اسوه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خلاء' به 'خلأ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[اسوه]] در لغت به‌معنای [[سرمشق]]، [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref>، [[پیشوایی]] در امور مهم، خصلتی که شخص به‌واسطۀ آن لایق مقتدایی شود<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه».</ref>، آنچه به‌وسیلۀ آن شخص [[اندوهگین]] [[تسلی]] یابد<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه»؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>، حالت و روشی که [[شایسته]] [[پیروی]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۹۰-۹۱؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۱.</ref> و حالت [[پیروی]] [[انسان]] از دیگران آمده است؛ خواه این [[پیروی]]، [[نیک]] و سودمند باشد یا بد و زیانبار<ref>مفردات، ص۷۶، «اسا».</ref>. [[الگو]] یا اسوه کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار می‌گیرد و ویژگی‌ها یا کمالاتی در او هست که باعث می‌شود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفته‌اند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند.
[[اسوه]] در لغت به‌معنای [[سرمشق]]، [[پیشوا]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۱۴۷، «اسا»؛ المصباح، ج۱، ص۱۵، «اسوه»؛ مقاییس اللغه، ج۱، ص۱۰۵، «اسو».</ref>، [[پیشوایی]] در امور مهم، خصلتی که شخص به‌واسطۀ آن لایق مقتدایی شود<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه».</ref>، آنچه به‌وسیلۀ آن شخص [[اندوهگین]] [[تسلی]] یابد<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۲۱۹۶، «اسوه»؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۶۵۴، «اسا».</ref>، حالت و روشی که [[شایسته]] [[پیروی]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۹۰-۹۱؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۱.</ref> و حالت [[پیروی]] [[انسان]] از دیگران آمده است؛ خواه این [[پیروی]]، [[نیک]] و سودمند باشد یا بد و زیانبار<ref>مفردات، ص۷۶، «اسا».</ref>. [[الگو]] یا اسوه کسی یا چیزی است که مورد توجه همه قرار می‌گیرد و ویژگی‌ها یا کمالاتی در او هست که باعث می‌شود دیگران نسبت به راه و مقصدی که در پیش گرفته‌اند از آنان نمونه و [[الگو]] بگیرند و راه و روش آنان را بپیمایند.


و در اصطلاح [[فرهنگ اسلامی]] و [[قرآنی]]، [[اسوه]] به معنای [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند است و [[هدف]] از این [[پیروی]]، [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است؛ کاربرد [[اسوه]] در [[قرآن]] با وصف "حسنه" و در برخی از [[روایات]] بدون وصف [[حسنه]]، در [[پیروی]] از الگوهای [[شایسته]]، مانند [[پیامبر]] {{صل}} می‌تواند [[گواه]] بر این معنا باشد، چنانچه [[امام حسین]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ}}<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲؛ [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «اسوه»؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۹۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]].</ref>
و در اصطلاح [[فرهنگ اسلامی]] و [[قرآنی]]، [[اسوه]] به معنای [[پیروی]] [[نیک]] و سودمند است و [[هدف]] از این [[پیروی]]، [[اصلاح]] و بهبود [[شخصیت فردی]] و [[اجتماعی]] است؛ کاربرد [[اسوه]] در [[قرآن]] با وصف "حسنه" و در برخی از [[روایات]] بدون وصف [[حسنه]]، در [[پیروی]] از الگوهای [[شایسته]]، مانند [[پیامبر]] {{صل}} می‌تواند [[گواه]] بر این معنا باشد، چنانچه [[امام حسین]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ}}<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج3، ص 322؛ [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «اسوه»؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۹۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]].</ref>


اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] [[حق]] [[الگو]] بودن در زمره [[حقوق اجتماعی]] است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.
اسوه بودن شخصی برای شخص دیگر اگرچه در مواردی امری فردی است ولی اصل تحقق [[الگو]] و معرفی یک شخص در [[جامعه]] به عنوان الگوی آنها و در نتیجه به [[تبعیت]] [[مردم]] از آن، امری متوقف بر [[اجتماع]] و تشکیلات آن است، علاوه بر اینکه الگوبرداری در رفتارهای [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، مستلزم تحقق [[اجتماع]] و [[حکومت]] است به همین [[دلیل]] [[حق]] [[الگو]] بودن در زمره [[حقوق اجتماعی]] است<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۲- ۱۸۳.</ref>.
خط ۲۸: خط ۲۸:
# با توجه به اینکه [[حیات]] [[انسان]] از آغاز تا انجام با [[رنج]] و [[مشقت]] آمیخته است: {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}<ref>«که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ}}<ref>«ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref> ارائه الگویی موفق که در مسیر [[زندگی]] بر [[مشکلات]] فائق آمده و راه [[سعادت]] را پیموده باشد می‌تواند مایه [[تأسی]] و موجب [[آرامش]] خاطر [[انسان]] شده و [[روح]] تلاش و کوشش را در او تقویت کند، چنان‌که بررسی سیاق آیاتی که در آنها واژه [[اسوه]] به کار رفته و سخن از [[سختی‌ها]] و [[ناملایمات]] [[جنگ]] و پیامدهای ناشی از [[بیزاری جستن]] از [[کافران]] به میان آمده می‌تواند مؤید این [[راز]] باشد.
# با توجه به اینکه [[حیات]] [[انسان]] از آغاز تا انجام با [[رنج]] و [[مشقت]] آمیخته است: {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ}}<ref>«که بی‌گمان انسان را در رنج آفریده‌ایم» سوره بلد، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ}}<ref>«ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref> ارائه الگویی موفق که در مسیر [[زندگی]] بر [[مشکلات]] فائق آمده و راه [[سعادت]] را پیموده باشد می‌تواند مایه [[تأسی]] و موجب [[آرامش]] خاطر [[انسان]] شده و [[روح]] تلاش و کوشش را در او تقویت کند، چنان‌که بررسی سیاق آیاتی که در آنها واژه [[اسوه]] به کار رفته و سخن از [[سختی‌ها]] و [[ناملایمات]] [[جنگ]] و پیامدهای ناشی از [[بیزاری جستن]] از [[کافران]] به میان آمده می‌تواند مؤید این [[راز]] باشد.
# طبق [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است» سوره نحل، آیه ۹.</ref>، [[خداوند سبحان]] [[هدایت]] [[انسان‌ها]] و ارائه راه راست به آنان را بر عهده گرفته است و معرفی الگوی [[هدایت]] شده و راهنمای راه یافته می‌تواند از عوامل مؤثر در جهت [[هدایت]] [[انسان‌ها]] محسوب گردد.
# طبق [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است» سوره نحل، آیه ۹.</ref>، [[خداوند سبحان]] [[هدایت]] [[انسان‌ها]] و ارائه راه راست به آنان را بر عهده گرفته است و معرفی الگوی [[هدایت]] شده و راهنمای راه یافته می‌تواند از عوامل مؤثر در جهت [[هدایت]] [[انسان‌ها]] محسوب گردد.
# [[خصلت]] تأثیرپذیری [[انسان]] از عوامل تأثیرگذار نیز می‌تواند [[راز]] دیگری جهت ارائه [[الگو]] برای او باشد، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[پشیمانی]] حسرت‌بار گروهی از [[ستمکاران]] را از عدم [[همراهی]] با [[رسول خدا]] {{صل}}: {{متن قرآن|يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>. و از [[دوستی]] با انسان‌های ناشایست: {{متن قرآن|لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.</ref> متذکر می‌شود. از نظر [[تربیتی]] نیز معرفی [[الگو]] از [[بهترین]] روش‌های عملی [[تربیت]] به شمار می‌آید که برخی اثر بخشی آن را از سخنان [[زیبا]] فزون‌تر می‌دانند<ref>فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
# [[خصلت]] تأثیرپذیری [[انسان]] از عوامل تأثیرگذار نیز می‌تواند [[راز]] دیگری جهت ارائه [[الگو]] برای او باشد، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[پشیمانی]] حسرت‌بار گروهی از [[ستمکاران]] را از عدم [[همراهی]] با [[رسول خدا]] {{صل}}: {{متن قرآن|يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>. و از [[دوستی]] با انسان‌های ناشایست: {{متن قرآن|لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا}}<ref>«ای وای! کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۸.</ref> متذکر می‌شود. از نظر [[تربیتی]] نیز معرفی [[الگو]] از [[بهترین]] روش‌های عملی [[تربیت]] به شمار می‌آید که برخی اثر بخشی آن را از سخنان [[زیبا]] فزون‌تر می‌دانند<ref>فلسفة التربیة فی القرآن، ص۲۱۷؛ سیری در تربیت اسلامی، ص۲۴۳.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 323-324.</ref>


== [[اسوه]] در [[قرآن]] ==
== [[اسوه]] در [[قرآن]] ==
خط ۳۷: خط ۳۷:
برخی واژه‌های متقارب و مرتبط با [[اسوه]] در [[قرآن کریم]] عبارت است از: "[[اقتدا]]"، "[[امام]]"، "[[شهید]]"، "مثل". واژه "[[اقتدا]]" که از امر به آن در [[آیه]] {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ...}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>، [[امر]] به [[تأسی]] فهمیده می‌شود<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۸۴.</ref> به مفهوم [[اسوه]] نزدیک است. در این [[آیه]] [[خداوند]] پس از نام بردن از چند [[پیامبر]] و برشماری صفات و ویژگی‌های آنان، به [[رسول]] گرامی خویش می‌فرماید: به [[هدایت]] آنان [[اقتدا]] کن.  
برخی واژه‌های متقارب و مرتبط با [[اسوه]] در [[قرآن کریم]] عبارت است از: "[[اقتدا]]"، "[[امام]]"، "[[شهید]]"، "مثل". واژه "[[اقتدا]]" که از امر به آن در [[آیه]] {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ...}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>، [[امر]] به [[تأسی]] فهمیده می‌شود<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۸۴.</ref> به مفهوم [[اسوه]] نزدیک است. در این [[آیه]] [[خداوند]] پس از نام بردن از چند [[پیامبر]] و برشماری صفات و ویژگی‌های آنان، به [[رسول]] گرامی خویش می‌فرماید: به [[هدایت]] آنان [[اقتدا]] کن.  


علاوه بر عنوان [[اسوه]] و [[اقتدا]]، در برخی موارد از عناوین دیگری مفهوم [[اسوه]] برداشت می‌شود؛ مانند: "[[امام]]"{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> که در مورد [[حضرت ابراهیم]] و [[انبیا]] به کار رفته است و به [[مقتدا]] و [[پیشوا]] بودن آنان اشاره دارد<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۲.</ref> و "[[شهید]]"{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ}}<ref> «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که به یک معنا بر [[الگو]] اطلاق شده است، چنان که معنای دیگر آن [[گواه]] است<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۱۱۱.</ref>. و نیز مواردی که [[خداوند]] متعال افرادی را به عنوان مَثَل و نمونه برای [[مؤمنان]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ}}<ref> «و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتاب‌های پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۱-۱۲.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
علاوه بر عنوان [[اسوه]] و [[اقتدا]]، در برخی موارد از عناوین دیگری مفهوم [[اسوه]] برداشت می‌شود؛ مانند: "[[امام]]"{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> که در مورد [[حضرت ابراهیم]] و [[انبیا]] به کار رفته است و به [[مقتدا]] و [[پیشوا]] بودن آنان اشاره دارد<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۲.</ref> و "[[شهید]]"{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ}}<ref> «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> که به یک معنا بر [[الگو]] اطلاق شده است، چنان که معنای دیگر آن [[گواه]] است<ref>تفسیر موضوعی، ج۶، ص۱۱۱.</ref>. و نیز مواردی که [[خداوند]] متعال افرادی را به عنوان مَثَل و نمونه برای [[مؤمنان]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ}}<ref> «و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتاب‌های پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۱-۱۲.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 323.</ref>


[[جایگاه]] [[الگو]] در [[قرآن]]، [[جایگاه]] [[ربوبیت]] است. [[تربیتی]] که در سلسله هستی از [[خداوند]] آغاز می‌شود و تا انسان‌های عادی ادامه می‌یابد. در [[قرآن کریم]] مسأله [[الگوپذیری]] با مسأله "[[ولایت]]" و "[[تولی]]" نیز [[ارتباط]] نزدیک و مستقیمی دارد. [[ولایت]] در [[قرآن]] به معنای "[[سرپرستی]] [[روحی]]، [[ذهنی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] است".
[[جایگاه]] [[الگو]] در [[قرآن]]، [[جایگاه]] [[ربوبیت]] است. [[تربیتی]] که در سلسله هستی از [[خداوند]] آغاز می‌شود و تا انسان‌های عادی ادامه می‌یابد. در [[قرآن کریم]] مسأله [[الگوپذیری]] با مسأله "[[ولایت]]" و "[[تولی]]" نیز [[ارتباط]] نزدیک و مستقیمی دارد. [[ولایت]] در [[قرآن]] به معنای "[[سرپرستی]] [[روحی]]، [[ذهنی]] و [[رفتاری]] [[انسان]] در بعد فردی و [[اجتماعی]] است".
خط ۴۳: خط ۴۳:
کارکرد [[ولایت]] در [[قرآن]] "[[اخراج]] از [[نور]] به [[ظلمت]]" یا از "[[ظلمت]] به [[نور]]" است. این نقش و کارکرد از طریق [[امامت]] و اقتداء صورت می‌پذیرد و [[سرمشق]] پذیری بیشترین نقش را در پیوند میان [[امام]] و [[امت]] بر عهده دارد. در سرتاسر [[قرآن کریم]] نشان داده شده است که حرکت‌های [[اجتماعی]] و نهضت‌های [[تاریخی]] عمدتاً بر عهده "[[ائمه]] [[نار]]" و "[[ائمه]] [[نور]]" است.
کارکرد [[ولایت]] در [[قرآن]] "[[اخراج]] از [[نور]] به [[ظلمت]]" یا از "[[ظلمت]] به [[نور]]" است. این نقش و کارکرد از طریق [[امامت]] و اقتداء صورت می‌پذیرد و [[سرمشق]] پذیری بیشترین نقش را در پیوند میان [[امام]] و [[امت]] بر عهده دارد. در سرتاسر [[قرآن کریم]] نشان داده شده است که حرکت‌های [[اجتماعی]] و نهضت‌های [[تاریخی]] عمدتاً بر عهده "[[ائمه]] [[نار]]" و "[[ائمه]] [[نور]]" است.


دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>
دامنه تأثیرگذاری اسوه‌ها از نظر [[قرآن کریم]] اعم از حوزه فردی، [[اجتماعی]] و [[تاریخی]] است. در حوزه فردی، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] خصلت‌های شخصیتی است. در [[جامعه]]، نقش سرمشق‌ها [[اصلاح]] مناسبات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است و بالاخره در عرصه [[تاریخی]]، تأثیر اسوه‌ها به [[تغییر]] و تحول در جهت‌گیری‌های [[تاریخی]] [[ارتباط]] می‌یابد. اسوه‌ها بسته به ظرفیت‌های وجودی و بسترهای [[عینی]] یک یا چند نقش از نقش‌های سه‌گانه را ایفا می‌کرده‌اند. [[انبیای بزرگ]] [[الهی]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} هر سه گونه نقش (فردی، [[اجتماعی]]، [[تاریخی]]) الگویی را داشته‌اند<ref>محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص۸۱-۸۳.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷.</ref>


== امام؛ اسوه جامعه ==
== امام؛ اسوه جامعه ==
خط ۶۴: خط ۶۴:
[[خداوند]] در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] درباره [[اسوه]] بودن [[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. اسوه در مورد [[رسول خدا]] {{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او و اگر تعبیر کرد به {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ}} "شما در مورد [[رسول خدا]] [[تأسی]] دارید" که استقرار و استمرار در گذشته را افاده می‌کند، برای این است که اشاره کند به اینکه این [[وظیفه]] همیشه ثابت است و شما همیشه باید به آن جناب [[تأسی]] کنید. معرفی [[رسول خدا]] {{صل}} به عنوان [[الگو]] و [[اسوه]] [[نیکو]]، بدون هیچ قید و استثنا [[دلیل]] اعتبار و [[حجیت]] همه [[افعال]] آن [[حضرت]] در تمام حالات است که از [[صدر اسلام]] به عنوان [[سنّت]] مورد استناد بوده است، چنان‌که در [[روایات]] از [[اعمال عبادی]] و غیر [[عبادی]] [[پیامبر]] {{صل}} با تعبیر [[اسوه]] یاد شده است <ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.</ref>. البته برخی [[احکام]]، مانند جواز [[ازدواج]] دائم با بیش از ۴ [[همسر]] و... ویژه شخص [[رسول]] خداست <ref>روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۳.</ref>.  
[[خداوند]] در [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] درباره [[اسوه]] بودن [[پیامبر اکرم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. اسوه در مورد [[رسول خدا]] {{صل}}، عبارت است از [[پیروی]] او و اگر تعبیر کرد به {{متن قرآن|لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ}} "شما در مورد [[رسول خدا]] [[تأسی]] دارید" که استقرار و استمرار در گذشته را افاده می‌کند، برای این است که اشاره کند به اینکه این [[وظیفه]] همیشه ثابت است و شما همیشه باید به آن جناب [[تأسی]] کنید. معرفی [[رسول خدا]] {{صل}} به عنوان [[الگو]] و [[اسوه]] [[نیکو]]، بدون هیچ قید و استثنا [[دلیل]] اعتبار و [[حجیت]] همه [[افعال]] آن [[حضرت]] در تمام حالات است که از [[صدر اسلام]] به عنوان [[سنّت]] مورد استناد بوده است، چنان‌که در [[روایات]] از [[اعمال عبادی]] و غیر [[عبادی]] [[پیامبر]] {{صل}} با تعبیر [[اسوه]] یاد شده است <ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۵۸۳؛ روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۲؛ الفرقان، ج۲۱، ص۷۵-۷۶.</ref>. البته برخی [[احکام]]، مانند جواز [[ازدواج]] دائم با بیش از ۴ [[همسر]] و... ویژه شخص [[رسول]] خداست <ref>روح المعانی، مج ۱۲، ج۲۱، ص۲۵۳.</ref>.  


درباره [[حکم]] اولیِ [[تأسی]] به [[رسول خدا]] نظرات گوناگونی است؛ برخی [[حکم اولی]] را [[وجوب]] [[تأسی]] به آن [[حضرت]] و [[پیروی]] از روش و [[منش]] ایشان دانسته‌اند. مگر آنکه دلیلی برخلاف آن، یا بر [[استحباب]] وارد شده باشد و برخی [[حکم اولی]] را [[استحباب]] [[تأسی]] دانسته‌اند، مگر دلیلی بر [[وجوب]] آن اقامه شود و گروهی دیگر قائل به تفصیل شده و [[تأسی]] به ایشان را در [[امور دینی]] [[واجب]] و در امور [[دنیایی]] [[مستحب]] می‌دانند<ref>التبیان، ج۸، ص۳۲۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۰۲-۱۰۳؛ البصائر، ج۳۲، ص۳۹۱.</ref>. اصولیون نیز ضمن استناد به [[آیه]] مذکور برای [[حجیت]] [[افعال]] [[پیامبر]] {{صل}} معتقدند اصل [[عمل]] [[معصوم]] تنها بر [[اباحه]] فعل و استمرار آن بر [[استحباب]] فعل دلالت می‌کند<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۳۲۴-۳۲۵؛ اصطلاحات الاصول، ص۱۴۲.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
درباره [[حکم]] اولیِ [[تأسی]] به [[رسول خدا]] نظرات گوناگونی است؛ برخی [[حکم اولی]] را [[وجوب]] [[تأسی]] به آن [[حضرت]] و [[پیروی]] از روش و [[منش]] ایشان دانسته‌اند. مگر آنکه دلیلی برخلاف آن، یا بر [[استحباب]] وارد شده باشد و برخی [[حکم اولی]] را [[استحباب]] [[تأسی]] دانسته‌اند، مگر دلیلی بر [[وجوب]] آن اقامه شود و گروهی دیگر قائل به تفصیل شده و [[تأسی]] به ایشان را در [[امور دینی]] [[واجب]] و در امور [[دنیایی]] [[مستحب]] می‌دانند<ref>التبیان، ج۸، ص۳۲۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۰۲-۱۰۳؛ البصائر، ج۳۲، ص۳۹۱.</ref>. اصولیون نیز ضمن استناد به [[آیه]] مذکور برای [[حجیت]] [[افعال]] [[پیامبر]] {{صل}} معتقدند اصل [[عمل]] [[معصوم]] تنها بر [[اباحه]] فعل و استمرار آن بر [[استحباب]] فعل دلالت می‌کند<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۳۲۴-۳۲۵؛ اصطلاحات الاصول، ص۱۴۲.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۸۴- ۱۸۷؛ [[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 324.</ref>
=== [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و همراهان او ===
=== [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و همراهان او ===
[[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> به [[اسوه]] [[نیکو]] بودن [[ابراهیم]] و همراهان او تصریح می‌کند. [[شخصیت]] [[ابراهیم]] {{ع}} مورد [[پذیرش]] همه [[ملل]] است<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج۲۳، ص۱۰۶؛ التبیان، ج۸، ص۵۲۰.</ref>، تا آنجا که [[اهل کتاب]] [[ابراهیم]] {{ع}} را منسوب به خود و خود را پیرو او می‌دانستند<ref>تفسیر قرطبی، ج۴، ص۷۰.</ref>. این [[اعتقاد]] [[اهل کتاب]] در آیاتی از [[قرآن]] گزارش و به تعبیرهای متفاوتی نفی شده است. در [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۷-۶۸.</ref> و {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> و {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref> بر [[حنیف]] و مسلم بودن [[ابراهیم]] {{ع}} و عدم انتساب او به [[یهود]] و [[نصارا]] و [[مشرک]] نبودن وی تصریح و تأکید شده است. [[راز]] معرفی [[ابراهیم]] {{ع}} به عنوان الگویی [[نیکو]] از سوی [[قرآن]] با نگاهی به برجستگی‌های [[زندگی]] [[الهی]] او روشن می‌شود.
[[آیات]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> به [[اسوه]] [[نیکو]] بودن [[ابراهیم]] و همراهان او تصریح می‌کند. [[شخصیت]] [[ابراهیم]] {{ع}} مورد [[پذیرش]] همه [[ملل]] است<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج۲۳، ص۱۰۶؛ التبیان، ج۸، ص۵۲۰.</ref>، تا آنجا که [[اهل کتاب]] [[ابراهیم]] {{ع}} را منسوب به خود و خود را پیرو او می‌دانستند<ref>تفسیر قرطبی، ج۴، ص۷۰.</ref>. این [[اعتقاد]] [[اهل کتاب]] در آیاتی از [[قرآن]] گزارش و به تعبیرهای متفاوتی نفی شده است. در [[آیات]] {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۷-۶۸.</ref> و {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> و {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref> بر [[حنیف]] و مسلم بودن [[ابراهیم]] {{ع}} و عدم انتساب او به [[یهود]] و [[نصارا]] و [[مشرک]] نبودن وی تصریح و تأکید شده است. [[راز]] معرفی [[ابراهیم]] {{ع}} به عنوان الگویی [[نیکو]] از سوی [[قرآن]] با نگاهی به برجستگی‌های [[زندگی]] [[الهی]] او روشن می‌شود.
خط ۷۶: خط ۷۶:
درباره کسانی که به همراه [[ابراهیم]] {{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> [[اسوه]] دانسته شده‌اند سه احتمال مطرح شده است: [[انبیا]]؛ [[ایمان]] آورندگان به [[ابراهیم]] در همان زمان و همراهان ایمانی [[ابراهیم]] در هر عصر<ref>التبیان، ج۹، ص۵۷۹؛ البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>.
درباره کسانی که به همراه [[ابراهیم]] {{ع}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> [[اسوه]] دانسته شده‌اند سه احتمال مطرح شده است: [[انبیا]]؛ [[ایمان]] آورندگان به [[ابراهیم]] در همان زمان و همراهان ایمانی [[ابراهیم]] در هر عصر<ref>التبیان، ج۹، ص۵۷۹؛ البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>.


شایان ذکر است گرچه [[اسوه]] بودن [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[ابراهیم]] {{ع}} با توجّه به [[جهانی بودن]] رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] و [[آیه]] ۶ [[سوره ممتحنه]] آمده است: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] باشند، چنان که بهره‌مندی از [[هدایت]] [[قرآن کریم]] ویژه پرواپیشگان است: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref>، با اینکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] همه [[مردم]] است: {{متن قرآن|هُدًى لِلنَّاسِ}}<ref>«رهنمودی برای مردم» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> ویژگی ذکر فراوان [[خداوند]] نیز به [[امیدواری به خدا]] و روز واپسین افزوده شده است<ref>من هدی القرآن، ج۱۰، ص۲۹۷؛ البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>. افزون بر آیاتی که [[ابراهیم]] {{ع}} را [[اسوه]] دانسته، وی برای [[مردم]] از سوی [[خداوند]] "[[امام]]" به معنای [[مقتدا]] نیز قرار داده شده است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۰.</ref>: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
شایان ذکر است گرچه [[اسوه]] بودن [[پیامبر خاتم]] {{صل}} و [[ابراهیم]] {{ع}} با توجّه به [[جهانی بودن]] رسالتِ ایشان، برای گروهی خاص نیست؛ اما براساس آنچه در ادامه [[آیه]] ۲۱ [[سوره احزاب]] و [[آیه]] ۶ [[سوره ممتحنه]] آمده است: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱؛ سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> تنها کسانی از دو الگوی یاد شده بهره‌مند می‌شوند که به [[خدا]] و روز واپسین [[امیدوار]] باشند، چنان که بهره‌مندی از [[هدایت]] [[قرآن کریم]] ویژه پرواپیشگان است: {{متن قرآن|هُدًى لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲.</ref>، با اینکه [[قرآن]] [[کتاب هدایت]] همه [[مردم]] است: {{متن قرآن|هُدًى لِلنَّاسِ}}<ref>«رهنمودی برای مردم» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> ویژگی ذکر فراوان [[خداوند]] نیز به [[امیدواری به خدا]] و روز واپسین افزوده شده است<ref>من هدی القرآن، ج۱۰، ص۲۹۷؛ البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>. افزون بر آیاتی که [[ابراهیم]] {{ع}} را [[اسوه]] دانسته، وی برای [[مردم]] از سوی [[خداوند]] "[[امام]]" به معنای [[مقتدا]] نیز قرار داده شده است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۰.</ref>: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 325-326.</ref>
=== [[اهل بیت پیامبر خاتم]] ===
=== [[اهل بیت پیامبر خاتم]] ===
{{اصلی|اسوه بودن اهل بیت}}
{{اصلی|اسوه بودن اهل بیت}}
خط ۸۴: خط ۸۴:
[[اهل‌بیت]] {{عم}} مصداق کامل [[اسوه]] حسنه‌اند، زیرا از یک سو این [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ}}<ref>«بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند» سوره آل عمران، آیه ۶۸.</ref> که نزدیک‌ترین [[مردم]] به [[ابراهیم]] {{ع}} را [[پیروان]] او می‌داند، بر [[اهل بیت]] {{عم}} [[تطبیق]] شده است<ref>نور الثقلین، ج۱، ص۳۵۳.</ref> و از سوی دیگر {{متن قرآن|وَالَّذِينَ مَعَهُ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> که [[اسوه حسنه]] دانسته شده‌اند بر [[مؤمنان]] به [[ابراهیم]] و [[پیروان]] وی [[تطبیق]] شده است<ref>البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>.
[[اهل‌بیت]] {{عم}} مصداق کامل [[اسوه]] حسنه‌اند، زیرا از یک سو این [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ}}<ref>«بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند» سوره آل عمران، آیه ۶۸.</ref> که نزدیک‌ترین [[مردم]] به [[ابراهیم]] {{ع}} را [[پیروان]] او می‌داند، بر [[اهل بیت]] {{عم}} [[تطبیق]] شده است<ref>نور الثقلین، ج۱، ص۳۵۳.</ref> و از سوی دیگر {{متن قرآن|وَالَّذِينَ مَعَهُ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ...}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> که [[اسوه حسنه]] دانسته شده‌اند بر [[مؤمنان]] به [[ابراهیم]] و [[پیروان]] وی [[تطبیق]] شده است<ref>البصائر، ج۴۵، ص۳۷۳.</ref>.


[[امت وسط]] نیز که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> [[الگو]] دانسته شده، بر [[ائمه اطهار]] {{عم}} [[تطبیق]] گردیده است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۵.</ref> و چون [[اهل بیت پیامبر خاتم]]]] از [[مقام عصمت]] برخوردار و از [[خطا]] مصون‌اند، گفتار، [[رفتار]] و [[اخلاق]] آنها [[حجت]] بوده و بدون استثنا [[الگو]] و [[سرمشق]] کاملی برای همگان هستند. در [[روایات]] نیز به [[اسوه]] بودن [[امامان]] {{عم}} تصریح شده است<ref>بحار الانوار، ج۴۸، ص۲۶۱.</ref><ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>
[[امت وسط]] نیز که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> [[الگو]] دانسته شده، بر [[ائمه اطهار]] {{عم}} [[تطبیق]] گردیده است<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۱۵.</ref> و چون [[اهل بیت پیامبر خاتم]]]] از [[مقام عصمت]] برخوردار و از [[خطا]] مصون‌اند، گفتار، [[رفتار]] و [[اخلاق]] آنها [[حجت]] بوده و بدون استثنا [[الگو]] و [[سرمشق]] کاملی برای همگان هستند. در [[روایات]] نیز به [[اسوه]] بودن [[امامان]] {{عم}} تصریح شده است<ref>بحار الانوار، ج۴۸، ص۲۶۱.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 326.</ref>


=== [[مریم]] {{س}} ===
=== [[مریم]] {{س}} ===
وی که در سراسر [[زندگی پاک]] خویش محل [[ظهور]] [[آیات]] و [[معجزات الهی]] قرار گرفته و [[منزلت]] [[مادری]] [[عیسی]] {{ع}} را به خود اختصاص داده است در [[آیات]] {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا...}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود» سوره تحریم، آیه ۱۱-۱۲.</ref> برای [[مردم]] [[مؤمن]] نمونه قرار گرفته است<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.
وی که در سراسر [[زندگی پاک]] خویش محل [[ظهور]] [[آیات]] و [[معجزات الهی]] قرار گرفته و [[منزلت]] [[مادری]] [[عیسی]] {{ع}} را به خود اختصاص داده است در [[آیات]] {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا...}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود» سوره تحریم، آیه ۱۱-۱۲.</ref> برای [[مردم]] [[مؤمن]] نمونه قرار گرفته است<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 326.</ref>.
=== [[آسیه همسر فرعون]] ===
=== [[آسیه همسر فرعون]] ===
او با وجود نزدیکی به [[فرعون]] و برخورداری از [[زندگی]] اشرافی، با [[ایمان]] به [[موسی]] {{ع}} و [[بردباری]] در برابر دشواری‌های زندگیِ مؤمنانه مَثَل و نمونه‌ای برای [[مؤمنان]] شد: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ...}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد.».. سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> از [[همسر]] [[نوح]] و [[همسر]] [[لوط]] به عنوان کسانی که به رغم فراهم بودن همه زمینه‌های [[ایمان]]، از آن [[امتناع]] ورزیده و [[بیراهه]] [[کفر]] را در پیش گرفتند به [[مذمت]] یاد شده است<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.
او با وجود نزدیکی به [[فرعون]] و برخورداری از [[زندگی]] اشرافی، با [[ایمان]] به [[موسی]] {{ع}} و [[بردباری]] در برابر دشواری‌های زندگیِ مؤمنانه مَثَل و نمونه‌ای برای [[مؤمنان]] شد: {{متن قرآن|وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ...}}<ref>«و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد.».. سوره تحریم، آیه ۱۱.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ}}<ref>«خداوند برای کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زد» سوره تحریم، آیه ۱۰.</ref> از [[همسر]] [[نوح]] و [[همسر]] [[لوط]] به عنوان کسانی که به رغم فراهم بودن همه زمینه‌های [[ایمان]]، از آن [[امتناع]] ورزیده و [[بیراهه]] [[کفر]] را در پیش گرفتند به [[مذمت]] یاد شده است<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 327.</ref>.
=== [[امت اسلامی]] ===
=== [[امت اسلامی]] ===
[[قرآن]] [[امت اسلامی]] را امتی [[متعادل]]، به دور از [[افراط]] و [[تفریط]] و [[الگو]] برای همه معرفی کرده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۲، ص۴؛ نمونه، ج۱، ص۴۸۸.</ref>، زیرا [[زندگی]] جمعی [[مسلمانان]] تابع [[احکام]] و [[دستورات]] [[اجتماعی]] است که اگر عملی شود می‌تواند الگوی [[متعادل]] و جامعی برای [[جوامع بشری]] باشد، درحالی‌که [[جوامع]] کوچک و بزرگ قبل از [[اسلام]] یا در مادی‌گرایی و [[گرایش]] به مادیات [[افراط]] کرده‌اند یا در ورطه تفریطِ پرداختن به [[روح]] و ترک مادیات غلتیده‌اند<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲.</ref>.
[[قرآن]] [[امت اسلامی]] را امتی [[متعادل]]، به دور از [[افراط]] و [[تفریط]] و [[الگو]] برای همه معرفی کرده است: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref><ref>تفسیر المنار، ج۲، ص۴؛ نمونه، ج۱، ص۴۸۸.</ref>، زیرا [[زندگی]] جمعی [[مسلمانان]] تابع [[احکام]] و [[دستورات]] [[اجتماعی]] است که اگر عملی شود می‌تواند الگوی [[متعادل]] و جامعی برای [[جوامع بشری]] باشد، درحالی‌که [[جوامع]] کوچک و بزرگ قبل از [[اسلام]] یا در مادی‌گرایی و [[گرایش]] به مادیات [[افراط]] کرده‌اند یا در ورطه تفریطِ پرداختن به [[روح]] و ترک مادیات غلتیده‌اند<ref>[[سید محسن سادات فخر|سادات فخر، سید محسن]]، [[اسوه (مقاله)|اسوه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم''']]، ج۲، ص 327.</ref>.


== [[تأسی]] ([[الگوگیری]]) ==
== [[تأسی]] ([[الگوگیری]]) ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش