چه کراماتی از مسجد جمکران دیده شده است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۵
، ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹←پاسخهای دیگر
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} | ||
{{جمع شدن|۱. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | {{جمع شدن|۱. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | ||
[[پرونده: | [[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | ||
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«کرامات زیادی دیده شده است؛ مثلاً حضرت آیت اللّه فاضل فرمودند: در دوران طلبگی، خیلی به مسجد جمکران میرفتم. شاید بیشتر از پانصد مرتبه باشد و کرامات زیادی در این مسجد مقدس دیده و شنیدهام. | ::::::«کرامات زیادی دیده شده است؛ مثلاً حضرت آیت اللّه فاضل فرمودند: در دوران طلبگی، خیلی به مسجد جمکران میرفتم. شاید بیشتر از پانصد مرتبه باشد و کرامات زیادی در این مسجد مقدس دیده و شنیدهام. | ||
::::::شخصی در اثر عمل جراحی لال شده بود و دکترها جوابش کرده بودند. آقای [[علوی]] فرمود: چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران برو. اگر شفایی هست در آنجاست. او نیز تصمیم جدی میگیرد تا برای چهل هفته با هواپیما از مشهد مقدس به تهران رفته و شب چهارشنبه به مسجد جمکران بیاید. در هفته سی و هشتم در حال سجده، یک وقت میفهمد که همهجا نورانی شده است و آقایی وارد شد و مردم به دنبالش میگویند [[حضرت حجت]] {{ع}} است. خیلی ناراحت میشود که نمیتواند سلام کند، لذا کنار رفته، [[ولیعصر]] {{ع}} نزدیک او میآید و میفرماید: سلام کن! اشاره به زبان میکند که من لال هستم وگرنه بیادب نیستم. حضرت بار دوم میفرماید: سلام کن! بلافاصله زبانش باز میشود و سلام میکند و به برکات مسجد جمکران، حضرت او را شفا میدهد<ref>عباس عزیزی، نماز و عبادت امام زمان، ص ۶۴- ۶۳</ | ::::::شخصی در اثر عمل جراحی لال شده بود و دکترها جوابش کرده بودند. آقای [[علوی]] فرمود: چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران برو. اگر شفایی هست در آنجاست. او نیز تصمیم جدی میگیرد تا برای چهل هفته با هواپیما از مشهد مقدس به تهران رفته و شب چهارشنبه به مسجد جمکران بیاید. در هفته سی و هشتم در حال سجده، یک وقت میفهمد که همهجا نورانی شده است و آقایی وارد شد و مردم به دنبالش میگویند [[حضرت حجت]] {{ع}} است. خیلی ناراحت میشود که نمیتواند سلام کند، لذا کنار رفته، [[ولیعصر]] {{ع}} نزدیک او میآید و میفرماید: سلام کن! اشاره به زبان میکند که من لال هستم وگرنه بیادب نیستم. حضرت بار دوم میفرماید: سلام کن! بلافاصله زبانش باز میشود و سلام میکند و به برکات مسجد جمکران، حضرت او را شفا میدهد<ref>عباس عزیزی، نماز و عبادت امام زمان، ص ۶۴- ۶۳</ref>»<ref>[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۳۷.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||