مشیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== مفهوم‌شناسی ==' به '== معناشناسی ==')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = مشیت| عنوان مدخل  = مشیت| مداخل مرتبط = [[مشیت در قرآن]] - [[مشیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = مشیت| عنوان مدخل  = مشیت| مداخل مرتبط = [[مشیت در قرآن]] - [[مشیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
بحث از [[مشیت خداوند]]، از مباحث مهم [[کلامی]]، [[عرفانی]] و [[فلسفی]] است. [[حکما]] از [[مشیت]] و [[اراده]] بحث کرده و [[مشیت]] را در [[خداوند]] امری [[واجب]] و در [[انسان]] امری ممکن دانسته‌­اند.
بحث از [[مشیت خداوند]]، از مباحث مهم [[کلامی]]، [[عرفانی]] و [[فلسفی]] است. [[حکما]] از [[مشیت]] و [[اراده]] بحث کرده و [[مشیت]] را در [[خداوند]] امری [[واجب]] و در [[انسان]] امری ممکن دانسته‌­اند.
خط ۱۱: خط ۱۲:
#غیر محدود بودن [[مشیت]] مطلقه
#غیر محدود بودن [[مشیت]] مطلقه
#محجوب بودن آن
#محجوب بودن آن
#[[اسم اعظم]] بودن [[مشیت]] مطلقه.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
#[[اسم اعظم]] بودن [[مشیت]] مطلقه<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>.


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
مشیة، از ماده «شیء» مصدر میمی از شاء یشاء<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۱۰۳.</ref> به معنای اراده‌کردن و خواستن است<ref>جوهری، صحاح التاج العروس، ۱/۵۸؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۳۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۵۶۴.</ref> و در اصل خواست و میلی است که به حدّ [[طلب]] می‌رسد.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۶/۱۵۵.</ref> از این واژه در کاربرد [[عرب]]، اسم فاعل یا اسم مفعول مشتق نشده‌است؛ بلکه به صورت «ذومشیت» و مانند آن به کار می‌رود. بسیاری از [[متکلمان]] [[مشیت]] را همان [[اراده]] می‌دانند<ref>بیهقی، الاسماء و الصفات، ۲۱۶؛ خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ۱۶۹.</ref> که به معنای میل و [[شوق]] به چیزی است و در نهایت به [[طلب]] آن منجر می‌شود.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> در اصطلاح [[عرفانی]]، [[عنایت]] [[ازلی]] و [[تجلی ذاتی]] [[پروردگار]] به اشیاست که به کلیات تعلق می‌گیرد و قابل زیادی و نقصان نیست؛ بر خلاف [[اراده]] که [[تجلی الهی]] جزئیات است و قابل زیادی و نقصان می‌باشد.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶ و ۱۰۸۴.</ref>
مشیة، از ماده «شیء» مصدر میمی از شاء یشاء<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۱۰۳.</ref> به معنای اراده‌کردن و خواستن است<ref>جوهری، صحاح التاج العروس، ۱/۵۸؛ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۳۳۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۲/۵۶۴.</ref> و در اصل خواست و میلی است که به حدّ [[طلب]] می‌رسد.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۶/۱۵۵.</ref> از این واژه در کاربرد [[عرب]]، اسم فاعل یا اسم مفعول مشتق نشده‌است؛ بلکه به صورت «ذومشیت» و مانند آن به کار می‌رود. بسیاری از [[متکلمان]] [[مشیت]] را همان [[اراده]] می‌دانند<ref>بیهقی، الاسماء و الصفات، ۲۱۶؛ خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ۱۶۹.</ref> که به معنای میل و [[شوق]] به چیزی است و در نهایت به [[طلب]] آن منجر می‌شود.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> در اصطلاح [[عرفانی]]، [[عنایت]] [[ازلی]] و [[تجلی ذاتی]] [[پروردگار]] به اشیاست که به کلیات تعلق می‌گیرد و قابل زیادی و نقصان نیست؛ بر خلاف [[اراده]] که [[تجلی الهی]] جزئیات است و قابل زیادی و نقصان می‌باشد<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶ و ۱۰۸۴.</ref>.


[[امام خمینی]] [[مشیت]] به معنای مصطلح ـ [[مشیت]] فعلیه ـ را همان تجلی به [[فیض مقدس]] می‌داند که تجلی [[حق‌تعالی]] در خارج از [[صقع ربوبی]] است؛ و [[مشیت]] در [[مقام]] ذات ـ [[مشیت]] ذاتیه ـ که از آن غالباً تعبیر به «[[اراده]]» می‌شود را [[فیض اقدس]] می‌داند، و با این [[مشیت]] وجود [[علمی]] در نشئه علمیه و اعیان ثابته ظاهر می‌شود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸–۱۹۹؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸ و ۱۰۶–۱۰۷.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
[[امام خمینی]] [[مشیت]] به معنای مصطلح ـ [[مشیت]] فعلیه ـ را همان تجلی به [[فیض مقدس]] می‌داند که تجلی [[حق‌تعالی]] در خارج از [[صقع ربوبی]] است؛ و [[مشیت]] در [[مقام]] ذات ـ [[مشیت]] ذاتیه ـ که از آن غالباً تعبیر به «[[اراده]]» می‌شود را [[فیض اقدس]] می‌داند، و با این [[مشیت]] وجود [[علمی]] در نشئه علمیه و اعیان ثابته ظاهر می‌شود<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸–۱۹۹؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸ و ۱۰۶–۱۰۷.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
[[مشیت]]، یکی از [[صفات الهی]] است که در [[کتاب مقدس]] از آن نام برده شده‌است.<ref>مزامیر، ب۱۳۵، ۶.</ref> در [[قرآن کریم]] نیز در [[آیات]] پرشماری بر [[نفوذ]] [[مشیت الهی]] {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>،  {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای  که هر کس در آسمان‌ها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم به خداوند سجده می‌برند؟ و بر بسیاری (با خودداری از سجده)  عذاب سزاوار گشته است؛ و کسی را که خداوند خوار دارد هیچ کس گرامی نخواهد داشت؛ بی‌گمان خداوند آنچه بخواهد انجام می‌دهد» سوره حج، آیه ۱۸.</ref> و [[رجوع]] همه مشیت‌ها به [[مشیت خداوند]] {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید» سوره تکویر، آیه ۲۹.</ref> تأکید شده‌است. در [[روایات]] نیز از [[مشیت]] با عنوان نخستین مخلوق که باقی اشیا به واسطه آن [[خلق]] شده‌اند، یاد شده‌است.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref>
[[مشیت]]، یکی از [[صفات الهی]] است که در [[کتاب مقدس]] از آن نام برده شده‌است.<ref>مزامیر، ب۱۳۵، ۶.</ref> در [[قرآن کریم]] نیز در [[آیات]] پرشماری بر [[نفوذ]] [[مشیت الهی]] {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.</ref>،  {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای  که هر کس در آسمان‌ها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم به خداوند سجده می‌برند؟ و بر بسیاری (با خودداری از سجده)  عذاب سزاوار گشته است؛ و کسی را که خداوند خوار دارد هیچ کس گرامی نخواهد داشت؛ بی‌گمان خداوند آنچه بخواهد انجام می‌دهد» سوره حج، آیه ۱۸.</ref> و [[رجوع]] همه مشیت‌ها به [[مشیت خداوند]] {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید» سوره تکویر، آیه ۲۹.</ref> تأکید شده‌است. در [[روایات]] نیز از [[مشیت]] با عنوان نخستین مخلوق که باقی اشیا به واسطه آن [[خلق]] شده‌اند، یاد شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref>.


بحث از [[مشیت خداوند]]، از مباحث مهم [[کلامی]]، [[عرفانی]] و [[فلسفی]] است. برخی [[متکلمان]] [[اهل سنت]] میان [[مشیت]] و [[اراده]] فرقی قائل نشده‌اند و عده‌ای از آنان، چون کرّامیّه میان آن دو فرق گذاشته‌اند و [[مشیت]] را صفتی [[ازلی]]، و [[اراده]] را صفتی حادث به حدوث متعلق آن شمرده‌اند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۳۴.</ref> برخی [[متکلمان شیعی]] نیز با [[الهام]] از [[روایات اهل بیت]]{{ع}}<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۸–۱۴۹.</ref> میان آن دو فرق گذاشته‌اند.<ref>فیض کاشانی، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، ۱/۲۱۹؛ نراقی، اللمعات العرشیه، ۳۴۳–۳۴۴؛ ادامه مقاله.</ref>
بحث از [[مشیت خداوند]]، از مباحث مهم [[کلامی]]، [[عرفانی]] و [[فلسفی]] است. برخی [[متکلمان]] [[اهل سنت]] میان [[مشیت]] و [[اراده]] فرقی قائل نشده‌اند و عده‌ای از آنان، چون کرّامیّه میان آن دو فرق گذاشته‌اند و [[مشیت]] را صفتی [[ازلی]]، و [[اراده]] را صفتی حادث به حدوث متعلق آن شمرده‌اند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۴/۱۳۴.</ref> برخی [[متکلمان شیعی]] نیز با [[الهام]] از [[روایات اهل بیت]]{{ع}}<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۴۸–۱۴۹.</ref> میان آن دو فرق گذاشته‌اند<ref>فیض کاشانی، الشافی فی العقائد و الاخلاق و الاحکام، ۱/۲۱۹؛ نراقی، اللمعات العرشیه، ۳۴۳–۳۴۴؛ ادامه مقاله.</ref>.


بحث از [[نفوذ]] [[مشیت خداوند]]، حتی در [[اراده]] و [[مشیت]] [[بندگان]]، مباحثی چون مجبور بودن [[انسان]] در [[افعال]] خود را در پی داشت؛<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱/۹۱.</ref> همچنین نظریه انطباق [[تحولات اجتماعی]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، بر [[مشیت الهی]] که منطبق بر دیدگاه [[کلامی]] [[اشاعره]] بود، توجیه‌گر [[رفتار]] و موضع‌گیری‌های [[سیاسی]] [[خلفای اموی]] بود.<ref>عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ۱۶۶–۱۶۷.</ref> حکمای [[مشاء]] نیز از [[مشیت]] و [[اراده]] بحث کرده‌اند و [[مشیت]] را در [[خداوند]] امری [[واجب]] و در [[انسان]] امری ممکن شمرده‌اند.<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳/۵۱۸؛ ابن‌سینا، التعلیقات، ۲۰.</ref> در [[عرفان]] نیز بحث از [[مشیت]] با عنوان [[عنایت]] و [[علم]] [[ازلی]] [[خداوند]] مطرح شد و [[عارفان]] به توجیه و تبیین آن و چگونگی [[اراده خداوند]] و صدور کثرت از [[حق‌تعالی]] پرداختند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶.</ref>
بحث از [[نفوذ]] [[مشیت خداوند]]، حتی در [[اراده]] و [[مشیت]] [[بندگان]]، مباحثی چون مجبور بودن [[انسان]] در [[افعال]] خود را در پی داشت؛<ref>سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، ۱/۹۱.</ref> همچنین نظریه انطباق [[تحولات اجتماعی]] [[سیاسی]] [[جامعه]]، بر [[مشیت الهی]] که منطبق بر دیدگاه [[کلامی]] [[اشاعره]] بود، توجیه‌گر [[رفتار]] و موضع‌گیری‌های [[سیاسی]] [[خلفای اموی]] بود.<ref>عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ۱۶۶–۱۶۷.</ref> حکمای [[مشاء]] نیز از [[مشیت]] و [[اراده]] بحث کرده‌اند و [[مشیت]] را در [[خداوند]] امری [[واجب]] و در [[انسان]] امری ممکن شمرده‌اند.<ref>اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۳/۵۱۸؛ ابن‌سینا، التعلیقات، ۲۰.</ref> در [[عرفان]] نیز بحث از [[مشیت]] با عنوان [[عنایت]] و [[علم]] [[ازلی]] [[خداوند]] مطرح شد و [[عارفان]] به توجیه و تبیین آن و چگونگی [[اراده خداوند]] و صدور کثرت از [[حق‌تعالی]] پرداختند<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۶.</ref>.


[[امام خمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث [[مشیت]] و تقسیم آن به [[مشیت]] ذاتی و فعلی، از [[مشیت]] فعلی به [[مشیت]] مطلقه تعبیر کرده‌است و می‌توان آن را اصطلاحی [[بدیع]] شمرد که آن را بر [[فیض مقدس]] منطبق نموده‌است.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> ایشان در آثار خود به‌تفصیل از [[مشیت]] سخن گفته و موضوعاتی چون [[حقیقت]] [[مشیت]] و انطباق آن بر [[حقیقت محمدیه]] و علویه و چگونگی وصول به آن را بیان کرده‌است.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸ و ۱۰۰–۱۰۱؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۸ و ۱۲۸.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
[[امام خمینی]] در آثار خود با تبیین دقیقی از بحث [[مشیت]] و تقسیم آن به [[مشیت]] ذاتی و فعلی، از [[مشیت]] فعلی به [[مشیت]] مطلقه تعبیر کرده‌است و می‌توان آن را اصطلاحی [[بدیع]] شمرد که آن را بر [[فیض مقدس]] منطبق نموده‌است.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> ایشان در آثار خود به‌تفصیل از [[مشیت]] سخن گفته و موضوعاتی چون [[حقیقت]] [[مشیت]] و انطباق آن بر [[حقیقت محمدیه]] و علویه و چگونگی وصول به آن را بیان کرده‌است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸ و ۱۰۰–۱۰۱؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۸ و ۱۲۸.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== [[حقیقت]] [[مشیت]] ==
== [[حقیقت]] [[مشیت]] ==
[[مشیت]] نزد [[اهل معرفت]]، [[عنایت]] [[ازلی]] و تجلی ذات در مرتبه [[فیض اقدس]] و [[افاضه]] اعیان ثابته در [[صقع ربوبی]] به حسب اقتضای [[اسمای الهی]] و [[حکمت]] اوست؛ چنان‌که [[اراده]] نزد ایشان، متعلق به ایجاد اعیان خارجی به حسب استعدادهای آنهاست<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۸۵.</ref>
[[مشیت]] نزد [[اهل معرفت]]، [[عنایت]] [[ازلی]] و تجلی ذات در مرتبه [[فیض اقدس]] و [[افاضه]] اعیان ثابته در [[صقع ربوبی]] به حسب اقتضای [[اسمای الهی]] و [[حکمت]] اوست؛ چنان‌که [[اراده]] نزد ایشان، متعلق به ایجاد اعیان خارجی به حسب استعدادهای آنهاست<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۳۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۸۵.</ref>.


[[امام خمینی]] [[مشیت]] را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند و [[مشیت]] ذاتی را همان [[اراده]] و [[عرش]] ذات احدی<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref> و [[مشیت]] فعلی را [[فیض مقدس]] اطلاقی و وجود منبسط می‌داند که دارای [[وحدت]] حقه بوده، شامل همه تعینات و ظهورات و ساری در آنهاست.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۱.</ref> این [[مشیت]] مطلقه که در [[مقام]] فعل است، از آنجاکه ظاهرکننده حضرت جمع است، جامع جمیع [[اسما]] و صفات [[ربوبی]] است و همه مراتب کمالی وجود را دربر می‌گیرد.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۶.</ref>
[[امام خمینی]] [[مشیت]] را به ذاتی و فعلی تقسیم می‌کند و [[مشیت]] ذاتی را همان [[اراده]] و [[عرش]] ذات احدی<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref> و [[مشیت]] فعلی را [[فیض مقدس]] اطلاقی و وجود منبسط می‌داند که دارای [[وحدت]] حقه بوده، شامل همه تعینات و ظهورات و ساری در آنهاست.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۱.</ref> این [[مشیت]] مطلقه که در [[مقام]] فعل است، از آنجاکه ظاهرکننده حضرت جمع است، جامع جمیع [[اسما]] و صفات [[ربوبی]] است و همه مراتب کمالی وجود را دربر می‌گیرد<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۶.</ref>.


[[امام خمینی]] از [[مشیت]] مطلقه به اعتبارات مختلف با تعابیر مختلفی یاد کرده‌است که عبارتند از:
[[امام خمینی]] از [[مشیت]] مطلقه به اعتبارات مختلف با تعابیر مختلفی یاد کرده‌است که عبارتند از:
خط ۶۳: خط ۶۴:
به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]]، [[مشیت]] مطلقه فعلی، همان [[فیض مقدس]]، وجود منبسط و [[نور]] [[رحمت]][[ حق]] در [[مقام]] ظهور و اول صادر از [[مقام]] [[غیب]] است که تجلی بدون واسطه [[حق]] شمرده شده، از همه تعینات و تعلقات مجرد است؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> زیرا [[حقایق]] متعینه، خود نمی‌توانند بدون واسطه به ذات [[حق]] ـ که [[مقدس]] از همه تعینات است ـ مرتبط باشند، و گرنه لازم می‌آید در [[ذات حق‌تعالی]] تقدّر و تعیّن راه پیدا کند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶.</ref> نیز، همه مراتب و تعینات وجود، [[مظهر]] [[مشیت]] فعلی حق‌اند<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> و در هر مرتبه‌ای که هستند، در [[حقیقت]] [[مشیت]] مستهلک می‌باشند و [[مشیت]] با نهایت بساطت و احدیتش با همه اشیا [[متحد]] بوده، ظل و [[سایه]] [[وحدت]] حقه [[الهی]] است که بر همه اشیا احاطه قیومیه دارد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹.</ref> بنابراین [[مشیت]]، در همه مراتب طولی و عرضی عالم، سریان دارد و به اندازه ظرفیت و [[استعداد]] عالمیان، در آنها تجلی می‌کند<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹–۱۰۰.</ref>
به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]]، [[مشیت]] مطلقه فعلی، همان [[فیض مقدس]]، وجود منبسط و [[نور]] [[رحمت]][[ حق]] در [[مقام]] ظهور و اول صادر از [[مقام]] [[غیب]] است که تجلی بدون واسطه [[حق]] شمرده شده، از همه تعینات و تعلقات مجرد است؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵.</ref> زیرا [[حقایق]] متعینه، خود نمی‌توانند بدون واسطه به ذات [[حق]] ـ که [[مقدس]] از همه تعینات است ـ مرتبط باشند، و گرنه لازم می‌آید در [[ذات حق‌تعالی]] تقدّر و تعیّن راه پیدا کند.<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶.</ref> نیز، همه مراتب و تعینات وجود، [[مظهر]] [[مشیت]] فعلی حق‌اند<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۲۹–۱۳۰.</ref> و در هر مرتبه‌ای که هستند، در [[حقیقت]] [[مشیت]] مستهلک می‌باشند و [[مشیت]] با نهایت بساطت و احدیتش با همه اشیا [[متحد]] بوده، ظل و [[سایه]] [[وحدت]] حقه [[الهی]] است که بر همه اشیا احاطه قیومیه دارد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۸–۹۹.</ref> بنابراین [[مشیت]]، در همه مراتب طولی و عرضی عالم، سریان دارد و به اندازه ظرفیت و [[استعداد]] عالمیان، در آنها تجلی می‌کند<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹–۱۰۰.</ref>


به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]]، [[مشیت]] فعلی، [[مقام]] فاعلیت [[خداوند]]<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵ و ۶۳.</ref> و اصل و اساس اسمای فعلیه است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۵.</ref> ایشان در جای دیگر، [[مشیت]] را همان «وجه الله الباقی» که همه موجودات و تعینات در آن فانی‌اند، دانسته،<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۸.</ref> [[معتقد]] است [[درک]] [[توحید]] بدون تحقق [[مقام]] [[مشیت]]، رسیدن به آن و عملی ساختن آن در وجود خود، ممکن نیست؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> زیرا [[نفی]] فاعلیتِ [[حقیقی]] از [[ماسوی‌الله]] به [[توحید افعالی]] منجر می‌شود. نیز به [[باور]] ایشان از [[مشیت]] به اعتبار سریان و بسط و ظهور در مراتب تعینات، به «[[نفس رحمانی]]» و به اعتبار برزخیت میان عالم [[الوهیت]] و مراتب خلقی به «عماء» و «[[برزخیت کبری]]» تعبیر می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵–۴۶؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲–۲۹۳.</ref> [[مشیت]]، مرتبه‌ای از [[اسم اعظم]] است که در نگاه [[امام خمینی]] دارای سه مرتبه است: مرتبه [[الوهیت]]، مرتبه خارج و مرتبه لفظ؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۵.</ref> [[مشیت]] مطلقه نیز منطبق بر اسم اعظمِ در مرتبه خارج است. این مطلب شواهد فراوانی در [[قرآن]] {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد  که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه 17.</ref> و [[روایات]]<ref>صدوق، التوحید، ۱۴۷؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> دارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸–۵۹۹ و ۶۵۱–۶۵۲.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]]، [[مشیت]] فعلی، [[مقام]] فاعلیت [[خداوند]]<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵ و ۶۳.</ref> و اصل و اساس اسمای فعلیه است.<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۵.</ref> ایشان در جای دیگر، [[مشیت]] را همان «وجه الله الباقی» که همه موجودات و تعینات در آن فانی‌اند، دانسته،<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۸.</ref> [[معتقد]] است [[درک]] [[توحید]] بدون تحقق [[مقام]] [[مشیت]]، رسیدن به آن و عملی ساختن آن در وجود خود، ممکن نیست؛<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> زیرا [[نفی]] فاعلیتِ [[حقیقی]] از [[ماسوی‌الله]] به [[توحید افعالی]] منجر می‌شود. نیز به [[باور]] ایشان از [[مشیت]] به اعتبار سریان و بسط و ظهور در مراتب تعینات، به «[[نفس رحمانی]]» و به اعتبار برزخیت میان عالم [[الوهیت]] و مراتب خلقی به «عماء» و «[[برزخیت کبری]]» تعبیر می‌شود.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۵–۴۶؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۹۲–۲۹۳.</ref> [[مشیت]]، مرتبه‌ای از [[اسم اعظم]] است که در نگاه [[امام خمینی]] دارای سه مرتبه است: مرتبه [[الوهیت]]، مرتبه خارج و مرتبه لفظ؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۵.</ref> [[مشیت]] مطلقه نیز منطبق بر اسم اعظمِ در مرتبه خارج است. این مطلب شواهد فراوانی در [[قرآن]] {{متن قرآن|وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد  که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه 17.</ref> و [[روایات]]<ref>صدوق، التوحید، ۱۴۷؛ کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> دارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۵۹۸–۵۹۹ و ۶۵۱–۶۵۲.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== ویژگی‌های [[مشیت]] ==
== ویژگی‌های [[مشیت]] ==
خط ۷۳: خط ۷۴:
# '''غیر محدود بودن [[مشیت]] مطلقه:''' [[مشیت]] مطلقه از آنجاکه از غیر محدود صادر می‌شود و وجودی بسیط و واحد است، هیچ حدی ندارد؛ زیرا معقول نیست از علت غیر محدود امر محدود بدون واسطه صادر شود؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref> چون در صورت تقید و تعین این صادر از [[حق]]، آن متجلی و مبدء نیز معین و [[مقید]] خواهد شد؛<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶–۲۷.</ref> بلکه از آنجا که مبدء، صرف الوجود است، صادر از آن هم صرف الوجود خواهد بود، لکن این وجود غیر محدود که عالم کثرات را شامل می‌شود، به جهت حدود و تعیّناتی که این عالم کثرات دارند و به جهت [[قرب]] و پس از [[حق‌تعالی]]، متعین شده و دارای مراتب کمال و [[نقص]] می‌گردد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref>
# '''غیر محدود بودن [[مشیت]] مطلقه:''' [[مشیت]] مطلقه از آنجاکه از غیر محدود صادر می‌شود و وجودی بسیط و واحد است، هیچ حدی ندارد؛ زیرا معقول نیست از علت غیر محدود امر محدود بدون واسطه صادر شود؛<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref> چون در صورت تقید و تعین این صادر از [[حق]]، آن متجلی و مبدء نیز معین و [[مقید]] خواهد شد؛<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۲۶–۲۷.</ref> بلکه از آنجا که مبدء، صرف الوجود است، صادر از آن هم صرف الوجود خواهد بود، لکن این وجود غیر محدود که عالم کثرات را شامل می‌شود، به جهت حدود و تعیّناتی که این عالم کثرات دارند و به جهت [[قرب]] و پس از [[حق‌تعالی]]، متعین شده و دارای مراتب کمال و [[نقص]] می‌گردد.<ref>امام خمینی، تقریرات، ۳/۳۰۵.</ref>
# '''محجوب بودن [[مشیت]] مطلقه:''' [[مشیت]] مطلقه اگرچه [[مقام]] ظهور [[حقیقت]] وجود است و این برای هر صاحب ادراکی مشهود است، با این حال، این [[حقیقت]] در پس پرده تعینات، [[ادراک]] می‌شود و [[حقیقت]] و کنه آن مجهول است، اگرچه به حسب [[هویت]] و وجود معلوم است. از این جهت برای غیر [[اهل معرفت]] جهت سریان و بسط و اطلاق آن محجوب و پنهان است و [[اهل معرفت]] به قدر مقامی که دارند، می‌توانند به آن [[حقیقت]][[ دست]] یابند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۱.</ref>
# '''محجوب بودن [[مشیت]] مطلقه:''' [[مشیت]] مطلقه اگرچه [[مقام]] ظهور [[حقیقت]] وجود است و این برای هر صاحب ادراکی مشهود است، با این حال، این [[حقیقت]] در پس پرده تعینات، [[ادراک]] می‌شود و [[حقیقت]] و کنه آن مجهول است، اگرچه به حسب [[هویت]] و وجود معلوم است. از این جهت برای غیر [[اهل معرفت]] جهت سریان و بسط و اطلاق آن محجوب و پنهان است و [[اهل معرفت]] به قدر مقامی که دارند، می‌توانند به آن [[حقیقت]][[ دست]] یابند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۱.</ref>
# '''[[اسم اعظم]] بودن [[مشیت]] مطلقه:''' [[مشیت]] مطلقه عبارت است از ظهور [[اسم اعظم]] [[الهی]] به حسب [[حقیقت]] خارجی که خود دارای تعینی نبوده و تعین هر متعینی است؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۸.</ref> همچنان‌که [[اسم اعظم]] [[الهی]] به حسب [[حقیقت]] عینی، عبارت است از [[انسان کامل]] و [[حقیقت محمدیه]] که به [[عین ثابت]] خود [[متحد]] با [[اسم اعظم]] در [[مقام]] [[الوهیت]] است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۷.</ref> [[مشیت]] مطلقه ظل و [[سایه]] [[اسم اعظم]] [[الله]] و اول ظهور آن شمرده می‌شود و آن [[مقام]] [[الوهیت]] [[حق‌تعالی]] است که به واسطه آن [[حق‌تعالی]] ساری و ظاهر در همه [[عوالم]] گشته‌است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۹.</ref> به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]] [[مشیت]] مطلقه به جهت عمومیت آن ظل اسم «[[الله]]» است نه اسم «[[الرحمن]]»؛ زیرا اسم [[رحمن]] تابع [[اسم‌الله]] و [[اسم‌الله]] محیط بر آن است و [[مشیت]] مطلقه نمی‌تواند ظل اسم [[رحمن]] باشد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۴۷–۴۸.</ref> بنابراین [[مشیت]] مطلقه ظهور [[اسم‌الله]] و [[اسم اعظم]] [[الهی]] است و دارای [[مقام]] [[مشیت]] رحمانیه که بسط وجود مطلق است و [[مشیت]] رحیمیه که بسط کمال وجود است، می‌باشد، چنان‌که در «[[بسم الله]]» آمده‌است<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۷.</ref> و این [[مشیت]] مطلقه که فعل [[حق‌تعالی]] است، در عالم بسط و سریان یافته و باقی اشیا به واسطه [[مشیت]] ظهور یافته‌اند؛ چنان‌که در [[روایت]] به آن اشاره شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> و همچنین نقل شده‌است که به «[[بسم الله]]» وجود ظاهر گشته‌است و این «[[بسم الله]]»، همان [[حقیقت]] [[اسم اعظم]] و [[مشیت مطلقه الهی]] است.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰–۱۰۱.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
# '''[[اسم اعظم]] بودن [[مشیت]] مطلقه:''' [[مشیت]] مطلقه عبارت است از ظهور [[اسم اعظم]] [[الهی]] به حسب [[حقیقت]] خارجی که خود دارای تعینی نبوده و تعین هر متعینی است؛<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۸.</ref> همچنان‌که [[اسم اعظم]] [[الهی]] به حسب [[حقیقت]] عینی، عبارت است از [[انسان کامل]] و [[حقیقت محمدیه]] که به [[عین ثابت]] خود [[متحد]] با [[اسم اعظم]] در [[مقام]] [[الوهیت]] است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۷۷.</ref> [[مشیت]] مطلقه ظل و [[سایه]] [[اسم اعظم]] [[الله]] و اول ظهور آن شمرده می‌شود و آن [[مقام]] [[الوهیت]] [[حق‌تعالی]] است که به واسطه آن [[حق‌تعالی]] ساری و ظاهر در همه [[عوالم]] گشته‌است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۴۹.</ref> به [[اعتقاد]] [[امام خمینی]] [[مشیت]] مطلقه به جهت عمومیت آن ظل اسم «[[الله]]» است نه اسم «[[الرحمن]]»؛ زیرا اسم [[رحمن]] تابع [[اسم‌الله]] و [[اسم‌الله]] محیط بر آن است و [[مشیت]] مطلقه نمی‌تواند ظل اسم [[رحمن]] باشد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۴۷–۴۸.</ref> بنابراین [[مشیت]] مطلقه ظهور [[اسم‌الله]] و [[اسم اعظم]] [[الهی]] است و دارای [[مقام]] [[مشیت]] رحمانیه که بسط وجود مطلق است و [[مشیت]] رحیمیه که بسط کمال وجود است، می‌باشد، چنان‌که در «[[بسم الله]]» آمده‌است<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۸۷.</ref> و این [[مشیت]] مطلقه که فعل [[حق‌تعالی]] است، در عالم بسط و سریان یافته و باقی اشیا به واسطه [[مشیت]] ظهور یافته‌اند؛ چنان‌که در [[روایت]] به آن اشاره شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> و همچنین نقل شده‌است که به «[[بسم الله]]» وجود ظاهر گشته‌است و این «[[بسم الله]]»، همان [[حقیقت]] [[اسم اعظم]] و [[مشیت مطلقه الهی]] است.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰–۱۰۱.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== رابطه [[مشیت]] با [[اراده]] ==
== رابطه [[مشیت]] با [[اراده]] ==
از دیدگاه [[عارفان]]، [[اراده]] خود از شئونِ [[مشیت]] است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۸۶–۵۸۷؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۱/۳۷۷–۳۸۶.</ref> و این ویژگی [[اراده]] که مقتضی یکی از دو طرف وجود و عدم برای ماهیت است، از ناحیه [[مشیت]] بوده‌است؛ از این‌رو [[مشیت]] بر [[اراده]]، تقدم ذاتی دارد.<ref>ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۳؛ بالی‌زاده، شرح فصوص الحکم، ۲۷۴؛  تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> افزون بر ترتب، چون [[اراده]] به جزئیات تعلق دارد، متعلقاتش کم و زیاد شده و [[تغییر]] می‌کنند؛ بر خلاف [[مشیت]] که به کلیات تعلق دارد و متعلَّقاتش از ازل تا ابد ثابت‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴.</ref> اما علت اینکه [[اهل معرفت]] در مواردی [[مشیت]] و [[اراده]] را به یک معنا به کار می‌برند، این است که مرتبه ذاتیِ [[مشیت]] و [[اراده]] یکی بوده، به حسب ذات، عین یکدیگر هستند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref>
از دیدگاه [[عارفان]]، [[اراده]] خود از شئونِ [[مشیت]] است<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۵۸۶–۵۸۷؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم، ۱/۳۷۷–۳۸۶.</ref> و این ویژگی [[اراده]] که مقتضی یکی از دو طرف وجود و عدم برای ماهیت است، از ناحیه [[مشیت]] بوده‌است؛ از این‌رو [[مشیت]] بر [[اراده]]، تقدم ذاتی دارد.<ref>ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۳؛ بالی‌زاده، شرح فصوص الحکم، ۲۷۴؛  تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۵۳.</ref> افزون بر ترتب، چون [[اراده]] به جزئیات تعلق دارد، متعلقاتش کم و زیاد شده و [[تغییر]] می‌کنند؛ بر خلاف [[مشیت]] که به کلیات تعلق دارد و متعلَّقاتش از ازل تا ابد ثابت‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴.</ref> اما علت اینکه [[اهل معرفت]] در مواردی [[مشیت]] و [[اراده]] را به یک معنا به کار می‌برند، این است که مرتبه ذاتیِ [[مشیت]] و [[اراده]] یکی بوده، به حسب ذات، عین یکدیگر هستند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۸۴؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۸.</ref>


[[امام خمینی]] [[اراده]] و [[مشیت]] را به [[اراده]] و [[مشیت]] ذاتی و فعلی تقسیم کرده و [[اراده]] و [[مشیت]] را در [[مقام]] ذات و فعل از یک سنخ می‌داند که [[مشیت]] و [[اراده]] در [[مقام]] ذات [[متحد]] با آن و در [[مقام]] فعل، ظهور [[حقیقت]] وجود و سریان آن در مراتب وجود است. ایشان تفاوت [[اراده]] و [[مشیت]] ذاتی با [[اراده]] و [[مشیت]] فعلی را در قدم [[اراده]] و [[مشیت]] ذاتی و حدوث [[اراده]] و [[مشیت]] فعلی دانسته و به این شکل [[احادیث]] گوناگونی که دراین‌باره وارد شده‌است و [[اراده]] [[حق‌تعالی]] را حادث و از [[صفات فعل]] می‌دانند، نه از [[صفات ذات]]، بر [[اراده]] فعلی حمل می‌کند و این [[روایات]] را بر حسب [[فهم]] مخاطب می‌داند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۶–۱۰۷.</ref> به [[باور]] ایشان، [[اراده]] فعلی [[حق]] همان [[مقام]] «کُنْ» و [[اراده تکوینی]] [[خداوند]] است که چیزی از آن [[تخلف]] نمی‌پذیرد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
[[امام خمینی]] [[اراده]] و [[مشیت]] را به [[اراده]] و [[مشیت]] ذاتی و فعلی تقسیم کرده و [[اراده]] و [[مشیت]] را در [[مقام]] ذات و فعل از یک سنخ می‌داند که [[مشیت]] و [[اراده]] در [[مقام]] ذات [[متحد]] با آن و در [[مقام]] فعل، ظهور [[حقیقت]] وجود و سریان آن در مراتب وجود است. ایشان تفاوت [[اراده]] و [[مشیت]] ذاتی با [[اراده]] و [[مشیت]] فعلی را در قدم [[اراده]] و [[مشیت]] ذاتی و حدوث [[اراده]] و [[مشیت]] فعلی دانسته و به این شکل [[احادیث]] گوناگونی که دراین‌باره وارد شده‌است و [[اراده]] [[حق‌تعالی]] را حادث و از [[صفات فعل]] می‌دانند، نه از [[صفات ذات]]، بر [[اراده]] فعلی حمل می‌کند و این [[روایات]] را بر حسب [[فهم]] مخاطب می‌داند.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۶–۱۰۷.</ref> به [[باور]] ایشان، [[اراده]] فعلی [[حق]] همان [[مقام]] «کُنْ» و [[اراده تکوینی]] [[خداوند]] است که چیزی از آن [[تخلف]] نمی‌پذیرد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۹.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== رابطه [[مشیت]] با [[قضا و قدر]] ==
== رابطه [[مشیت]] با [[قضا و قدر]] ==
خط ۸۷: خط ۸۸:
[[اتحاد]] با [[حقیقت محمدیه]] و [[علویه ]][[عارفان]]، [[انسان کامل]] را [[غایت]] [[مشیت]][[ حق]] در ظهور عالم می‌شمارند که مشتمل بر [[حقیقت]] همه [[حقایق]] و [[عوالم]] است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۴۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۵–۳۲۶.</ref> بعضی از [[عارفان]] برای [[حقیقت محمدیه]] و علویه که [[باطن]] و [[عین ثابت]] [[انسان کامل]] ختمی {{صل}} و [[علوی]] {{ع}} است مراتبی قائل شده‌اند و اولین ظهور آنها در مراتب خلقی را [[مشیت]] فعلی می‌دانند که در تعینات خلقی به صورت عالم [[عقل]]، [[عالم مثال]] و [[عالم ماده]] ظاهر می‌شود و مرتبه خارج وجود [[مقدس]] [[نبی خاتم]] {{صل}} و [[وصی]] اوست.<ref>جلوه، مجموعه آثار حکیم جلوه، ۲۸۵.</ref>
[[اتحاد]] با [[حقیقت محمدیه]] و [[علویه ]][[عارفان]]، [[انسان کامل]] را [[غایت]] [[مشیت]][[ حق]] در ظهور عالم می‌شمارند که مشتمل بر [[حقیقت]] همه [[حقایق]] و [[عوالم]] است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۴۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۵–۳۲۶.</ref> بعضی از [[عارفان]] برای [[حقیقت محمدیه]] و علویه که [[باطن]] و [[عین ثابت]] [[انسان کامل]] ختمی {{صل}} و [[علوی]] {{ع}} است مراتبی قائل شده‌اند و اولین ظهور آنها در مراتب خلقی را [[مشیت]] فعلی می‌دانند که در تعینات خلقی به صورت عالم [[عقل]]، [[عالم مثال]] و [[عالم ماده]] ظاهر می‌شود و مرتبه خارج وجود [[مقدس]] [[نبی خاتم]] {{صل}} و [[وصی]] اوست.<ref>جلوه، مجموعه آثار حکیم جلوه، ۲۸۵.</ref>


به [[باور]] [[امام خمینی]] [[مشیت]] با [[حقیقت محمدیه]] و علویه [[متحد]] است و [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{ع}} با [[مشیت مطلقه الهی]] هم افق هستند و باقی [[مخلوقات]] از تعینات [[مشیت]] شمرده می‌شوند.<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۵۶؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۴۷.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان، [[مشیت]] فعلی، [[متحد]] با [[حقیقت محمدیه]] و علویه است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰.</ref> و [[مظهر]] [[حقیقت محمدیه]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌باشد که [[عین ثابت]] ایشان در [[مقام]] [[الهیت]] با [[اسم اعظم]] [[متحد]] است و دیگر اعیان ثابته و اسمای الهیه از تجلیات آن حقیقت‌اند.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵.</ref> ایشان در این زمینه به [[ادعیه]] و [[روایات]] پرشماری استناد کرده‌است؛ مانند این بخش از [[زیارت جامعه]]: {{متن حدیث|بِكُمْ فَتَحَ اَللَّهُ، وَ بِكُمْ يَخْتِمُ اَللَّهُ}} به واسطه شما [[خدا]] عالم را آغاز کرد و به واسطه شما آن را به پایان می‌برد»<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۵.</ref> و نیز روایاتی که [[خلق]] [[عرش]] و [[کرسی]] را به [[اهل بیت]]{{ع}} نسبت می‌دهند.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب الی الصواب، ۲/۴۰۳.</ref> یا روایاتی که [[امامان]]{{ع}}، خود را [[مشیت الهی]] معرفی می‌کنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۶/۱۴.</ref> طبق این بیان، [[پیامبران]]{{ع}}<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶.</ref> و [[امامان]] {{ع}} در [[قوس نزول]] عالم، منطبق بر [[مشیت]] و واسطه [[حق]] و خلق‌اند و در قوس صعود تا [[مقام]] «[[احدیت]]» و «أو أدنی» [[عروج]] می‌کنند.<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۸–۴۹؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵ و ۴۵؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۴؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۷–۴۸، ۵۲ و ۷۷–۷۸.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
به [[باور]] [[امام خمینی]] [[مشیت]] با [[حقیقت محمدیه]] و علویه [[متحد]] است و [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{ع}} با [[مشیت مطلقه الهی]] هم افق هستند و باقی [[مخلوقات]] از تعینات [[مشیت]] شمرده می‌شوند.<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۵۶؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۴۷.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان، [[مشیت]] فعلی، [[متحد]] با [[حقیقت محمدیه]] و علویه است<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۰۰.</ref> و [[مظهر]] [[حقیقت محمدیه]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌باشد که [[عین ثابت]] ایشان در [[مقام]] [[الهیت]] با [[اسم اعظم]] [[متحد]] است و دیگر اعیان ثابته و اسمای الهیه از تجلیات آن حقیقت‌اند.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵.</ref> ایشان در این زمینه به [[ادعیه]] و [[روایات]] پرشماری استناد کرده‌است؛ مانند این بخش از [[زیارت جامعه]]: {{متن حدیث|بِكُمْ فَتَحَ اَللَّهُ، وَ بِكُمْ يَخْتِمُ اَللَّهُ}} به واسطه شما [[خدا]] عالم را آغاز کرد و به واسطه شما آن را به پایان می‌برد»<ref>صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۵.</ref> و نیز روایاتی که [[خلق]] [[عرش]] و [[کرسی]] را به [[اهل بیت]]{{ع}} نسبت می‌دهند.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب الی الصواب، ۲/۴۰۳.</ref> یا روایاتی که [[امامان]]{{ع}}، خود را [[مشیت الهی]] معرفی می‌کنند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۲۶/۱۴.</ref> طبق این بیان، [[پیامبران]]{{ع}}<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۹۶.</ref> و [[امامان]] {{ع}} در [[قوس نزول]] عالم، منطبق بر [[مشیت]] و واسطه [[حق]] و خلق‌اند و در قوس صعود تا [[مقام]] «[[احدیت]]» و «أو أدنی» [[عروج]] می‌کنند.<ref>امام خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۸–۴۹؛ امام خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵ و ۴۵؛ امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۴؛ امام خمینی، دعاء السحر، ۴۷–۴۸، ۵۲ و ۷۷–۷۸.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== چگونگی [[شهود]] و وصول به [[مقام]] [[مشیت]] مطلقه ==
== چگونگی [[شهود]] و وصول به [[مقام]] [[مشیت]] مطلقه ==
[[امام خمینی]] [[شهود]] [[مشیت]] مطلقه را تنها از طریق [[عروج]] از [[عالم طبیعت]] و ترک علایق [[دنیوی]] و [[شهوات نفسانی]] می‌داند<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷.</ref> که [[بنده]] باید از [[عالم طبیعت]] به [[عالم مثال]] و عالم [[ارواح]] [[عروج]] کند، سپس به عالم [[مشیت]] برسد<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۷.</ref> و تا [[بنده]] از [[حجاب]] [[انانیت]] خارج نشود و متحقق به [[مقام]] [[مشیت]] مطلقه و [[فیض مقدس]] نشود، نمی‌تواند [[حقایق]] [[توحید]] را [[درک]] کند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> سالک نیز پیش از رسیدن به این [[مقام]]، بعضی از [[روحانیان]] عالم بالا، چون [[ملائکه]] مهیّمه و [[عقول]] مجرد را [[مشاهده]] می‌کند و وقتی به [[مقام قرب]] مطلق رسید، [[رحمت واسعه]] و وجود منبسط [[حق]] را [[مشاهده]] می‌کند که همه موجودات در آن مستهلک هستند و این همان مرتبه تدلّی است که [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|دَنَا فَتَدَلَّى}}<ref>«سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه 8.</ref> به آن اشاره دارد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>
[[امام خمینی]] [[شهود]] [[مشیت]] مطلقه را تنها از طریق [[عروج]] از [[عالم طبیعت]] و ترک علایق [[دنیوی]] و [[شهوات نفسانی]] می‌داند<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷.</ref> که [[بنده]] باید از [[عالم طبیعت]] به [[عالم مثال]] و عالم [[ارواح]] [[عروج]] کند، سپس به عالم [[مشیت]] برسد<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۹۷.</ref> و تا [[بنده]] از [[حجاب]] [[انانیت]] خارج نشود و متحقق به [[مقام]] [[مشیت]] مطلقه و [[فیض مقدس]] نشود، نمی‌تواند [[حقایق]] [[توحید]] را [[درک]] کند.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۰۵.</ref> سالک نیز پیش از رسیدن به این [[مقام]]، بعضی از [[روحانیان]] عالم بالا، چون [[ملائکه]] مهیّمه و [[عقول]] مجرد را [[مشاهده]] می‌کند و وقتی به [[مقام قرب]] مطلق رسید، [[رحمت واسعه]] و وجود منبسط [[حق]] را [[مشاهده]] می‌کند که همه موجودات در آن مستهلک هستند و این همان مرتبه تدلّی است که [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|دَنَا فَتَدَلَّى}}<ref>«سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه 8.</ref> به آن اشاره دارد.<ref>امام خمینی، دعاء السحر، ۱۷–۱۸.</ref>.<ref>[[زهرا اردستانی|اردستانی، زهرا]]، [[مشیت (مقاله)|مقاله «مشیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۳۲۹–۳۳۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۹۹: خط ۱۰۰:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش