چه کسانی صلاحیت مدیریت جهان را دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:639225282.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[محسن قرائتی]]]]
[[پرونده:639225282.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[محسن قرائتی]]]]
::::::''حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[محسن قرائتی]] در کتاب ''«[[جهت‌نما (کتاب)|جهت‌نما]]»'' در اين باره گفته است:
::::::«[[قرآن]] سیمای آینده جهان را "حاکمیت صالحان" می‌داند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}﴾}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref> در آیات دیگر نیز افراد صالح را با وصف متقین معرفی می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ }}﴾}}<ref> موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۸.</ref>. در آیه دیگر، وعده خلافت را به کسانی داده که اهل [[ایمان]] و عمل صالح هستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}﴾}}<ref>  خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref>
::::::«[[قرآن]] سیمای آینده جهان را "حاکمیت صالحان" می‌داند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}﴾}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref> در آیات دیگر نیز افراد صالح را با وصف متقین معرفی می‌کند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ }}﴾}}<ref> موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۸.</ref>. در آیه دیگر، وعده خلافت را به کسانی داده که اهل [[ایمان]] و عمل صالح هستند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}﴾}}<ref>  خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.</ref>
:::::*از مجموع این آیات استفاده می‌شود که مدیریت آینده جهان مربوط به کسانی است که پرهیزکار، اهل [[ایمان]] و عمل صالح باشند. البته معنای [[ایمان]]، عمل صالح و تقوا روشن است؛ اما صلاحیت برای مدیریت زمین که خداوند در آیه (یرثها عبادی الصالحون) از آن سخن می‌گوید؛ شاید نیازمند توضیح باشد و آن این است که چه نوع صلاحیتی شرط حاکمیت است؟ صلاحیت روحی، سعه صدر، صلاحیت علمی، فکری، فرهنگی، بصیرتی، تدبیر، خلاقیت، صلاحیت مقاومت، صلابت، شجاعت، صلاحیت برنامه‌ریزی و پیش بینی‌های لازم، صلاحیت سابقه، خانواده و یاران و هر نوع صلاحیت دیگر را حاکم الهی برای میلیاردها انسان لازم دارد. در [[قرآن]] می‌خوانیم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}﴾}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref> و همه امت باید در طول تاریخ بر آن‌ها سلام کنند: {{عربی|اندازه=150%|" السَّلَامُ‏ عَلَيْنَا وَ عَلَى‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ الصَّالِحِين‏‏‏‏‏ ‏‏"}} و ما با این سلام، با حاکمان الهی آینده، پیوند برقرار می‌کنیم. افراد زیادی هستند که در عبادت‌های فردی، کمالات و امتیازات بالایی دارند ولی در مدیریت اجتماعی صلاحیت رهبری ندارند؛ مثلاً [[ابوذر]] یکی از یاران با وفای [[پیامبر]] و [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} بود که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] درباره وی ابوذر فرمود: "درختی بر انسانی راستگوتر از ابی ذر سایه نیفکنده است" <ref>{{عربی|اندازه=120%|" قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} يَقُولُ مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ ذَا لَهْجَةٍ أَصْدَقَ‏ مِنْ‏ أَبِي‏ ذَرٍّ ‏‏‏‏‏ ‏‏"}}بحارالانوار، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. همین ابوذر با برخورد انقلابی و صراحت لهجه، پایه‌های [[حکومت]] عثمان و معاویه را لرزاند. تا آن جا که این صحابی کبیر را به ربذه تبعید کردند و در همان جا غریبانه کنار دخترش جان داد؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به او فرمود: "ای اباذر! من هرچه برای خودم می‌خواهم برای تو هم می‌‌خواهم و تو را دوست دارم؛ لکن در تو ضعفی است که نباید مسئولیت دو نفر را بپذیری و مال یتیم را نباید متولی شوی"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يَا بَا ذَرٍّ إِنِّي‏ أُحِبُ‏ لَكَ‏ مَا أُحِبُ‏ لِنَفْسِي‏ إِنِّي أَرَاكَ ضَعِيفاً فَلَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَيْنِ وَ لَا تَوَلَّيَنَّ مَالَ يَتِيمٍ ‏‏"}}؛ امالی، ص۳۸۴.</ref>
:::::*از مجموع این آیات استفاده می‌شود که مدیریت آینده جهان مربوط به کسانی است که پرهیزکار، اهل [[ایمان]] و عمل صالح باشند. البته معنای [[ایمان]]، عمل صالح و تقوا روشن است؛ اما صلاحیت برای مدیریت زمین که خداوند در آیه (یرثها عبادی الصالحون) از آن سخن می‌گوید؛ شاید نیازمند توضیح باشد و آن این است که چه نوع صلاحیتی شرط حاکمیت است؟ صلاحیت روحی، سعه صدر، صلاحیت علمی، فکری، فرهنگی، بصیرتی، تدبیر، خلاقیت، صلاحیت مقاومت، صلابت، شجاعت، صلاحیت برنامه‌ریزی و پیش بینی‌های لازم، صلاحیت سابقه، خانواده و یاران و هر نوع صلاحیت دیگر را حاکم الهی برای میلیاردها انسان لازم دارد. در [[قرآن]] می‌خوانیم: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}﴾}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref> و همه امت باید در طول تاریخ بر آن‌ها سلام کنند: {{عربی|اندازه=150%|" السَّلَامُ‏ عَلَيْنَا وَ عَلَى‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ الصَّالِحِين‏‏‏‏‏ ‏‏"}} و ما با این سلام، با حاکمان الهی آینده، پیوند برقرار می‌کنیم. افراد زیادی هستند که در عبادت‌های فردی، کمالات و امتیازات بالایی دارند ولی در مدیریت اجتماعی صلاحیت رهبری ندارند؛ مثلاً [[ابوذر]] یکی از یاران با وفای [[پیامبر]] و [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} بود که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] درباره وی ابوذر فرمود: "درختی بر انسانی راستگوتر از ابی ذر سایه نیفکنده است" <ref>{{عربی|اندازه=120%|" قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} يَقُولُ مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ ذَا لَهْجَةٍ أَصْدَقَ‏ مِنْ‏ أَبِي‏ ذَرٍّ ‏‏‏‏‏ ‏‏"}}بحارالانوار، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. همین ابوذر با برخورد انقلابی و صراحت لهجه، پایه‌های [[حکومت]] عثمان و معاویه را لرزاند. تا آن جا که این صحابی کبیر را به ربذه تبعید کردند و در همان جا غریبانه کنار دخترش جان داد؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به او فرمود: "ای اباذر! من هرچه برای خودم می‌خواهم برای تو هم می‌‌خواهم و تو را دوست دارم؛ لکن در تو ضعفی است که نباید مسئولیت دو نفر را بپذیری و مال یتیم را نباید متولی شوی"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يَا بَا ذَرٍّ إِنِّي‏ أُحِبُ‏ لَكَ‏ مَا أُحِبُ‏ لِنَفْسِي‏ إِنِّي أَرَاكَ ضَعِيفاً فَلَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَيْنِ وَ لَا تَوَلَّيَنَّ مَالَ يَتِيمٍ ‏‏"}}؛ امالی، ص۳۸۴.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش