بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
آن مخدّره، [[بتول]] [[لقب]] یافت، یعنی بانویی که از دنیا گسسته و به خدای خود پیوسته و از زرق و برق و [[تمایلات]] به دور است، او [[دل]] از خوشیها برکنده و به [[نیرنگ]] و [[فریب]] و آفات این [[جهان]] [[آگاه]] بود و در راستای انجام مسئولیتهایش [[شکیبا]] بود و با اینکه از زندگی محنتباری [[رنج]] میبرد، ولی همواره زبان در ذکر و [[سپاس]] خدای خود داشت. | آن مخدّره، [[بتول]] [[لقب]] یافت، یعنی بانویی که از دنیا گسسته و به خدای خود پیوسته و از زرق و برق و [[تمایلات]] به دور است، او [[دل]] از خوشیها برکنده و به [[نیرنگ]] و [[فریب]] و آفات این [[جهان]] [[آگاه]] بود و در راستای انجام مسئولیتهایش [[شکیبا]] بود و با اینکه از زندگی محنتباری [[رنج]] میبرد، ولی همواره زبان در ذکر و [[سپاس]] خدای خود داشت. | ||
زهرا {{س}} در اندیشه [[جهانی]] دیگر بسر میبرد و فریفته زخارف دنیا نمیشد چراکه او خود، میدید پدر بزرگوارش از دنیا و [[لذائذ]] و خوشیهای آنرو گردان است. آن بانوی بزرگ بر [[بردباری]] و [[صبر]] بر [[گرفتاری]] و [[شکر]] و سپاس [[خدا]] در [[رفاه]] و [[آسایش]] و راضی بودن به مقدّرات الهی، معروف بود زیرا از پدر بزرگوارش [[روایت]] کرده بود که فرمود: [[خداوند]]، هر بندهای را که [[دوست]] بدارد به [[بلا]] مبتلایش میسازد، اگر شکیبایی کند او را از دیگران متمایز و اگر به رضای [[حق]] [[راضی]] و [[خشنود]] باشد، او را [[بنده]] [[برگزیده]] خویش قرار خواهد داد<ref>اهل البیت، ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] | زهرا {{س}} در اندیشه [[جهانی]] دیگر بسر میبرد و فریفته زخارف دنیا نمیشد چراکه او خود، میدید پدر بزرگوارش از دنیا و [[لذائذ]] و خوشیهای آنرو گردان است. آن بانوی بزرگ بر [[بردباری]] و [[صبر]] بر [[گرفتاری]] و [[شکر]] و سپاس [[خدا]] در [[رفاه]] و [[آسایش]] و راضی بودن به مقدّرات الهی، معروف بود زیرا از پدر بزرگوارش [[روایت]] کرده بود که فرمود: [[خداوند]]، هر بندهای را که [[دوست]] بدارد به [[بلا]] مبتلایش میسازد، اگر شکیبایی کند او را از دیگران متمایز و اگر به رضای [[حق]] [[راضی]] و [[خشنود]] باشد، او را [[بنده]] [[برگزیده]] خویش قرار خواهد داد<ref>اهل البیت، ص۱۳۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۳]]، ص۴۳.</ref> | ||
== مهر و [[محبّت]] [[حضرت زهرا]] {{س}}== | == مهر و [[محبّت]] [[حضرت زهرا]] {{س}}== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
{{متن حدیث|فاطمة امّ أبيها}}<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۵۲۰؛ استیعاب، ج۴، ص۳۸۰.</ref>؛ فاطمه، [[مادر]] [[پدر]] خویش است. | {{متن حدیث|فاطمة امّ أبيها}}<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۵۲۰؛ استیعاب، ج۴، ص۳۸۰.</ref>؛ فاطمه، [[مادر]] [[پدر]] خویش است. | ||
چرا که [[رفتار]] فاطمه را با پدر بزرگوارش [[رفتاری]] مادرانه میبینیم. پدر دست دختر را میبوسد و در بازگشت به [[مدینه]]، ابتدا به [[دیدار]] [[زهرا]] میرود، همانگونه که در تمام سفرها و جنگهایش، آخرین لحظه با زهرا خداحافظی و از نزد او بیرون میرفت. رسول خدا {{س}} برای [[سفر]] خود از این منبع زلال، توشه عاطفی برمیگرفت، چنانکه در [[رفتار پیامبر]] [[اکرم]] ملاحظه میکنیم آن حضرت در حالات گوناگون [[رنج]] و [[گرفتاری]] و [[گرسنگی]] و ورود میهمان، مکرّر بر زهرای خود وارد میشد. فاطمه نیز در مقابل چونان [[مادری]] نسبت به فرزندش، از وجود [[مقدس]] [[پیامبر]] [[مراقبت]] میکرد و او را در آغوش میگرفت و از رنج و ناراحتیاش میکاست و به [[خدمتگزاری]] او میپرداخت و از وی [[اطاعت]] میکرد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] | چرا که [[رفتار]] فاطمه را با پدر بزرگوارش [[رفتاری]] مادرانه میبینیم. پدر دست دختر را میبوسد و در بازگشت به [[مدینه]]، ابتدا به [[دیدار]] [[زهرا]] میرود، همانگونه که در تمام سفرها و جنگهایش، آخرین لحظه با زهرا خداحافظی و از نزد او بیرون میرفت. رسول خدا {{س}} برای [[سفر]] خود از این منبع زلال، توشه عاطفی برمیگرفت، چنانکه در [[رفتار پیامبر]] [[اکرم]] ملاحظه میکنیم آن حضرت در حالات گوناگون [[رنج]] و [[گرفتاری]] و [[گرسنگی]] و ورود میهمان، مکرّر بر زهرای خود وارد میشد. فاطمه نیز در مقابل چونان [[مادری]] نسبت به فرزندش، از وجود [[مقدس]] [[پیامبر]] [[مراقبت]] میکرد و او را در آغوش میگرفت و از رنج و ناراحتیاش میکاست و به [[خدمتگزاری]] او میپرداخت و از وی [[اطاعت]] میکرد<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۳]]، ص۵۳.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |