دلایل نقلی عصمت اهل‌بیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
| پاسخ = آقای '''[[حسن علی‌پور وحید]]''' در کتاب ''«[[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آقای '''[[حسن علی‌پور وحید]]''' در کتاب ''«[[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«'''[[دلیل قرآنی]]'''
«'''[[دلیل قرآنی]]:''' [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> به [[صراحت]] هرگونه [[پلیدی]] و [[نقص]] و [[زشتی]] را از [[اهل بیت]] [[نفی]] می‌کند<ref>لطائف غیبیه، ص۳۷۷.</ref>. در جریان [[غصب فدک]] از سوی [[خلیفه اول]] و شاهد‌طلبیدن وی برای [[مالکیت]] [[فدک]]، [[امام علی]] {{ع}} برای [[اثبات عصمت]] و [[طهارت]] [[فاطمه]] به این [[آیه]] استناد کرد<ref>الإحتجاج، ج۱، ص۹۲؛ حق الیقین، ص۱۹۲؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۹۹؛ کامل البهائی، ج۲، ص۵.</ref>. «غرض [[حق]] سبحانه از این آیه، اظهار [[عصمت]] و [[استحقاق امامت]] و انحصار این [[عطیه]] است در اهل بیت [[رسالت]] چنان که لفظ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} افاده آن می‌کند»<ref>حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. [[سیوطی]]، عالم بزرگ [[اهل سنت]]، نقل می‌کند که تا هشت ماه پس از [[نزول]] آیه تطهیر، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هنگام [[نماز]] در برابر درب [[خانه]] [[علی بن ابی طالب]] می‌ایستاد و این آیه را [[تلاوت]] می‌فرمود<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۳.</ref>. آیا [[رسول خدا]] با این [[رفتار]]، مصداق آیه تطهیر و صاحبان عصمت را بیان نکرد؟ سیوطی همچنین [[روایات]] متعدد دیگری نقل می‌کند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت می‌داند<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>. آیا [[اندیشه]] [[غلو]] و [[تفویض]] در کلمات سیوطی هم [[رسوخ]] کرده است؟


# [[آیه تطهیر]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> به [[صراحت]] هرگونه [[پلیدی]] و [[نقص]] و [[زشتی]] را از [[اهل بیت]] [[نفی]] می‌کند<ref>لطائف غیبیه، ص۳۷۷.</ref>. در جریان [[غصب فدک]] از سوی [[خلیفه اول]] و شاهد‌طلبیدن وی برای [[مالکیت]] [[فدک]]، [[امام علی]] {{ع}} برای [[اثبات عصمت]] و [[طهارت]] [[فاطمه]] به این [[آیه]] استناد کرد<ref>الإحتجاج، ج۱، ص۹۲؛ حق الیقین، ص۱۹۲؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۹۹؛ کامل البهائی، ج۲، ص۵.</ref>. «غرض [[حق]] سبحانه از این آیه، اظهار [[عصمت]] و [[استحقاق امامت]] و انحصار این [[عطیه]] است در اهل بیت [[رسالت]] چنان که لفظ {{متن قرآن|إِنَّمَا}} افاده آن می‌کند»<ref>حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.</ref>. [[سیوطی]]، عالم بزرگ [[اهل سنت]]، نقل می‌کند که تا هشت ماه پس از [[نزول]] آیه تطهیر، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به هنگام [[نماز]] در برابر درب [[خانه]] [[علی بن ابی طالب]] می‌ایستاد و این آیه را [[تلاوت]] می‌فرمود<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۳.</ref>. آیا [[رسول خدا]] با این [[رفتار]]، مصداق آیه تطهیر و صاحبان عصمت را بیان نکرد؟ سیوطی همچنین [[روایات]] متعدد دیگری نقل می‌کند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت می‌داند<ref>الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>. آیا [[اندیشه]] [[غلو]] و [[تفویض]] در کلمات سیوطی هم [[رسوخ]] کرده است؟
'''[[ادله روایی]]'''


'''[[ادله روایی]]'''
# [[حدیث ثقلین]]: «همانا میان شما در [[حقیقت]] گرانبها را به [[امانت]] می‌نهم. [[آگاه]] باشید! اگر به آن دو چنگ بزنید و اطاعتشان کنید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد: [[کتاب خدا]] و خاندانم. آن دو هرگز از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند تا [[روز قیامت]] و کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند»<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۱۳.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} اسراری را بیان داشت: اولاً هم‌شأنی و [[همراهی]] همیشگی [[عترت]] با [[قرآن]] که عین [[وحی]] و دارای عصمت است، می‌طلبد که عِدل دیگر یعنی عترت نیز دارنده عصمت باشد تا هم‌شأنی و جدایی‌ناپذیری تحقق یابد. ثانیاً تأکید به چنگ زدن به آن دو در فرض عدم عصمت، [[دستور]] به [[باطل]] و معصیت خواهد بود. ثالثاً غیرمعصوم نتوانسته خود را [[نجات]] دهد، چگونه می‌تواند دیگران را از [[گمراهی]] برهاند. رابعاً نمی‌گوید: من دستور می‌دهم که [[اهل بیت]] {{عم}} را عِدل قرآن بدانید، که پدیده‌ای اعتباری باشد یا حقیقتی را انشاء و تأسیس کند، بلکه می‌فرماید: اهل بیت عِدل قرآن هست؛ یعنی خبر از حقیقت و إخبار از [[واقعیت]]. همچنین [[شهادت]] به [[عصمت اهل بیت]] وحجیت سخن و [[سیره]] آنان داده؛ همان‌گونه که شهادت به عصمت و [[حجیت قرآن]] داده است.
 
# در [[صحیفه سجادیه]] نیز که مورد اهتمام و اعتبار برخی شبهه افکنان است، مشابه همین عبارات را می‌یابیم: {{متن حدیث|وَ طَهَّرْتَهُمْ‏ مِنَ‏ الرِّجْسِ‏ وَ الدَّنَسِ‏ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ‏}}<ref>الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.</ref>؛ «[[اهل بیت]] را از گناه و [[آلودگی]]، مطهرو معصوم داشتی و با اراده‌ات آنان را [[پاکیزه]] کردی»<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref>.
# [[حدیث ثقلین]]: «همانا میان شما در [[حقیقت]] گرانبها را به [[امانت]] می‌نهم. [[آگاه]] باشید! اگر به آن دو چنگ بزنید و اطاعتشان کنید، هرگز [[گمراه]] نخواهید شد: [[کتاب خدا]] و خاندانم. آن دو هرگز از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند تا [[روز قیامت]] و کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند»<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۱۳.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} اسراری را بیان داشت: اولاً هم‌شأنی و [[همراهی]] همیشگی [[عترت]] با [[قرآن]] که عین [[وحی]] و دارای عصمت است، می‌طلبد که عِدل دیگر یعنی عترت نیز دارنده عصمت باشد تا هم‌شأنی و جدایی‌ناپذیری تحقق یابد. ثانیاً تأکید به چنگ زدن به آن دو در فرض عدم عصمت، [[دستور]] به [[باطل]] و معصیت خواهد بود. ثالثاً غیرمعصوم نتوانسته خود را [[نجات]] دهد، چگونه می‌تواند دیگران را از [[گمراهی]] برهاند. رابعاً نمی‌گوید: من دستور می‌دهم که [[اهل بیت]] {{عم}} را عِدل قرآن بدانید، که پدیده‌ای اعتباری باشد یا حقیقتی را انشاء و تأسیس کند، بلکه می‌فرماید: اهل بیت عِدل قرآن هست؛ یعنی خبر از حقیقت و إخبار از [[واقعیت]]. همچنین [[شهادت]] به [[عصمت اهل بیت]] وحجیت سخن و [[سیره]] آنان داده؛ همان‌گونه که شهادت به عصمت و [[حجیت قرآن]] داده.
# در [[صحیفه سجادیه]] نیز که مورد اهتمام و اعتبار برخی شبهه افکنان است، مشابه همین عبارات را می‌یابیم: {{متن حدیث|وَ طَهَّرْتَهُمْ‏ مِنَ‏ الرِّجْسِ‏ وَ الدَّنَسِ‏ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ‏}}<ref>الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.</ref>؛ «[[اهل بیت]] را از گناه و [[آلودگی]]، مطهرو معصوم داشتی و با اراده‌ات آنان را [[پاکیزه]] کردی».<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۴۱-۴۶.</ref>
}}
}}


۱۱۳٬۶۸۰

ویرایش