آیه ولایت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۲۸: خط ۳۲۸:
# شنیدن صدای [[سائل]] و کمک آن به او، توجّه به خویشتن نیست، بلکه عین توجّه به [[خدا]] است. [[علی]] در حال [[نماز]] از خود [[بیگانه]] بود، نه از [[خدا]]. روشن است، بیگانگی از [[خلق]] [[خدا]] بیگانگی از خداست. [[صدقه]] پیش از آنکه به دست [[سائل]] برسد، به [[دست خدا]] می‌رسد: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref> و در واقع با [[خدا]] در [[ارتباط]] بوده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۳۶-۳۷.</ref>.
# شنیدن صدای [[سائل]] و کمک آن به او، توجّه به خویشتن نیست، بلکه عین توجّه به [[خدا]] است. [[علی]] در حال [[نماز]] از خود [[بیگانه]] بود، نه از [[خدا]]. روشن است، بیگانگی از [[خلق]] [[خدا]] بیگانگی از خداست. [[صدقه]] پیش از آنکه به دست [[سائل]] برسد، به [[دست خدا]] می‌رسد: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref> و در واقع با [[خدا]] در [[ارتباط]] بوده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص:۳۶-۳۷.</ref>.


=== [[شبهه]] دهم: عدم [[سازگاری]] بالفعل نبودن [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] در [[زمان پیامبر]] با [[ظهور]] [[آیه]] ===
=== [[شبهه]] دهم: عدم [[سازگاری]] بالفعل نبودن [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] در زمان پیامبر با [[ظهور]] [[آیه]] ===
از جمله اشکالات علمای [[عامه]] بر [[آیه ولایت]] این است که مراد از آیه این است که علی {{ع}} بالفعل [[ولیّ]] و [[امام]] و اولی بالتصرّف در امور [[مردم]] است و شکی نیست که [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} همانا بعد از [[پیامبر خدا]] {{صل}} ثابت شده و تا [[پیامبر]] هست احتیاج به امام نیست<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.</ref>.
از جمله اشکالات علمای [[عامه]] بر [[آیه ولایت]] این است که مراد از آیه این است که علی {{ع}} بالفعل [[ولیّ]] و [[امام]] و اولی بالتصرّف در امور [[مردم]] است و شکی نیست که [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} همانا بعد از [[پیامبر خدا]] {{صل}} ثابت شده و تا [[پیامبر]] هست احتیاج به امام نیست<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.</ref>.


خط ۳۵۳: خط ۳۵۳:


باری، منظور از [[ولایت]] در این [[آیه شریفه]]، [[دوستی]] [[مسلمانان]] با یکدیگر نیست؛ چراکه دوستی همگانی احتیاج به این قید و شرط ندارد و همه مسلمانان با هم [[دوست]] و برادرند، هر چند که در حال [[رکوع]] زکاتی نپردازند، بنا بر این، ولایت در این جا به همان معنی [[سرپرستی]] و [[رهبری]] است، به خصوص این که در ردیف [[ولایت خدا]] و [[ولایت پیامبر]] {{صل}} قرار گرفته است<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۲۵۸.</ref>.
باری، منظور از [[ولایت]] در این [[آیه شریفه]]، [[دوستی]] [[مسلمانان]] با یکدیگر نیست؛ چراکه دوستی همگانی احتیاج به این قید و شرط ندارد و همه مسلمانان با هم [[دوست]] و برادرند، هر چند که در حال [[رکوع]] زکاتی نپردازند، بنا بر این، ولایت در این جا به همان معنی [[سرپرستی]] و [[رهبری]] است، به خصوص این که در ردیف [[ولایت خدا]] و [[ولایت پیامبر]] {{صل}} قرار گرفته است<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]]، ص ۲۵۸.</ref>.
=== شبهات دیگر ===
۱. واژه {{متن قرآن|الَّذِينَ}} جمع است؛ پس چگونه بر [[امام علی]]{{ع}} که یک نفر است، تطبیق می‌شود؟ آیا استعمال لفظ جمع و [[اراده]] مفرد، صحیح است؟
پاسخ: در [[ادب عربی]] این‌گونه استعمال شایع است. گاه برای [[تکریم]] و یا انگیزه‌های دیگر، واژه جمع را به جای مفرد می‌آورند و یا به عنوانی کلی اشاره می‌کنند که فقط یک مصداق دارد. همان‌گونه که پس از [[خیانت]] [[حاطب بن ابی بلتعه]] - که قصد داشت [[آمادگی]] [[پیامبر]] را برای [[فتح مکه]] به [[مشرکان]] خبر دهد - این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ...}}<ref>«ای مؤمنان! اگر برای جهاد در راه من و به دست آوردن خرسندی من (از شهر خود) بیرون می‌آیید، دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید.».. سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref><ref>تفسیر آن را بنگرید، در: تفسیر الطبری، ج۱۴، جزء ۲۸، ص۵۸.</ref>. همچنین آیه ۵۲ [[سوره مائده]] که قول [[عبدالله بن أبی]] را با لفظ {{متن قرآن|يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ}}<ref>«می‌گویند بیم داریم که بلایی به ما رسد» سوره مائده، آیه ۵۲.</ref> بیان کرده است. از همین دست است آیه ۷ و ۸ [[سوره منافقون]]: {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ * يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند * می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۷-۸.</ref>. در این آیه، [[خداوند]] به نقل [[کلام]] [[عبدالله بن ابی]] پرداخته، ولی آن را با لفظ جمع بیان کرده است.
ناگفته نماند که استعمال لفظ جمع و [[اراده]] واحد، غیر از آن است که [[قانون]] عمومی و کلی وضع کنند و از آن خبر دهند، در حالی که مشمول آن قانون فقط یک نفر است.
۲. قبل و بعد از این [[آیه]]، آیاتی درباره [[نهی]] از [[ولایت]] و [[نصرت]] [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] آمده است و قاعده [[سیاق]]، اقتضا می‌کند که مقصود از ولایت در این آیه، همانند ولایت در [[آیات]] پیشین و پسین به معنای نصرت باشد.
پاسخ: اولاً [[ترتیب نزول آیات]]، غیر از ترتیب فعلی [[قرآن]] است. بنابراین همراه بودن دو آیه از قرآن بر سیاق واحد، دلالت بر چیزی ندارد. توجه به [[شأن نزول]] این آیات نیز نشان دهنده تفاوت [[زمان]] [[نزول]] آنها است<ref>ر.ک: سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۳، ص۱۰۶ – ۱۰۱.</ref>. ثانیاً «ولی» به معنای [[دوست]] و [[ناصر]]، صفت تمامی [[مسلمانان]] است و معنا ندارد که منحصر به کسانی باشد که در وقت [[رکوع]] [[نماز]]، [[صدقه]] می‌دهند. قید {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} مصداق و یا مصادیق بسیار محدودی دارد که آن را از [[حکم کلی]] [[دوستی]] و نصرت [[مؤمنان]] جدا می‌کند. اساساً با توجه به عدم [[استحباب]] خاص [[صدقه دادن]] در حالت رکوع، می‌توان مطمئن بود که آیه فوق، ناظر به یک قضیه خارجیه است، نه این که اشاره به قضیه حقیقیه‌ای داشته باشد و آن [[حکم]] را بر هر موضوع آن مترتب کند.
ثالثاً، اگر ولایت را به معنای نصرت بدانیم، جمله «[[پیامبر]]، نصرت دهنده مؤمنان است» بی‌معنا و ناصحیح خواهد بود. چون [[مؤمنین]] را محور قرار داده و پیامبر را ناصر آنان دانسته است. در حالی که اگر ولی به معنای ناصر بود، یا باید مؤمنان را نصرت دهنده پیامبر می‌گفت و یا پیامبر و مؤمنان را نصرت دهنده [[اسلام]] می‌خواند؛ نه آن‌که مؤمنان را اصل بداند و پیامبر را نصرت دهنده آنها بخواند؛ زیرا او در همه کرامت‌های [[دینی]]، [[برتر]] و بالاتر از تمامی [[مسلمانان]] است.
رابعاً، لفظ ولی، اگرچه معانی متعددی دارد، در اینجا به معنای مالک امر است. [[همراهی]] «[[الله]]» و «[[رسول]]» نیز بر این معنا دلالت دارد. در [[حقیقت]] معنای [[آیه]] مشابه النبی {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> است. آمدن کلمه [[حصر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا}} هم تأکید بر این معنای خاص است و اگر معانی دیگری در نظر بود، آمدن لفظ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} خلاف مقصود بود<ref>ر.ک: فیروزآبادی، فضائل الخمسه، ج۲، ص۱۹ - ۱۸.</ref>.
۳. لازمه معنای بالا آن است که مقصود از [[زکات]] - که در آیه بدان اشاره شده است- [[صدقه]] باشد؛ در حالی که استعمال لفظ زکات در معنای صدقه، بی‌سابقه است.
پاسخ: در [[صدر اسلام]]، زکات به همان معنای لغوی خود و به معنای صدقه و [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] به کار می‌رفته است؛ همان‌گونه که در احوال [[انبیای پیشین]] آمده<ref>ر.ک: انبیاء، آیه ۷۳ و مریم، آیه ۳۱ و ۵۵.</ref>. بنابراین به [[یقین]] زکات مصطلح نزد مسلمانان مقصود نبوده است. همچنین آیاتی که در ابتدای [[بعثت]] نازل شده و بلکه - بهتر است بگوییم - تمامی آیاتی که در [[مکه]] نازل شده و در آنها امر به دادن زکات شده است و حتی آیاتی که در ابتدای [[هجرت به مدینه]] و قبل از دستور زکات مصطلح نازل شده است به معنای کلی انفاق مال در راه خدا است. حتی آیه [[وجوب]] زکات {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ}}<ref>«از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> دلالت بر این دارد که زکات مصطلح نیز نوعی صدقه است.
در پایان این نکته را نیز بیفزاییم که کسانی که آیه را درباره [[امام علی]]{{ع}} نمی‌دانند و آن را [[حکم کلی]] برای تمامی مسلمانان می‌شمارند، در [[تفسیر]] قید {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} دچار مشکل شده‌اند؛ زیرا {{متن قرآن|وَهُمْ رَاكِعُونَ}} وصف حالت [[زکات]] دهنده است و انحصار [[نصرت]] و [[دوستی]]، به زکات دهندگان در حال [[رکوع]]، شایسته نیست. آنان در توجیه این اشکال گفته‌اند: در اینجا مراد معنای [[حقیقی]] رکوع نیست؛ بلکه معنای مجازی آن، یعنی [[خضوع]] در برابر [[عظمت خداوند]]، قصد شده است. در نتیجه معنای [[آیه]] این‌گونه خواهد شد: «[[یاری]] دهنده و نصرت کننده شما، تنها [[خدا]] و [[رسول]] او است و مؤمنینی که [[نماز]] را برپا می‌دارند و زکات را همراه با خضوع می‌دهند». این [[رأی]] چندان [[استوار]] نیست؛ زیرا انتقال از معنای حقیقی به معنای مجازی، بدون هیچ قرینه متصل یا منفصل، امری غیرمعهود و مخالف [[قوانین]] [[ادب]] است. به علاوه، قرین بودن [[صلات]] و رکوع در آیه خود قرینه است که مراد، رکوع در نماز است<ref>ر.ک: علامه طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۲۵ - ۵؛ مکارم شیرازی، ناصر و دیگران تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۳۱ - ۴۲۱.</ref>.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۰۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش