بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
{{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}}، «قادة» جمع «[[قائد]]» است. قائد به معنی [[پیشوا]] البته همراه با یک نوع لطافت است. ساربانی و شتربانی در میان [[عرب]] امر شناخته شدهای است، شتربانی را که قافلهای از شترها را در مسیر سفری (که مقصدی در پیش دارد) به هم بسته باشد، زمام اولین شتر را خود در دست گرفته باشد، و در حرکت کردن این قافله فاصلهای با او نداشته باشد و به دنبال او حرکت کند، قائد مینامند. این مفهوم، معنای قائد در اصل و ریشه لغوی است. بعدها که [[جوامع انسانی]] [[نظم]] و نظامی پیدا کردهاند، اگر [[رهبری]] نسبت به امتی همین حالت را پیدا میکند، یعنی پیش میافتد که همه گروههای [[مردم]] را به یکدیگر مرتبط میکند، خود زمام [[امت]] را در دست میگیرد. از جمله صفاتی که [[ائمه اطهار]] {{عم}}، در [[زیارت جامعه]] با آن یاد میشوند، {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}} است. قائد به معنای [[رهبر]] و قادة جمع رهبر به معنی [[رهبران]] میباشد. {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}} یعنی شما رهبران [[امتها]] هستید. هر جمعی و گروهی، هر امتی اگر به سوی یک [[هدف]] و مقصد [[انسانی]] حرکت میکند، قطعاً به رهبر احتیاج دارد. البته به هر رهبری «قائد» نمیگویند. هنگامی که کسی پیش میافتد، زمام گروهی را در دست میگیرد، آن گروه نیز نسبت به او منقادند و به دنبال او حرکت میکنند، به آن پیشوا قائد میگویند. | {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}}، «قادة» جمع «[[قائد]]» است. قائد به معنی [[پیشوا]] البته همراه با یک نوع لطافت است. ساربانی و شتربانی در میان [[عرب]] امر شناخته شدهای است، شتربانی را که قافلهای از شترها را در مسیر سفری (که مقصدی در پیش دارد) به هم بسته باشد، زمام اولین شتر را خود در دست گرفته باشد، و در حرکت کردن این قافله فاصلهای با او نداشته باشد و به دنبال او حرکت کند، قائد مینامند. این مفهوم، معنای قائد در اصل و ریشه لغوی است. بعدها که [[جوامع انسانی]] [[نظم]] و نظامی پیدا کردهاند، اگر [[رهبری]] نسبت به امتی همین حالت را پیدا میکند، یعنی پیش میافتد که همه گروههای [[مردم]] را به یکدیگر مرتبط میکند، خود زمام [[امت]] را در دست میگیرد. از جمله صفاتی که [[ائمه اطهار]] {{عم}}، در [[زیارت جامعه]] با آن یاد میشوند، {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}} است. قائد به معنای [[رهبر]] و قادة جمع رهبر به معنی [[رهبران]] میباشد. {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}} یعنی شما رهبران [[امتها]] هستید. هر جمعی و گروهی، هر امتی اگر به سوی یک [[هدف]] و مقصد [[انسانی]] حرکت میکند، قطعاً به رهبر احتیاج دارد. البته به هر رهبری «قائد» نمیگویند. هنگامی که کسی پیش میافتد، زمام گروهی را در دست میگیرد، آن گروه نیز نسبت به او منقادند و به دنبال او حرکت میکنند، به آن پیشوا قائد میگویند. | ||
بنابراین قائد، [[زمامدار]] و [[راهبر]] است. اگر کسی پیش افتد و حرکتی را آغاز کند، به صرف پیش افتادن قائد نخواهد بود. قائد [[پیشوایی]] است که علاوه بر پیش افتادن، زمام را هم در دست دارد و ماموم را به دنبال خود میبرد. همچنین اگر فردی محرک [[جامعه]] باشد، ولی خود متوقف و ایستا باشد، پویا و متحرک نباشد، او نیز قائد نخواهد بود. هر چند امتی با [[فرمان]] او حرکت میکند، دیگران از او بهره میگیرند، از نیرو، اعتبار و وجاهت او بهره میگیرند و به راه میافتند، ولی چون خود بیحرکت است و جلودار نیست، نمیتواند [[قائد]] باشد. همین طور اگر فاصله [[راهبر]] با کاروان زیاد باشد، از فاصله و راه دور قافله را کنترل کند. پیروانش با دیدن اینکه او حرکت کرده و به مقصد رسیده، [[شوق]] پیدا کنند و حرکت کنند و به مقصد برسند، باز نمیتواند قائد باشد و اگر گروهی را جلو انداخته باشد، و آنها را سوق دهد که پیش بروند. خود نیز حرکت میکند، ولی چون پشت سر قافله است، چنین [[رهبری]] نیز نمیتواند قائد باشد. | بنابراین قائد، [[زمامدار]] و [[راهبر]] است. اگر کسی پیش افتد و حرکتی را آغاز کند، به صرف پیش افتادن قائد نخواهد بود. قائد [[پیشوایی]] است که علاوه بر پیش افتادن، زمام را هم در دست دارد و ماموم را به دنبال خود میبرد. همچنین اگر فردی محرک [[جامعه]] باشد، ولی خود متوقف و ایستا باشد، پویا و متحرک نباشد، او نیز قائد نخواهد بود. هر چند امتی با [[فرمان]] او حرکت میکند، دیگران از او بهره میگیرند، از نیرو، اعتبار و وجاهت او بهره میگیرند و به راه میافتند، ولی چون خود بیحرکت است و جلودار نیست، نمیتواند [[قائد]] باشد. همین طور اگر فاصله [[راهبر]] با کاروان زیاد باشد، از فاصله و راه دور قافله را کنترل کند. پیروانش با دیدن اینکه او حرکت کرده و به مقصد رسیده، [[شوق]] پیدا کنند و حرکت کنند و به مقصد برسند، باز نمیتواند قائد باشد و اگر گروهی را جلو انداخته باشد، و آنها را سوق دهد که پیش بروند. خود نیز حرکت میکند، ولی چون پشت سر قافله است، چنین [[رهبری]] نیز نمیتواند قائد باشد<ref>[[کاظم صدیقی|صدیقی، کاظم]]، [[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]، ص ۱۹۱-۲۰۳.</ref>. | ||
=== امم === | === امم === | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
قائد پیشاپیش امت، پیشوا و جلودار امت است. با امت فاصلهای ندارد، و ارتباطش را نیز با امت [[حفظ]] کرده است. امت نیز با همدیگر «امت» شدهاند. یعنی یکی شده و مقصد واحدی دارند. [[رهبر]] نیز خود در حال [[سیر]] و حرکت است، و هم امت را به حرکت در آورده و به دنبال خود میکشد. | قائد پیشاپیش امت، پیشوا و جلودار امت است. با امت فاصلهای ندارد، و ارتباطش را نیز با امت [[حفظ]] کرده است. امت نیز با همدیگر «امت» شدهاند. یعنی یکی شده و مقصد واحدی دارند. [[رهبر]] نیز خود در حال [[سیر]] و حرکت است، و هم امت را به حرکت در آورده و به دنبال خود میکشد. | ||
به همین جهت اگر امتی جلوتر از محرک بودند، آن محرک نمیتواند پیشوای آن [[امت]] باشد. اگر هم عقب ماندند و نتوانستند به او برسند، نمیتوانند امت آن [[قائد]] باشند. | به همین جهت اگر امتی جلوتر از محرک بودند، آن محرک نمیتواند پیشوای آن [[امت]] باشد. اگر هم عقب ماندند و نتوانستند به او برسند، نمیتوانند امت آن [[قائد]] باشند<ref>[[کاظم صدیقی|صدیقی، کاظم]]، [[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]، ص ۱۹۱-۲۰۳.</ref>. | ||
== راهبری معصومین {{ع}} == | == راهبری معصومین {{ع}} == | ||
در این فراز، [[زائر]] که سیمای محبوب خود را با این [[زیارتنامه]] ترسیم میکند، حضرات [[معصومین]] {{عم}} را {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}} خطاب میکند، یعنی آنان [[پیشوا]]، [[زمامدار]] و [[راهبر]] هستند. زائر با این جمله اعلام میکند که امتهای [[توحیدی]] و امم [[خداپرست]]، در ارتباط و اتصال با [[ائمه]] {{عم}} هستند. اگر [[جوامع]] توحیدی ارتباطی با یکدیگر دارند، رشته ارتباطشان [[محبت اهل بیت]]، [[اعتقاد]] به [[اهل بیت]] و تعلیمات آنان است. زائر نیز که جزء [[امت اسلام]] است خود را از اهل بیت جدا نمیبیند. [[راه خدا]] را باز و ائمه {{عم}} را در این راه پیشوا و جلوتر از خود در حال حرکت میبیند و او نیز در عقب قافله، به دنبال کاروانی که آن بزرگواران پیشاپیش آن به سوی [[خدا]] بالا میروند، حرکت میکنند. در مسیری که آنها رفته و اوج گرفتهاند، لنگ لنگان میآید، ولی رشته ارتباطش قطع نشده است. در همین قافله است و به دنبال ایشان میآید. | در این فراز، [[زائر]] که سیمای محبوب خود را با این [[زیارتنامه]] ترسیم میکند، حضرات [[معصومین]] {{عم}} را {{متن حدیث|قَادَةَ الْأُمَمِ}} خطاب میکند، یعنی آنان [[پیشوا]]، [[زمامدار]] و [[راهبر]] هستند. زائر با این جمله اعلام میکند که امتهای [[توحیدی]] و امم [[خداپرست]]، در ارتباط و اتصال با [[ائمه]] {{عم}} هستند. اگر [[جوامع]] توحیدی ارتباطی با یکدیگر دارند، رشته ارتباطشان [[محبت اهل بیت]]، [[اعتقاد]] به [[اهل بیت]] و تعلیمات آنان است. زائر نیز که جزء [[امت اسلام]] است خود را از اهل بیت جدا نمیبیند. [[راه خدا]] را باز و ائمه {{عم}} را در این راه پیشوا و جلوتر از خود در حال حرکت میبیند و او نیز در عقب قافله، به دنبال کاروانی که آن بزرگواران پیشاپیش آن به سوی [[خدا]] بالا میروند، حرکت میکنند. در مسیری که آنها رفته و اوج گرفتهاند، لنگ لنگان میآید، ولی رشته ارتباطش قطع نشده است. در همین قافله است و به دنبال ایشان میآید. | ||
از این تعبیر ارتباط و اتصال [[انسان]] در حرکت [[فکری]] و حرکت [[معنوی]] خود به ائمه {{عم}} فهمیده میشود. انسان در حرکت ظاهری [[بندگی]]، در حرکت [[شرعی]] و [[دینی]] و در حرکت [[قلبی]] و [[روحی]] خود را در جمع امت و دنبالهرو [[امامان]] میبیند. | از این تعبیر ارتباط و اتصال [[انسان]] در حرکت [[فکری]] و حرکت [[معنوی]] خود به ائمه {{عم}} فهمیده میشود. انسان در حرکت ظاهری [[بندگی]]، در حرکت [[شرعی]] و [[دینی]] و در حرکت [[قلبی]] و [[روحی]] خود را در جمع امت و دنبالهرو [[امامان]] میبیند<ref>[[کاظم صدیقی|صدیقی، کاظم]]، [[سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (کتاب)|سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا]]، ص ۱۹۱-۲۰۳.</ref>. | ||
== عرصههای رهبری معصومین {{ع}} == | == عرصههای رهبری معصومین {{ع}} == |