بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = صحیفه سجادیه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
این [[نیایش]] | این [[نیایش]] [[حضرت سجاد]] {{ع}} است در [[تضرع]] و اظهار [[فروتنی]] در پیشگاه [[الهی]]. شمارش [[نعمتهای خدا]] [[شناخت]] ما را نسبت به [[پروردگار]] عمق میبخشد، [[عشق]] ما را نسبت به او افزون میکند و [[روحیه]] [[شکرگزاری]] را در ما زیاد میکند، چنانکه به دنبال آن [[روح]] [[عبادت]] و [[بندگی]] در ما پیدا میشود و از [[سرکشی]] و [[تکبر]] [[پاکیزه]] میشویم. نعمتشماری در صدها [[آیه قرآن]] به چشم میخورد: نعمتهای مادی، [[معنوی]]، ظاهری، [[باطنی]]، فردی، [[اجتماعی]]. فراوانی نعمتهای خدا نشان از گستردگی [[رحمت]] او و مهر ویژه او نسبت به [[بندگان]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد؛ بیگمان انسان ستمکارهای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. | ||
شمارش [[نعمتهای خدا]] [[شناخت]] ما را نسبت به [[پروردگار]] عمق میبخشد، [[عشق]] ما را نسبت به او افزون میکند و [[روحیه]] [[شکرگزاری]] را در ما زیاد میکند، چنانکه به دنبال آن [[روح]] [[عبادت]] و [[بندگی]] در ما پیدا میشود و از [[سرکشی]] و [[تکبر]] [[پاکیزه]] میشویم. نعمتشماری در صدها [[آیه قرآن]] به چشم میخورد: نعمتهای مادی، [[معنوی]]، ظاهری، [[باطنی]]، فردی، [[اجتماعی]]. فراوانی نعمتهای خدا نشان از گستردگی [[رحمت]] او و مهر ویژه او نسبت به [[بندگان]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد؛ بیگمان انسان ستمکارهای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> | |||
این [[مکتب]] [[امام سجاد]] {{ع}} و [[صحیفه سجادیه]] است که آیههای [[کتاب خدا]] را به گوشه گوشه [[زندگی]] ما جاری میکند، [[امام]] در این [[دعا]] نعمتهایی را یاد میکند که ما هرگز در [[فکر]] آنها نیستیم و [[سپاس]] آنها را به جا نمیآوریم و چه بسا زندگی تلخی که پیدا میکنیم به خاطر همین بیتوجهیهاست. بیائید بنشینیم و با دقت به زمزمههای او گوش فرا دهیم و [[سرمشق]] بگیریم: {{متن حدیث|إِلَهِي أَحْمَدُكَ وَ أَنْتَ لِلْحَمْدِ أَهْلٌ عَلَى حُسْنِ صَنِيعِكَ إِلَيَّ، وَ سُبُوغِ نَعْمَائِكَ عَلَيَّ، وَ جَزِيلِ عَطَائِكَ عِنْدِي...}}؛ «ای [[خداوند]] من، [[حمد]] میگویم تو را -و تو سزاوار حمدی-حمد میگویم تو را بهسبب نیکیهایت که در [[حق]] من روا داشتی، و بهسبب نعمتهای فراوانت که به من ارزانی فرمودی، و عطایای بسیارت که مرا بدان نواختی، و رحمت و [[بخشایش]] و نعمتت که مرا بر دیگران [[برتری]] نهادی و به من دادی.. درباره من [[نیکیها]] کردهای و مرا [[نعمتها]] دادهای که [[زبان]] از سپاس آن عاجز است. و اگر [[احسان]] تو و نعم بیشمارت نمیبود، هرگز نمیتوانستم بهره خویش فراچنگ آرم و به [[اصلاح]] نفس خود پردازم. ولی تو پیش از آنکه خواستار احسانت شوم، مرا [[غرقه]] [[احسان]] خود ساختی و در همه کارهایم مرا از دیگران [[بینیازی]] بخشیدی و [[بلا]] از من بگردانیدی و قضای سهمگین از من بازداشتی. | |||
«ای | |||
از | بار خدایا، چه بلاهای رنجآور که از من بگردانیدهای و چه [[نعمتهای فراوان]] که مرا بدان شادمان ساختهای و چه احسانهای بزرگوارانه که در [[حق]] من نمودهای. بارخدایا، تویی که به هنگام [[بیچارگی]] دعای من [[اجابت]] کردی و چون به [[خطا]] و لغزشی گرفتار آمدم از من درگذشتی و حق مرا از [[دشمنان]] بگرفتی. ای [[خداوند]]، هرگاه که از تو درخواستی نمودهام، بخیلت نیافتهام و هر [[زمان]] که آهنگ تو کردهام گرفتهات ندیدهام، بل چنانت یافتهام که دعای مرا میشنوی و آنچه خواستهام [[عطا]] میکنی و در هر کار که هستم و در هر زمان که هستم دیدهام که [[نعمت]] بسیارت بر من روان است. از این روست که در نزد من ستودهای و احسانت بس نیکوست»... . | ||
-ای [[پروردگار]] من- و [[توبه]] میکنم، توبه من بپذیر. به تو [[پناه]] میجویم، پناهم ده. از تو زنهار میطلبم، خوارم فرو مگذار. [[دست]] سؤال پیش تو دراز کردهام، محرومم مکن. به رشته [[رحمت]] تو چنگ زدهام، رهایم مکن. تو را میخوانم، نومیدم باز مگردان. | پس از این مناجاتهای فروتنانه [[امام]] با همان حال [[تضرع]] از خدای خویش درخواست [[عفو]] و [[بخشش]] مینماید: «ای خداوندی که نامهای [[نیکو]] از آن توست، از تو میخواهم که مرا عفو کنی و بیامرزی، که من بیگناه نیستم که عذری اقامه کنم و نیرومند نیستم که هوای غلبهام در سر باشد و گریزگاهی ندارم که بدان در گریزم. از تو میخواهم که خطاهایم ببخشایی و از آن [[گناهان]] که مرا گرفتار خود ساخته و گرد من فرا گرفته و به هلاکتم نزدیک کرده، پوزش میخواهم. از آن گناهان در تو میگریزم. -ای [[پروردگار]] من- و [[توبه]] میکنم، توبه من بپذیر. به تو [[پناه]] میجویم، پناهم ده. از تو زنهار میطلبم، خوارم فرو مگذار. [[دست]] سؤال پیش تو دراز کردهام، محرومم مکن. به رشته [[رحمت]] تو چنگ زدهام، رهایم مکن. تو را میخوانم، نومیدم باز مگردان. ای پروردگار من، تو را میخوانم، در حالی که مسکینم، زار و نزارم، ترسان و هراسان و بیمناکم، فقیرم و به تو محتاجم. ای خدای من، به تو [[شکایت]] میکنم ناتوانیم را، که نمیتوانم به آن وعدهای که به اولیای خود دادهای بشتابم و نمیتوانم از آنچه دشمنانت را از آن ترساندهای دوری جویم. به تو شکایت میآورم از فراوانی [[غم]] و اندوهم و [[وسوسه]] نفسم. | ||
ای پروردگار من، تو را میخوانم، در حالی که مسکینم، زار و نزارم، ترسان و هراسان و بیمناکم، فقیرم و به تو محتاجم. | |||
ای خدای من، به تو [[شکایت]] میکنم ناتوانیم را، که نمیتوانم به آن وعدهای که به اولیای خود دادهای بشتابم و نمیتوانم از آنچه دشمنانت را از آن ترساندهای دوری جویم. به تو شکایت میآورم از فراوانی [[غم]] و اندوهم و [[وسوسه]] نفسم. | |||
خدایا، به سبب آنچه در باطنم میگذرد، مرا رسوا نساختهای و به سبب گناهانم هلاک نکردهای. تو را میخوانم و تو پاسخم میدهی، هرچند به هنگامی که مرا میخوانی من در پاسخ تو درنگ میکنم. هر نیازم که باشد، از تواش میخواهم و هرجا که باشم، [[راز]] [[دل]] خود به تو میسپارم. جز تو کسی را نمیخوانم، جز تو به کسی [[امید]] ندارم. لبیک لبیک. هر کس به تو شکایت آورد، میشنوی. هرکس بر تو [[توکل]] کند، بدو روی میکنی. هر کس را که چنگ در ریسمان تو زند، [[رهایی]] میبخشی و از کسی که به تو [[پناه]] آورد، غم و [[اندوه]] میزدایی. | خدایا، به سبب آنچه در باطنم میگذرد، مرا رسوا نساختهای و به سبب گناهانم هلاک نکردهای. تو را میخوانم و تو پاسخم میدهی، هرچند به هنگامی که مرا میخوانی من در پاسخ تو درنگ میکنم. هر نیازم که باشد، از تواش میخواهم و هرجا که باشم، [[راز]] [[دل]] خود به تو میسپارم. جز تو کسی را نمیخوانم، جز تو به کسی [[امید]] ندارم. لبیک لبیک. هر کس به تو شکایت آورد، میشنوی. هرکس بر تو [[توکل]] کند، بدو روی میکنی. هر کس را که چنگ در ریسمان تو زند، [[رهایی]] میبخشی و از کسی که به تو [[پناه]] آورد، غم و [[اندوه]] میزدایی. | ||
خط ۳۱: | خط ۲۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:صحیفه سجادیه]] |