عصمت پیامبران از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۰۵: خط ۲۰۵:


==== افسانه غرانیق ====
==== افسانه غرانیق ====
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول ={{وسط‌چین}}'''[[افسانه غرانیق چیست؟ و چه ارتباطی با عصمت پیامبر دارد؟ (پرسش)| افسانه غرانیق چیست؟ و چه ارتباطی با عصمت پیامبر دارد؟]]'''{{پایان}}
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پس‌زمینه=#F8FBF9| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = وسط}}
{{اصلی|افسانه غرانیق}}
{{اصلی|افسانه غرانیق}}
در برخی منابع [[اهل سنت]]<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۹۴و۳۶۶-۳۶۸؛ ابن‌ اسحاق، سیره، ص۲۱۷-۲۱۸؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷؛ طبری، جامع البیان، ج۱۷، ص۱۳۱؛ زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۱۶۴.</ref>، جریانی نقل شده که نتیجه آن عدم عصمت [[رسول خدا]]{{صل}} در حوزه تلقی [[وحی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] است. هر چند به اعتراف بسیاری از بزرگان اهل سنت، این داستان از اساس [[خرافی]] و جعلی است<ref>[[مراغی]] در [[تفسیر]] خود می‌‌گوید: «این [[احادیث]] بدون [[شک]] ساخته و پرداخته زنادقه و [[بیگانگان]] از [[اسلام]] است که در هیچ کتاب معتبری نیامده، و [[اصول دین اسلام]] آنها را [[تکذیب]] می‏ کند، و [[عقل سلیم]] به بطلان آنها [[گواهی]] می‏ دهد و بر همه [[علماء]] [[واجب]] است آن را به پشت سرانداخته، و وقت خود را صرف [[تأویل]] و [[تفسیر]] آنها نکنند؛ به خصوص که [[روایات]] [[ثقات]] تصریح به ساختگی و [[دروغین]] بودن آنها نموده ‏اند». تفسير مراغى، احمد بن مصطفى، ج ۱۷، ص۱۳۰.
در برخی منابع [[اهل سنت]]<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۹۴و۳۶۶-۳۶۸؛ ابن‌ اسحاق، سیره، ص۲۱۷-۲۱۸؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷؛ طبری، جامع البیان، ج۱۷، ص۱۳۱؛ زمخشری، الکشاف، ج۳، ص۱۶۴.</ref>، جریانی نقل شده که نتیجه آن عدم عصمت [[رسول خدا]]{{صل}} در حوزه تلقی [[وحی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] است. هر چند به اعتراف بسیاری از بزرگان اهل سنت، این داستان از اساس [[خرافی]] و جعلی است<ref>[[مراغی]] در [[تفسیر]] خود می‌‌گوید: «این [[احادیث]] بدون [[شک]] ساخته و پرداخته زنادقه و [[بیگانگان]] از [[اسلام]] است که در هیچ کتاب معتبری نیامده، و [[اصول دین اسلام]] آنها را [[تکذیب]] می‏ کند، و [[عقل سلیم]] به بطلان آنها [[گواهی]] می‏ دهد و بر همه [[علماء]] [[واجب]] است آن را به پشت سرانداخته، و وقت خود را صرف [[تأویل]] و [[تفسیر]] آنها نکنند؛ به خصوص که [[روایات]] [[ثقات]] تصریح به ساختگی و [[دروغین]] بودن آنها نموده ‏اند». تفسير مراغى، احمد بن مصطفى، ج ۱۷، ص۱۳۰.
۱۱۱٬۹۷۱

ویرایش