حضرت فاطمه بنت اسد در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:


در برخی [[اخبار]] آمده است که پیامبر {{صل}} به علی {{ع}} نامه‌ای نوشت و چون [[نامه]] پیامبر {{صل}} به آن حضرت رسید، برای زنان همراه خود شترانی خرید و آماده بیرون رفتن از مکه شد و به مستضعفانی که در مکه مانده بودند، فرمود: " شبانه و پنهانی به [[کوه ذی طوی]] بروند و خود به همراه فواطم و [[ام ایمن]]، خدمتکار پیامبر و [[ابو واقد لیثی]] از مکه بیرون آمده و به سوی [[مدینه]] به راه افتادند. چون [[ابو واقد]]، شتران را با شتاب می‌برد، [[علی]] {{ع}} به او فرمود: " [[ابو واقد]]، با [[زنان]] [[مدارا]] کن. "سپس خود زمام شتران را گرفته به [[راه]] افتاد<ref>سیرة المصطفی، هاشم معروف الحسنی (ترجمه: ترقی جاه)، ج۱، ص۳۰۶.</ref>. سپس به مسیر خویش ادامه داد تا به ضجنان رسید و در آنجا یک شبانه [[روز]] توقف کرد و در این مدت، عده‌ای از [[مؤمنان]] [[ناتوان]] که در میان آنها [[ام ایمن]]، [[کنیز]] [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بود، به وی ملحق شدند. او آن [[شب]] را به همراه [[فاطمه بنت اسد]] و [[فاطمه دختر رسول الله]] {{صل}} و فاطمه دختر [[زبیر]] [[شب زنده‌داری]] کرده و [[نماز]] خواندند و [[خدا]] را در [[قیام]] و [[قعود]] و در همه حال یاد کردند و همین کار را ادامه دادند تا [[فجر]]، طلوع کرد و علی {{ع}} نماز را به [[جماعت]] برای آنها برگزار کرد. سپس حرکت خود را [[منزل]] به منزل ادامه دادند و آن [[حضرت]] هیچ‌گاه از [[یاد خدا]] [[غافل]] نشد و فواطم و دیگر همراهان نیز همین گونه بودند تا به [[مدینه]] رسیدند<ref>سیرة المصطفی، هاشم معروف الحسنی (ترجمه: ترقی جاه)، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[فاطمه بنت اسد (مقاله)|مقاله «فاطمه بنت اسد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۰۷-۵۰۹.</ref>
در برخی [[اخبار]] آمده است که پیامبر {{صل}} به علی {{ع}} نامه‌ای نوشت و چون [[نامه]] پیامبر {{صل}} به آن حضرت رسید، برای زنان همراه خود شترانی خرید و آماده بیرون رفتن از مکه شد و به مستضعفانی که در مکه مانده بودند، فرمود: " شبانه و پنهانی به [[کوه ذی طوی]] بروند و خود به همراه فواطم و [[ام ایمن]]، خدمتکار پیامبر و [[ابو واقد لیثی]] از مکه بیرون آمده و به سوی [[مدینه]] به راه افتادند. چون [[ابو واقد]]، شتران را با شتاب می‌برد، [[علی]] {{ع}} به او فرمود: " [[ابو واقد]]، با [[زنان]] [[مدارا]] کن. "سپس خود زمام شتران را گرفته به [[راه]] افتاد<ref>سیرة المصطفی، هاشم معروف الحسنی (ترجمه: ترقی جاه)، ج۱، ص۳۰۶.</ref>. سپس به مسیر خویش ادامه داد تا به ضجنان رسید و در آنجا یک شبانه [[روز]] توقف کرد و در این مدت، عده‌ای از [[مؤمنان]] [[ناتوان]] که در میان آنها [[ام ایمن]]، [[کنیز]] [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بود، به وی ملحق شدند. او آن [[شب]] را به همراه [[فاطمه بنت اسد]] و [[فاطمه دختر رسول الله]] {{صل}} و فاطمه دختر [[زبیر]] [[شب زنده‌داری]] کرده و [[نماز]] خواندند و [[خدا]] را در [[قیام]] و [[قعود]] و در همه حال یاد کردند و همین کار را ادامه دادند تا [[فجر]]، طلوع کرد و علی {{ع}} نماز را به [[جماعت]] برای آنها برگزار کرد. سپس حرکت خود را [[منزل]] به منزل ادامه دادند و آن [[حضرت]] هیچ‌گاه از [[یاد خدا]] [[غافل]] نشد و فواطم و دیگر همراهان نیز همین گونه بودند تا به [[مدینه]] رسیدند<ref>سیرة المصطفی، هاشم معروف الحسنی (ترجمه: ترقی جاه)، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.<ref>[[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[فاطمه بنت اسد (مقاله)|مقاله «فاطمه بنت اسد»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۵۰۷-۵۰۹.</ref>
=== [[نزول]] آیاتی در [[شأن]] علی {{ع}} و همراهان ایشان ===
=== نزول آیاتی در [[شأن]] علی {{ع}} و همراهان ایشان ===
[[نقل]] شده قبل از ورود آنها به مدینه این [[آیات]] در شأن آنها نازل شد و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آنها را [[تلاوت]] فرمود<ref>الامالی، شیخ طوسی، الجزء السادس عشر، ص۶۸۶ - ۶۹۸؛ تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج۱، ص۴۲۳ - ۴۲۴؛ تاریخ تحقیقی اسلام، یوسفی غروی (ترجمه: عربی)، ج۲، ص۱۷۶.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ }}<ref>بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است. (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار. پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کرده‌ای و ستمگران را یاوری نخواهد بود. پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران. پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی. آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است؛ آل عمران: ۱۹۱-۱۹۵.</ref>.
[[نقل]] شده قبل از ورود آنها به مدینه این [[آیات]] در شأن آنها نازل شد و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آنها را [[تلاوت]] فرمود<ref>الامالی، شیخ طوسی، الجزء السادس عشر، ص۶۸۶ - ۶۹۸؛ تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج۱، ص۴۲۳ - ۴۲۴؛ تاریخ تحقیقی اسلام، یوسفی غروی (ترجمه: عربی)، ج۲، ص۱۷۶.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ }}<ref>بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است. (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار. پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کرده‌ای و ستمگران را یاوری نخواهد بود. پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران. پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی. آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است؛ آل عمران: ۱۹۱-۱۹۵.</ref>.


۱۰۸٬۵۷۰

ویرایش