بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
او شخصی هوشمند، [[صاحب نظر]] و پرحافظه بود؛ ازاینرو [[مردم]] میپنداشتند که دو [[قلب]] دارد و وی را ذوالقلبین میخواندند. خود نیز [[باور]] داشت <ref> روض الجنان، ج۱۵، ص۳۴۳.</ref> و میگفت: در سینهام دو قلب است که با آن دو، بیش از آنچه [[محمد]] با قلب خویش میاندیشد، میاندیشم.<ref>کشفالاسرار، ج۸، ص۴.</ref> در [[جنگ بدر]] پس از [[شکست]] [[مشرکان]]، او نیز در حالی که کفشی به پا و کفشی در دست داشت، میگریخت. به او گفتند: ای [[ابومعمر]]! چرا اینگونه گریزانی؟! پاسخ داد: متوجه نشدم چهمیکنم؛ پنداشتم هر دو را به پا کردهام. گفتند: اگر با دو [[دل]] دریافت میکردی، این حالت بر تو پوشیده نمیماند. با این واقعه، [[پندار]] مردم بر طرف شد و دریافتند که او فقط یک قلب دارد.<ref> مجمعالبیان، ج۷، ص۵۲۶.</ref> برخی از [[مفسران]]، [[شأن نزول]] بخشی از [[آیه]] {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ}}<ref>«خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است؛ و آن همسرانتان را که «ظهار» میکنید مادران (راستین) شما و فرزند خواندگانتان را پسران (راستین) شما نکرده است؛ این تنها گفتار شما بر زبانتان است و خداوند است که حقّ میگوید و اوست که راه را نشان میدهد» سوره احزاب، آیه ۴.</ref> را ابومعمّر دانستهاند <ref>کشفالاسرار، ج۸، ص۴; روضالجنان، ج۱۵، ص۳۴۳، مجمعالبیان، ج۷، ص۵۲۶.</ref> که [[خداوند]] در آن آیه، وجود دو قلب در [[درون انسان]] را [[نفی]] کردهاست. | او شخصی هوشمند، [[صاحب نظر]] و پرحافظه بود؛ ازاینرو [[مردم]] میپنداشتند که دو [[قلب]] دارد و وی را ذوالقلبین میخواندند. خود نیز [[باور]] داشت <ref> روض الجنان، ج۱۵، ص۳۴۳.</ref> و میگفت: در سینهام دو قلب است که با آن دو، بیش از آنچه [[محمد]] با قلب خویش میاندیشد، میاندیشم.<ref>کشفالاسرار، ج۸، ص۴.</ref> در [[جنگ بدر]] پس از [[شکست]] [[مشرکان]]، او نیز در حالی که کفشی به پا و کفشی در دست داشت، میگریخت. به او گفتند: ای [[ابومعمر]]! چرا اینگونه گریزانی؟! پاسخ داد: متوجه نشدم چهمیکنم؛ پنداشتم هر دو را به پا کردهام. گفتند: اگر با دو [[دل]] دریافت میکردی، این حالت بر تو پوشیده نمیماند. با این واقعه، [[پندار]] مردم بر طرف شد و دریافتند که او فقط یک قلب دارد.<ref> مجمعالبیان، ج۷، ص۵۲۶.</ref> برخی از [[مفسران]]، [[شأن نزول]] بخشی از [[آیه]] {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ}}<ref>«خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است؛ و آن همسرانتان را که «ظهار» میکنید مادران (راستین) شما و فرزند خواندگانتان را پسران (راستین) شما نکرده است؛ این تنها گفتار شما بر زبانتان است و خداوند است که حقّ میگوید و اوست که راه را نشان میدهد» سوره احزاب، آیه ۴.</ref> را ابومعمّر دانستهاند <ref>کشفالاسرار، ج۸، ص۴; روضالجنان، ج۱۵، ص۳۴۳، مجمعالبیان، ج۷، ص۵۲۶.</ref> که [[خداوند]] در آن آیه، وجود دو قلب در [[درون انسان]] را [[نفی]] کردهاست. | ||
بعضی ابومعمر را از [[صحابه]] دانستهاند؛<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۶۱.</ref> بیش از آنچه بیان شد، اطلاعی از او در دست نیست.<ref>[[سید حسن فاطمی|فاطمی، سید حسن]]، [[ابومُعَمَر فهری (مقاله)|مقاله «ابومُعَمَر فهری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | بعضی ابومعمر را از [[صحابه]] دانستهاند؛<ref>جمهرة انساب العرب، ص۱۶۱.</ref> بیش از آنچه بیان شد، اطلاعی از او در دست نیست.<ref>[[سید حسن فاطمی|فاطمی، سید حسن]]، [[ابومُعَمَر فهری (مقاله)|مقاله «ابومُعَمَر فهری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 58-59.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:000053.jpg|22px]] [[سید حسن فاطمی|فاطمی، سید حسن]]، [[ابومُعَمَر فهری (مقاله)|مقاله «ابومُعَمَر فهری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||