بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
درباره '''«گستره عصمت امام»''' یا «قلمرو عصمت امام»، از نگاه مکتب [[اهل بیت]] {{عم}} سه نظریه وجود دارد، بیشتر علمای شیعه در همۀ [[افعال]] ـ حتی در زندگی شخصی خود؛ نظیر کارهای روزمره ـ قائل به [[عصمت]] هستند. اما در اینکه گستره عصمت امام چقدر است و کدام شاخهها را دربرمیگیرد، نظریات مختلفی میان متکلمان امامیه وجود دارد. گستره عصمت را در یک تقسیم کلی میتوان به گستره زمانی و گستره متعلق تقسیم نمود. هر کدام از این دو قسم نیز خود به شاخههای دیگری تقسیم میشوند. در گستره زمانی [[اثبات عصمت]] [[امامان]] پیش یا پس از تصدی منصب [[امامت]] مطرح میشود. در گستره متعلق نیز به طرح و بررسی دیدگاه متکلمان در مورد [[عصمت]] [[امامان]] از انواع [[معاصی]]، کبیره و صغیره، [[خطا]]، [[سهو]] و | درباره '''«گستره عصمت امام»''' یا «قلمرو عصمت امام»، از نگاه مکتب [[اهل بیت]] {{عم}} سه نظریه وجود دارد، بیشتر علمای شیعه در همۀ [[افعال]] ـ حتی در زندگی شخصی خود؛ نظیر کارهای روزمره ـ قائل به [[عصمت]] هستند. اما در اینکه گستره عصمت امام چقدر است و کدام شاخهها را دربرمیگیرد، نظریات مختلفی میان متکلمان امامیه وجود دارد. گستره عصمت را در یک تقسیم کلی میتوان به گستره زمانی و گستره متعلق تقسیم نمود. هر کدام از این دو قسم نیز خود به شاخههای دیگری تقسیم میشوند. در گستره زمانی [[اثبات عصمت]] [[امامان]] پیش یا پس از تصدی منصب [[امامت]] مطرح میشود. در گستره متعلق نیز به طرح و بررسی دیدگاه متکلمان در مورد [[عصمت]] [[امامان]] از انواع [[معاصی]]، کبیره و صغیره، [[خطا]]، [[سهو]] و نسیان و نیز [[عصمت]] در امور عادی [[زندگی]]، [[عصمت]] در تبیین و عمل به [[دین]] و [[عصمت]] در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] پرداخته میشود. | ||
== معناشناسی عصمت == | == معناشناسی عصمت == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=== در اصطلاح [[متکلمان]] === | === در اصطلاح [[متکلمان]] === | ||
در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای [[عصمت]] ارائه شده است: | در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای [[عصمت]] ارائه شده است: | ||
#'''عصمت به معنای [[لطف]]''': [[شیخ مفید]] نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجتهای اوست و | #'''عصمت به معنای [[لطف]]''': [[شیخ مفید]] نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] [[خداوند]] از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.</ref>. متکلمان امامیه به تبع شیخ مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، [[علی بن یونس نباطی|نباطی]]<ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.</ref> و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند. | ||
#'''عصمت به معنای ملکه''': پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> | #'''عصمت به معنای ملکه''': پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به سه قسم تقسیم میشود که عبارتاند از: | یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به سه قسم تقسیم میشود که عبارتاند از: | ||
# عصمت در تفسیر و تبیین [[وحی]] | # عصمت در تفسیر و تبیین [[وحی]] | ||
# [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و | # [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و فراموشی در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] | ||
# [[عصمت]] از [[گناه]]. | # [[عصمت]] از [[گناه]]. | ||
بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر میرسد این مسأله تا [[زمان]] [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از | بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر میرسد این مسأله تا [[زمان]] [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از گناهان صغیره و کبیره، تفکیک [[عصمت پیامبران]] مطرح و به [[عصمت امام]] نیز کشیده شد<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref> | ||
اگرچه [[شیخ صدوق]] در آثار خود از واژگان گناه کبیره و صغیره استفاده کرده، هیچ معیاری برای تفکیک میان آن دو ارائه نکرده است. وی درباره اینکه آیا [[امام]] {{ع}} از [[گناهان کبیره]] و صغیره (پیش از تصدی منصب امامت) [[معصوم]] است یا نه، به گونهای سخن گفته که عدهای از محققان را بر آن داشته است که او [[معتقد]] به [[عصمت امام]] در این محدوده زمانی نیست<ref>ر.ک: [[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۸.</ref>. از آنجا که شیخ صدوق افزون بر تألیفاتی در حوزه [[کلام]] و [[عقاید]]، آثار فراوانی در حوزه [[حدیث]] نیز دارد، و برخورد و با این [[احادیث]] در برخی از آثارش نشان میدهد که مضمون و محتوای آنها را پذیرفته است، برای یافتن دیدگاه او لازم است افزون بر تحقیق در عبارات و کلماتش، سراغ [[روایات]] نقل شده به دست او نیز برویم. | اگرچه [[شیخ صدوق]] در آثار خود از واژگان گناه کبیره و صغیره استفاده کرده، هیچ معیاری برای تفکیک میان آن دو ارائه نکرده است. وی درباره اینکه آیا [[امام]] {{ع}} از [[گناهان کبیره]] و صغیره (پیش از تصدی منصب امامت) [[معصوم]] است یا نه، به گونهای سخن گفته که عدهای از محققان را بر آن داشته است که او [[معتقد]] به [[عصمت امام]] در این محدوده زمانی نیست<ref>ر.ک: [[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۸.</ref>. از آنجا که شیخ صدوق افزون بر تألیفاتی در حوزه [[کلام]] و [[عقاید]]، آثار فراوانی در حوزه [[حدیث]] نیز دارد، و برخورد و با این [[احادیث]] در برخی از آثارش نشان میدهد که مضمون و محتوای آنها را پذیرفته است، برای یافتن دیدگاه او لازم است افزون بر تحقیق در عبارات و کلماتش، سراغ [[روایات]] نقل شده به دست او نیز برویم. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
هر دو احتمال، مؤیدهایی دارند. برای نمونه، اینکه مقصود از {{عربی|اوائل امورهم}} را امر امامت و نبوت بدانیم، قرینهای دارد و آن این است که اگر مقصود از آن را همه ادوار زندگی بدانیم، ادامه عبارت، یعنی عدم انتساب نقص و [[عصیان]] و جهل به امامان در همه ادوار زندگی، با نظریات شیخ صدوق در باب [[علم امام]] که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، منافات دارد، و از همین روست که عدهای از محققان، با استناد به این عبارت، ایشان را قایل به [[معصوم]] نبودن [[امام]]، پیش از تصدی منصب امامت دانستهاند<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۸.</ref> و اگر مقصود از {{عربی|اوائل أمورهم}} را همه دورههای [[زندگی]] بدانیم، قرینهای برای آن وجود دارد که همان آمدن {{عربی|و اواخرهم}} در ادامه عبارت است؛ بدین معنا که اگر مقصود تنها دوران [[نبوت]] و [[امامت]] بود، نیازی به آوردن {{عربی|اواخرهم}} نبود، و تفکیک میان دوران نبوت و امامت، به معنای [[عصمت]] در بخشی از آن و معصوم نبودن در بخشی دیگر، بیمعناست. | هر دو احتمال، مؤیدهایی دارند. برای نمونه، اینکه مقصود از {{عربی|اوائل امورهم}} را امر امامت و نبوت بدانیم، قرینهای دارد و آن این است که اگر مقصود از آن را همه ادوار زندگی بدانیم، ادامه عبارت، یعنی عدم انتساب نقص و [[عصیان]] و جهل به امامان در همه ادوار زندگی، با نظریات شیخ صدوق در باب [[علم امام]] که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، منافات دارد، و از همین روست که عدهای از محققان، با استناد به این عبارت، ایشان را قایل به [[معصوم]] نبودن [[امام]]، پیش از تصدی منصب امامت دانستهاند<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۸.</ref> و اگر مقصود از {{عربی|اوائل أمورهم}} را همه دورههای [[زندگی]] بدانیم، قرینهای برای آن وجود دارد که همان آمدن {{عربی|و اواخرهم}} در ادامه عبارت است؛ بدین معنا که اگر مقصود تنها دوران [[نبوت]] و [[امامت]] بود، نیازی به آوردن {{عربی|اواخرهم}} نبود، و تفکیک میان دوران نبوت و امامت، به معنای [[عصمت]] در بخشی از آن و معصوم نبودن در بخشی دیگر، بیمعناست. | ||
[[شیخ صدوق]] در برخی دیگر از عبارات خود، بر [[عصمت امامان]] از [[گناه]] (پیش از تصدی منصب امامت) تصریح میکند<ref>او ذیل روایتی که در آن آمده است [[امام سجاد]] {{ع}}، [[امام باقر]] {{ع}} را همراه خود به حمام برده بود، میگوید: {{متن حدیث|وَ فِي هَذَا الْخَبَرِ إِطْلَاقٌ لِلْإِمَامِ أَنْ يُدْخِلَ وَلَدَهُ مَعَهُ الْحَمَّامَ دُونَ مَنْ لَيْسَ بِإِمَامٍ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْإِمَامَ مَعْصُومٌ فِي صِغَرِهِ وَ كِبَرِهِ لَا يَقَعُ مِنْهُ النَّظَرُ إِلَى عَوْرَةٍ فِي الْحَمَّامِ}}محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ح۲۵۲، ص۱۱۹.</ref>. | [[شیخ صدوق]] در برخی دیگر از عبارات خود، بر [[عصمت امامان]] از [[گناه]] (پیش از تصدی منصب امامت) تصریح میکند<ref>او ذیل روایتی که در آن آمده است [[امام سجاد]] {{ع}}، [[امام باقر]] {{ع}} را همراه خود به حمام برده بود، میگوید: {{متن حدیث|وَ فِي هَذَا الْخَبَرِ إِطْلَاقٌ لِلْإِمَامِ أَنْ يُدْخِلَ وَلَدَهُ مَعَهُ الْحَمَّامَ دُونَ مَنْ لَيْسَ بِإِمَامٍ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْإِمَامَ مَعْصُومٌ فِي صِغَرِهِ وَ كِبَرِهِ لَا يَقَعُ مِنْهُ النَّظَرُ إِلَى عَوْرَةٍ فِي الْحَمَّامِ}}محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ح۲۵۲، ص۱۱۹.</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۴: | ||
یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به سه قسم تقسیم میشود که عبارتاند از: | یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. این بخش خود به سه قسم تقسیم میشود که عبارتاند از: | ||
# عصمت در تفسیر و تبیین وحی؛ | # عصمت در تفسیر و تبیین وحی؛ | ||
# [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و | # [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و فراموشی در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]]؛ | ||
# [[عصمت]] از [[گناه]]. | # [[عصمت]] از [[گناه]]. | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۴: | ||
[[ابن جریر]] در [[کلام]] خود، علم امام را [[مقید]] به علم [[دین]] نکرده است. از این رو، میتوان مدعی شد که در اندیشه او امام به همه [[علوم]] عالم است. افزون بر آن، عبارت صریحتری از وی وجود دارد که نشان اعتقادش به کامل بودن علم امام حتی در نظریات غیردینی است: {{عربی|ولا يجوز أن يكون محتاجا إلى معلم يعلمه.. و من المحال أن يحتاج إلى من يرشده... فهذه واضحة}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۶۹۶.</ref>؛ «و جایز نیست امام محتاج به معلمی باشد که او را [[تعلیم]] دهد... و محال است که او به کسی محتاج باشد که او را [[ارشاد]] کند.... پس این روشن است». بر اساس این عبارت، امکان ندارد امام {{ع}}، به [[معلم]] یا مرشد نیاز داشته باشد و این مطلب بیانگر [[علم مطلق]] امام {{ع}} به همه مسائل است. | [[ابن جریر]] در [[کلام]] خود، علم امام را [[مقید]] به علم [[دین]] نکرده است. از این رو، میتوان مدعی شد که در اندیشه او امام به همه [[علوم]] عالم است. افزون بر آن، عبارت صریحتری از وی وجود دارد که نشان اعتقادش به کامل بودن علم امام حتی در نظریات غیردینی است: {{عربی|ولا يجوز أن يكون محتاجا إلى معلم يعلمه.. و من المحال أن يحتاج إلى من يرشده... فهذه واضحة}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۶۹۶.</ref>؛ «و جایز نیست امام محتاج به معلمی باشد که او را [[تعلیم]] دهد... و محال است که او به کسی محتاج باشد که او را [[ارشاد]] کند.... پس این روشن است». بر اساس این عبارت، امکان ندارد امام {{ع}}، به [[معلم]] یا مرشد نیاز داشته باشد و این مطلب بیانگر [[علم مطلق]] امام {{ع}} به همه مسائل است. | ||
از مجموع این عبارات برمیآید که در [[اندیشه]] [[ابن جریر]]، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و مطابق با واقع و [[حقیقت]] است، و در اندیشههای او [[خطا]] نیست. ممکن است گفته شود که این عبارتها [[نفی]] کننده امکان | از مجموع این عبارات برمیآید که در [[اندیشه]] [[ابن جریر]]، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و مطابق با واقع و [[حقیقت]] است، و در اندیشههای او [[خطا]] نیست. ممکن است گفته شود که این عبارتها [[نفی]] کننده امکان فراموشی و [[سهو]] [[امام]] در بیان [[علوم]] خود نیست. در اینجا عبارت نخست ابن جریر نیز نفی کننده این احتمال است که به طور مطلق میگوید: {{عربی|معصوما عن الخطأ و الزلل}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref> | ||
===== [[عصمت از اشتباه]]<ref>عصمت از اشتباه معادل «سهو و نسیان» است که در کلمات بزرگان به وفور یافت میشود.</ref> در عمل به [[دین]] ===== | ===== [[عصمت از اشتباه]]<ref>عصمت از اشتباه معادل «سهو و نسیان» است که در کلمات بزرگان به وفور یافت میشود.</ref> در عمل به [[دین]] ===== | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۱: | ||
# اشتباهی که به وقوع یک عمل قبیح در خارج بینجامد که آن را «گناه سهوی» مینامیم<ref>در مقدمه این نوشتار تفاوت این دو مسئله را تبیین کردهایم.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۴۱.</ref> | # اشتباهی که به وقوع یک عمل قبیح در خارج بینجامد که آن را «گناه سهوی» مینامیم<ref>در مقدمه این نوشتار تفاوت این دو مسئله را تبیین کردهایم.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۴۱.</ref> | ||
'''الف) عصمت از اشتباه و | '''الف) عصمت از اشتباه و فراموشی در انجام دادن واجبات شرعی''' | ||
منظور از این عنوان آن است که آیا ممکن است [[امام]] {{ع}} در انجام دادن [[تکالیف شرعی]] خود مرتکب اشتباه شود؟ برای نمونه، آیا ممکن است امام {{ع}} به دلیل فراموشی، [[نماز]] خود را نخواند یا در نماز مرتکب [[سهو]] و | منظور از این عنوان آن است که آیا ممکن است [[امام]] {{ع}} در انجام دادن [[تکالیف شرعی]] خود مرتکب اشتباه شود؟ برای نمونه، آیا ممکن است امام {{ع}} به دلیل فراموشی، [[نماز]] خود را نخواند یا در نماز مرتکب [[سهو]] و نسیان در شمار رکعات شود؟ این مسأله قبل از آنکه در منابع [[کلامی]] [[شیعه]] مطرح شود در کتابهای [[روایی]] [[محدثان]] [[امامیه]] با عنوان معروف «[[سهو النبی]]» که بیانگر [[اشتباه]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} در [[نماز]] و نیز قضا شدن نماز آن حضرت است، در قرون چهارم و پنجم به چشم میخورد. با این حال بازتابی از این [[روایات]] در کلمات [[اصحاب ائمه]] در این باره در دست نیست. هر چند میتوان احتمال [[قوی]] داد که محدثان امامیه، به ضرورت معصوم بودن امام از اشتباه در ادای واجبات باور نداشتند. طرح این مسأله در منابع کلامی را باید در [[نزاع]] میان [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] جستجو نمود<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۳.</ref>. | ||
[[شیخ صدوق]] در این باره اظهار نظری در خصوص امام ندارد، با توجه به نظریه معروف او درباره [[پیامبر]] {{صل}} ([[سهوالنبی]] {{صل}}) و اینکه وی [[منصب امامت]] را ادامه [[نبوت]] دانسته و این دو منصب را در مسئله [[عصمت]] مساوی قلمداد کرده است، میتوان نظر سهوالنبی {{صل}} او را درباره [[امام]] نیز جاری دانست. از این رو، میتوان گفت از آنجا که [[شیخ صدوق]]، [[پیامبر]] را در عمل به [[دین]] از [[سهو]] و | [[شیخ صدوق]] در این باره اظهار نظری در خصوص امام ندارد، با توجه به نظریه معروف او درباره [[پیامبر]] {{صل}} ([[سهوالنبی]] {{صل}}) و اینکه وی [[منصب امامت]] را ادامه [[نبوت]] دانسته و این دو منصب را در مسئله [[عصمت]] مساوی قلمداد کرده است، میتوان نظر سهوالنبی {{صل}} او را درباره [[امام]] نیز جاری دانست. از این رو، میتوان گفت از آنجا که [[شیخ صدوق]]، [[پیامبر]] را در عمل به [[دین]] از [[سهو]] و نسیان [[معصوم]] نمیداند، پس [[امامان]] را نیز از این جهت همچون پیامبر معصوم نمیشمرد. | ||
بر اساس عبارات شیخ صدوق، [[عصمت از اشتباه]] در ادای [[واجبات]] [[شرعی]] را میتوان در دو بخش مطرح کرد: [[اشتباه]] در شرایط [[نماز]]؛ اشتباه در قضا شدن نماز. | بر اساس عبارات شیخ صدوق، [[عصمت از اشتباه]] در ادای [[واجبات]] [[شرعی]] را میتوان در دو بخش مطرح کرد: [[اشتباه]] در شرایط [[نماز]]؛ اشتباه در قضا شدن نماز. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۴: | ||
با توجه به این مطالب میتوان این گونه به شیخ مفید نسبت داد که | با توجه به این مطالب میتوان این گونه به شیخ مفید نسبت داد که | ||
# اولاً، به [[حکم عقل]]، [[عصمت پیامبر]] و امام از اشتباه و | # اولاً، به [[حکم عقل]]، [[عصمت پیامبر]] و امام از اشتباه و فراموشی در عمل به محتوای [[دین]] لازم است؛ | ||
# ثانیاً، به حکم عقل، عصمت پیامبر و امام از قضا شدن نماز به دلیل خواب ماندن، لازم نیست؛ ولی چنین امری درباره [[پیامبر اکرم]] {{صل}} واقع نشده است؛ زیرا [[روایت]] مستند طرف مقابل، [[خبر واحد]] است. | # ثانیاً، به حکم عقل، عصمت پیامبر و امام از قضا شدن نماز به دلیل خواب ماندن، لازم نیست؛ ولی چنین امری درباره [[پیامبر اکرم]] {{صل}} واقع نشده است؛ زیرا [[روایت]] مستند طرف مقابل، [[خبر واحد]] است. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۵: | ||
اگر چه نظریهای از [[حلبی]] و [[کراجکی]] در این باره نیافتیم، اما [[شیخ طوسی]] را باید از جمله [[معتقدان]] به [[ضرورت عصمت امام]] از اشتباه در نماز دانست؛ هر چند وی خواب ماندن از نماز را امری ممکن میداند<ref>طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۶، ح۲۶؛ همو، الاستبصار، ج۱، ص۳۶۹، ح۱۶ و ص۳۷۰، ح۴؛ همان، ج۲، ص۳۴۶، ح۵ و ص۳۵۲، ح۴۹ و ص۳۴۹، ح۳۷.</ref>. بدینسان باید مدعی شد در اواخر قرن پنجم هجری، عموما نظریه [[سهو النبی]]{{صل}}، نظریهای مردود بوده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۳ ۴۱۴.</ref>. | اگر چه نظریهای از [[حلبی]] و [[کراجکی]] در این باره نیافتیم، اما [[شیخ طوسی]] را باید از جمله [[معتقدان]] به [[ضرورت عصمت امام]] از اشتباه در نماز دانست؛ هر چند وی خواب ماندن از نماز را امری ممکن میداند<ref>طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۶، ح۲۶؛ همو، الاستبصار، ج۱، ص۳۶۹، ح۱۶ و ص۳۷۰، ح۴؛ همان، ج۲، ص۳۴۶، ح۵ و ص۳۵۲، ح۴۹ و ص۳۴۹، ح۳۷.</ref>. بدینسان باید مدعی شد در اواخر قرن پنجم هجری، عموما نظریه [[سهو النبی]]{{صل}}، نظریهای مردود بوده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۳ ۴۱۴.</ref>. | ||
متکلمان متأخر و معاصر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات و به عبارت دیگر معصوم از سهو میدانند. با این حال به واسطه صحت اسناد روایاتی که متضمن سهو [[پیامبر خاتم]]{{صل}} در نماز هستند، بر این باورند که مراد از سهو در اینجا، اسهاء است یعنی [[خدای متعال]] گاهی به دلایلی پیامبرش را در سهو میاندازد تا مردم به واسطه عدم افتادن او در اشتباه، عدم | متکلمان متأخر و معاصر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات و به عبارت دیگر معصوم از سهو میدانند. با این حال به واسطه صحت اسناد روایاتی که متضمن سهو [[پیامبر خاتم]]{{صل}} در نماز هستند، بر این باورند که مراد از سهو در اینجا، اسهاء است یعنی [[خدای متعال]] گاهی به دلایلی پیامبرش را در سهو میاندازد تا مردم به واسطه عدم افتادن او در اشتباه، عدم فراموشی و.. مقامی والاتر از جایگاهش را به او نسبت نداده و او را عبادت نکنند. | ||
[[نزاع]] معروف میان [[شیخ صدوق]] و شیخ مفید در مسئله [[سهوالنبی]] {{صل}} مربوط به [[قلمرو عصمت]] است. شیخ صدوق، [[عصمت پیامبران]] را به تبلیغ دین منحصر کرده است و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را از اشتباه و فراموشی در غیر امور مربوط به تبلیغ دین معصوم نمیداند، بلکه سهوالنبی {{صل}} را امری ممکن و واقع و همانند استاد خویش، ابن ولید، [[انکار]] آن را از [[عقاید]] [[غالیان]] میداند. شیخ مفید در پاسخ به ادعای استاد، رساله مستقلی با عنوان رسالة فی عدم [[سهو النبی]] {{صل}} به رشته تحریر درآورده است<ref>البته باید توجه داشت که این رساله، پاسخ برخی از اهالی حائر است، و شیخ مفید در آنجا هیچ اشارهای به نام استاد خود نمیکند؛ ولی کاملاً روشن است که محتوای آن ناظر به سخنان شیخ صدوق است.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۸۳.</ref> | [[نزاع]] معروف میان [[شیخ صدوق]] و شیخ مفید در مسئله [[سهوالنبی]] {{صل}} مربوط به [[قلمرو عصمت]] است. شیخ صدوق، [[عصمت پیامبران]] را به تبلیغ دین منحصر کرده است و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را از اشتباه و فراموشی در غیر امور مربوط به تبلیغ دین معصوم نمیداند، بلکه سهوالنبی {{صل}} را امری ممکن و واقع و همانند استاد خویش، ابن ولید، [[انکار]] آن را از [[عقاید]] [[غالیان]] میداند. شیخ مفید در پاسخ به ادعای استاد، رساله مستقلی با عنوان رسالة فی عدم [[سهو النبی]] {{صل}} به رشته تحریر درآورده است<ref>البته باید توجه داشت که این رساله، پاسخ برخی از اهالی حائر است، و شیخ مفید در آنجا هیچ اشارهای به نام استاد خود نمیکند؛ ولی کاملاً روشن است که محتوای آن ناظر به سخنان شیخ صدوق است.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۸۳.</ref> | ||
===== عصمت از | ===== عصمت از نسیان ===== | ||
فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب پیامبر یا [[امام]] {{عم}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل میگردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> میفهماند که [[رسول]] بهگونهای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] میکند که [[اشتباه]] و | فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب پیامبر یا [[امام]] {{عم}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل میگردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> میفهماند که [[رسول]] بهگونهای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] میکند که [[اشتباه]] و فراموشی در آن رخ نمیدهد. اگر [[رسول]] در گرفتن [[وحی]]، حفظ وحی و [[تبلیغ]] آن [[مصونیت]] نداشته باشد. غرض [[خداوند]] یعنی [[ابلاغ]] [[رسالت]] حاصل نمیشود و برای حصول این غرض راهی غیر از رصد کردن به وسیله [[ملائکه]] ذکر نکرده و جمله {{متن قرآن| أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ}} این دلالت را [[تأیید]] میکند. یکی از مراحل [[مصونیت]]، حفظ وحی از [[خطا]] و نسیان است با بیکموکاست و کاست به دست [[مردم]] برسد. به همین ترتیب است بحث در مورد امام که وظیفه حفظ وحی و [[تبلیغ]] آن را به عنوان جانشین پیامبر به عهده دارد. | ||
===== [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات ===== | ===== [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات ===== | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۶: | ||
گفتنی است که این امر، منافاتی با عصمت یک [[پیامبر]] یا [[امام]] ویژه از ترک مستحبات و ترک اولی ندارد، و آنچه در اینجا میتوان به شیخ نسبت داد، این است که متصدی منصب نبوت و امامت، لزوماً چنین عصمتی ندارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۶۹.</ref>. | گفتنی است که این امر، منافاتی با عصمت یک [[پیامبر]] یا [[امام]] ویژه از ترک مستحبات و ترک اولی ندارد، و آنچه در اینجا میتوان به شیخ نسبت داد، این است که متصدی منصب نبوت و امامت، لزوماً چنین عصمتی ندارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۶۹.</ref>. | ||
از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله میتوان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که عصمت مقولهای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بودهاند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک اولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و شأن وجودی هریک، از عالیترین درجات عصمت برخوردار نبودند؛ لذا از ترک اولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبودهاند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع [[معاصی]]، خطای در [[دین]]، [[اشتباه]] و | از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله میتوان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که عصمت مقولهای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بودهاند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک اولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و شأن وجودی هریک، از عالیترین درجات عصمت برخوردار نبودند؛ لذا از ترک اولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبودهاند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع [[معاصی]]، خطای در [[دین]]، [[اشتباه]] و فراموشی، معصوم بودهاند. | ||
==== [[عصمت علمی]] ==== | ==== [[عصمت علمی]] ==== | ||
خط ۲۸۹: | خط ۲۸۸: | ||
آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع اندیشمندان [[شیعه]] در پنج قرن نخست هجری مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>. | آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع اندیشمندان [[شیعه]] در پنج قرن نخست هجری مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>. | ||
شیخ صدوق در موارد متعددی به [[عصمت امامان]] از [[سهو]] و | شیخ صدوق در موارد متعددی به [[عصمت امامان]] از [[سهو]] و نسیان در امور مربوط به تبلیغ دین تصریح میکند: «پیامبر و دیگر [[امامان]] پس از ایشان، به [[قرآن]] و [[سنت]] عالماند، و ممکن نیست در [[کتاب و سنت]] دچار اشتباه و فراموشی شوند»<ref>{{متن حدیث|أن النبي {{صل}} و سائر الأئمة {{عم}} بعده عالمون بالكتاب و السنة و لا يجوز عليهم في شيء من ذلك الغلط و لا النسيان...}}؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، کمال الدین، ص۶۱، ۹۲، ۹۵).</ref>. | ||
افزون بر آن، از برهانهایی که در [[آینده]] از شیخ صدوق درباره عصمت امامان مطرح خواهیم کرد، روشن میشود بنا بر نظریه ایشان، [[هدف]] از [[نصب امام]] تبیین دین است، و تجویز اشتباه و نسیان در تبلیغ دین، با این غرض ناسازگار است. | افزون بر آن، از برهانهایی که در [[آینده]] از شیخ صدوق درباره عصمت امامان مطرح خواهیم کرد، روشن میشود بنا بر نظریه ایشان، [[هدف]] از [[نصب امام]] تبیین دین است، و تجویز اشتباه و نسیان در تبلیغ دین، با این غرض ناسازگار است. | ||
خط ۳۰۳: | خط ۳۰۲: | ||
از مجموع این عبارات برمیآید که در [[اندیشه]] صاحب المسترشد، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و مطابق با واقع و [[حقیقت]] است، و در اندیشههای او [[خطا]] نیست. | از مجموع این عبارات برمیآید که در [[اندیشه]] صاحب المسترشد، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و مطابق با واقع و [[حقیقت]] است، و در اندیشههای او [[خطا]] نیست. | ||
ممکن است گفته شود که این عبارتها [[نفی]] کننده امکان | ممکن است گفته شود که این عبارتها [[نفی]] کننده امکان فراموشی و [[سهو]] [[امام]] در بیان [[علوم]] خود نیست. در اینجا عبارت نخست صاحب المسترشد نیز نفی کننده این احتمال است که به طور مطلق میگوید: {{عربی|معصوما عن الخطأ و الزلل}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref> | ||
شیخ مفید، همنوا با دیگر [[متکلمان]]، امام را مانند [[پیامبران]] از [[اشتباه]] و فراموشی در [[تبلیغ دین]] [[معصوم]] میداند: {{عربی|انه لا يجوز منهم سهو في شيء في الدين و لا ينسون شيئاً من الاحكام و على هذا مذهب سائر الامامية الا من شذ منهم}}<ref>{{متن حدیث|أنهم [الانبياء] كانوا معصومين من الخطإ موفقين للصواب صادقين عن الله تعالى في جميع ما أدوه إلى العباد و في كل شيء أخبروا به على جميع الأحوال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المقنعه، ص۳۱-۳۲).</ref>. البته درباره اینکه آیا امام {{ع}} پیش از تصدی منصب امامت نیز از اشتباه در تبیین دین معصوم است یا نه، شیخ نظر ویژهای مطرح نکرده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۸۳.</ref>. | شیخ مفید، همنوا با دیگر [[متکلمان]]، امام را مانند [[پیامبران]] از [[اشتباه]] و فراموشی در [[تبلیغ دین]] [[معصوم]] میداند: {{عربی|انه لا يجوز منهم سهو في شيء في الدين و لا ينسون شيئاً من الاحكام و على هذا مذهب سائر الامامية الا من شذ منهم}}<ref>{{متن حدیث|أنهم [الانبياء] كانوا معصومين من الخطإ موفقين للصواب صادقين عن الله تعالى في جميع ما أدوه إلى العباد و في كل شيء أخبروا به على جميع الأحوال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المقنعه، ص۳۱-۳۲).</ref>. البته درباره اینکه آیا امام {{ع}} پیش از تصدی منصب امامت نیز از اشتباه در تبیین دین معصوم است یا نه، شیخ نظر ویژهای مطرح نکرده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۸۳.</ref>. | ||
خط ۳۰۹: | خط ۳۰۸: | ||
دلیلهای سید مرتضی در باب عصمت، خود بهترین [[گواه]] بر نظریه وی در باب عصمت امام از اشتباه و فراموشی در حوزه تبیین دین است. افزون بر آن، او دیدگاه خود را در این زمینه در موارد دیگری نیز بیان کرده است؛ چنان که مینویسد: «[[امام]] [[معصوم]]، کسی است که [[خطا]] بر او جایز نیست»<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۳۶۶.</ref>. | دلیلهای سید مرتضی در باب عصمت، خود بهترین [[گواه]] بر نظریه وی در باب عصمت امام از اشتباه و فراموشی در حوزه تبیین دین است. افزون بر آن، او دیدگاه خود را در این زمینه در موارد دیگری نیز بیان کرده است؛ چنان که مینویسد: «[[امام]] [[معصوم]]، کسی است که [[خطا]] بر او جایز نیست»<ref>سید مرتضی علم الهدی، الرسائل، ج۲، ص۳۶۶.</ref>. | ||
همچنین در پاسخ کسی که [[معتقد]] است [[اشتباه]] و | همچنین در پاسخ کسی که [[معتقد]] است [[اشتباه]] و نسیان در برخی [[احکام]]، موجب [[فساد]] در [[امامت]] امام نمیشود، میگوید: «بر اساس [[مذهب]] ما، امام باید از همه [[اشتباهات]] معصوم باشد»<ref>سید مرتضی علم الهدی، الذریعة الی اصول الشریعة، تصحیح ابوالقاسم گرجی، ج۲، ص۵۶۹.</ref>. | ||
اما آیا نظریات [[دینی]] امام {{ع}}، پیش از تصدی منصب امامت نیز عاری از اشتباه است، و او در آن دوره نیز از اشتباه معصوم است؟ همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، ثمره این بحث زمانی روشن میشود که روایتی از امام، پیش از تصدی منصب امامت به ما برسد. آیا میتوان آن را [[حجت]] و مطابق با واقع تلقی کرد یا نه؟ | اما آیا نظریات [[دینی]] امام {{ع}}، پیش از تصدی منصب امامت نیز عاری از اشتباه است، و او در آن دوره نیز از اشتباه معصوم است؟ همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، ثمره این بحث زمانی روشن میشود که روایتی از امام، پیش از تصدی منصب امامت به ما برسد. آیا میتوان آن را [[حجت]] و مطابق با واقع تلقی کرد یا نه؟ | ||
خط ۳۳۱: | خط ۳۳۰: | ||
===== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] ===== | ===== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] ===== | ||
شاید بتوان ادعا کرد که جنجالیترین و پربحثترین مسئله، در میان مسائل [[عصمت]]، [[عصمت پیامبر]] و امام از اشتباه و | شاید بتوان ادعا کرد که جنجالیترین و پربحثترین مسئله، در میان مسائل [[عصمت]]، [[عصمت پیامبر]] و امام از اشتباه و نسیان در امور غیر مربوط به دین است.از این رو پیش از ورود به این بحث مهم، باید به چند نکته توجه داشت: | ||
# ممکن است مقتضای [[منصب امامت]] چیزی باشد و آنچه درباره [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} در خارج اتفاق افتاده است، چیز دیگری. به دیگر بیان، ممکن است متکلمی بر این [[باور]] باشد که لازمه منصب امامت، [[عصمت امام]] از [[اشتباه]] در [[علوم عادی]] نیست؛ در عین حال بر این نظریه نیز تأکید داشته باشد که امامان پاک {{عم}} به دلیل تفضل الهی از اشتباه در علوم عادی غیردینی معصوماند؛ | # ممکن است مقتضای [[منصب امامت]] چیزی باشد و آنچه درباره [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} در خارج اتفاق افتاده است، چیز دیگری. به دیگر بیان، ممکن است متکلمی بر این [[باور]] باشد که لازمه منصب امامت، [[عصمت امام]] از [[اشتباه]] در [[علوم عادی]] نیست؛ در عین حال بر این نظریه نیز تأکید داشته باشد که امامان پاک {{عم}} به دلیل تفضل الهی از اشتباه در علوم عادی غیردینی معصوماند؛ | ||
# علومی که از امامان {{عم}} به ما رسیده است، به دو دسته کلی بخش پذیرند: | # علومی که از امامان {{عم}} به ما رسیده است، به دو دسته کلی بخش پذیرند: | ||
خط ۳۴۴: | خط ۳۴۳: | ||
# محل [[نزاع]] اینجاست که آیا [[امام]] {{ع}} تنها دسته اول از [[علوم]] خود را از ناحیه [[خداوند]] دریافت کرده است یا همه آن را؟ اگر بگوییم امام {{ع}} همه علوم خود را از خداوند دریافت کرده است، میتوانیم نظریات [[علمی]] ایشان را نیز مطابق با واقع و مصون از [[اشتباه]] قلمداد کنیم؛ در غیر این صورت باید بگوییم که به مقتضای حکم عقل، امکان اشتباه در نظریات علمی امام هست. | # محل [[نزاع]] اینجاست که آیا [[امام]] {{ع}} تنها دسته اول از [[علوم]] خود را از ناحیه [[خداوند]] دریافت کرده است یا همه آن را؟ اگر بگوییم امام {{ع}} همه علوم خود را از خداوند دریافت کرده است، میتوانیم نظریات [[علمی]] ایشان را نیز مطابق با واقع و مصون از [[اشتباه]] قلمداد کنیم؛ در غیر این صورت باید بگوییم که به مقتضای حکم عقل، امکان اشتباه در نظریات علمی امام هست. | ||
حال با توجه به این مقدمات باید گفت: اولاً، [[شیخ صدوق]] چنان که گذشت، تصریح دارد که اشتباه و | حال با توجه به این مقدمات باید گفت: اولاً، [[شیخ صدوق]] چنان که گذشت، تصریح دارد که اشتباه و فراموشی در زمینه [[علوم دینی]] برای امام {{ع}} ممکن نیست<ref>{{متن حدیث|أن... الأئمة {{عم}}... عالمون بالكتاب و السنة و لا يجوز عليهم في شيء من ذلك الغلط و لا النسيان...}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۹۲).</ref>؛ ثانیاً، درباره اینکه امام {{ع}} در نظریات علمی خود در علومی که با [[کتاب و سنت]] ارتباطی ندارد، از اشتباه [[معصوم]] است یا نه، نظریه روشنی از شیخ صدوق مشاهده نمیشود؛ اما شاید بتوان از برخی قراین که درباره [[قلمرو علم امام]] است، نظریه ایشان را در این مسئله به دست آورد. از سخنان ایشان مقدمات زیر برمیآید: | ||
# شرط و لازمه [[منصب امامت]]، علم به دین و [[احکام الهی]] است: «...امر [[امامت]] تمام نمیشود مگر با علم به دین و [[معرفت]] به [[احکام]] خداوند و [[تأویل]] [[کتاب خدا]]»<ref>{{متن حدیث|و الإمامة لا يتم امرها الا بالعلم بالدين و المعرفة باحكام رب العالمين و بتأويل كتابه...}}؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۹۹.</ref>؛ | # شرط و لازمه [[منصب امامت]]، علم به دین و [[احکام الهی]] است: «...امر [[امامت]] تمام نمیشود مگر با علم به دین و [[معرفت]] به [[احکام]] خداوند و [[تأویل]] [[کتاب خدا]]»<ref>{{متن حدیث|و الإمامة لا يتم امرها الا بالعلم بالدين و المعرفة باحكام رب العالمين و بتأويل كتابه...}}؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۹۹.</ref>؛ | ||
# [[شیخ صدوق]] در مواردی که در مقام بیان عظمت [[علمی]] [[امامان]] است، تنها از [[لزوم]] واقف بودن امامان به [[احکام الهی]] و [[تفسیر]]، [[تأویل]]، [[ناسخ]]، [[منسوخ]]، [[محکم و متشابه]] [[قرآن]] سخن به میان آورده است<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۶۰۰، ذیل ح۳.</ref>؛ | # [[شیخ صدوق]] در مواردی که در مقام بیان عظمت [[علمی]] [[امامان]] است، تنها از [[لزوم]] واقف بودن امامان به [[احکام الهی]] و [[تفسیر]]، [[تأویل]]، [[ناسخ]]، [[منسوخ]]، [[محکم و متشابه]] [[قرآن]] سخن به میان آورده است<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۶۶۰۰، ذیل ح۳.</ref>؛ | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۶۳: | ||
# امام {{ع}} از ارتکاب همه [[گناهان]] صغیره پیش از تصدی منصب امامت، ضرورتاً معصوم نیست؛ | # امام {{ع}} از ارتکاب همه [[گناهان]] صغیره پیش از تصدی منصب امامت، ضرورتاً معصوم نیست؛ | ||
# امام {{ع}} از ارتکاب گناه کبیره و صغیره پس از تصدی منصب امامت، ضرورتاً معصوم است؛ | # امام {{ع}} از ارتکاب گناه کبیره و صغیره پس از تصدی منصب امامت، ضرورتاً معصوم است؛ | ||
# امام {{ع}} از [[سهو]] و | # امام {{ع}} از [[سهو]] و نسیان در [[تبلیغ دین]]، ضرورتاً معصوم است؛ | ||
# امام {{ع}} از سهو و نسیان در امور غیر مربوط به تبلیغ دین، مانند سهو در [[نماز]]، قضا شدن نماز و نیز امور عادی [[زندگی]]، ضرورتاً معصوم نیست. | # امام {{ع}} از سهو و نسیان در امور غیر مربوط به تبلیغ دین، مانند سهو در [[نماز]]، قضا شدن نماز و نیز امور عادی [[زندگی]]، ضرورتاً معصوم نیست. | ||
خط ۴۲۱: | خط ۴۲۰: | ||
در پایان میتوان نظریات سید مرتضی را در مبحث [[قلمرو عصمت]] چنین خلاصه کرد: | در پایان میتوان نظریات سید مرتضی را در مبحث [[قلمرو عصمت]] چنین خلاصه کرد: | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً پیش و پس از تصدی منصب امامت از [[گناهان کبیره]] و [[صغیره]] [[معصوم]] است؛ | # امام {{ع}}، ضرورتاً پیش و پس از تصدی منصب امامت از [[گناهان کبیره]] و [[صغیره]] [[معصوم]] است؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از اشتباه و | # امام {{ع}}، ضرورتاً از اشتباه و فراموشی در عمل به [[دین]]، مانند اشتباه در رکعات [[نماز]] یا بدون [[طهارت]] [[نماز خواندن]] معصوم است؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از [[گناهان]] سهویای که به [[تنفر]] [[مردم]] از وی نینجامد، معصوم نیست؛ | # امام {{ع}}، ضرورتاً از [[گناهان]] سهویای که به [[تنفر]] [[مردم]] از وی نینجامد، معصوم نیست؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از ترک [[مستحبات]] معصوم نیست؛ | # امام {{ع}}، ضرورتاً از ترک [[مستحبات]] معصوم نیست؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از [[سهو]] و | # امام {{ع}}، ضرورتاً از [[سهو]] و نسیان در امور عادی [[زندگی]] معصوم نیست؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از هرگونه اشتباه در [[بیان احکام شریعت]] معصوم است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۲.</ref>. | # امام {{ع}}، ضرورتاً از هرگونه اشتباه در [[بیان احکام شریعت]] معصوم است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۲.</ref>. | ||
خط ۴۵۴: | خط ۴۵۳: | ||
===== عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]] ===== | ===== عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]] ===== | ||
از جمله مسائل جنجالی و بحث برانگیز عصمت، مسئله [[عصمت پیامبر]] و امام از اشتباه و | از جمله مسائل جنجالی و بحث برانگیز عصمت، مسئله [[عصمت پیامبر]] و امام از اشتباه و نسیان در امور عادی [[زندگی]] است؛ بدین معنا که آیا میتوان گفت امام {{ع}} در امور مربوط به زندگی شخصی و [[اجتماعی]] خود که هیچ ارتباطی به تبلیغ دین یا عمل به آن ندارد نیز از اشتباه و نسیان معصوم است؟ به نظر میرسد تبیین این مسأله در عصر [[امامان معصوم]]{{ع}}، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. از کلمات محدثان نیز نظریه روشنی در [[اختیار]] نداریم. اما از میان [[متکلمان]]، باید [[سید مرتضی]] را نخستین کسی دانست که به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی کرده و [[پیامبران]] و به تبع آن، [[امام]] را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] ندانسته است<ref>ر.ک: سید مرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۱۲۱.</ref>. البته لازمه کلمات [[ابن قبه رازی]] و نیز [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] نیز [[نفی]] [[ضرورت عصمت امام]] از اشتباه در امور عادی است. | ||
[[ابوالصلاح حلبی]] درباره این مسأله نظریهای را ابراز نکرده و لازمه [[کلام]] [[کراجکی]]<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۵۷.</ref> و تصریح کلام [[شیخ طوسی]]<ref>ر.ک: طوسی، محمدبن حسن، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۲؛ همو، التبیان، ج۴، ص۱۶۶-۱۶۵.</ref>، قول به [[ضرورت]] نداشتن [[عصمت]] از چنین اشتباهاتی است. با این حال اطلاق کلام سدآبادی موجب میشود وی را تنها کسی بدانیم که در حوزه پنج قرن نخست هجری [[قمری]]، [[عصمت امام]] از [[اشتباه]] در امور عادی را [[باور]] داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۶۳.</ref>. | [[ابوالصلاح حلبی]] درباره این مسأله نظریهای را ابراز نکرده و لازمه [[کلام]] [[کراجکی]]<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۵۷.</ref> و تصریح کلام [[شیخ طوسی]]<ref>ر.ک: طوسی، محمدبن حسن، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۲؛ همو، التبیان، ج۴، ص۱۶۶-۱۶۵.</ref>، قول به [[ضرورت]] نداشتن [[عصمت]] از چنین اشتباهاتی است. با این حال اطلاق کلام سدآبادی موجب میشود وی را تنها کسی بدانیم که در حوزه پنج قرن نخست هجری [[قمری]]، [[عصمت امام]] از [[اشتباه]] در امور عادی را [[باور]] داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۶۳.</ref>. | ||
خط ۴۶۲: | خط ۴۶۱: | ||
در ادامه با تفصیل بیشتری به بررسی دیدگاه متکلمان در این خصوص میپردازیم | در ادامه با تفصیل بیشتری به بررسی دیدگاه متکلمان در این خصوص میپردازیم | ||
شیخ صدوق در آثار خود به طور مستقیم به بحث عصمت امام از اشتباه نپرداخته است؛ ولی پس از آنکه دانستیم ایشان امام را از [[سهو]] و به تعبیر دقیقتر، [[اسهاء]] و | شیخ صدوق در آثار خود به طور مستقیم به بحث عصمت امام از اشتباه نپرداخته است؛ ولی پس از آنکه دانستیم ایشان امام را از [[سهو]] و به تعبیر دقیقتر، [[اسهاء]] و نسیان در عمل به فرمانهای [[دین]] [[معصوم]] نمیداند، شاید بتوان مدعی شد که وی [[امام]] را از [[سهو]] و نسیان در امور عادی مربوط به زندگی شخصی و [[اجتماعی]] که ارتباطی با دین ندارد نیز نباید معصوم بداند. روایاتی که ایشان در آثار خود نقل میکند نیز میتوانند این نظریه را [[تأیید]] کنند. میتوان روایتهایی را که [[شیخ صدوق]] نقل کرده است، به دو دسته تقسیم کرد: [[روایات]] مربوط به دوران پیش از تصدی منصب امامت؛ روایتهای مربوط به دوران پس از تصدی این منصب. | ||
[[شیخ صدوق]] روایتی را از دسته اول نقل میکند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با دادن چند درهم به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از وی خواست به بازار برود و لباسی برای وی خریداری کند. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} لباسی را خرید و به [[پیامبر]] تقدیم کرد. چشمان پیامبر اکرم {{صل}} [[تمایل]] نداشتن وی به آن [[لباس]] را نشان میداد، و فرمود: آیا [[گمان]] میکنی فروشنده، آن را از ما پس بگیرد؟ [[حضرت علی]] {{ع}} ابراز بیاطلاعی کرد<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الامالی، ص۲۳۸ و ۲۳۹؛ همو، الخصال، ج۲، ص۴۹۱.</ref>. | [[شیخ صدوق]] روایتی را از دسته اول نقل میکند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با دادن چند درهم به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از وی خواست به بازار برود و لباسی برای وی خریداری کند. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} لباسی را خرید و به [[پیامبر]] تقدیم کرد. چشمان پیامبر اکرم {{صل}} [[تمایل]] نداشتن وی به آن [[لباس]] را نشان میداد، و فرمود: آیا [[گمان]] میکنی فروشنده، آن را از ما پس بگیرد؟ [[حضرت علی]] {{ع}} ابراز بیاطلاعی کرد<ref>محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الامالی، ص۲۳۸ و ۲۳۹؛ همو، الخصال، ج۲، ص۴۹۱.</ref>. | ||
خط ۴۹۱: | خط ۴۹۰: | ||
بر اساس این عبارت، [[ابن قبه]]، امام را کسی میداند که از همه [[روایات]] جعلی مطلع نیست و [[غیب]] نمیداند و [[علم]] او درباره مسائل جاری [[زندگی]] و به طور کلی آنچه مربوط به [[تبلیغ]] و [[تبیین دین]] نیست، [[علمی]] بشری است. | بر اساس این عبارت، [[ابن قبه]]، امام را کسی میداند که از همه [[روایات]] جعلی مطلع نیست و [[غیب]] نمیداند و [[علم]] او درباره مسائل جاری [[زندگی]] و به طور کلی آنچه مربوط به [[تبلیغ]] و [[تبیین دین]] نیست، [[علمی]] بشری است. | ||
اگرچه بر اساس این عبارت نمیتوان به روشنی مطلبی را به ابن قبه نسبت داد، باید توجه داشت که لازمه [[عرفی]] چنین نظریهای آن است که امکان دارد امام به دلیل داشتن علم بشری به امور عادی زندگی، مرتکب اشتباه یا | اگرچه بر اساس این عبارت نمیتوان به روشنی مطلبی را به ابن قبه نسبت داد، باید توجه داشت که لازمه [[عرفی]] چنین نظریهای آن است که امکان دارد امام به دلیل داشتن علم بشری به امور عادی زندگی، مرتکب اشتباه یا فراموشی شود، و در نتیجه مدعی شد که امام {{ع}} ضرورتاً از اشتباه در امور عادی [[معصوم]] نیست. البته [[آگاه]] نبودن به چیزی، ضرورتاً مستلزم وقوع اشتباه در آن نیست؛ زیرا [[خداوند]] میتواند با [[لطف]] و عنایت خود، مانع از اشتباه امام {{ع}} شود. افزون بر آن، با عنایت به اینکه خود ابن قبه نیز درباره این مسئله دیدگاهی را مطرح نکرده است، نمیتوان نظریهای را به او نسبت داد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۶۸.</ref>. | ||
[[شیخ مفید]] در هیچ یک از آثار خود نه به طور مستقل و نه حتی به طور استطراد، به این بحث رسیدگی نکرده است؛ با این وجود در آثار به جای مانده از ایشان، عباراتی هست که ممکن است کسی در صدد [[اثبات]] نظریهای و انتساب آن به ایشان باشد. از این رو، بحث درباره آنها ضروری به نظر میرسد. شیخ مفید در جایی میگوید: «وقتی که [[عصمت امام علی]] {{ع}} از [[خطا]] ثابت شد، ثابت میشود که او در هرچه انجام میدهد و میگوید، [[معصوم]] است»<ref>{{عربی|و اذا ثبتت عصمة علي {{ع}} من الخطأ... ثبت انه {{ع}} كان مصيبا في كل ما فعل و قال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۵).</ref>. | [[شیخ مفید]] در هیچ یک از آثار خود نه به طور مستقل و نه حتی به طور استطراد، به این بحث رسیدگی نکرده است؛ با این وجود در آثار به جای مانده از ایشان، عباراتی هست که ممکن است کسی در صدد [[اثبات]] نظریهای و انتساب آن به ایشان باشد. از این رو، بحث درباره آنها ضروری به نظر میرسد. شیخ مفید در جایی میگوید: «وقتی که [[عصمت امام علی]] {{ع}} از [[خطا]] ثابت شد، ثابت میشود که او در هرچه انجام میدهد و میگوید، [[معصوم]] است»<ref>{{عربی|و اذا ثبتت عصمة علي {{ع}} من الخطأ... ثبت انه {{ع}} كان مصيبا في كل ما فعل و قال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۵).</ref>. | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۹۶: | ||
ایشان در جای دیگری میگوید: «[[عصمت]] اقتضا میکند که همه گفتهها و [[افعال]] شخصی که عصمت برای او ضروری است، صحیح باشد»<ref>{{عربی|و العصمة تقتضي فيمن وجبت له بالصواب بالاقوال و الافعال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۷ و ۸۵).</ref>. شیخ در موضعی دیگر بر این باور است که امام {{ع}} از [[گناه]]، اشتباه و فراموشی معصوم است<ref>{{عربی|ان الامام معصوم من العصيان مأمون عليه السهو و النسیان}}؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المسائل الجارودیة، ص۴۵؛ همو، رسائل فی الغیبة، ج۲، ص۱۶.</ref>. | ایشان در جای دیگری میگوید: «[[عصمت]] اقتضا میکند که همه گفتهها و [[افعال]] شخصی که عصمت برای او ضروری است، صحیح باشد»<ref>{{عربی|و العصمة تقتضي فيمن وجبت له بالصواب بالاقوال و الافعال}}؛ (محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، وقعة الجمل، ص۷۷ و ۸۵).</ref>. شیخ در موضعی دیگر بر این باور است که امام {{ع}} از [[گناه]]، اشتباه و فراموشی معصوم است<ref>{{عربی|ان الامام معصوم من العصيان مأمون عليه السهو و النسیان}}؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، المسائل الجارودیة، ص۴۵؛ همو، رسائل فی الغیبة، ج۲، ص۱۶.</ref>. | ||
آیا میتوان از این عبارات کلی و مبهم نتیجه گرفت که [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[امام]] {{ع}} در امور عادی [[زندگی]] خود نیز از [[اشتباه]] و | آیا میتوان از این عبارات کلی و مبهم نتیجه گرفت که [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که [[امام]] {{ع}} در امور عادی [[زندگی]] خود نیز از [[اشتباه]] و نسیان [[معصوم]] است؟ به نظر میرسد نتوان چنین نظری را به وی نسبت داد؛ زیرا اولاً، در مباحث پیشین روشن شد که او به [[صراحت]] اشتباه امام را به دلیل نداشتن [[علم]] به [[امور غیبی]] امری ممکن میداند؛ ثانیاً، برخی از این عبارتها در جاهای ویژهای از او صادر شده است که میتواند مراد وی را از آنها [[مقید]] کند. | ||
در مورد نخست که از ایشان نقل شد، در [[مقام]] [[عصمت امام علی]] {{ع}} در نبردهای خود و اشتباه [[محاربان]] ایشان است که میتواند ما را به این [[عقیده]] نزدیک کند که مقصود شیخ از این عبارتها [[اثبات عصمت]] مطلق امام {{ع}} نیست، بلکه مقصود همه اموری است که مربوط به حوزه [[امامت]] اوست، و [[خلافت]] و [[نبرد]] با [[مخالفان]] نیز در این محدوده است. | در مورد نخست که از ایشان نقل شد، در [[مقام]] [[عصمت امام علی]] {{ع}} در نبردهای خود و اشتباه [[محاربان]] ایشان است که میتواند ما را به این [[عقیده]] نزدیک کند که مقصود شیخ از این عبارتها [[اثبات عصمت]] مطلق امام {{ع}} نیست، بلکه مقصود همه اموری است که مربوط به حوزه [[امامت]] اوست، و [[خلافت]] و [[نبرد]] با [[مخالفان]] نیز در این محدوده است. | ||
خط ۵۰۶: | خط ۵۰۵: | ||
در پایان این بحث، میتوان نظریات [[شیخ مفید]] را در چند جمله مختصر کرد: | در پایان این بحث، میتوان نظریات [[شیخ مفید]] را در چند جمله مختصر کرد: | ||
# امام {{ع}}، از [[گناهان کبیره]] و صغیره پس از تصدی منصب امامت [[معصوم]] است؛ اما امکان صدور برخی [[گناهان]] صغیره [[سهوی]] که در صورت صدور، موجب [[استخفاف]] نشود، وجود دارد؛ | # امام {{ع}}، از [[گناهان کبیره]] و صغیره پس از تصدی منصب امامت [[معصوم]] است؛ اما امکان صدور برخی [[گناهان]] صغیره [[سهوی]] که در صورت صدور، موجب [[استخفاف]] نشود، وجود دارد؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از اشتباه و | # امام {{ع}}، ضرورتاً از اشتباه و فراموشی در [[تبیین دین]] و به طور کلی امور مربوط به حوزه [[امامت]]، پس از تصدی منصب امامت معصوم است؛ | ||
# امام {{ع}}، ضرورتاً از اشتباه و فراموشی در عمل به [[دین]] پیش و پس از تصدی منصب امامت معصوم است؛ | # امام {{ع}}، ضرورتاً از اشتباه و فراموشی در عمل به [[دین]] پیش و پس از تصدی منصب امامت معصوم است؛ | ||
# امام {{ع}}، از [[خواب]] ماندن و فوت شدن [[نماز]]، معصوم نیست؛ اما دلیلی بر خواب ماندن [[امامان شیعه]] و قضا شدن نماز آنان در دست نیست؛ | # امام {{ع}}، از [[خواب]] ماندن و فوت شدن [[نماز]]، معصوم نیست؛ اما دلیلی بر خواب ماندن [[امامان شیعه]] و قضا شدن نماز آنان در دست نیست؛ | ||
خط ۵۱۵: | خط ۵۱۴: | ||
سید مرتضی ـ همانگونه که در [[آینده]] خواهد آمد ـ [[علم امام]] را به حرفهها و لغات و به طور کلی هر آنچه به [[دین]] و حوزه [[امامت]] امام مربوط نمیشود، غیر ضروری دانسته است و در این موارد بر این [[عقیده]] است که امام باید به کارشناس و متخصص مراجعه کند<ref>{{عربی|و إنما تكليفهم المتعلق بالشريعة في ذلك أن يرجعوا إلى أهل القيم و المعرفة بالصناعات، لا أن يقوموا ذلك بأنفسهم}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۶۵).</ref>. روشن است که لازمه [[عرفی]] چنین دیدگاهی امکان صدور [[اشتباه]] در امور عادی [[زندگی]] است. | سید مرتضی ـ همانگونه که در [[آینده]] خواهد آمد ـ [[علم امام]] را به حرفهها و لغات و به طور کلی هر آنچه به [[دین]] و حوزه [[امامت]] امام مربوط نمیشود، غیر ضروری دانسته است و در این موارد بر این [[عقیده]] است که امام باید به کارشناس و متخصص مراجعه کند<ref>{{عربی|و إنما تكليفهم المتعلق بالشريعة في ذلك أن يرجعوا إلى أهل القيم و المعرفة بالصناعات، لا أن يقوموا ذلك بأنفسهم}}؛ (سید مرتضی علم الهدی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۶۵).</ref>. روشن است که لازمه [[عرفی]] چنین دیدگاهی امکان صدور [[اشتباه]] در امور عادی [[زندگی]] است. | ||
افزون بر آن، از عبارت صریح ایشان ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ}}<ref>«(موسی) گفت: مرا برای آنچه از یاد بردم بازخواست مکن» سوره کهف، آیه ۷۳.</ref> نمیتوان گذشت. ایشان هنگامی که در آیه {{متن قرآن|قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ}} در پی [[تنزیه]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است، میگوید | افزون بر آن، از عبارت صریح ایشان ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ}}<ref>«(موسی) گفت: مرا برای آنچه از یاد بردم بازخواست مکن» سوره کهف، آیه ۷۳.</ref> نمیتوان گذشت. ایشان هنگامی که در آیه {{متن قرآن|قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ}} در پی [[تنزیه]] [[حضرت موسی]] {{ع}} است، میگوید فراموشی در امور مربوط به [[دین]] و هر آنچه موجب رویگردانی و نفرت [[مردم]] از او میشود، بر [[پیامبران]] جایز نیست؛ ولی فراموشی در غیر این امور، مانند امور عادی زندگی جایز است؛ البته فراموشی در این امور نیز نباید به طور مستمر و دائم باشد: {{عربی|إنما لا يجوز عليه النسيان فيما يؤديه عن الله تعالى أو في شرعه أو في أمر يقتضي التنفير عنه. فأما فيما هو خارج عما ذكرناه فلا مانع من النسيان، ألا ترى أنه إذا نسي أو سهى في مأكله أو مشربه على وجه لا يستمر و لا يتصل، فنسب إلى أنه مغفل، فإن ذلك غير ممتنع}}<ref>سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء و الائمة {{عم}}، ص۱۲۱.</ref>. | ||
حال با توجه به اینکه [[سید مرتضی]]، [[پیامبر]] و [[امام]] را در بحث [[عصمت]] همچون یکدیگر میداند، میتوان وی را بر این [[باور]] دانست که [[عصمت امام]] از فراموشی در امور عادی زندگی، ضروری نیست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۰.</ref>. | حال با توجه به اینکه [[سید مرتضی]]، [[پیامبر]] و [[امام]] را در بحث [[عصمت]] همچون یکدیگر میداند، میتوان وی را بر این [[باور]] دانست که [[عصمت امام]] از فراموشی در امور عادی زندگی، ضروری نیست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۲۰.</ref>. | ||
خط ۵۳۴: | خط ۵۳۳: | ||
از جمله این عبارات، عبارتی است که ایشان در کتاب تمهید الاصول آورده و در کتاب تلخیص [[الشافی]] نیز آن را تثبیت کرده است. وی در آنجا پس از اینکه [[علم امام]] به غیر [[احکام دین]] را لازم ندانسته، [[تکلیف]] وی را در این موارد، مراجعه به کارشناس دانسته است، که در صورت [[اختلاف]] در دیدگاه کارشناسان، لازم است امام به نظریه عادلترین آنها [[رجوع]] کند، و اگر در این زمینه نیز مساوی بودند، او مخیر است یکی از این نظریهها را برگزیند<ref>{{عربی|فان الامام یرجع الی اهل الخبره فیما یصح عنده من قول اهله حکم ما فیه بما هو عالم به من الحکم من جهة الله تعالی فان اختلف اهل الصنایع رجع الی قول اعدلهم فان تساووا کان مخیرا فی جمیعه و یکون ذلک تکلیفه}}؛ محمد بن حسن شیخ طوسی، تمهید الاصول، تصحیح عبدالحسین مشکوة الدینی، ص۳۶۶. نیز ر.ک: همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۲.</ref>. | از جمله این عبارات، عبارتی است که ایشان در کتاب تمهید الاصول آورده و در کتاب تلخیص [[الشافی]] نیز آن را تثبیت کرده است. وی در آنجا پس از اینکه [[علم امام]] به غیر [[احکام دین]] را لازم ندانسته، [[تکلیف]] وی را در این موارد، مراجعه به کارشناس دانسته است، که در صورت [[اختلاف]] در دیدگاه کارشناسان، لازم است امام به نظریه عادلترین آنها [[رجوع]] کند، و اگر در این زمینه نیز مساوی بودند، او مخیر است یکی از این نظریهها را برگزیند<ref>{{عربی|فان الامام یرجع الی اهل الخبره فیما یصح عنده من قول اهله حکم ما فیه بما هو عالم به من الحکم من جهة الله تعالی فان اختلف اهل الصنایع رجع الی قول اعدلهم فان تساووا کان مخیرا فی جمیعه و یکون ذلک تکلیفه}}؛ محمد بن حسن شیخ طوسی، تمهید الاصول، تصحیح عبدالحسین مشکوة الدینی، ص۳۶۶. نیز ر.ک: همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۲.</ref>. | ||
افزون بر این، شیخ طوسی دیدگاه جبایی را مبنی بر اینکه [[شیعه]] [[معتقد]] است [[پیامبران]] از | افزون بر این، شیخ طوسی دیدگاه جبایی را مبنی بر اینکه [[شیعه]] [[معتقد]] است [[پیامبران]] از فراموشی و اشتباه در همه امور معصوماند، رد و بر این نظریه تأکید میکند که [[امامیه]]، [[اعتقادی]] به [[عصمت پیامبران]] از چنین اشتباهاتی ندارد و پیامبران را تنها در [[تبلیغ دین]] [[معصوم]] میداند<ref>محمد بن حسن شیخ طوسی، التبیان، ج۴، ص۱۶۵-۱۶۱. نیز ر. ک: همان، ج۷، ص۶۸.</ref>. | ||
با توجه به این دو عبارت [[متعارض]]، میتوان گفت که عبارت دسته نخست، عبارتی مطلق است و همه انواع فراموشی و [[اشتباه]]، اعم از اشتباه و | با توجه به این دو عبارت [[متعارض]]، میتوان گفت که عبارت دسته نخست، عبارتی مطلق است و همه انواع فراموشی و [[اشتباه]]، اعم از اشتباه و فراموشی در [[تبلیغ دین]]، عمل به [[دین]] و امور عادی را در برمیگیرد؛ ولی عبارت دسته دوم ـ با توجه به ذیل و مثالهای آن ـ تنها مربوط به اشتباه در امور عادی است. بنابراین باید مطلق را بر مقید حمل کرد و شیخ را بر این [[باور]] دانست که [[امام]] {{ع}}، در امور مربوط به تبلیغ دین [[معصوم]] است و در امور عادی، ضرورتاً معصوم نیست<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۷۷.</ref>. | ||
== جمع بندی دیدگاه [[متکلمان]] پیرامون [[گستره عصمت]] == | == جمع بندی دیدگاه [[متکلمان]] پیرامون [[گستره عصمت]] == | ||
خط ۵۵۳: | خط ۵۵۲: | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
# [[ | # [[گستره عصمت امامان به لحاظ زمان چقدر است؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسشهای وابسته}} | {{پایان پرسشهای وابسته}} | ||