شایسته‌سالاری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۸: خط ۸:
== نگرش قرآنی ==
== نگرش قرآنی ==
[[شایسته‌سالاری]] از آموزه‌های مهم [[اسلامی]] است. در [[قرآن کریم]] شرط [[مقام امامت]] [[جامعه]] [[عدالت]] دانسته شده است. شرط اهلیت و عدالت تا حدی است که [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را پس از [[امتحان]] و [[آزمایش]] به مقام امامت برگزید. بدین جهت است که [[قرآن]] ذریّه حضرت ابراهیم را صرفاً به دلیل انتساب به آن [[حضرت]] [[شایسته]] [[امامت]] ندانسته و بر [[ضرورت]] اهلیت و [[شایستگی]] لازم در افراد تأکید نموده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. چنین شایستگی پیشتر در داستان [[حضرت آدم]] {{ع}} و [[فرشتگان]] نیز معیار ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. خداوند پس از [[تعلیم اسما]] به حضرت آدم {{ع}} از فرشتگان خواست تا بر [[آدم]] [[سجده]] کند. معیار [[برتری]] حضرت آدم نیز [[علم به اسما]] بوده است: {{متن قرآن|قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟» سوره بقره، آیه ۳۳.</ref>.
[[شایسته‌سالاری]] از آموزه‌های مهم [[اسلامی]] است. در [[قرآن کریم]] شرط [[مقام امامت]] [[جامعه]] [[عدالت]] دانسته شده است. شرط اهلیت و عدالت تا حدی است که [[خداوند]] [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را پس از [[امتحان]] و [[آزمایش]] به مقام امامت برگزید. بدین جهت است که [[قرآن]] ذریّه حضرت ابراهیم را صرفاً به دلیل انتساب به آن [[حضرت]] [[شایسته]] [[امامت]] ندانسته و بر [[ضرورت]] اهلیت و [[شایستگی]] لازم در افراد تأکید نموده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. چنین شایستگی پیشتر در داستان [[حضرت آدم]] {{ع}} و [[فرشتگان]] نیز معیار ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. خداوند پس از [[تعلیم اسما]] به حضرت آدم {{ع}} از فرشتگان خواست تا بر [[آدم]] [[سجده]] کند. معیار [[برتری]] حضرت آدم نیز [[علم به اسما]] بوده است: {{متن قرآن|قَالَ يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ}}<ref>«فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟» سوره بقره، آیه ۳۳.</ref>.
==[[شایسته‌سالاری در سیره نبوی]]{{صل}}==
==سیره پیامبر==
در [[سیره]] [[نبی اکرم]]{{صل}} نیز [[شایسته‌سالاری]] در گزینش‌ها جایگاه ویژه‎ای داشت دربینش [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} [[فضیلت]] و برتری‌های شخصی تنها معیار نبود بلکه حضرت در کنار [[ایمان]] و [[تعهد]] «[[لیاقت]]» را نیز لحاظ می‌کرد. در روایتی آمده است: روزی ابی‎ذر این [[صحابی]] بزرگ و [[وفادار]] و [[مخلص]] [[پیامبر]]{{صل}} به حضرت عرض کرد آیا مرا به مسؤولیتی نمی‌گماری {{متن حدیث|ألا تستعملني؟}} حضرت دستی بر شانه ابی‎ذر زد و فرمود: ابی‎ذر تو را [[دوست]] میدارم و هر آن چه را که برای خود می‎پسندم برایت نیز میخواهم لیکن [[مسؤولیت‌ها]] [[امانت]] است و اگر [[انسان]] درست از عهده آن بر نیاید مایه [[خواری]] و [[پشیمانی در قیامت]] می‌باشد. من تو را در [[مدیریت]] [[ضعیف]] میبینم بنابراین هیچ‎گاه امارت حتی بر دو نفر را نپذیر و [[ولایت]] بر [[مال یتیم]] را بر عهده مگیر {{متن حدیث|إِنِّي أَرَاكَ ضَعِيفاً، فَلَا تُؤَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَيْنِ، وَ لَا تَوَلَّيَنَّ مَالَ يَتِيمٍ}}<ref>بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۰۶؛ بحارالانوار، طبع بیروت، ح۷۲، ص۳۴۲ و طبع ایران، ج۷۵، ص۳۴۲؛ و صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۷، کتاب الامارة، باب ۴، ح۱۸۲۵.</ref>؛
در [[سیره]] [[نبی اکرم]]{{صل}} نیز [[شایسته‌سالاری]] در گزینش‌ها جایگاه ویژه‎ای داشت دربینش [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} [[فضیلت]] و برتری‌های شخصی تنها معیار نبود بلکه حضرت در کنار [[ایمان]] و [[تعهد]] «[[لیاقت]]» را نیز لحاظ می‌کرد. در روایتی آمده است: روزی ابی‎ذر این [[صحابی]] بزرگ و [[وفادار]] و [[مخلص]] [[پیامبر]]{{صل}} به حضرت عرض کرد آیا مرا به مسؤولیتی نمی‌گماری {{متن حدیث|ألا تستعملني؟}} حضرت دستی بر شانه ابی‎ذر زد و فرمود: ابی‎ذر تو را [[دوست]] میدارم و هر آن چه را که برای خود می‎پسندم برایت نیز میخواهم لیکن [[مسؤولیت‌ها]] [[امانت]] است و اگر [[انسان]] درست از عهده آن بر نیاید مایه [[خواری]] و [[پشیمانی در قیامت]] می‌باشد. من تو را در [[مدیریت]] [[ضعیف]] میبینم بنابراین هیچ‎گاه امارت حتی بر دو نفر را نپذیر و [[ولایت]] بر [[مال یتیم]] را بر عهده مگیر {{متن حدیث|إِنِّي أَرَاكَ ضَعِيفاً، فَلَا تُؤَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَيْنِ، وَ لَا تَوَلَّيَنَّ مَالَ يَتِيمٍ}}<ref>بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۰۶؛ بحارالانوار، طبع بیروت، ح۷۲، ص۳۴۲ و طبع ایران، ج۷۵، ص۳۴۲؛ و صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۷، کتاب الامارة، باب ۴، ح۱۸۲۵.</ref>؛


این [[روایت]] هرگز دلالتی بر کم ارجی ابی‎ذر ندارد که شخص پیامبر بارها و بارها او را به بهترین [[خصال]] [[ستوده]] است. بلکه الهام‎بخش این درس است که شایسته‌سالاری به حدی از دیدگاه پیامبر{{صل}} مهم است که حتی در مورد شخصیتی هم چون ابی‎ذر نیز پیامبر در سپردن [[مسؤولیت]] به او [[امتناع]] می‌کند؛ چراکه توان کاری در او نمی‌بیند.
این [[روایت]] هرگز دلالتی بر کم ارجی ابی‎ذر ندارد که شخص پیامبر بارها و بارها او را به بهترین [[خصال]] [[ستوده]] است. بلکه الهام‎‌بخش این درس است که شایسته‌سالاری به حدی از دیدگاه پیامبر{{صل}} مهم است که حتی در مورد شخصیتی هم چون ابی‎ذر نیز پیامبر در سپردن [[مسؤولیت]] به او [[امتناع]] می‌کند؛ چراکه توان کاری در او نمی‌بیند.


نیز در سیره حضرت می‌خوانیم حضرت پس از [[فتح مکه]] عازم [[نبرد حنین]] شد و [[جوانی]] بیست و یک ساله به نام «[[عتاب بن اسید]]» را به [[فرمانداری مکه]] برگزید و فرمود: {{متن حدیث| لَوْ اعْلَمْ لَهُمْ خَيْراً مِنْكَ اسْتَعْمَلْتُهُ عَلَيْهِمْ }}<ref>اسدالغابة، ج۳، ص۳۵۸.</ref>؛ اگر برای اداره [[مکه]] بهتر از تو کسی را می‎‌شناختم او را برمی‎‌گزیدم». این [[انتصاب]] مورد [[اعتراض]] برخی قرار گرفت حضرت فرمود: {{متن حدیث|لَا يَحْتَجَّ مُحْتَجٌّ مِنْكُمْ فِي مُخَالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَيْسَ الْأَكْبَرُ هُوَ الْأَفْضَلَ بَلِ الْأَفْضَلُ هُوَ الْأَكْبَرُ وَ هُوَ الْأَكْبَرُ}}<ref>ناسخ التواریخ، حالات النبی، ص۳۸۷.</ref>؛ «نباید هیچ یک از شما به خاطر کمی سن او [[مخالفت]] کنید زیرا که هر که سن بیش‎تری دارد [[برتر]] نیست بلکه هر آن کس که برتر است او بزرگ‌تر است».
نیز در سیره حضرت می‌خوانیم حضرت پس از [[فتح مکه]] عازم [[نبرد حنین]] شد و [[جوانی]] بیست و یک ساله به نام «[[عتاب بن اسید]]» را به [[فرمانداری مکه]] برگزید و فرمود: {{متن حدیث| لَوْ اعْلَمْ لَهُمْ خَيْراً مِنْكَ اسْتَعْمَلْتُهُ عَلَيْهِمْ }}<ref>اسدالغابة، ج۳، ص۳۵۸.</ref>؛ اگر برای اداره [[مکه]] بهتر از تو کسی را می‎‌شناختم او را برمی‎‌گزیدم». این [[انتصاب]] مورد [[اعتراض]] برخی قرار گرفت حضرت فرمود: {{متن حدیث|لَا يَحْتَجَّ مُحْتَجٌّ مِنْكُمْ فِي مُخَالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَيْسَ الْأَكْبَرُ هُوَ الْأَفْضَلَ بَلِ الْأَفْضَلُ هُوَ الْأَكْبَرُ وَ هُوَ الْأَكْبَرُ}}<ref>ناسخ التواریخ، حالات النبی، ص۳۸۷.</ref>؛ «نباید هیچ یک از شما به خاطر کمی سن او [[مخالفت]] کنید زیرا که هر که سن بیش‎تری دارد [[برتر]] نیست بلکه هر آن کس که برتر است او بزرگ‌تر است».
۲۱۸٬۵۲۹

ویرایش