فلسفه بعثت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی [[مردم]] را به تعقّل و [[خردمندی]] [[دعوت]] می‌کند و آنان را که [[عقل]] و [[خرد]] خویش را به‌کار نمی‌گیرند [[سرزنش]] می‌کند. در [[قرآن]]، [[خداوند]] با [[مردمان]] با تعبیرهایی همچون: {{متن قرآن|لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>سوره بقره، آیه۱۶۴.</ref>، {{متن قرآن|أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه۴۴.</ref> و... [[سخن]] می‌گوید و این نشان می‌دهد یکی از اهداف مهم [[وحی]] و [[نبوت]] و [[رسالت]] این است، [[مردمان]] را به [[نور]] [[عقل]] و خردشان متوجّه و متذکّر کنند؛ تا آنان با پرتو افشانی [[عقل]]، راه [[حق]] را از [[باطل]] بشناسند. مطلب دیگری که از این سخنان [[الهی]] می‌توان استفاده کرد این است، آموزه‌های [[نبی]] و [[رسول]] اموری هستند که مخالفتی با [[عقل]] و [[خرد]] [[انسانی]] ندارند؛ اگر چه [[انسان]] [[عاقل]] پیش از یادآوری و [[تنبیه]] [[پیامبران]] به آن نمی‌رسد. پس در [[حقیقت]] کار [[پیامبران]] به طور معمول این است که [[احکام]] [[عقل]] و [[خرد]] [[انسان]] را که به واسطه [[جهل]] و [[نادانی]] و [[پیروی]] از [[هوای نفس]] و اموری دیگر، محجوب شده است بیرون آورند.  
[[قرآن کریم]] در [[آیات]] فراوانی [[مردم]] را به تعقّل و [[خردمندی]] [[دعوت]] می‌کند و آنان را که [[عقل]] و [[خرد]] خویش را به‌کار نمی‌گیرند [[سرزنش]] می‌کند. در [[قرآن]]، [[خداوند]] با [[مردمان]] با تعبیرهایی همچون: {{متن قرآن|لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}<ref>سوره بقره، آیه۱۶۴.</ref>، {{متن قرآن|أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}<ref> سوره بقره، آیه۴۴.</ref> و... [[سخن]] می‌گوید و این نشان می‌دهد یکی از اهداف مهم [[وحی]] و [[نبوت]] و [[رسالت]] این است، [[مردمان]] را به [[نور]] [[عقل]] و خردشان متوجّه و متذکّر کنند؛ تا آنان با پرتو افشانی [[عقل]]، راه [[حق]] را از [[باطل]] بشناسند. مطلب دیگری که از این سخنان [[الهی]] می‌توان استفاده کرد این است، آموزه‌های [[نبی]] و [[رسول]] اموری هستند که مخالفتی با [[عقل]] و [[خرد]] [[انسانی]] ندارند؛ اگر چه [[انسان]] [[عاقل]] پیش از یادآوری و [[تنبیه]] [[پیامبران]] به آن نمی‌رسد. پس در [[حقیقت]] کار [[پیامبران]] به طور معمول این است که [[احکام]] [[عقل]] و [[خرد]] [[انسان]] را که به واسطه [[جهل]] و [[نادانی]] و [[پیروی]] از [[هوای نفس]] و اموری دیگر، محجوب شده است بیرون آورند.  


[[امیر مؤمنان]] {{ع}} از این امر به "إثاره گنج‌های [[عقول]]" تعبیر می‌فرماید: "پس در میان آنها رسولانش را [[مبعوث]] کرد و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها گسیل داشت تا [[پیمان]] فطرتش را از آنها طلب کنند... و گنج‌های خردهایشان را برایشان بیرون آورن"<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ‏ فِيهِمْ‏ رُسُلَهُ‏ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ‏ أَنْبِيَاءَهُ‏ لِيَسْتَأْدُوهُمْ‏ مِيثَاقَ‏ فِطْرَتِهِ‏... وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref> و در سخن [[امام کاظم]] {{ع}} از این مطلب با {{متن حدیث|لِيَعْقِلُوا عَنِ‏ اللَّهِ‏}} تعبیر شده است ایشان [[هدف]] از [[بعثت پیامبران]] و [[رسولان]] را [[خرد]] ورزی از سوی [[خدا]] بیان کرده و فرموده است: "[[خداوند]] [[پیامبران]] و رسولانش را به سوی بندگانش [[مبعوث]] نکرد جز اینکه از [[ناحیه]] [[خدا]] به [[عقل]] دریابند پس کسی که اجابتش به نیکویی باشد معرفتش نیز به نیکویی خواهد بود و کسی که به [[امر الهی]] داناتر باشد [[عقل]] و خردش هم نیکوتر خواهد بود و کسی که خردش کامل‌تر باشد درجه‌اش در [[دنیا]] و [[آخرت]] بالاتر خواهد بود. ای هشام، همانا برای [[خدا]] بر [[خلق]] دو [[حجّت]] وجود دارد: [[حجّت]] ظاهری و [[حجّت]] [[باطنی]] امّا [[حجّت]] ظاهر، [[رسولان]] و [[پیامبران]] و [[امامان]]: هستند و امّا [[حجّت]] [[باطنی]] [[عقول]] است<ref>{{متن حدیث|مَا بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ أَنْبِيَاءَهُ‏ وَ رُسُلَهُ‏ إِلَى‏ عِبَادِهِ‏ إِلَّا لِيَعْقِلُوا عَنِ‏ اللَّهِ‏ فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلًا وَ أَكْمَلُهُمْ عَقْلًا أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ {{عم}} وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ‏}}؛ کافی، ج۱، ص۱۶.</ref>.  
[[امیر مؤمنان]] {{ع}} از این امر به "إثاره گنج‌های [[عقول]]" تعبیر می‌فرماید: "پس در میان آنها رسولانش را [[مبعوث]] کرد و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها گسیل داشت تا [[پیمان]] فطرتش را از آنها طلب کنند... و گنج‌های خردهایشان را برایشان بیرون آورن"<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ‏ فِيهِمْ‏ رُسُلَهُ‏ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ‏ أَنْبِيَاءَهُ‏ لِيَسْتَأْدُوهُمْ‏ مِيثَاقَ‏ فِطْرَتِهِ‏... وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref> و در سخن [[امام کاظم]] {{ع}} از این مطلب با {{متن حدیث|لِيَعْقِلُوا عَنِ‏ اللَّهِ‏}} تعبیر شده است ایشان [[هدف]] از [[بعثت پیامبران]] و [[رسولان]] را [[خرد]] ورزی از سوی [[خدا]] بیان کرده و فرموده است: "[[خداوند]] [[پیامبران]] و رسولانش را به سوی بندگانش [[مبعوث]] نکرد جز اینکه از ناحیه [[خدا]] به [[عقل]] دریابند پس کسی که اجابتش به نیکویی باشد معرفتش نیز به نیکویی خواهد بود و کسی که به [[امر الهی]] داناتر باشد [[عقل]] و خردش هم نیکوتر خواهد بود و کسی که خردش کامل‌تر باشد درجه‌اش در [[دنیا]] و [[آخرت]] بالاتر خواهد بود. ای هشام، همانا برای [[خدا]] بر [[خلق]] دو [[حجّت]] وجود دارد: [[حجّت]] ظاهری و [[حجّت]] [[باطنی]] امّا [[حجّت]] ظاهر، [[رسولان]] و [[پیامبران]] و [[امامان]]: هستند و امّا [[حجّت]] [[باطنی]] [[عقول]] است<ref>{{متن حدیث|مَا بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ أَنْبِيَاءَهُ‏ وَ رُسُلَهُ‏ إِلَى‏ عِبَادِهِ‏ إِلَّا لِيَعْقِلُوا عَنِ‏ اللَّهِ‏ فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلًا وَ أَكْمَلُهُمْ عَقْلًا أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ {{عم}} وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ‏}}؛ کافی، ج۱، ص۱۶.</ref>.  


پس یکی از کارهای مهمّ [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] به کار انداختن و به کمال رساندن خردها و [[عقول]] [[بندگان الهی]] است. به همین جهت است که [[حجّت]] میان [[خدا]] و [[بندگان]] تنها [[عقل]] شمرده شده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "[[حجّت]] [[خدا]] بر [[بندگان]] [[پیامبر]] {{صل}} است و [[حجّت]] در میان [[بندگان]] و [[خدا]] [[عقل]] است<ref>{{متن حدیث|حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ الْعِبَادِ النَّبِيُ‏ وَ الْحُجَّةُ فِيمَا بَيْنَ‏ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ‏ اللَّهِ‏ الْعَقْل‏‏}}؛ کافی، ج۱، ص۲۵.</ref>؛ زیرا وقتی گنج‌های [[عقل]] و [[خرد]] [[انسانی]] به واسطه [[پیامبران الهی]] اثاره شد (= بیرون آمد) و پرده‌های [[جهل]] و [[نادانی]] کنار رفت و او با [[نور]] [[عقل]] خویش [[حق]] را یافت و [[باطل]] را [[شناخت]]؛ راه همه عذرها و بهانه‌ها برای او بسته می‌شود و چاره‌ای جز [[تسلیم]] در مقابل [[امر الهی]] و [[پذیرش]] [[دستور]] [[عقل]] و [[خرد]] خویش ندارد<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۸۱ - ۸۴؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[بعثت و نبوت (مقاله)| مقاله «بعثت و نبوت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۱۸.</ref>.
پس یکی از کارهای مهمّ [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] به کار انداختن و به کمال رساندن خردها و [[عقول]] [[بندگان الهی]] است. به همین جهت است که [[حجّت]] میان [[خدا]] و [[بندگان]] تنها [[عقل]] شمرده شده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "[[حجّت]] [[خدا]] بر [[بندگان]] [[پیامبر]] {{صل}} است و [[حجّت]] در میان [[بندگان]] و [[خدا]] [[عقل]] است<ref>{{متن حدیث|حُجَّةُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ الْعِبَادِ النَّبِيُ‏ وَ الْحُجَّةُ فِيمَا بَيْنَ‏ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ‏ اللَّهِ‏ الْعَقْل‏‏}}؛ کافی، ج۱، ص۲۵.</ref>؛ زیرا وقتی گنج‌های [[عقل]] و [[خرد]] [[انسانی]] به واسطه [[پیامبران الهی]] اثاره شد (= بیرون آمد) و پرده‌های [[جهل]] و [[نادانی]] کنار رفت و او با [[نور]] [[عقل]] خویش [[حق]] را یافت و [[باطل]] را [[شناخت]]؛ راه همه عذرها و بهانه‌ها برای او بسته می‌شود و چاره‌ای جز [[تسلیم]] در مقابل [[امر الهی]] و پذیرش [[دستور]] [[عقل]] و [[خرد]] خویش ندارد<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۸۱ - ۸۴؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[بعثت و نبوت (مقاله)| مقاله «بعثت و نبوت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۱۸.</ref>.


=== بیان مصالح و مفاسد ===
=== بیان مصالح و مفاسد ===
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش