلبی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد، مقتضای [[لطف الهی]] این است که [[مکلفان]] را بر آن متنبه سازد؛ چنان که [[اطاعت از خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}} به [[حکم عقل]] واجب است، با این حال چون مسئله دارای اهمیت بسیار است، در [[آیات]] متعدد به آن توجه شده است. چنین [[اوامر]] یا [[نواهی]] را در اصطلاح، [[اوامر و نواهی]] ارشادی می‌گویند.
خلاصه اینکه در این [[آیه]] [[اطاعت از اولی الامر]] در سیاق [[اطاعت خداوند]] و [[اطاعت رسول]] قرار گرفته است، بدیهی است اطاعت از خدا و [[رسول]] به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی [[واجب]] است؛ بنابراین [[اطاعت اولی الامر]] هم علی‌الاطلاق و بدون قید و شرط واجب است. از سوی دیگر [[اطاعت]] مطلق مستلزم [[معصوم]] بودن [[اولی الامر]] از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است زیرا [[پیروی]] و [[فرمانبرداری]] بی‌چون و چرا تنها از فردی واجب می‌‌شود که از هر گونه خطا و [[لغزش]] [[پاک]] و مبرا باشد و [[خداوند]] هرگز اطاعت از غیر معصوم را به صورت مطلق واجب نمی‌کند<ref>دلائل الصدق، ج ۲، ص۱۷-۱۸؛ مناهج الیقین، ص۴۷۵. و الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج ۲، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص۱۰۷-۱۱۱؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۵۱.</ref>.<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۲؛ [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص ۲۱۲-۲۳۳.</ref>


[[قرآن کریم]] این روش را در مورد دیگری که اهمیت آن در حد مسئله مورد بحث ما نیست به کار گرفته است؛ چنان که در مورد [[احسان به پدر و مادر]] که از مستقلات عقلیه است، نخست [[مؤمنان]] را به آن توصیه می‌کند، آن گاه یادآور می‌شود که اگر پدر و مادر، [[انسان]] را به [[شرک]] برانگیزند نباید از آنان اطاعت کرد و چنین احسانی نسبت به آنان پسندیده نخواهد بود: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا}}<ref>«و به آدمی سپرده‌ایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر!» سوره عنکبوت، آیه ۸.</ref>.
===== تقریر سوم =====
در این [[آیه]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] [[واجب]] شمرده شده است. اطاعت از خدا که بالذات صاحب [[فرمان]] و صاحب همه امور و [[شؤون]] است، عمل به آموزه‌های [[قرآن]] می‌باشد و [[اطاعت از رسول]] {{صل}} در بیان جزئیات [[احکام]] و [[تفسیر آیات]] نیز (به نحوی) همان اطاعت از خدا خواهد بود؛ پس [[اطاعت]] ایشان در [[منصب رهبری]] و [[حاکمیت]] [[جامعه]] و [[داوری]] بین [[مردم]] و نیز اطاعت در احکامی است که از جانب [[خدا]] به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[تفویض]] شده است<ref>مانند تحریم تمام مُسکرات از جانب رسول خدا {{صل}} که در حدیث صحیح السند از امام صادق {{ع}} بدین‌گونه نقل شده است: {{متن حدیث|حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} الْمُسْكِرَ مِنْ كُلِ شَرَابٍ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ...}}؛ (ر.ک: کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۶-۲۶۷).</ref>. روشن است اطاعت [[حضرت]] که هم‌اکنون در قید [[حیات]] نیستند، عمل به [[سنت]] ایشان می‌باشد؛ سنتی که [[صحت]] آن احراز شده است. [[خداوند]] در این آیه، امر به اطاعت از خود را با تعبیر {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} و پس از آن، امر به [[اطاعت از اولی الامر]] را با عطف بر اطاعت از رسول تنها با یک تعبیر {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} (اطاعت کنید) بدون آنکه آن را تکرار کند، آورده است؛ از این‌رو، ابعاد، شرایط و آثاری که قرآن برای اطاعت از رسول برشمرده، برای اطاعت از اولی الامر نیز مطرح است. با بررسی [[اطاعت از رسول خدا]] در قرآن به این موارد بر می‌خوریم:
# اطاعت از رسول خدا، اطاعت از خداست. قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستاده‌ایم» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>.
# یکی از [[اهداف رسالت]] [[پیامبران]] اطاعت از آنان است. قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ...}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>.
# [[اطاعت از رسول خدا]] {{صل}} در [[قرآن]] بر خلاف اطاعت‌های دیگر، مطلق و بدون هیچ قید و شرطی است. قرآن هر جا سخن از [[اطاعت از رسول]] دارد، آن را به طور مطلق بیان کرده است، حتی قرآن [[اطاعت]] ظاهری بدون [[همراهی]] [[دل]] را از [[پیامبر]] کافی نمی‌داند، بلکه [[تسلیم]] [[قلبی]] در برابر [[حکم]] پیامبر را [[شرط ایمان]] قرار داده، می‌فرماید: {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]] ص ۷۵؛ [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص ۲۱۲-۲۳۳.</ref>


در اینجا با اینکه دایره اطاعت از پدر و مادر محدود به [[فرزندان]] است نه کل [[جامعه اسلامی]] و از طرفی، معصیتی که فرض شده است [[شرک به خداوند]] است که از بزرگ‌ترین [[گناهان]] است و در ناروایی آن تردیدی نیست، اما [[خداوند]] مکلفان را نسبت به آن هشدار داده است. اگر در [[اولی الامر]] نیز احتمال [[خطا]] وجود داشت، یعنی احتمال داشت که افراد را به [[معصیت خداوند]] [[دستور]] دهند، به طریق اولی چنین هشداری لازم بود<ref>{{عربی|أن الله سبحانه ابان ما هو اوضح من القيد فيما هو دون هذه الطاعة المفترضة كقوله: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا}}، فما بانه لم يظهر شيئا من هذه القيود في آية تشتمل على اسّ اساس الدين و اليها تنتهي عامة اعراق السعادة الإنسانية}}، المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>. از نبود چنین هشداری روشن می‌شود که حکم الهی به [[اطاعت از اولی الامر]]، واقعاً مطلق است و اطلاق آن جز با [[عصمت]] اولی الامر قابل توجیه نیست.
==== گستره عصمت اولی الامر ====


'''تقریر دوم''': در این [[آیه]]، [[اولی الأمر]] بر [[رسول]] عطف شده است؛ بدون اینکه فعل {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} تکرار شود. این مطلب گویای این [[حقیقت]] است که [[اطاعت از اولی الأمر]] با [[اطاعت از رسول]] هیچ‌گونه تفاوتی ندارد؛ یعنی همان‌گونه که [[رسول خدا]] بر [[جامعه]] [[ولایت]] دارد و [[اطاعت]] از او به [[دلیل]] ویژگی عصمت، بی‌قید و شرط، [[واجب]] است، اطاعت از اولی الأمر نیز بی‌قید و شرط واجب است؛ زیرا آنان نیز از ویژگی عصمت برخوردار هستند<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۶۴؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>.
عصمت [[رسول]] {{صل}}، عصمت از [[گناه]]، [[نسیان]] و [[اشتباه]] است؛ تا محتوای [[شریعت]] و [[فرامین الهی]] بدون هرگونه [[کاستی]] به [[مردم]] [[ابلاغ]] و در منصه [[اجرا]] تحقق پذیرد. به همین ترتیب، از آنجا که اولی‌الامر نیز نازل منزله رسول {{صل}}، و مبین [[احکام]] و مجری آن در [[نظام اجتماعی]] و [[حکومتی]] هستند، و در نتیجه فعل و قول و تقریرشان [[حجت]] است، می‌باید معصوم از گناه و [[خطا]] و نسیان در هر سه جهت باشند<ref>اساساً در طول تاریخ و تاکنون هیچ‌کس جز چهارده معصوم {{عم}} مدعی چنین مقام و خصوصیتی نبوده‌اند؛ زیرا دروغ بودن ادعای آنها به سرعت معلوم می‌شده.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص ۲۱۲-۲۳۳.</ref>


[[خداوند تعالی]] چون [[اطاعت اولی الامر]] را با [[طاعت]] رسول و طاعت خود مقرون کرد، چنان که قدیم تعالی منزه است از همه [[قبایح]] و رسول {{صل}} [[معصوم]] و [[مطهر]] از همه [[معاصی]] کبیره و صغیره، اولی الأمر باید تا هم‌چنین باشد، که [[حکمت]] از [[کلام]] [[حکیم]] این واجب کند<ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج۵، ص۴۰۹. {{عربی|لم يكرر اطيعوا اشارة إلى تعيين اولى الأمر و ان اولي الامر من كان شأنه شأن الرسول، و امره امره، و طاعته طاعته، حتى لا يكون لكل طاعة غير طاعة الآخر}}. بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج۲، ص۲۹-۳۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص۵۲-۶۰.</ref>
==== مصداق شناسی [[اولی الامر]] ====


خلاصه اینکه در این [[آیه]] [[اطاعت از اولی الامر]] در سیاق [[اطاعت خداوند]] و [[اطاعت رسول]] قرار گرفته است، بدیهی است اطاعت از خدا و [[رسول]] به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی [[واجب]] است؛ بنابراین [[اطاعت اولی الامر]] هم علی‌الاطلاق و بدون قید و شرط واجب است. از سوی دیگر [[اطاعت]] مطلق مستلزم [[معصوم]] بودن [[اولی الامر]] از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است زیرا [[پیروی]] و [[فرمانبرداری]] بی‌چون و چرا تنها از فردی واجب می‌‌شود که از هر گونه خطا و [[لغزش]] [[پاک]] و مبرا باشد و [[خداوند]] هرگز اطاعت از غیر معصوم را به صورت مطلق واجب نمی‌کند<ref>دلائل الصدق، ج ۲، ص۱۷-۱۸؛ مناهج الیقین، ص۴۷۵. و الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج ۲، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص۱۰۷-۱۱۱؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۵۱.</ref>
==== مصداق شناسی [[اولی الامر]] ====
{{اصلی|مصداق‌شناسی اولو الامر}}
{{اصلی|مصداق‌شناسی اولو الامر}}
تلقی عموم مفسران [[اسلامی]] از «اولی الأمر» کسانی است که از [[شأن]] و جایگاه [[رهبری]] برخوردارند، اما در اینکه قلمرو این رهبری چیست و چه کسانی می‌توانند عهده‌دار آن شوند، دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است:
تلقی عموم مفسران [[اسلامی]] از «اولی الأمر» کسانی است که از [[شأن]] و جایگاه [[رهبری]] برخوردارند، اما در اینکه قلمرو این رهبری چیست و چه کسانی می‌توانند عهده‌دار آن شوند، دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است:


===== دیدگاه [[مفسران اهل‌سنت]] =====
===== دیدگاه [[مفسران اهل‌سنت]] =====
{{اصلی|اولو الامر از دیدگاه اهل سنت}}
{{اصلی|اولو الامر از دیدگاه اهل سنت}}
[[مفسران اهل سنت]] درباره مصداق اولی الامر آرای مختلفی دارند که مهمترین آنها عبارت است از: [[امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{عم}}؛  فرماندهان [[منصوب]]؛ [[عالمان]] و [[فقیهان]]؛ [[اصحاب پیامبر خدا]] {{صل}}؛ امانتداران؛ [[زمامداران]] [[مسلمان]] و [[عادل]]؛ [[اهل]] حل و عقد و ...، لکن این نظرات مورد نقد قرار گرفته و از آنجا که از [[آیه]] شرط [[عصمت]] برداشت می‌شود روشن می‌گردد که مراد از [[اولوالامر]] همانی است که [[شیعه]] بیان کرده است یعنی [[اهل بیت]]{{ع}}<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص۹۲ ـ ۹۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۵۲-۶۰.</ref>.
[[مفسران اهل سنت]] درباره مصداق اولی الامر آرای مختلفی دارند که مهمترین آنها عبارت است از: [[امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{عم}}؛  فرماندهان [[منصوب]]؛ [[عالمان]] و [[فقیهان]]؛ [[اصحاب پیامبر خدا]] {{صل}}؛ امانتداران؛ [[زمامداران]] [[مسلمان]] و [[عادل]]؛ [[اهل]] حل و عقد و ...، لکن این نظرات مورد نقد قرار گرفته و از آنجا که از [[آیه]] شرط [[عصمت]] برداشت می‌شود روشن می‌گردد که مراد از [[اولوالامر]] همانی است که [[شیعه]] بیان کرده است یعنی [[اهل بیت]]{{ع}}<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص۹۲ ـ ۹۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۵۲-۶۰.</ref>.


===== دیدگاه [[مفسران شیعه]] =====
===== دیدگاه [[مفسران شیعه]] =====
شیعه با توجه به آنکه مصداق اولی الامر را معصوم می‌داند لذا آن را منحصر در امامان [[اهل‌بیت]] {{عم}} دانسته است. با توجه به نادرستی دیدگاه [[اهل‌سنت]] درباره [[تطبیق]] اولی الامر بر [[اجماع]] [[اهل حلّ و عقد]]، [[درستی]] دیدگاه شیعه ثابت می‌شود؛ زیرا اقوال [[مسلمانان]] درباره مصداق [[اولی‌الامر]] محصور در چند مورد زیر است:
شیعه با توجه به آنکه مصداق اولی الامر را معصوم می‌داند لذا آن را منحصر در امامان [[اهل‌بیت]] {{عم}} دانسته است. با توجه به نادرستی دیدگاه [[اهل‌سنت]] درباره [[تطبیق]] اولی الامر بر [[اجماع]] [[اهل حلّ و عقد]]، [[درستی]] دیدگاه شیعه ثابت می‌شود؛ زیرا اقوال [[مسلمانان]] درباره مصداق [[اولی‌الامر]] محصور در چند مورد زیر است:
# اولی الامر ([[حاکمان]]، زمام داران، [[عالمان دین]] و...) [[معصوم]] نیستند؛
# اولی الامر ([[حاکمان]]، زمام داران، [[عالمان دین]] و...) [[معصوم]] نیستند؛
خط ۱۰۹: خط ۱۱۵:


گذشته از این، [[آیات]] و روایاتی که بر [[عصمت اهل بیت]] و [[عترت پیامبر]] {{صل}} دلالت می‌کنند مصداق اولی الامر را روشن می‌سازند؛ مانند [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}؛ «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، [[آیه ولایت]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}؛ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث سفینه]] و غیره<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۶۰.</ref>.
گذشته از این، [[آیات]] و روایاتی که بر [[عصمت اهل بیت]] و [[عترت پیامبر]] {{صل}} دلالت می‌کنند مصداق اولی الامر را روشن می‌سازند؛ مانند [[آیه تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}؛ «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>، [[آیه ولایت]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}؛ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث سفینه]] و غیره<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۶۰.</ref>.
علاوه بر اینها در برخی از [[روایات]] اولوالامر به [[ائمه]] [[اهل‌بیت]] {{عم}} [[تفسیر]] شده است. از جمله کافی از [[ابوبصیر]] [[نقل]] کرده است که گفت: از [[امام صادق]] {{ع}} درباره سخن [[خدای عزوجل]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پرسیدم:
([[امام]] {{ع}} فرمود: این [[آیه]] درباره [[علی بن ابی طالب]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} نازل شده است. به او گفتم: [[مردم]] می‌گویند: چرا [[نام علی]] و [[اهل]] بیتش {{عم}} در [[کتاب]] [[خدای عزوجل]] نیامده است؟ امام {{ع}} فرمود: به آنان بگویید: [[نماز]] بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد، امّا [[خداوند]] نامی از این که سه رکعتی باشد یا چهار رکعتی به میان نیاورده است. تا آنکه پیامبر تنها کسی بود که [[کلام]] [[خدای تعالی]] (درباره نماز) را [[تفسیر]] کرد. هم‌چنین [[زکوة]] بر پیامبر {{صل}} نازل شد؛ امّا نامی از نصاب آنکه از هر چهل [[درهم]] یک درهم باید پرداخت شود نیامده است، تا آنکه پیامبر {{صل}} آن را شرح و تفسیر فرمود، و [[حج]] نازل شد، ولی به آنها (خداوند) نفرمود هفت شوط [[طواف]] کنید تا آنکه پیامبر {{صل}} آن را تفسیر کرده و روشن فرمود. و آیه {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} نازل شد و (پیامبر تفسیر فرمود که) درباره [[علی]] و حسن و حسین {{عم}} نازل شده است و پیامبر {{صل}} درباره علی {{ع}} فرمود: هر که من مولای او بودم، پس این علی مولای او است.<ref>اصول کافی، باب ما نص الله و رسوله علی ائمة، حدیث ۱.</ref>.
شرح [[کامل‌ترین]] مطلب و معنای واژه «[[اولوالامر]]» در [[حدیثی]] که از [[جابر ابن عبدالله انصاری]] [[نقل]] شده است بیان شده که در آن آمده است: پیامبر {{صل}} [[دوازده امام]] {{ع}} را معنی این واژه معرّفی فرمودند»<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص ۵۱؛ ر.ک: [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۱۷۹-۱۹۰.</ref>.


=== آیه صادقین ===
=== آیه صادقین ===
۱۱٬۷۰۱

ویرایش