دلایل عصمت حضرت فاطمه چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = 3. علی شاه علیزاده؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = 4. علی شاه علیزاده؛
| تصویر = 13681319.jpg
| تصویر = 13681319.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی شاه علیزاده
| پاسخ‌دهنده = علی شاه علیزاده
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
«'''[[برتری]] به واسطه سیادت بر سایر [[زنان]]'''
«'''[[برتری]] به واسطه سیادت بر سایر [[زنان]]'''


در [[روایات]] صادره از [[پیامبر اکرم]] {{صل} و اهل بیت{{ع}} از [[حضرت زهرا]]{{س}} با عنوان سیده و سرور زنان هر دو [[جهان]] و نیز سیدۀ زنان اهل بهشت نام برده شده است<ref>علل الشرائع، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱؛ إحقاق الحقّ، ج۵، ص۴۱، ح۶۵</ref>. آنچه از این روایات برداشت می‌شود برتری حضرت زهرا{{س}} بر تمامی زنان حتی [[حضرت مریم]]{{س}} است و از آنجا که [[قرآن کریم]] صراحتا [[مقام]] اصفا و [[طهارت]] را که مساوی با [[عصمت]] است برای حضرت مریم{{س}}[[ ثابت]] نموده، به طریق اولی این مقام برای کسی که [[برتر]] از او است نیز به [[اثبات]] خواهد رسید؛ چراکه شخص غیر [[معصوم]] نمی‌تواند [[افضل]] از معصوم باشد.
در [[روایات]] صادره از [[پیامبر اکرم]] {{صل} و اهل بیت{{ع}} از [[حضرت زهرا]]{{س}} با عنوان سیده و سرور زنان هر دو [[جهان]] و نیز سیدۀ زنان اهل بهشت نام برده شده است<ref>علل الشرائع، ص۱۸۲، باب ۱۴۶، ح۱؛ إحقاق الحقّ، ج۵، ص۴۱، ح۶۵</ref>. آنچه از این روایات برداشت می‌شود برتری حضرت زهرا{{س}} بر تمامی زنان حتی [[حضرت مریم]]{{س}} است و از آنجا که [[قرآن کریم]] صراحتا مقام اصفا و [[طهارت]] را که مساوی با [[عصمت]] است برای حضرت مریم{{س}} [[ثابت]] نموده، به طریق اولی این مقام برای کسی که [[برتر]] از اوست نیز به [[اثبات]] خواهد رسید؛ چراکه شخص غیر [[معصوم]] نمی‌تواند [[افضل]] از معصوم باشد.


سیده، مؤنث [[سید]] و در لغت به معنای [[شریف]]، [[فاضل]]، [[رئیس]] [[مردم]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۲۸.</ref> و بزرگ و مهتر [[قوم]] است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۹، ص۱۳۸۷۷.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره این سخن [[رسول خدا]]{{صل}} که [[فاطمه]]{{س}} سیده زنان بهشتی و [[آسیه]] سیده زنان عالم خویش است، [[پرسش]] شد و حضرت پاسخ داد: کسی که سیده زنان عالم خویش است، [[مریم]]{{س}} است و فاطمه سیده زنان یهشتی از اولین و آخرین آنان است<ref>صدوق، الامالی، ص۱۸۷.</ref>.
سیده، مؤنث [[سید]] و در لغت به معنای [[شریف]]، [[فاضل]]، [[رئیس]] [[مردم]]<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۲۸.</ref> و بزرگ و مهتر [[قوم]] است<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ج۹، ص۱۳۸۷۷.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره این سخن [[رسول خدا]]{{صل}} که [[فاطمه]]{{س}} سیده زنان بهشتی و [[آسیه]] سیده زنان عالم خویش است، [[پرسش]] شد و حضرت پاسخ داد: کسی که سیده زنان عالم خویش است، [[مریم]]{{س}} است و فاطمه سیده زنان یهشتی از اولین و آخرین آنان است<ref>صدوق، الامالی، ص۱۸۷.</ref>.
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
'''[[طاهره]] و مطهره'''
'''[[طاهره]] و مطهره'''


دو [[لقب]] [[طاهره]] و مطهَره از ریشه «طُهر» به معنای [[پاکی]] در مقابل [[آلودگی]] است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس الللغة، ج۳، ص۴۲۸.</ref> که در برخی از [[روایات]] در [[شأن]] حضرت [[فاطمه]]{{س}} آمده است<ref>ر.ک: صدوق، الامالی، ص۶۹۲-۶۹۱؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۱۴۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۹. به عنوان نمونه [[اسماء بنت عمیس]] می‌گوید: "پیامبر{{صل}} فرمود:{{متن حدیث|قال النبی: أما علمت ان ابنتى طاهره مطهره}}«آیا نمی‌دانی که دخترم [[پاک]] و [[پاکیزه]] است"، صحیفه الإمام الرضا، علی بن موسی امام هشتم، محقق: محمد مهدی نجف، ص۹۰؛ فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد، سید کاظم حائری قزوینی، ص۱۲۱؛ نزهه المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمن بن عبدالسلام صفوری شافعی بغدادی، ص۲۲۷</ref> این دو لقب به آن معناست که [[خدای متعال]]، حضرت فاطمه{{س}} را از هر [[پلیدی]] ظاهری و [[باطنی]] در گفتار، [[رفتار]]، [[اخلاق]] و [[اعتقاد]]، پاک و مطهَر داشته و این درجه از [[طهارت]]، همان است که از آن با وصف [[عصمت]] یاد می‌شود.
دو [[لقب]] [[طاهره]] و مطهَره از ریشه «طُهر» به معنای [[پاکی]] در مقابل [[آلودگی]] است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس الللغة، ج۳، ص۴۲۸.</ref> که در برخی از [[روایات]] در [[شأن]] حضرت [[فاطمه]]{{س}} آمده است<ref>ر.ک: صدوق، الامالی، ص۶۹۲-۶۹۱؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۱۴۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۹. به عنوان نمونه [[اسماء بنت عمیس]] می‌گوید: "پیامبر{{صل}} فرمود:{{متن حدیث|قال النبی: أما علمت ان ابنتى طاهره مطهره}} «آیا نمی‌دانی که دخترم [[پاک]] و [[پاکیزه]] است"، صحیفه الإمام الرضا، علی بن موسی امام هشتم، محقق: محمد مهدی نجف، ص۹۰؛ فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد، سید کاظم حائری قزوینی، ص۱۲۱؛ نزهه المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمن بن عبدالسلام صفوری شافعی بغدادی، ص۲۲۷.</ref> این دو لقب به آن معناست که [[خدای متعال]]، حضرت فاطمه{{س}} را از هر [[پلیدی]] ظاهری و [[باطنی]] در گفتار، [[رفتار]]، [[اخلاق]] و [[اعتقاد]]، پاک و مطهَر داشته و این درجه از [[طهارت]]، همان است که از آن با وصف [[عصمت]] یاد می‌شود.


'''زکیه'''
'''زکیه'''
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
'''[[تقیه]] و نقیه'''
'''[[تقیه]] و نقیه'''


[[پرهیزگاری]] بی‌بدیل حضرت [[فاطمه]]{{س}} در میان [[زنان]] عالم، آن حضرت را به «[[تقیه]]» ملقب کرده و چون آن حضرت از هر گونه [[پلیدی]] و ناخالصی، [[پاک]] و مبرا است، به «[[نقی]]» ملقب شده است. واضح است که این [[القاب]] نیز بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت می‌کنند.
[[پرهیزگاری]] بی‌بدیل حضرت [[فاطمه]]{{س}} در میان [[زنان]] عالم، آن حضرت را به «[[تقیه]]» ملقب کرده و چون آن حضرت از هر گونه [[پلیدی]] و ناخالصی، [[پاک]] و مبراست، به «[[نقی]]» ملقب شده است. واضح است که این [[القاب]] نیز بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت می‌کنند.


'''[[صفیه]]'''
'''[[صفیه]]'''
خط ۲۱۹: خط ۲۱۹:
اطلاق «راضیه» بر حضرت به سبب رضایت کامل آن حضرت از خدا و [[رسول]] او بوده است. برخی با استفاده از [[روایات]] بسیاری وجه رضایت آن حضرت از [[خدای متعال]] را اعطای [[قرب]] و [[منزلت]] و [[طهارت]] [[باطن]] و [[مقام شفاعت]] از سوی خدای متعال به ایشان و بالا بردن مراتب آن حضرت در [[دنیا]] و [[آخرت]] دانسته‌اند. و اطلاق صفت «مرضیه» نیز از آن رو است که خدا و رسول و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} پیوسته از آن حضرت راضی بودند<ref>تبریزی انصاری، اللمعة البیضاء فی شرح خطبة الزهراء، ص۲۰۶-۲۰۵.</ref>.
اطلاق «راضیه» بر حضرت به سبب رضایت کامل آن حضرت از خدا و [[رسول]] او بوده است. برخی با استفاده از [[روایات]] بسیاری وجه رضایت آن حضرت از [[خدای متعال]] را اعطای [[قرب]] و [[منزلت]] و [[طهارت]] [[باطن]] و [[مقام شفاعت]] از سوی خدای متعال به ایشان و بالا بردن مراتب آن حضرت در [[دنیا]] و [[آخرت]] دانسته‌اند. و اطلاق صفت «مرضیه» نیز از آن رو است که خدا و رسول و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} پیوسته از آن حضرت راضی بودند<ref>تبریزی انصاری، اللمعة البیضاء فی شرح خطبة الزهراء، ص۲۰۶-۲۰۵.</ref>.


صفت «رضیه» نیز مانند دو صفت قبل است. روشن است که [[رضایت خدا]] و رسول از شخصی حاکی از [[تقوا]]، [[پاکی]] و [[پرهیزکاری]] آن شخص و [[ایمان]] والای وی بوده و چنانچه این رضایت به قید استمرار به کار رود، از [[عصمت]] آن شخص حکایت می‌کند<ref> [[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱ ـ ۲۵.</ref>.
صفت «رضیه» نیز مانند دو صفت قبل است. روشن است که [[رضایت خدا]] و رسول از شخصی حاکی از [[تقوا]]، [[پاکی]] و [[پرهیزکاری]] آن شخص و [[ایمان]] والای وی بوده و چنانچه این رضایت به قید استمرار به کار رود، از [[عصمت]] آن شخص حکایت می‌کند<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱ ـ ۲۵.</ref>.
}}
}}


۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش