←افتصاد
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←افتصاد) |
||
خط ۳۳۵: | خط ۳۳۵: | ||
تعبیرِ امام صادق{{ع}} گاه در [[جامعه]] ما هم شنیده میشود که میگویند: «این [[مال]] از شیر مادر هم حلالتر است»! در این [[روایات]] از مالِ رَبَوی سخنی به میان نیامده ولی صریح [[آیه قرآن]] میفرماید:{{متن قرآن|وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص 754 - 757.</ref> | تعبیرِ امام صادق{{ع}} گاه در [[جامعه]] ما هم شنیده میشود که میگویند: «این [[مال]] از شیر مادر هم حلالتر است»! در این [[روایات]] از مالِ رَبَوی سخنی به میان نیامده ولی صریح [[آیه قرآن]] میفرماید:{{متن قرآن|وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«و اگر توبه کنید سرمایههایتان از آن شماست، نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۴، ص 754 - 757.</ref> | ||
== | ==اقتصاد== | ||
اقتصاد به معنای [[اعتدال]] و [[میانهروی]] است و [[اموال]] و [[دارایی]]، موضوع کلی آن را تشکیل میدهد. نیازهای [[اقتصادی]] [[انسان]]، از نیازهای ضروری [[زندگی]] است و ادامه [[حیات]]، بدون تأمین آنها ممکن نیست و تأمین عادلانه آنها، هدفی است که برنامه اصلی هر [[حکومتی]] را تشکیل میدهد. از این رو، [[سیاست اقتصادی]] در [[اسلام]] و به ویژه در [[اندیشه]] [[امام علی]]{{ع}}، بر مبنای [[عدالت]] است؛ هدفی که باید به آن دست یافت. [[پذیرش خلافت]] از سوی ایشان، برای برقراری این [[هدف]] [[مقدس]] بود که [[برقراری عدالت اقتصادی]] نیز از آن جمله است. [[عدالت اقتصادی]]، جز با از بین رفتن [[فقر]] در [[جامعه]] و رسیدن هر صاحب حقی به [[حق]] خودش، تحقق نمییابد. امام علی{{ع}} در سخنی، هدف کلی خود را از [[حکومت]]، [[برپایی عدالت]] میداند و میفرماید: «اکنون هر [[ذلیل]] ستمدیدهای نزد من [[عزیز]] و ارجمند است تا حقش را بگیرم و به او دهم، و هر نیرومند [[سرکش]] نزد من [[ناتوان]] و حقیر است که حق [[ستمدیدگان]] را از او بستانم»<ref>نهج البلاغه، خطبه ٣٧.</ref>. | |||
[[سوگند]] به کسی که محمد را به حق فرستاده است! در [[غربال]] [[آزمایش]]، به هم در آمیخته و غربال میشوید تا [[صالح]] از [[فاسد]] جدا گردد. یا همانند دانههایی که در دیگ میریزند، تا چون به [[جوش]] آید، زیروزبر شوند. پس [[پستترین]] شما بالاترین شود و بالاترینتان، پستترین. واپس ماندگانتان پیش افتند و پیشی گرفتگانتان واپس رانده شوند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶.</ref>. | [[سوگند]] به کسی که محمد را به حق فرستاده است! در [[غربال]] [[آزمایش]]، به هم در آمیخته و غربال میشوید تا [[صالح]] از [[فاسد]] جدا گردد. یا همانند دانههایی که در دیگ میریزند، تا چون به [[جوش]] آید، زیروزبر شوند. پس [[پستترین]] شما بالاترین شود و بالاترینتان، پستترین. واپس ماندگانتان پیش افتند و پیشی گرفتگانتان واپس رانده شوند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶.</ref>. | ||