مقام عبودیت به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳: خط ۱۳:
آیت‌الله '''[[سید علی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[[با پیشوایان هدایتگر ج۴ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آیت‌الله '''[[سید علی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[[با پیشوایان هدایتگر ج۴ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«{{عربی|"المُطیعُونَ لِلّهِ"}}؛<ref>«گواهی می‌دهم که شما فرمانبران از خدا هستید»</ref> [[ائمّه]]{{عم}} [[مطیع]] [[خداوند متعال]] هستند. در توضیح این عبارت می‌گوییم: وقتی کسی را به [[اطاعت]] وصف بکنند و بگویند که این فرد (هر که باشد) [[مطیع خدا]] است، در [[حقیقت]] او را به [[ایمان]] وصف کرده‌اند؛ چون اطاعت، فرع ایمان است و آن، فرع [[معرفت]] می‌باشد. پس پیش از ایمان، او را به معرفت، وصف می‌کنند. پس اگر گفتند: فلانی مطیع [[خداوند]] است؛ یعنی [[خدا]] را شناخته، به خدا ایمان آورده و از خدا اطاعت می‌کند. پس اعتراف و [[اقرار]] به [[عبودیت]] و اطاعت کسی به [[خدای سبحان]]؛ یعنی وصف او به ایمان و قبل از ایمان به معرفت. بنابراین {{عربی|"المطیعون لله"}} یعنی {{عربی|"المعارفون بالله، المؤمنون بالله، المطیعون لله"}}». امّا چه [[معرفتی]]؟ چه [[یقینی]]؟ و چه عبودیّتی؟ آنها می‌گویند: {{عربی|ما عبدتک خوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنّتک بل وجدتک أهلاً للعبادة فعبدتک}}<ref>(خدایا!) عبادت کردن من برای تو نه به خاطر ترس از آتش دوزخ توست و نه به خاطر رغبت به بهشت تو؛ بلکه تو را عبادت می‌کنم به خاطر این که تو را شایستۀ عبادت یافتم. روض الجنان: ۲۷، مشارق الشموس: ۱ / ۸۸، شرح اصول کافی: ۱ / ۲۵۷، عوالی اللآلی: ۱ / ۲۰، بحار الأنوار: ۶۷ / ۱۸۶ و ۱۹۷، مرآة العقول: ۲ / ۱۰۱</ref> در این جا سخن [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} روشن می‌شود که فرمودند: {{عربی|"لو کشف لِیَ الغطاء ما ازددتُ یقیناً"}}؛<ref> «اگر پرده‌های حجاب بالا رود یقین من بیشتر نمی‌شود». المناقب، ابن شهرآشوب: ۱ / ۳۱۷، تفسیر ابی السعود: ۱ / ۵۶، کشف الغمه: ۱ / ۱۶۹، الصراط المستقیم: ۱ / ۲۳۰، بحار الأنوار: ۴۰ / ۱۵۳ و ۴۶ / ۱۳۵، ینابیع الموده: ۱ / ۲۰۳، حدیث ۸، مناقب خوارزمی: ۳۷۵.</ref> وقتی آن حضرت چنین بفرمایند، آیا می‌شود ذرّه‌ای نسبت به خداوند متعال[[شک]] و جهلی و یا لحظه‌ای [[غفلت]] داشته باشد؟ ائمّه{{عم}} مصداق أتمّ «العلماء» هستند که [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از میان تمام بندگان خدا، تنها عالمان از خدا می‌ترسند».</ref> بلکه آن بزرگواران {{عربی|"هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ"}}‏؛<ref>«آنها تنها از خداوند می‌ترسند و تنها ترس او را به دل‌ راه می‌دهند»</ref> هستند. [[اطاعت]] از [[حضرت علی]]{{ع}} [[اطاعت از پیامبر]] خداست{{صل}}. اکنون در معنای [[اطاعت]] [[تأمّل]] و آن را [[درک]] نماییم، اگر کسی نسبت به خداوند متعال چنین اطاعتی داشته باشند که با وجود [[مقام]] {{عربی|"عند الله"}} بودن، {{عربی|"لا یستکبرون عن عبادته"}} و {{عربی|"هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ"}} هستند، ناگزیر اطاعت از آنها، [[اطاعت خداوند]] [[متعال]] می‌شود. در [[حدیثی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{عربی|"یا علی! من أطاعک فقد أطاعنی و من أطاعنی فقد أطاع الله و من عصاک فقد عصانی و من عصانی فقد عصی الله"}}؛<ref>«ای علی! آن کس که تو را اطاعت کند مرا اطاعت نموده است؛ و آن کس که مرا اطاعت کند همانا خداوند را اطاعت کرده است. و آن کس که از تو سرپیچی نماید از من سرپیچی نموده است و هر کس از من سرپیچی نماید همانا از خداوند سرپیچی کرده است»؛ الأمالی، شیخ طوسی: ۵۵۲، المناقب، ابن‌شهرآشوب: ۳ / ۶، بحار الأنوار: ۳۸ / ۲۹، بشارة المصطفی: ۴۲۰، حدیث ۲۸ و ر.ک: المستدرک علی الصحیحین: ۳ / ۱۲۸.</ref> چرا اطاعت چنین فردی لازم است؟ چون تمام حرکات، سکنات، [[افعال]] و تروک او، [[اطاعت از خداوند]] متعال است. پس کسی که می‌خواهد [[مطیع خدا]] باشد باید از او اطاعت داشته باشد. اطاعت کنندگان همان پیروزمندانند با توجّه به آن چه گذشت ذکر این آیۀ شریفه مناسب است که: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>و هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند و از خدا بترسد و از مخالفت با او پرهیز نماید چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند.</ref> در آیۀ دیگری "[[فوز]]" را به "[[عظمت]]" وصف کرده، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>و هر کس از خدا و رسولش اطاعت نماید، به رستگاری بزرگی دست یافته است.</ref> [[اطاعت از امام]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] است، و هنگامی که [[اطاعت]] با [[خشیت]] باشد، [[فوز]] خواهد بود. آن گاه این [[پرسش]] مطرح می‌شود که مراد از فوز در این [[آیه]] چیست؟ در پاسخ این پرسش به [[قرآن]] مراجعه می‌کنیم که "فوز" را چگونه معنا می‌کند. [[قرآن کریم]] در آیۀ دیگری آن گاه که [[نعمت‌های بهشتی]] را می‌شمارد می‌فرماید: {{متن قرآن|وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>خشنودی و رضای خداوند (از همه چیز برتر است) و پیروزی و رستگاری بزرگ همین است.</ref> چه مقامی بالاتر از این؟! نعمت‌های بهشتی در برابر {{متن قرآن|رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ}} چیزی نیست.
«{{متن حدیث|المُطیعُونَ لِلّهِ}}؛<ref>«گواهی می‌دهم که شما فرمانبران از خدا هستید»</ref> [[ائمّه]]{{عم}} [[مطیع]] [[خداوند متعال]] هستند. در توضیح این عبارت می‌گوییم: وقتی کسی را به [[اطاعت]] وصف بکنند و بگویند که این فرد (هر که باشد) [[مطیع خدا]] است، در [[حقیقت]] او را به [[ایمان]] وصف کرده‌اند؛ چون اطاعت، فرع ایمان است و آن، فرع [[معرفت]] می‌باشد. پس پیش از ایمان، او را به معرفت، وصف می‌کنند. پس اگر گفتند: فلانی مطیع [[خداوند]] است؛ یعنی [[خدا]] را شناخته، به خدا ایمان آورده و از خدا اطاعت می‌کند. پس اعتراف و [[اقرار]] به [[عبودیت]] و اطاعت کسی به [[خدای سبحان]]؛ یعنی وصف او به ایمان و قبل از ایمان به معرفت. بنابراین {{متن حدیث|المطیعون لله}} یعنی {{متن حدیث|المعارفون بالله، المؤمنون بالله، المطیعون لله}}». امّا چه [[معرفتی]]؟ چه [[یقینی]]؟ و چه عبودیّتی؟ آنها می‌گویند: {{متن حدیث|ما عبدتک خوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنّتک بل وجدتک أهلاً للعبادة فعبدتک}}<ref>(خدایا!) عبادت کردن من برای تو نه به خاطر ترس از آتش دوزخ توست و نه به خاطر رغبت به بهشت تو؛ بلکه تو را عبادت می‌کنم به خاطر این که تو را شایستۀ عبادت یافتم. روض الجنان: ۲۷، مشارق الشموس: ۱ / ۸۸، شرح اصول کافی: ۱ / ۲۵۷، عوالی اللآلی: ۱ / ۲۰، بحار الأنوار: ۶۷ / ۱۸۶ و ۱۹۷، مرآة العقول: ۲ / ۱۰۱</ref> در این جا سخن [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} روشن می‌شود که فرمودند: {{متن حدیث|لو کشف لِیَ الغطاء ما ازددتُ یقیناً}}؛<ref> «اگر پرده‌های حجاب بالا رود یقین من بیشتر نمی‌شود». المناقب، ابن شهرآشوب: ۱ / ۳۱۷، تفسیر ابی السعود: ۱ / ۵۶، کشف الغمه: ۱ / ۱۶۹، الصراط المستقیم: ۱ / ۲۳۰، بحار الأنوار: ۴۰ / ۱۵۳ و ۴۶ / ۱۳۵، ینابیع الموده: ۱ / ۲۰۳، حدیث ۸، مناقب خوارزمی: ۳۷۵.</ref> وقتی آن حضرت چنین بفرمایند، آیا می‌شود ذرّه‌ای نسبت به خداوند متعال[[شک]] و جهلی و یا لحظه‌ای [[غفلت]] داشته باشد؟ ائمّه{{عم}} مصداق أتمّ «العلماء» هستند که [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] فرمود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«از میان تمام بندگان خدا، تنها عالمان از خدا می‌ترسند».</ref> بلکه آن بزرگواران {{متن حدیث|هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}}‏؛<ref>«آنها تنها از خداوند می‌ترسند و تنها ترس او را به دل‌ راه می‌دهند»</ref> هستند. [[اطاعت]] از [[حضرت علی]]{{ع}} [[اطاعت از پیامبر]] خداست{{صل}}. اکنون در معنای [[اطاعت]] [[تأمّل]] و آن را [[درک]] نماییم، اگر کسی نسبت به خداوند متعال چنین اطاعتی داشته باشند که با وجود [[مقام]] {{متن حدیث|عند الله}} بودن، {{متن حدیث|لا یستکبرون عن عبادته}} و {{متن حدیث|هُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ}} هستند، ناگزیر اطاعت از آنها، [[اطاعت خداوند]] [[متعال]] می‌شود. در [[حدیثی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|یا علی! من أطاعک فقد أطاعنی و من أطاعنی فقد أطاع الله و من عصاک فقد عصانی و من عصانی فقد عصی الله}}؛<ref>«ای علی! آن کس که تو را اطاعت کند مرا اطاعت نموده است؛ و آن کس که مرا اطاعت کند همانا خداوند را اطاعت کرده است. و آن کس که از تو سرپیچی نماید از من سرپیچی نموده است و هر کس از من سرپیچی نماید همانا از خداوند سرپیچی کرده است»؛ الأمالی، شیخ طوسی: ۵۵۲، المناقب، ابن‌شهرآشوب: ۳ / ۶، بحار الأنوار: ۳۸ / ۲۹، بشارة المصطفی: ۴۲۰، حدیث ۲۸ و ر.ک: المستدرک علی الصحیحین: ۳ / ۱۲۸.</ref> چرا اطاعت چنین فردی لازم است؟ چون تمام حرکات، سکنات، [[افعال]] و تروک او، [[اطاعت از خداوند]] متعال است. پس کسی که می‌خواهد [[مطیع خدا]] باشد باید از او اطاعت داشته باشد. اطاعت کنندگان همان پیروزمندانند با توجّه به آن چه گذشت ذکر این آیۀ شریفه مناسب است که: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref>و هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند و از خدا بترسد و از مخالفت با او پرهیز نماید چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند.</ref> در آیۀ دیگری "[[فوز]]" را به "[[عظمت]]" وصف کرده، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>و هر کس از خدا و رسولش اطاعت نماید، به رستگاری بزرگی دست یافته است.</ref> [[اطاعت از امام]]، [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] است، و هنگامی که [[اطاعت]] با [[خشیت]] باشد، [[فوز]] خواهد بود. آن گاه این [[پرسش]] مطرح می‌شود که مراد از فوز در این [[آیه]] چیست؟ در پاسخ این پرسش به [[قرآن]] مراجعه می‌کنیم که "فوز" را چگونه معنا می‌کند. [[قرآن کریم]] در آیۀ دیگری آن گاه که [[نعمت‌های بهشتی]] را می‌شمارد می‌فرماید: {{متن قرآن|وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>خشنودی و رضای خداوند (از همه چیز برتر است) و پیروزی و رستگاری بزرگ همین است.</ref> چه مقامی بالاتر از این؟! نعمت‌های بهشتی در برابر {{متن قرآن|رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ}} چیزی نیست.


'''از دیگر آثار اطاعت:''' از طرف دیگر، اگر کسی این گونه [[خداوند متعال]] را [[عبادت]] بکند و [[مطیع]] او باشد، خداوند متعال تمام [[کائنات]] را در [[خدمت]] او و مطیع او قرار می‌دهد. البته این معنا را در فرازهایی از [[زیارت جامعه]] خواهیم خواند. در روایتی آمده است که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{عربی|"من خاف الله أخاف الله من کلّ شیء، و من لم یخف الله أخافه الله من کلّ شیء"}}.<ref>الکافی: ۲ / ۶۸، حدیث ۳، بحار الأنوار: ۶۷ / ۳۸۱، حدیث ۳۲.</ref> به همین جهت، [[اطاعت]] [[اهل بیت]]{{عم}} فرض و بر این اطاعت، [[امر]] شده است. از این رو در [[اصول کافی]] بابی تحت این عنوان آمده است: {{عربی|اندازه=۱۵۵%|"باب فرض طاعة الائمّة{{عم}}"}}. بنابراین، اطاعت مطلقه با [[عصمت]] ملازمه دارد و [[تسلیم]] مطلق با [[ولایت تکوینی]] و [[تشریعی]] مساوی است. در قرآن کریم آیه‌ای در [[فضیلت]] [[ائمّه]]{{عم}} آمده است که می‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا}}؛<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی «۲» دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم»؛ سوره نسا، آیه ۵۴.</ref> یا این که [[مردم]] بر آن چه به آنان ([[پیامبر]] و خداندانش) از فضلش بخشیده است [[حسد]] می‌ورزند. همانا ما به [[آل ابراهیم]] کتاب و [[حکمت]] دادیم و [[حکومتی]] بزرگ به آنان عطا کردیم. [[امام باقر]]{{ع}} در ذیل [[آیه]] فرمودند: {{عربی|"نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ"}}؛<ref>«ما همان کسانی هستیم که بر ما حسد می‌ورزند»؛ بصائر الدرجات: ۵۵ / حدیث ۳، الکافی: ۱ / ۲۰۶، حدیث ۲. در این منبع از ابا الحسن{{ع}} نقل شده است، بحار الأنوار: ۲۳ / ۲۸۶، حدیث</ref> البته منظور از {{متن قرآن|مُّلْكًا عَظِيمًا}} [[ولایت تکوینی]] است که ما –إن شاء [[الله]]- در جای خود در این باره به تفصیل بحث خواهیم کرد» <ref>ر. ک. [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۲ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]؛ ج۲، ص۶۰ تا ۶۵.</ref>.
'''از دیگر آثار اطاعت:''' از طرف دیگر، اگر کسی این گونه [[خداوند متعال]] را [[عبادت]] بکند و [[مطیع]] او باشد، خداوند متعال تمام [[کائنات]] را در خدمت او و مطیع او قرار می‌دهد. البته این معنا را در فرازهایی از [[زیارت جامعه]] خواهیم خواند. در روایتی آمده است که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|من خاف الله أخاف الله من کلّ شیء، و من لم یخف الله أخافه الله من کلّ شیء}}.<ref>الکافی: ۲ / ۶۸، حدیث ۳، بحار الأنوار: ۶۷ / ۳۸۱، حدیث ۳۲.</ref> به همین جهت، [[اطاعت]] [[اهل بیت]]{{عم}} فرض و بر این اطاعت، [[امر]] شده است. از این رو در [[اصول کافی]] بابی تحت این عنوان آمده است: {{متن حدیث|باب فرض طاعة الائمّة{{عم}}}}. بنابراین، اطاعت مطلقه با [[عصمت]] ملازمه دارد و [[تسلیم]] مطلق با [[ولایت تکوینی]] و [[تشریعی]] مساوی است. در قرآن کریم آیه‌ای در [[فضیلت]] [[ائمّه]]{{عم}} آمده است که می‌فرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا}}؛<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی «۲» دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم»؛ سوره نسا، آیه ۵۴.</ref> یا این که [[مردم]] بر آن چه به آنان ([[پیامبر]] و خداندانش) از فضلش بخشیده است [[حسد]] می‌ورزند. همانا ما به [[آل ابراهیم]] کتاب و [[حکمت]] دادیم و [[حکومتی]] بزرگ به آنان عطا کردیم. [[امام باقر]]{{ع}} در ذیل [[آیه]] فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ}}؛<ref>«ما همان کسانی هستیم که بر ما حسد می‌ورزند»؛ بصائر الدرجات: ۵۵ / حدیث ۳، الکافی: ۱ / ۲۰۶، حدیث ۲. در این منبع از ابا الحسن{{ع}} نقل شده است، بحار الأنوار: ۲۳ / ۲۸۶، حدیث</ref> البته منظور از {{متن قرآن|مُّلْكًا عَظِيمًا}} [[ولایت تکوینی]] است که ما –إن شاء الله- در جای خود در این باره به تفصیل بحث خواهیم کرد» <ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۲ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر ج۲]]؛ ص۶۰ تا ۶۵.</ref>.


== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش