اصلاح اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۹۸۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۹: خط ۳۹:
{{اصلی|مبارزه با خرافه}}
{{اصلی|مبارزه با خرافه}}
[[اسلام]]، [[دین]] [[آگاهی]] و [[معرفت]] است و واقع‌گرایی در ذات آن نهفته است. از این رو، نمی‌تواند با اوهام و [[خرافات]] هماهنگ باشد یا در برابر آن [[سکوت]] کند، بلکه اصولاً این [[مکتب]]، [[مبارزه]] با [[افکار]] [[خرافی]] و [[باطل]] را در رأس کار خود قرار می‌دهد. بر این اساس، [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، آگاهی دادن به [[مردم]] و جذب آنان به سوی واقعیت‌ها را در دستور کار خویش قرار داده بود<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]]، ص ۶۹.</ref>. [[رسول]] گرامی در [[زندگی]] پربرکت خود به پاک‌سازی [[اندیشه‌های خرافی]] پرداخت. البته [[مبارزه]] جدی و پیوسته آن حضرت، به عصر بعثت بازمی گردد. این [[پیکار]] در قالب‌های گوناگونی بود مانند: [[رشد]] [[حیات]] [[فکری]] ـ [[عقلانی]] [[جامعه]]؛ برخورد عملی با خرافه؛ [[دعوت]] به [[خردورزی]] و اعلام [[برادری]] و [[برابری]] انسان‌ها<ref>[[فتحیه فتاحی‌زاده|فتاحی‌زاده، فتحیه]]، [[پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی]]، ص ۵۳ ـ ۵۷.</ref>.
[[اسلام]]، [[دین]] [[آگاهی]] و [[معرفت]] است و واقع‌گرایی در ذات آن نهفته است. از این رو، نمی‌تواند با اوهام و [[خرافات]] هماهنگ باشد یا در برابر آن [[سکوت]] کند، بلکه اصولاً این [[مکتب]]، [[مبارزه]] با [[افکار]] [[خرافی]] و [[باطل]] را در رأس کار خود قرار می‌دهد. بر این اساس، [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، آگاهی دادن به [[مردم]] و جذب آنان به سوی واقعیت‌ها را در دستور کار خویش قرار داده بود<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]]، ص ۶۹.</ref>. [[رسول]] گرامی در [[زندگی]] پربرکت خود به پاک‌سازی [[اندیشه‌های خرافی]] پرداخت. البته [[مبارزه]] جدی و پیوسته آن حضرت، به عصر بعثت بازمی گردد. این [[پیکار]] در قالب‌های گوناگونی بود مانند: [[رشد]] [[حیات]] [[فکری]] ـ [[عقلانی]] [[جامعه]]؛ برخورد عملی با خرافه؛ [[دعوت]] به [[خردورزی]] و اعلام [[برادری]] و [[برابری]] انسان‌ها<ref>[[فتحیه فتاحی‌زاده|فتاحی‌زاده، فتحیه]]، [[پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی]]، ص ۵۳ ـ ۵۷.</ref>.
==اصلاحات اجتماعی<ref>Social Reforms.</ref>==
واژه «[[اصلاح]]»، [[عربی]] و مصدر باب [[افعال]] از ریشه (ص - ل - ح) است و دو معنا دارد:
#اگر از صَلَح گرفته شده باشد، در برابر [[فساد]] است و در این صورت معنای آن، برطرف کردن فساد و [[تباهی]] خواهد بود. در اقرب‌الموارد آمده است {{عربی|صَلَح الشيء صَلاحا و صَلوحا و صَلاحية: ضدّ فسد او زال عنه الفساد}}<ref>سعید الخوری الشرتونی اللبنانی، اقرب الموارد، ج۱، ص۶۵۶.</ref>؛ «اصلاح کرد چیزی را. ضد فساد یا از چیزی فساد برطرف شد».
#اگر از صُلح گرفته شده باشد، به معنای [[آشتی دادن]] و برقراری [[سازش]] میان دو نفر یا دو گروه است که میان آنها جدایی و [[اختلاف]] ایجاد شده است. این واژه در [[فارسی]] نیز به هر دو معنای عربی آمده است؛ همان طور که دهخدا می‌نویسد: «به [[صلاح]] آوردن و [[نیکو]] کردن، ضد [[افساد]]، به سامان در آوردن، دور کردن تباهی و راست کردن چیزی. آشتی دادن، اصلاح میان [[قوم]]»<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ج۷، ص۲۸۲۴.</ref>. واژه «اصلاح» در آغاز عبارت از [[جنبش]] [[دینی]] اصلاح خواهانه‌ای بود که لوتر در [[آلمان]] به سال ۱۵۲۱ میلادی بدان [[همت]] گماشت. از آن پس به تدریج بر هر تغییری، خواه مذهبی و خواه [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، اطلاق گردید. [[دانشمندان]] [[علوم سیاسی]] و [[جامعه‌شناسی]]، معانی متفاوتی با نگرش‌های گوناگون برای آن ذکر کرده‌اند.
# اصلاح در [[علم سیاست]] معادل «رفرم Reform» است و در برابر «[[انقلاب]]» به کار می‌رود. انقلاب، به معنای دگرگونی در بنیادها، اصول و ارزش‌های یک [[نظام]] مستقر اجتماعی در جهت [[براندازی]] آن از راه به‌کارگیری ابزارها و سازوکارهای [[خشونت‌آمیز]] و غیرقانونی است، ولی [[اصلاحات]] به معنای پذیرش بنیادها و ساختار یک نظام و تلاش به منظور ایجاد [[تغییر]] در سازوکارها یا برخی از اصول برحسب نیازهای زمانی و مکانی خاص است. پس این نوع اصلاحات، به نوعی از تحولات و تغییرات اجتماعی نظر دارد که در چارچوب یک [[نظام سیاسی]] عمل می‌کند<ref>حمید پارسانیا، «هفت نظریه برای اصلاحات»، مجله کتاب نقد، ش۱۶، ص۷۰.</ref>.
#جوهره [[اصلاحات]]، نقد گذشته و یافتن شیوه اداره موفق [[جامعه]] در سطح [[خرد]] و کلان است<ref>اخوان کاظمی، «اصلاحات، رفورم و رفورماسیون»، مجله کتاب نقد، ش۱۶، ص۱۵۵.</ref>.
# اصلاحات به معنای «مهندسی [[اجتماعی]] Social Engineer» است. مهندسی اجتماعی یا نقشه‌کشی، اجتماعی، یکی از انواع [[اقدامات اصلاحی]] است که معمولاً برای جلوگیری از [[نهضت]] انقلابی صورت می‌گیرد. مهندسی اجتماعی [[معتقد]] است [[آدمی]] بر [[سرنوشت]] خود [[حاکم]] است و می‌تواند مطابق اهدافش در [[تاریخ]] [[بشر]] تأثیرگذار باشد و با بهره‌گیری از اطلاعات مبتنی بر امور واقع، در ساختن یا دگرگون کردن [[نهادهای اجتماعی]] مطلوب بکوشد. بنابراین، تعیین درست محتوای اصلاحات، [[زمان]] مناسب اقدام به آن، ارزیابی پیشاپیش نتایج و عواقب جنبی و احتمالی آن، شیوه‌های درست [[اعمال]] اصلاحات و غیره، از مهم‌ترین [[وظایف]] [[سیاسی]] است که کار اصلاحات و [[اندیشه]] به آن را به سرحد مهندسی اجتماعی می‌رساند<ref>اخوان کاظمی، «اصلاحات، رفورم و رفورماسیون»، مجله کتاب نقد، ش۱۶، ص۱۵۷.</ref>. مهندسی اجتماعی در قلمرو [[جامعه‌شناسی]] کاربردی، به اعمال نظریه‌های [[علمی]] در زمینه‌های خاص اجتماعی گفته می‌شود و در جامعه‌شناسی خرد به [[راحتی]] صورت پذیر است. برای مثال، [[رئیس]] کارگاهی از [[دانشمندان]] [[علوم اجتماعی]] می‌خواهد تا به [[نظم]] و ترتیب دادن به سازمانش بپردازند؛ به طوری که بازده ارتقا یابد، [[روابط انسانی]] بهتر شود و... در جامعه‌شناسی کلان کاربرد آن با موانع بسیاری روبه‌روست؛ زیرا در این زمینه، دست‌کاری همه عناصر به دلیل گستردگی آنها دشوار است<ref>باقر ساروخانی، درآمدی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی، ج۲، ص۷۶۳.</ref>.
# اصلاحات اجتماعی به معنای بهبودخواهی و سامان‌بخشی به وضع موجود به روش [[معتدل]] و تدریجی در [[زندگی سیاسی]]، اجتماعی و [[اقتصادی]]، ایجاد تغییرات سودمند به شیوه تکاملی و مسالمت‌گرا برای دستیابی به [[تعادل]] و رفع معایب، تصحیح خطاها و متوقف‌سازی سوءاستفاده‌های اجتماعی و سیاسی، دادن ساختارهای نو و نظامی بهتر و [[برنامه‌ریزی]] شده از راه نقد اوضاع و یافتن روش‌های خروج از تنگناها و [[نوآوری]] در اداره کارآمد [[جامعه]]، بهره‌برداری خردمندانه از منابع، کاربرد [[منظم]]، [[حمایت]] شده و هدف‌دار انرژی‌های [[انسانی]]، به [[اختیار]] گرفتن عقلایی محیط طبیعی و [[اجتماعی]]، اتخاذ ساز و کارهای مشکل گشا و اقدام به حرکت‌های رو به پیش در مهندسی اجتماعی بر اساس [[شایسته‌سالاری]]، [[کارآمدی]] و [[قانون‌گرایی]] همگام با ارتقای توان تطبیق‌پذیری [[نظام سیاسی]] با خواست‌ها و اهداف جامع است<ref>محمدرضا دهشیری، «آسیب‌شناسی اصلاحات در ایران»، مجله کتاب نقد، ش۱۶، ص۱۰۷.</ref>.
این تعریف، تعریفی کامل و مفصل از اصلاحات اجتماعی است و بر اساس آن، [[اصلاحات]] که اجتماعی جزئی از تغییرات اجتماعی به شمار می‌رود که هم [[دولت]] و هم [[مصلحان اجتماعی]] برای بهبودی وضع موجود در نظر داشته و درصدد [[اجرا]] و [[اعمال]] آن هستند؛ چراکه تغییرات اجتماعی، دگرگونی‌های با برنامه و بدون برنامه را در بر می‌گیرد. ویگو در تعریف تغییرات اجتماعی با برنامه می‌نویسد: «[[تغییر]] اجتماعی با برنامه مربوط به تلاش‌های عمدی، آگاهانه و گروهی [[کارگزاران]] تغییر برای بهبودی فعالیت‌های [[نظام اجتماعی]] است»<ref>Steven Vago، Social Change، ۱۹۹۶، p.۲۴۷.</ref>.
در تعریفی دیگر آمده است:
تغییر اجتماعی [[برنامه‌ریزی]] شده، تغییری است که عامل یا [[کارگزار]] تغییر (معطوف به علل خاصی) در [[هدف]] تغییر ایجاد کند و آن را در [[زمان]] TO تا Tn از وضع موجود به وضع مطلوب (از نظر خود) انتقال می‌دهد. [[شیوه]] این انتقال، استراتژی‌های تغییر است و در این میان، محیط فیزیکی و نیز [[ارزش‌ها]] و هنجارهای جامعه بر هدف و عامل و بر وضع موجود و موجود و مطلوب و نیز بر استراتژی‌های تغییر اثر می‌گذارد. این تغییر، دفعی نیست، بلکه یک فرایند است و در طول زمان رخ می‌دهد و بنابراین، از زمان TO (شروع تغییر) تا Tn ([[رسیدن به وضع مطلوب]]) ادامه دارد<ref>محمدرضا جوادی یگانه و مهدی عباسی لاخانی، تغییرات اجتماعی برنامه‌ریزی شده، ص۱۲.</ref>.
بنابراین، تعریف ما از «اصلاحات اجتماعی» به طور کلی به معنای اقدامات یا تغییراتی است که کارگزار تغییر، در جهت اهدافی از پیش تعیین شده، با [[برنامه‌ریزی]] و سامان‌دهی و بهبودی برنامه‌های پیشین به صورت قانونی و آرام و به دور از [[خشونت]] انجام می‌دهد.<ref>[[مهدی محمدی صیفار|محمدی صیفار، مهدی]]، [[اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی (کتاب)|اندیشه و روش اصلاح جامعه از دیدگاه امام علی]] ص ۳۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۰۵۸

ویرایش