بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
تقسیم بیت المال در دوران [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}} یکی از موارد مسئلهساز و مهم [[شهر کوفه]] بوده است. شیوه تقسیم عادلانه حضرت، گروهی را ناراحت کرده و برخی را بهانه ساز شد تا به [[معاویه]] ملحق شوند. | تقسیم بیت المال در دوران [[حکومت امیرالمؤمنین]]{{ع}} یکی از موارد مسئلهساز و مهم [[شهر کوفه]] بوده است. شیوه تقسیم عادلانه حضرت، گروهی را ناراحت کرده و برخی را بهانه ساز شد تا به [[معاویه]] ملحق شوند. | ||
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که شهر کوفه تنها در دوران [[حکومت علی]]{{ع}} مرکز [[خلافت]] بوده و در آغاز خلافت [[بنی عباس]] نیز [[شهر]] «[[حیره]]» در نزدیک کوفه تا پیش از ساخته شدن [[بغداد]]، مقر [[حکومت بنی عباس]] بوده است؛ اما در عین حال همیشه کوفه از نظر [[تاریخی]] شهری مهم و در خور توجه بوده که همه [[خلفا]] میباید در معادلات [[سیاسی]] خود به آن توجه کنند و به جهت روحیه [[طغیانگر]] [[مردم]] آن، همیشه تحت کنترل شدید باشد. به ویژه در دوران [[خلافت بنی امیه]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که شهر کوفه تنها در دوران [[حکومت علی]]{{ع}} مرکز [[خلافت]] بوده و در آغاز خلافت [[بنی عباس]] نیز [[شهر]] «[[حیره]]» در نزدیک کوفه تا پیش از ساخته شدن [[بغداد]]، مقر [[حکومت بنی عباس]] بوده است؛ اما در عین حال همیشه کوفه از نظر [[تاریخی]] شهری مهم و در خور توجه بوده که همه [[خلفا]] میباید در معادلات [[سیاسی]] خود به آن توجه کنند و به جهت روحیه [[طغیانگر]] [[مردم]] آن، همیشه تحت کنترل شدید باشد. به ویژه در دوران [[خلافت بنی امیه]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۰۷.</ref>. | ||
== عوامل مهم در تقسیم بیت المال == | == عوامل مهم در تقسیم بیت المال == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
آنچه باعث گردید که [[مسلمانان]] در این منطقه مستقر شوند، نزدیکی آن به مناطق [[جنگی]] بود؛ زیرا میان [[عراق]] و [[حجاز]] و [[ایران]] که منطقه جنگی بود، فاصله زیادی وجود داشت. البته به نظر میرسد که مشکل [[خانوادهها]] نیز در این نقشه بیتأثیر نبوده است؛ زیرا بسیاری از اعضای خانوادهها در [[مدینه]] بیسرپرست مانده بودند، [[نفقه]] نداشتند و شاید از زنده یا مرده بودن شوهر خود نیز بیاطلاع بودند<ref>المجموع، ج۵، ص۱۹۰.</ref>. | آنچه باعث گردید که [[مسلمانان]] در این منطقه مستقر شوند، نزدیکی آن به مناطق [[جنگی]] بود؛ زیرا میان [[عراق]] و [[حجاز]] و [[ایران]] که منطقه جنگی بود، فاصله زیادی وجود داشت. البته به نظر میرسد که مشکل [[خانوادهها]] نیز در این نقشه بیتأثیر نبوده است؛ زیرا بسیاری از اعضای خانوادهها در [[مدینه]] بیسرپرست مانده بودند، [[نفقه]] نداشتند و شاید از زنده یا مرده بودن شوهر خود نیز بیاطلاع بودند<ref>المجموع، ج۵، ص۱۹۰.</ref>. | ||
[[شهر کوفه]] بر اساس [[سازمان]] نظامی سپاه اسلام به هفت دسته تقسیم شد و در هر منطقه، قبایلی مستقر شدند. به هر یک از این دستهها «سبع» گفته میشد<ref>تاریخ الکوفه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۴.</ref>. هر یک از این هفت گروه، یک فرمانده داشت که از آنان به «رؤسای اسباع» یا «أمراء الأسباع» و یا «أمراء الأجناد» یاد شده است<ref>تاریخ الکوفه، ص۴۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | [[شهر کوفه]] بر اساس [[سازمان]] نظامی سپاه اسلام به هفت دسته تقسیم شد و در هر منطقه، قبایلی مستقر شدند. به هر یک از این دستهها «سبع» گفته میشد<ref>تاریخ الکوفه، ص۱۴۱-۱۴۲؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۴.</ref>. هر یک از این هفت گروه، یک فرمانده داشت که از آنان به «رؤسای اسباع» یا «أمراء الأسباع» و یا «أمراء الأجناد» یاد شده است<ref>تاریخ الکوفه، ص۴۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۰۸ - ۶۱۱.</ref> | ||
=== عرفا === | === عرفا === | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
# عرافه ردیف اول ۶۰ مرد، ۶۰ زن و چهل نانخوار بودند که مردان آنها ۱۵۰۰ درهم دریافت میکردند و مجموعه آنها به صد هزار درهم میرسید<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۲.</ref>. | # عرافه ردیف اول ۶۰ مرد، ۶۰ زن و چهل نانخوار بودند که مردان آنها ۱۵۰۰ درهم دریافت میکردند و مجموعه آنها به صد هزار درهم میرسید<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۵۲.</ref>. | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} هنگامی که به [[حکومت]] میرسد، همه این تقسیمات را به هم میزند و تمام این [[طوایف]] و [[قبایل]] و مردان [[جنگجو]] و [[زنان]] آنها را سهم یکسانی میدهد، حتی یک [[ایرانی]] [[آزاد]] را مانند یک جنگجو و [[مجاهد]] [[جنگ بدر]] سهم میدهد. بدیهی است که روش عادلانه علی{{ع}} منافع بسیاری را به خطر میانداخت<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} هنگامی که به [[حکومت]] میرسد، همه این تقسیمات را به هم میزند و تمام این [[طوایف]] و [[قبایل]] و مردان [[جنگجو]] و [[زنان]] آنها را سهم یکسانی میدهد، حتی یک [[ایرانی]] [[آزاد]] را مانند یک جنگجو و [[مجاهد]] [[جنگ بدر]] سهم میدهد. بدیهی است که روش عادلانه علی{{ع}} منافع بسیاری را به خطر میانداخت<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۱۶ - ۶۲۶.</ref>. | ||
=== [[موالی]] و [[ایرانیان]] === | === [[موالی]] و [[ایرانیان]] === | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# گروه دوم کسانی بودند که هیچ گاه برده نبودند و مسلمان شدند. اینان با یکی از قبایل عربی [[پیمان]] ولاء میبستند که از آنان حمایت کند<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۴۶ به نقل از تاریخ العراق فی ظل الحکم الأموی، ص۲۵۳.</ref>؛ مانند [[حمراء دیلم]]. | # گروه دوم کسانی بودند که هیچ گاه برده نبودند و مسلمان شدند. اینان با یکی از قبایل عربی [[پیمان]] ولاء میبستند که از آنان حمایت کند<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۴۶ به نقل از تاریخ العراق فی ظل الحکم الأموی، ص۲۵۳.</ref>؛ مانند [[حمراء دیلم]]. | ||
هنگامی که علی{{ع}} به [[حکومت]] رسید نسبت به [[موالیان]]، همان عطا را میداد که به عربهای [[مسلمان]] میپرداخت و [[مساوات]] میان همه [[مسلمانان]] برقرار کرد. برقراری مساوات در تقسیم بیت المال به گونهای بوده که قلعه چی مدعی است علی{{ع}} [[موالی]] را بر [[عرب]] [[برتری]] میداده<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۶۴.</ref> این، [[اتهام]] ناجوانمردانهای بیش نیست. آنچه علی{{ع}} انجام داده، [[احترام]] به مسلمانان [[غیر عرب]] بوده است؛ اما این کار [[خشم]] گروهی از عربهای [[کوفه]] را برافروخت که نوشتهاند: در روزی [[جمعه]] که علی{{ع}} بالای منبری آجری سخنرانی میکرد و با او ابن صوحان بود ـ در حالی که موالی و [[ایرانیان]] در اطراف حضرت بودند ـ مردی حرکت کرد و سخنی گفت که روشن نشد. [[امیرالمؤمنین]] به شدت [[غضبناک]] شد به گونهای که صورتش سرخ گردید؛ سپس ساکت شد. در این هنگام، [[اشعث بن قیس]] جمعیت را شکافت، جلو آمد و گفت: «این سرخ رویان؛ (ایرانیان) جلو روی تو بر ما [[غلبه]] کردهاند» و مانع آنها نمیشوی؟ حضرت فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] من روشن خواهم کرد که عرب چه کاره است. آن گاه فرمود: «چه کسی معذور میدارد مرا از این شکم گندهها؛ یکی از آنان باز میگردد و در بستر نرم استراحت میکند و یکی از آنها همچون الاغ در بستر خود غلت میزند و خاک [[مالی]] میکند و قومی در هوای گرم به سبب [[خدا]] فعالیت میکنند، آن گاه از من میخواهند آنها ([[ایرانیان]]) را طرد کنم تا از [[ستمکاران]] [[نادانان]] باشم. قسم به خدایی که دانه را شکافت و [[آدمی]] را آفرید از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود: هر آینه آنان (ایرانیان) به خدا [[سوگند]] روزی شما را به سبب [[اسلام]] با [[شمشیر]] خواهند زد همانگونه که در آغاز، شما آنها را زدید»<ref>{{متن حدیث|من يعذرني من هؤلاء الضياطره، يقيل أحدهم يتقلب على حشاياه يتمرغ أحدهم على فراشه تمرغ الحمار (نسخه بدلها از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۸۴، حکمت ۲۵۱؛ همین قلم، انقلاب اسلامی ایران در آیات و روایات، ص۶۹.) و يهجر قوم لذكر الله فيأمرني أن أطردهم فأكون من الظالمين الجاهلين. أما و الذي فلق الحبة و برأ النسمة، لقد سمعت محمدا{{صل}}، يقول: ليضربنكم – و الله - على الدين عودا كما ضربتموهم عليه بدوا}}؛ سفینه البحار (۴ جلدی)، ج۴، ص۷۷۰ و چاپ سنایی، ج۲، ص۶۹۳؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۱۳۹؛ الغارات، ص۴۱ و دو جلدی، ج۲، ص۴۹۸؛ مسند علی بن ابی طالب{{ع}}، ج۴، ص۱۵۰۴، ح۸۸۴۶ به نقل از مسند بزاز، ج۴، ص۹۳ و ص۱۵۰۷، ح۸۸۴۷-۸۸۴۸ و ج۴، ص۱۵۰۴، ح۸۸۵۷ به نقل از مسند ابو یعلی، ج۱، ص۳۲۲ و الأم شافعی، ج۷، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | هنگامی که علی{{ع}} به [[حکومت]] رسید نسبت به [[موالیان]]، همان عطا را میداد که به عربهای [[مسلمان]] میپرداخت و [[مساوات]] میان همه [[مسلمانان]] برقرار کرد. برقراری مساوات در تقسیم بیت المال به گونهای بوده که قلعه چی مدعی است علی{{ع}} [[موالی]] را بر [[عرب]] [[برتری]] میداده<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۶۴.</ref> این، [[اتهام]] ناجوانمردانهای بیش نیست. آنچه علی{{ع}} انجام داده، [[احترام]] به مسلمانان [[غیر عرب]] بوده است؛ اما این کار [[خشم]] گروهی از عربهای [[کوفه]] را برافروخت که نوشتهاند: در روزی [[جمعه]] که علی{{ع}} بالای منبری آجری سخنرانی میکرد و با او ابن صوحان بود ـ در حالی که موالی و [[ایرانیان]] در اطراف حضرت بودند ـ مردی حرکت کرد و سخنی گفت که روشن نشد. [[امیرالمؤمنین]] به شدت [[غضبناک]] شد به گونهای که صورتش سرخ گردید؛ سپس ساکت شد. در این هنگام، [[اشعث بن قیس]] جمعیت را شکافت، جلو آمد و گفت: «این سرخ رویان؛ (ایرانیان) جلو روی تو بر ما [[غلبه]] کردهاند» و مانع آنها نمیشوی؟ حضرت فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] من روشن خواهم کرد که عرب چه کاره است. آن گاه فرمود: «چه کسی معذور میدارد مرا از این شکم گندهها؛ یکی از آنان باز میگردد و در بستر نرم استراحت میکند و یکی از آنها همچون الاغ در بستر خود غلت میزند و خاک [[مالی]] میکند و قومی در هوای گرم به سبب [[خدا]] فعالیت میکنند، آن گاه از من میخواهند آنها ([[ایرانیان]]) را طرد کنم تا از [[ستمکاران]] [[نادانان]] باشم. قسم به خدایی که دانه را شکافت و [[آدمی]] را آفرید از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود: هر آینه آنان (ایرانیان) به خدا [[سوگند]] روزی شما را به سبب [[اسلام]] با [[شمشیر]] خواهند زد همانگونه که در آغاز، شما آنها را زدید»<ref>{{متن حدیث|من يعذرني من هؤلاء الضياطره، يقيل أحدهم يتقلب على حشاياه يتمرغ أحدهم على فراشه تمرغ الحمار (نسخه بدلها از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۸۴، حکمت ۲۵۱؛ همین قلم، انقلاب اسلامی ایران در آیات و روایات، ص۶۹.) و يهجر قوم لذكر الله فيأمرني أن أطردهم فأكون من الظالمين الجاهلين. أما و الذي فلق الحبة و برأ النسمة، لقد سمعت محمدا{{صل}}، يقول: ليضربنكم – و الله - على الدين عودا كما ضربتموهم عليه بدوا}}؛ سفینه البحار (۴ جلدی)، ج۴، ص۷۷۰ و چاپ سنایی، ج۲، ص۶۹۳؛ خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۱۳۹؛ الغارات، ص۴۱ و دو جلدی، ج۲، ص۴۹۸؛ مسند علی بن ابی طالب{{ع}}، ج۴، ص۱۵۰۴، ح۸۸۴۶ به نقل از مسند بزاز، ج۴، ص۹۳ و ص۱۵۰۷، ح۸۸۴۷-۸۸۴۸ و ج۴، ص۱۵۰۴، ح۸۸۵۷ به نقل از مسند ابو یعلی، ج۱، ص۳۲۲ و الأم شافعی، ج۷، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۲۶ - ۶۳۷.</ref> | ||
=== عطا و [[رزق]] === | === عطا و [[رزق]] === | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
عطاء سهمیه سالیانهای بود که [[حاکم اسلامی]] به [[مردم]] میداد. معروف است که [[عمر بن خطاب]] اولین کسی است که عطا را در سال ۲۰ هجری [[واجب]] کرد<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۶۶.</ref> و رزق به اجناسی گفته میشود که ماهیانه به [[خانوادهها]] داده میشد و [[عمر]] برای اولین بار ارزاق را برای مردم تعیین کرد: برای هر [[مرد]] [[مسلمان]] یا [[زن]] و [[غلام]]، یک مدّ گندم و دو [[قسط]] (نیم من) سرکه و دو قسط روغن قرار داد که این تقسیم تا دوران [[حکومت امویان]] باقی ماند<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۶۷.</ref>. | عطاء سهمیه سالیانهای بود که [[حاکم اسلامی]] به [[مردم]] میداد. معروف است که [[عمر بن خطاب]] اولین کسی است که عطا را در سال ۲۰ هجری [[واجب]] کرد<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۶۶.</ref> و رزق به اجناسی گفته میشود که ماهیانه به [[خانوادهها]] داده میشد و [[عمر]] برای اولین بار ارزاق را برای مردم تعیین کرد: برای هر [[مرد]] [[مسلمان]] یا [[زن]] و [[غلام]]، یک مدّ گندم و دو [[قسط]] (نیم من) سرکه و دو قسط روغن قرار داد که این تقسیم تا دوران [[حکومت امویان]] باقی ماند<ref>موسوعه فقه ابراهیم النخعی، ج۱، ص۶۷.</ref>. | ||
همانگونه که اشاره شد از دوران عمر که [[دیوان]] [[سپاه]] تشکیل شد، سالی یک بار درآمد [[بیت المال]] میان [[مردم]] تقسیم میشد؛ اما هنگامی که علی{{ع}} به [[خلافت]] رسید [[مالی]] را در بیت المال ذخیره نمیکرد و آنچه در بیت المال گرد میآمد به گونه برابر میان مردم تقسیم مینمود. به گونهای که در منابع گوناگون نقل شده است. علی{{ع}} عطا را در یکی از سالها سه بار از بیت المال داد و میان مردم تقسیم کرد. آن گاه مالی برای وی از [[اصفهان]] آمد و فرمود: «برای دریافت عطای چهارم بیایید؛ زیرا من ذخیره کننده شما نیستم»<ref>{{متن حدیث|أغدوا إلى عطاء رابع أني لست لكم بخازن}}</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | همانگونه که اشاره شد از دوران عمر که [[دیوان]] [[سپاه]] تشکیل شد، سالی یک بار درآمد [[بیت المال]] میان [[مردم]] تقسیم میشد؛ اما هنگامی که علی{{ع}} به [[خلافت]] رسید [[مالی]] را در بیت المال ذخیره نمیکرد و آنچه در بیت المال گرد میآمد به گونه برابر میان مردم تقسیم مینمود. به گونهای که در منابع گوناگون نقل شده است. علی{{ع}} عطا را در یکی از سالها سه بار از بیت المال داد و میان مردم تقسیم کرد. آن گاه مالی برای وی از [[اصفهان]] آمد و فرمود: «برای دریافت عطای چهارم بیایید؛ زیرا من ذخیره کننده شما نیستم»<ref>{{متن حدیث|أغدوا إلى عطاء رابع أني لست لكم بخازن}}</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۳۷ - ۶۴۱.</ref> | ||
=== تقسیم [[هدایا]] === | === تقسیم [[هدایا]] === | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
دیدگاه اولیه علی{{ع}} این بود که هدایای آنان پذیرفته نشود که مبادا نوعی باجخواهی و [[سوء]] استفاده تلقی شود. حضرت در نظر داشت هدایا را بابت [[خراج]] [[محاسبه]] کند یا [[ارزش]] برخی از آنچه دادهاند را پرداخت نماید؛ اما به نظر میرسد این گونه برخورد با هدایای دهقانان و بزرگان روستاها و سواد عراق مورد پسند آنها واقع نشده و آنان برابر [[سنت]] خویش از دادن [[هدیه]] دست برنمیداشتند. آنان [[پادشاهان]] خود را با شکوه و عظمت زیادی دیده و برای آنها پیشکشهای فراوانی تقدیم میکردند. به نظر میرسد [[سیره]] [[رهبر]] [[مسلمانان]] به شدت آنان را تحت تأثیر قرار داده و از سادگی آن [[تعجب]] میکردند. | دیدگاه اولیه علی{{ع}} این بود که هدایای آنان پذیرفته نشود که مبادا نوعی باجخواهی و [[سوء]] استفاده تلقی شود. حضرت در نظر داشت هدایا را بابت [[خراج]] [[محاسبه]] کند یا [[ارزش]] برخی از آنچه دادهاند را پرداخت نماید؛ اما به نظر میرسد این گونه برخورد با هدایای دهقانان و بزرگان روستاها و سواد عراق مورد پسند آنها واقع نشده و آنان برابر [[سنت]] خویش از دادن [[هدیه]] دست برنمیداشتند. آنان [[پادشاهان]] خود را با شکوه و عظمت زیادی دیده و برای آنها پیشکشهای فراوانی تقدیم میکردند. به نظر میرسد [[سیره]] [[رهبر]] [[مسلمانان]] به شدت آنان را تحت تأثیر قرار داده و از سادگی آن [[تعجب]] میکردند. | ||
علی{{ع}} نسبت به هدایای [[ایرانیان]] روش دیگری در نظر گرفت. گویا [[احساس]] کرد که بازگرداندن آنها یا دادن بهای آنها ناراحتی دهقانان را در پی دارد و آن، تقسیم [[هدایا]] میان مردم بود. علی{{ع}} بر این [[باور]] بود که این هدایا از آن جهت به وی داده میشود که [[حاکم]] و رهبر مسلمانان است؛ یعنی از جهت شخصیت حقوقی به هدایا [[دست]] مییابد نه شخصیت حقیقی. در نتیجه باید به مسلمانان بازگردد. گرچه شخص وی در این موضوع نیز نقش داشته باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | علی{{ع}} نسبت به هدایای [[ایرانیان]] روش دیگری در نظر گرفت. گویا [[احساس]] کرد که بازگرداندن آنها یا دادن بهای آنها ناراحتی دهقانان را در پی دارد و آن، تقسیم [[هدایا]] میان مردم بود. علی{{ع}} بر این [[باور]] بود که این هدایا از آن جهت به وی داده میشود که [[حاکم]] و رهبر مسلمانان است؛ یعنی از جهت شخصیت حقوقی به هدایا [[دست]] مییابد نه شخصیت حقیقی. در نتیجه باید به مسلمانان بازگردد. گرچه شخص وی در این موضوع نیز نقش داشته باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۵۷ - ۶۶۰.</ref>. | ||
=== موارد دیگر [[مصرف بیت المال]] === | === موارد دیگر [[مصرف بیت المال]] === | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[حاکم اسلامی]] به جهت اینکه مجبور است کارهای عادی خود را رها کرده و به [[رهبری جامعه اسلامی]] بپردازد، باید نیاز [[مالی]] وی از بیت المال مسلمانان تأمین شود. مدتی پس از آنکه [[خلیفه دوم]] به [[خلافت]] رسید به مسلمانان گفت: من [[بازرگانی]] بودم که [[خداوند]] خود و [[خانواده]] ام را با بازرگانی بینیاز میداشت و مرا به این کار واداشتید. اکنون به نظر شما از این [[مال]] چقدر برای من [[حلال]] است؟ مردم، بسیار سخن گفتند و علی{{ع}} خاموش بود. [[عمر]] گفت: ای علی! تو چه میگویی؟ حضرت فرمود: «چندان که هزینه تو و خانواده ات را به گونه معمول و پسندیده کفایت کند و [[حق]] دیگری نداری»<ref>{{متن حدیث| ما أصلحك وأصلح عيالك بالمعروف، ليس لك من هذا المال غيره}}؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۱؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۲۱۰؛ نهایه الإرب، ج۴، ص۲۸۷؛ تاریخ الاسلام، «عهد الخلفاء»، ص۱۴۴.</ref>. مردم همگی گفتند: [[سخن]] درست همان است که علی گفت و عمر به [[میزان]] خوراک و نیاز خود و خانوادهاش برمیداشت<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۱.</ref>. | [[حاکم اسلامی]] به جهت اینکه مجبور است کارهای عادی خود را رها کرده و به [[رهبری جامعه اسلامی]] بپردازد، باید نیاز [[مالی]] وی از بیت المال مسلمانان تأمین شود. مدتی پس از آنکه [[خلیفه دوم]] به [[خلافت]] رسید به مسلمانان گفت: من [[بازرگانی]] بودم که [[خداوند]] خود و [[خانواده]] ام را با بازرگانی بینیاز میداشت و مرا به این کار واداشتید. اکنون به نظر شما از این [[مال]] چقدر برای من [[حلال]] است؟ مردم، بسیار سخن گفتند و علی{{ع}} خاموش بود. [[عمر]] گفت: ای علی! تو چه میگویی؟ حضرت فرمود: «چندان که هزینه تو و خانواده ات را به گونه معمول و پسندیده کفایت کند و [[حق]] دیگری نداری»<ref>{{متن حدیث| ما أصلحك وأصلح عيالك بالمعروف، ليس لك من هذا المال غيره}}؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۱؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۲۱۰؛ نهایه الإرب، ج۴، ص۲۸۷؛ تاریخ الاسلام، «عهد الخلفاء»، ص۱۴۴.</ref>. مردم همگی گفتند: [[سخن]] درست همان است که علی گفت و عمر به [[میزان]] خوراک و نیاز خود و خانوادهاش برمیداشت<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۱.</ref>. | ||
[[علی]]{{ع}} نه تنها خود از بیت المال قرض نمیگرفت، بلکه [[اجازه]] نمیداد [[نزدیکان]] وی نیز از مالی، پیش از تقسیم میان [[مردم]] استفاده کنند؛ بنابراین نظر حضرت این بود که [[خلیفه]] و [[رهبر]] [[مسلمانان]] به انداره کفاف میتواند از [[بیت المال]] بهره ببرد؛ ولی عملاً خود به هیچ روی از بیت المال استفاده نمیکرد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | [[علی]]{{ع}} نه تنها خود از بیت المال قرض نمیگرفت، بلکه [[اجازه]] نمیداد [[نزدیکان]] وی نیز از مالی، پیش از تقسیم میان [[مردم]] استفاده کنند؛ بنابراین نظر حضرت این بود که [[خلیفه]] و [[رهبر]] [[مسلمانان]] به انداره کفاف میتواند از [[بیت المال]] بهره ببرد؛ ولی عملاً خود به هیچ روی از بیت المال استفاده نمیکرد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۶۶ - ۶۶۹.</ref>. | ||
==== حقوق کارگزاران ==== | ==== حقوق کارگزاران ==== | ||
پرداخت حقوق کارگزاران از بیت المال یکی از هزینههای بیت المال بود. این موضوع از نظر [[تاریخی]] روشن است؛ ولی در کلام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر [[ضرورت]] پرداخت [[حقوق]] به چند گروه از [[کارگزاران]] تأکید شده است. ایشان میفرماید: «چارهای از [[امارت]] و حقوق برای [[امیر]] نیست، و چارهای از وجود [[عریف]] و حقوق برای وی نیست و چارهای از حساب کننده و حقوق برای وی نیست و چارهای از داشتن [[قاضی]] و حقوقی برای وی نیست و [[کراهت]] دارد که حقوق قاضی بر عهده مردمی باشد که برای آنها [[قضاوت]] میکند و لیکن باید از بیت المال باشد»<ref>{{متن حدیث|لَا بُدَّ مِنْ إِمَارَةٍ وَ رِزْقٍ لِلْأَمِيرِ وَ لَا بُدَّ مِنْ عَرِيفٍ وَ رِزْقٍ لِلْعَرِيفِ وَ لَا بُدَّ مِنْ حَاسِبٍ وَ رِزْقٍ لِلْحَاسِبِ وَ لَا بُدَّ مِنْ قَاضٍ وَ رِزْقٍ لِلْقَاضِي وَ كَرِهَ أَنْ يَكُونَ رِزْقُ الْقَاضِي عَلَى النَّاسِ الَّذِينَ يَقْضِي لَهُمْ وَ لَكِنْ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ}}؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۸، ح۱۹۱۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | پرداخت حقوق کارگزاران از بیت المال یکی از هزینههای بیت المال بود. این موضوع از نظر [[تاریخی]] روشن است؛ ولی در کلام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بر [[ضرورت]] پرداخت [[حقوق]] به چند گروه از [[کارگزاران]] تأکید شده است. ایشان میفرماید: «چارهای از [[امارت]] و حقوق برای [[امیر]] نیست، و چارهای از وجود [[عریف]] و حقوق برای وی نیست و چارهای از حساب کننده و حقوق برای وی نیست و چارهای از داشتن [[قاضی]] و حقوقی برای وی نیست و [[کراهت]] دارد که حقوق قاضی بر عهده مردمی باشد که برای آنها [[قضاوت]] میکند و لیکن باید از بیت المال باشد»<ref>{{متن حدیث|لَا بُدَّ مِنْ إِمَارَةٍ وَ رِزْقٍ لِلْأَمِيرِ وَ لَا بُدَّ مِنْ عَرِيفٍ وَ رِزْقٍ لِلْعَرِيفِ وَ لَا بُدَّ مِنْ حَاسِبٍ وَ رِزْقٍ لِلْحَاسِبِ وَ لَا بُدَّ مِنْ قَاضٍ وَ رِزْقٍ لِلْقَاضِي وَ كَرِهَ أَنْ يَكُونَ رِزْقُ الْقَاضِي عَلَى النَّاسِ الَّذِينَ يَقْضِي لَهُمْ وَ لَكِنْ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ}}؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۸، ح۱۹۱۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۷۰ - ۶۷۳.</ref> | ||
==== پرداخت دیه ==== | ==== پرداخت دیه ==== | ||
یکی از موارد مهمی که برای [[مصرف بیت المال]] در [[سیره علوی]] یاد شده پرداخت دیه در موارد گوناگون از [[بیت المال]] است. از جمله: دیه کشته از [[وحشت]] [[جنگ]]؛ دیه کشته در ازدحام؛ دیه کشتهای که [[قاتل]] وی مشخص نیست؛ دیه کشته به وسیله جمع؛ دیه خطای [[قاضی]]؛ دیه خطای [[مسلمان]]؛ دیه شخص بیعاقله؛ دیه شرابخوار به هنگام اجرای حدّ<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | یکی از موارد مهمی که برای [[مصرف بیت المال]] در [[سیره علوی]] یاد شده پرداخت دیه در موارد گوناگون از [[بیت المال]] است. از جمله: دیه کشته از [[وحشت]] [[جنگ]]؛ دیه کشته در ازدحام؛ دیه کشتهای که [[قاتل]] وی مشخص نیست؛ دیه کشته به وسیله جمع؛ دیه خطای [[قاضی]]؛ دیه خطای [[مسلمان]]؛ دیه شخص بیعاقله؛ دیه شرابخوار به هنگام اجرای حدّ<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۵۷ - ۶۸۳.</ref>. | ||
==== [[تشویق]] [[قاریان قرآن]] ==== | ==== [[تشویق]] [[قاریان قرآن]] ==== | ||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} اهتمام زیادی به [[قرآن]] داشت و برای قاریان قرآن، سهم ویژهای از [[بیت المال]] قرار داد که به صورت مقرری به آنها داده شود و این دستور حضرت به صورتهای گوناگون نقل شده است. | [[امیرمؤمنان]]{{ع}} اهتمام زیادی به [[قرآن]] داشت و برای قاریان قرآن، سهم ویژهای از [[بیت المال]] قرار داد که به صورت مقرری به آنها داده شود و این دستور حضرت به صورتهای گوناگون نقل شده است. | ||
در [[تفسیر]] ابوالفتوح از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده که فرمودند: برای حمل کننده قرآن در بیت المال ۲۰۰ دینار در هر سال است. اگر بمیرد و [[قرض]] داشته باشد، [[خداوند]] قرض وی را از این [[مال]] میدهد<ref>{{متن حدیث|وَ لِحَامِلِ كِتَابِ اللَّهِ فِي بَيْتِ الْمَالِ كُلَّ سَنَةٍ مِائَتَا دِينَارٍ فَإِنْ مَاتَ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ قَضَى اللَّهُ مِنْ هَذَا الْمَالِ دَيْنَهُ}}؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۵۵.</ref>. ظاهراً منظور این است که قرضهای [[الهی]] وی به جهت این طلبش جبران میشود. و آنچه در روایات گذشته آمده بود ممکن است به همین معنا باشد. که خداوند حقوق [[شرعی]] ای که بدهکار است به سبب آشنایی با قرآن میبخشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | در [[تفسیر]] ابوالفتوح از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده که فرمودند: برای حمل کننده قرآن در بیت المال ۲۰۰ دینار در هر سال است. اگر بمیرد و [[قرض]] داشته باشد، [[خداوند]] قرض وی را از این [[مال]] میدهد<ref>{{متن حدیث|وَ لِحَامِلِ كِتَابِ اللَّهِ فِي بَيْتِ الْمَالِ كُلَّ سَنَةٍ مِائَتَا دِينَارٍ فَإِنْ مَاتَ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ قَضَى اللَّهُ مِنْ هَذَا الْمَالِ دَيْنَهُ}}؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۵۵.</ref>. ظاهراً منظور این است که قرضهای [[الهی]] وی به جهت این طلبش جبران میشود. و آنچه در روایات گذشته آمده بود ممکن است به همین معنا باشد. که خداوند حقوق [[شرعی]] ای که بدهکار است به سبب آشنایی با قرآن میبخشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۸۷ - ۶۸۹.</ref>. | ||
==== مخارج [[زندانیان]] ==== | ==== مخارج [[زندانیان]] ==== | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
==== [[ازدواج]] بیهمسران ==== | ==== [[ازدواج]] بیهمسران ==== | ||
از [[غرایز]] فعال و مهم [[انسان]] غریزه جنسی است. اگر از راه [[مشروع]] اشباع نشود به راههای [[انحرافی]] کشیده و گرفتار [[فساد]] و [[فحشا]] میشود. در [[جامعه]] آن [[روز]]، [[ازدواج]] کردن بسیار ساده بود؛ اما گاهی اتفاق میافتاد که افراد به جهت [[ضعف]] [[مالی]] نتوانند [[ازدواج]] کنند و دنبال کارهای خلاف بروند. [[امیرالمؤمنین]] برای جلوگیری از این گونه [[انحرافات]]، مخارج ازدواج آنها را از [[بیت المال]] میداد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | از [[غرایز]] فعال و مهم [[انسان]] غریزه جنسی است. اگر از راه [[مشروع]] اشباع نشود به راههای [[انحرافی]] کشیده و گرفتار [[فساد]] و [[فحشا]] میشود. در [[جامعه]] آن [[روز]]، [[ازدواج]] کردن بسیار ساده بود؛ اما گاهی اتفاق میافتاد که افراد به جهت [[ضعف]] [[مالی]] نتوانند [[ازدواج]] کنند و دنبال کارهای خلاف بروند. [[امیرالمؤمنین]] برای جلوگیری از این گونه [[انحرافات]]، مخارج ازدواج آنها را از [[بیت المال]] میداد<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۹۰ - ۶۹۱.</ref>. | ||
موارد مصرف دیگر بیت المال عبارت است از: [[نفقه]] غیر مسلمان نابینا؛ نیاز [[مؤذن]]؛ نیاز [[خانواده]] [[شهدا]]؛ حیوانات گم شده؛ پرداخت دیه برده؛ مخارج [[اسیر]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، | موارد مصرف دیگر بیت المال عبارت است از: [[نفقه]] غیر مسلمان نابینا؛ نیاز [[مؤذن]]؛ نیاز [[خانواده]] [[شهدا]]؛ حیوانات گم شده؛ پرداخت دیه برده؛ مخارج [[اسیر]]<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۶۹۱ ـ ۶۹۶.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |