بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
#{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ]]}}<ref>آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. | #{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ]]}}<ref>آنکه دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }} <ref> بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نامهای نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بیآوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref>. | #{{متن قرآن|قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }} <ref> بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نامهای نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بیآوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی میبخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز میستانی و هر کس را بخواهی گرامی میداری و هر کس را بخواهی خوار میگردانی؛ نیکی در کف توست بیگمان تو بر هر کاری توانایی؛ سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref><ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۱.</ref> | #{{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی میبخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز میستانی و هر کس را بخواهی گرامی میداری و هر کس را بخواهی خوار میگردانی؛ نیکی در کف توست بیگمان تو بر هر کاری توانایی؛ سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref>.<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۱.</ref> | ||
== حاملان [[اسم اعظم]] == | == حاملان [[اسم اعظم]] == | ||
از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود برخی از [[انسانها]] [[اسم اعظم]] را میدانستند؛ ولی مقدار بهرهمندی آنان از این اسم [[شریف]] یکسان نبود و هرکس مقدار بیشتری از [[اسم اعظم]] نزد او بود، به همان اندازه، [[قدرت]] بیشتری برای تصرّف در [[جهان]] در [[اختیار]] داشت. هر [[انسان]] کاملی چون [[مظهر اسم اعظم]] است، آن را میداند<ref>تفسير موضوعى، ج۶، ص۲۲۸ ـ۲۳۰.</ref>؛ ولی [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهلبیت]] {{عم}} بیشترین بهرهمندی را از اسم اعظم دارند و از ۷۳ حرف [[اسم اعظم]]، ۷۲ حرف آن نزد آنان وجود دارد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ المصباح، ص۳۱۲؛ بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref><ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۷.</ref> | از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده میشود برخی از [[انسانها]] [[اسم اعظم]] را میدانستند؛ ولی مقدار بهرهمندی آنان از این اسم [[شریف]] یکسان نبود و هرکس مقدار بیشتری از [[اسم اعظم]] نزد او بود، به همان اندازه، [[قدرت]] بیشتری برای تصرّف در [[جهان]] در [[اختیار]] داشت. هر [[انسان]] کاملی چون [[مظهر اسم اعظم]] است، آن را میداند<ref>تفسير موضوعى، ج۶، ص۲۲۸ ـ۲۳۰.</ref>؛ ولی [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اهلبیت]] {{عم}} بیشترین بهرهمندی را از اسم اعظم دارند و از ۷۳ حرف [[اسم اعظم]]، ۷۲ حرف آن نزد آنان وجود دارد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ المصباح، ص۳۱۲؛ بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref>.<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۷.</ref> | ||
در [[قرآن کریم]] به برخی از کسانی که [[اسم اعظم]] را میدانستند، اشاره شده است: | در [[قرآن کریم]] به برخی از کسانی که [[اسم اعظم]] را میدانستند، اشاره شده است: | ||
=== [[اهل بیت|اهل بیت پیامبر]] {{عم}} === | === [[اهل بیت|اهل بیت پیامبر]] {{عم}} === | ||
در [[آیه]] ۴۳ [[سوره رعد]] از کسی یاد شده که همه [[علم کتاب]] نزد اوست: {{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref> کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> براساس [[روایات]]، مقصود از این [[آیه]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و پس از ایشان بقیه [[اهلبیت]] {{عم}} هستند<ref>نورالثقلين، ج۲، ص۵۲۱ ـ۵۲۴.</ref>. کسی که [[علم کتاب]] نزد او باشد، [[اسم اعظم]] را نیز دارد، زیرا [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی فرموده است: نزد [[سلیمان]] {{ع}} فقط یک حرف از [[اسم اعظم]] بود؛ ولی نزد [[علی]] {{ع}} تمام [[علم کتاب]] وجود داشت<ref>نورالثقلين، ج۲، ص ۵۲۴.</ref>. همچنین در [[آیه]] ۴۰ [[سوره نمل]] آمده است که نزد [[آصف بن برخیا]] بخشی از [[علم کتاب]] بود که آن بخش در احادیثی به یک حرف از [[اسم اعظم]] [[تفسیر]] شده است<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref>. در [[روایات]] دیگری، [[علم]] [[آصف بن برخیا]] در مقایسه با [[علم]] [[امامان]] {{عم}} که دارای همه [[علم کتاب]] بودند، مانند قطرهای در برابر دریا دانسته شده است<ref>نورالثقلين، ج۲، ص۵۲۲.</ref>. از مقایسهای که در اینگونه [[روایات]] بین [[علم کتاب]] و حرفی از [[اسم اعظم]] شده، به دست میآید که [[علم کتاب]] شامل [[اسم اعظم]] نیز میشود<ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۷.</ref>. | در [[آیه]] ۴۳ [[سوره رعد]] از کسی یاد شده که همه [[علم کتاب]] نزد اوست: {{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref> کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> براساس [[روایات]]، مقصود از این [[آیه]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} و پس از ایشان بقیه [[اهلبیت]] {{عم}} هستند<ref>نورالثقلين، ج۲، ص۵۲۱ ـ۵۲۴.</ref>. کسی که [[علم کتاب]] نزد او باشد، [[اسم اعظم]] را نیز دارد، زیرا [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی فرموده است: نزد [[سلیمان]] {{ع}} فقط یک حرف از [[اسم اعظم]] بود؛ ولی نزد [[علی]] {{ع}} تمام [[علم کتاب]] وجود داشت<ref>نورالثقلين، ج۲، ص ۵۲۴.</ref>. همچنین در [[آیه]] ۴۰ [[سوره نمل]] آمده است که نزد [[آصف بن برخیا]] بخشی از [[علم کتاب]] بود که آن بخش در احادیثی به یک حرف از [[اسم اعظم]] [[تفسیر]] شده است<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۱۳ ـ ۱۱۵.</ref>. در [[روایات]] دیگری، [[علم]] [[آصف بن برخیا]] در مقایسه با [[علم]] [[امامان]] {{عم}} که دارای همه [[علم کتاب]] بودند، مانند قطرهای در برابر دریا دانسته شده است<ref>نورالثقلين، ج۲، ص۵۲۲.</ref>. از مقایسهای که در اینگونه [[روایات]] بین [[علم کتاب]] و حرفی از [[اسم اعظم]] شده، به دست میآید که [[علم کتاب]] شامل [[اسم اعظم]] نیز میشود<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۷.</ref>. | ||
=== [[آدم]] {{ع}} === | === [[آدم]] {{ع}} === | ||
[[خداوند]] همه [[اسمای الهی]] را به [[آدم]] {{ع}} آموخت و او [[مظهر اسم اعظم]] [[خدا]] بود<ref>تفسير موضوعى، ج۶، ص۲۳۱ ـ۲۳۳.</ref>: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا }}<ref>و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه ۳۱.</ref><ref>المصباح، ص۳۱۲.</ref><ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | [[خداوند]] همه [[اسمای الهی]] را به [[آدم]] {{ع}} آموخت و او [[مظهر اسم اعظم]] [[خدا]] بود<ref>تفسير موضوعى، ج۶، ص۲۳۱ ـ۲۳۳.</ref>: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا }}<ref>و همه نامها را به آدم آموخت؛ سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>.<ref>المصباح، ص۳۱۲.</ref>.<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | ||
=== [[آصف بن برخیا]] {{ع}} === | === [[آصف بن برخیا]] {{ع}} === | ||
به وی یک حرف از [[اسم اعظم]] داده شده بود که با آن یک حرف توانست کمتر از چشم برهم زدنی، تخت ملکه [[یمن]] را از [[یمن]] به [[شام]]، نزد [[سلیمان]] {{ع}}آورد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ نورالثقلين، ج۴، ص۸۸ ـ۹۰.</ref>: {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>آنکه دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که [[آصف بن برخیا]] [[تخت بلقیس]] را با ذکر «یا [[حی]] یا قیوم» احضار کرد<ref>مجمع البيان، ج۲، ص۶۹۶؛ ج۷، ص۳۴۹.</ref><ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | به وی یک حرف از [[اسم اعظم]] داده شده بود که با آن یک حرف توانست کمتر از چشم برهم زدنی، تخت ملکه [[یمن]] را از [[یمن]] به [[شام]]، نزد [[سلیمان]] {{ع}}آورد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ نورالثقلين، ج۴، ص۸۸ ـ۹۰.</ref>: {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>آنکه دانشی از کتاب آسمانی با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>. از [[ابن عباس]] [[نقل]] شده که [[آصف بن برخیا]] [[تخت بلقیس]] را با ذکر «یا [[حی]] یا قیوم» احضار کرد<ref>مجمع البيان، ج۲، ص۶۹۶؛ ج۷، ص۳۴۹.</ref>.<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | ||
=== [[عیسی]] {{ع}} === | === [[عیسی]] {{ع}} === | ||
او میتوانست مردگان را زنده کند و کور مادرزاد و شخص [[مبتلا]] به [[بیماری]] پیسی را [[شفا]] دهد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء}}<ref>گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند؛ سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را از گور برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از آزار تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها ی روشن آوردی و کافران از ایشان گفتند: این کارها جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> بر اساس برخی [[روایات]]، [[عیسی]] {{ع}}به سبب برخورداری از [[اسم اعظم]] میتوانست این [[اعمال]] را انجام دهد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ بحارالانوار، ج۴، ص۲۱۱؛ ميزان الحكمه، ج۲، ص۱۳۶۷.</ref><ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | او میتوانست مردگان را زنده کند و کور مادرزاد و شخص [[مبتلا]] به [[بیماری]] پیسی را [[شفا]] دهد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء}}<ref>گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند؛ سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}<ref> یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را از گور برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از آزار تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها ی روشن آوردی و کافران از ایشان گفتند: این کارها جز جادویی آشکار نیست؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> بر اساس برخی [[روایات]]، [[عیسی]] {{ع}}به سبب برخورداری از [[اسم اعظم]] میتوانست این [[اعمال]] را انجام دهد<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ بحارالانوار، ج۴، ص۲۱۱؛ ميزان الحكمه، ج۲، ص۱۳۶۷.</ref>.<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | ||
=== [[بلعم بن باعورا]] === | === [[بلعم بن باعورا]] === | ||
در [[قرآن]]، داستان شخصی بیان شده که [[خداوند]] [[آیات]] خویش را به او داد؛ ولی وی خود را از آنها تهی ساخت: {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref>و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.</ref>. طبق برخی [[روایات]] این شخص، بلعم بن باعورا مردی از [[بنی اسرائیل]] بود که [[اسم اعظم]] به او عطا شده بود و هرگاه با آن [[دعا]] میکرد دعایش [[مستجاب]] میشد؛ ولی بر اثر [[پیروی]] از [[فرعون]] و [[دشمنی]] با [[موسی]] {{ع}} [[اسم اعظم]] را ازدست داد<ref>مجمع البيان، ج۴، ص۷۶۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۷۷.</ref> | در [[قرآن]]، داستان شخصی بیان شده که [[خداوند]] [[آیات]] خویش را به او داد؛ ولی وی خود را از آنها تهی ساخت: {{متن قرآن|وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ}}<ref>و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۵.</ref>. طبق برخی [[روایات]] این شخص، بلعم بن باعورا مردی از [[بنی اسرائیل]] بود که [[اسم اعظم]] به او عطا شده بود و هرگاه با آن [[دعا]] میکرد دعایش [[مستجاب]] میشد؛ ولی بر اثر [[پیروی]] از [[فرعون]] و [[دشمنی]] با [[موسی]] {{ع}} [[اسم اعظم]] را ازدست داد<ref>مجمع البيان، ج۴، ص۷۶۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۷۷.</ref> | ||
در [[روایات]] به افراد دیگری نیز اشاره شده که [[اسم اعظم]] را میدانستند؛ مانند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ المصباح، ص۳۱۲.</ref>، [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref>، [[خضر]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۳۲.</ref>، [[یوشع بن نون]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۵.</ref>: و [[غالب قطّان]] یکی از اجداد [[رسول خدا]] {{صل}}<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref><ref>[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | در [[روایات]] به افراد دیگری نیز اشاره شده که [[اسم اعظم]] را میدانستند؛ مانند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۳۰؛ المصباح، ص۳۱۲.</ref>، [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref>، [[خضر]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۳۲.</ref>، [[یوشع بن نون]]<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۵.</ref>: و [[غالب قطّان]] یکی از اجداد [[رسول خدا]] {{صل}}<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۲۶.</ref>.<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]، [[اسم اعظم - عابدی (مقاله)|اسم اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۳]]، ص۲۶۸.</ref> | ||
== [[علم الکتاب]] و [[اسم اعظم]] == | == [[علم الکتاب]] و [[اسم اعظم]] == | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
با توجه به ویژگیهای برجسته و گستردهای که برای [[اسم اعظم]] در کلمات [[معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شد و با ملاحظهٔ [[ارتباط]] [[علم الکتاب]] با [[اسم اعظم]] که از تلفیق و [[ارتباط]] [[روایات]] به دست میآید، ادعای اینکه کتاب در آیۀ {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}} و یا [[علم الکتاب]]، [[علم]] ما کان و ما یکون باشد، ادعای صحیحی خواهد بود و پشتوانهای از [[آیات قرآن]] بر [[عظمت]] و گستردگی فوقالعادهٔ [[علم الکتاب]] دلالت مینماید. | با توجه به ویژگیهای برجسته و گستردهای که برای [[اسم اعظم]] در کلمات [[معصومین]] {{عم}} [[نقل]] شد و با ملاحظهٔ [[ارتباط]] [[علم الکتاب]] با [[اسم اعظم]] که از تلفیق و [[ارتباط]] [[روایات]] به دست میآید، ادعای اینکه کتاب در آیۀ {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ]]}} و یا [[علم الکتاب]]، [[علم]] ما کان و ما یکون باشد، ادعای صحیحی خواهد بود و پشتوانهای از [[آیات قرآن]] بر [[عظمت]] و گستردگی فوقالعادهٔ [[علم الکتاب]] دلالت مینماید. | ||
[[امام باقر]] {{ع}} با توجه به همین حقایق [[قرآنی]] و پیوند [[علم الکتاب]] با [[کتاب مبین]] که در آیاتی دیگر بیان شده، پاسخ سؤال [[هشام بن عبدالملک]] را بیان مینماید. وقتی هشام با کنایه به حضرت عرض میکند: [[علی]] {{ع}} ادعای [[علم غیب]] مینمود در حالی که [[خداوند]] احدی را بر آن [[آگاه]] نساخته؟ به چه [[دلیل]] او چنین ادعائی داشت؟ حضرت با استشهاد به چند آیهٔ [[قرآن]] و کنار هم قرار دادن آن، وجود چنین [[آگاهی]] را برای [[پیامبر]] {{صل}} [[اثبات]] و سپس [[علم امام]] [[علی]] {{ع}} را مستند به [[علم]] [[پیامبر]] مینماید. واضح است که مراد از فراگیری این [[علم گسترده]]، [[ظاهر قرآن]] نیست، لذا در ادامه [[حدیث]] [[حضرت]] [[امام باقر]] {{ع}} اشاره به بحث [[تأویل قرآن]] و بهرهمندی کامل و تمام [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از آن مینماید <ref>الامان، ص۶۸.</ref> | [[امام باقر]] {{ع}} با توجه به همین حقایق [[قرآنی]] و پیوند [[علم الکتاب]] با [[کتاب مبین]] که در آیاتی دیگر بیان شده، پاسخ سؤال [[هشام بن عبدالملک]] را بیان مینماید. وقتی هشام با کنایه به حضرت عرض میکند: [[علی]] {{ع}} ادعای [[علم غیب]] مینمود در حالی که [[خداوند]] احدی را بر آن [[آگاه]] نساخته؟ به چه [[دلیل]] او چنین ادعائی داشت؟ حضرت با استشهاد به چند آیهٔ [[قرآن]] و کنار هم قرار دادن آن، وجود چنین [[آگاهی]] را برای [[پیامبر]] {{صل}} [[اثبات]] و سپس [[علم امام]] [[علی]] {{ع}} را مستند به [[علم]] [[پیامبر]] مینماید. واضح است که مراد از فراگیری این [[علم گسترده]]، [[ظاهر قرآن]] نیست، لذا در ادامه [[حدیث]] [[حضرت]] [[امام باقر]] {{ع}} اشاره به بحث [[تأویل قرآن]] و بهرهمندی کامل و تمام [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از آن مینماید<ref>الامان، ص۶۸.</ref>. | ||
همچنین از [[روایات]] و خود [[آیات قرآن]]، [[ارتباط]] [[قرآن کریم]] با [[کتاب مبین]] دانسته میشود و به تعبیری باید [[کتاب مبین]] را [[تأویل]] و حقیقتِ آسمانی و ملکوتی [[قرآن کریم]] دانست که [[حضرت رسول]] {{صل}} و [[امیرالمؤمنین]] {{عم}} با توجه به [[آگاهی]] از آن، از [[علم غیب]] و پنهان مطلع بودهاند، و این خود موجب پیوند میان [[کتاب مبین]] و یا [[تأویل قرآن]] با [[علم الکتاب]] میباشد، یعنی مراد از کتاب در آیه [[علم الکتاب]] با توجه به ویژگیهای [[عظیم]] آن و [[کتاب مبین]] که [[خداوند]] آن را دربرگیرندهٔ کلُّ شیءٍ میداند یک امر است و هر دو تعبیر اشاره به یک [[حقیقت]] دارند. | همچنین از [[روایات]] و خود [[آیات قرآن]]، [[ارتباط]] [[قرآن کریم]] با [[کتاب مبین]] دانسته میشود و به تعبیری باید [[کتاب مبین]] را [[تأویل]] و حقیقتِ آسمانی و ملکوتی [[قرآن کریم]] دانست که [[حضرت رسول]] {{صل}} و [[امیرالمؤمنین]] {{عم}} با توجه به [[آگاهی]] از آن، از [[علم غیب]] و پنهان مطلع بودهاند، و این خود موجب پیوند میان [[کتاب مبین]] و یا [[تأویل قرآن]] با [[علم الکتاب]] میباشد، یعنی مراد از کتاب در آیه [[علم الکتاب]] با توجه به ویژگیهای [[عظیم]] آن و [[کتاب مبین]] که [[خداوند]] آن را دربرگیرندهٔ کلُّ شیءٍ میداند یک امر است و هر دو تعبیر اشاره به یک [[حقیقت]] دارند. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | |||
* [[رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]] | * [[رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)]] | ||
* [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]] | * [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]] | ||
* [[آیا علم به اسم اعظم الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)]] | * [[آیا علم به اسم اعظم الهی علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسشهای وابسته}} | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |