بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== قرآن، خود، صراحتاً به موضوع خاتمیت پیامبر اکرم{{صل}} اشاره فرموده است؛ آیه خاتم یکی از مشهورترین آیاتی است که به دلالت مطابقی، اثباتگر این ضروری قطعی مسلمانان است: {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
در این گفتار زوایای مختلف آیه فوق را مورد بررسی و تفحص قرار میدهیم: | در این گفتار زوایای مختلف آیه فوق را مورد بررسی و تفحص قرار میدهیم: | ||
==[[شأن نزول آیه]]== | |||
[[زید بن حارثه]] چند سال [[پیش از بعثت]]، به صورت بردهای به [[خانه]] [[خدیجه]] آمد و پس از مدتی به دست [[رسول خدا]]{{صل}} [[آزاد]] گردید. حضرت، او را پسرخواندهاش خواند و [[مردم]] نیز او را پسر محمد{{صل}} مینامیدند<ref>ابن حجر العسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۶۴۵؛ ابن جزری، ابوالحسن (ابناثیر)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۳.</ref>. | [[زید بن حارثه]] چند سال [[پیش از بعثت]]، به صورت بردهای به [[خانه]] [[خدیجه]] آمد و پس از مدتی به دست [[رسول خدا]]{{صل}} [[آزاد]] گردید. حضرت، او را پسرخواندهاش خواند و [[مردم]] نیز او را پسر محمد{{صل}} مینامیدند<ref>ابن حجر العسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۶۴۵؛ ابن جزری، ابوالحسن (ابناثیر)، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۳.</ref>. | ||
[[پیغمبر اکرم]]{{صل}} دختر عمه خود، [[زینب بنت جحش]] را برای همسری زید در نظر گرفت و پیکی برای [[خواستگاری]] فرستاد. زینب، ابتدا به [[خیال]] آنکه خود حضرت، [[خواستگار]] اوست با [[خوشحالی]] پذیرفت، ولی پس از اطلاع از این که او را برای [[غلام]] [[آزادشده]] خود میخواهد با [[ناراحتی]] گفت: «من نوه [[عبدالمطلب]]، زنی قریشیه، [[همسر]] یک غلام آزادشده شوم؟!» [[پیامبر]]{{صل}} [[پیام]] فرستاد: «[[اسلام]] این نخوتها را از بین برده است؛ زید [[مؤمن]] و با [[ایمان]] است و از نظر من تو نباید [[امتناع]] کنی». | [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} دختر عمه خود، [[زینب بنت جحش]] را برای همسری زید در نظر گرفت و پیکی برای [[خواستگاری]] فرستاد. زینب، ابتدا به [[خیال]] آنکه خود حضرت، [[خواستگار]] اوست با [[خوشحالی]] پذیرفت، ولی پس از اطلاع از این که او را برای [[غلام]] [[آزادشده]] خود میخواهد با [[ناراحتی]] گفت: «من نوه [[عبدالمطلب]]، زنی قریشیه، [[همسر]] یک غلام آزادشده شوم؟!» [[پیامبر]]{{صل}} [[پیام]] فرستاد: «[[اسلام]] این نخوتها را از بین برده است؛ زید [[مؤمن]] و با [[ایمان]] است و از نظر من تو نباید [[امتناع]] کنی». | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
منشأ [[ازدواج حضرت]] [[رسول]]{{صل}} و [[زینب بنت جحش]] از نگاه برخی [[خاورشناسان]] [[مسیحی]]<ref>محمد حسین هیکل، حیاة محمد، ص۳۱۶-۳۲۳.</ref> و در بعضی [[کتب رجالی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.</ref>، [[تاریخی]]<ref>محمد بن حبیب بغدادی، المحبر، ص۸۵.</ref> و [[روایی]] [[اهل سنت]]<ref>ابی عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۲۳.</ref> داستانی عشقی و شاخ و برگ داده شده است که حاصل علاقهمندی و شیدایی پیامبر{{صل}} در دیداری بوده است که در [[خانه]] زینب، نسبت به او صورت گرفته و حضرت، این دلسپردگی را مدتها مخفی میداشته است! اما این ادعا با [[عصمت]] و [[نبوت]] پیامبر{{صل}} سازگار نیست و قصه همان است که در [[حافظه]] [[تاریخ]] مانده و [[قرآن]] هم به صراحت آن را بیان میدارد<ref>مهدی پیشوایی، تاریخ اسلام از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام{{صل}}، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۵۴.</ref>. | منشأ [[ازدواج حضرت]] [[رسول]]{{صل}} و [[زینب بنت جحش]] از نگاه برخی [[خاورشناسان]] [[مسیحی]]<ref>محمد حسین هیکل، حیاة محمد، ص۳۱۶-۳۲۳.</ref> و در بعضی [[کتب رجالی]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.</ref>، [[تاریخی]]<ref>محمد بن حبیب بغدادی، المحبر، ص۸۵.</ref> و [[روایی]] [[اهل سنت]]<ref>ابی عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۲۳.</ref> داستانی عشقی و شاخ و برگ داده شده است که حاصل علاقهمندی و شیدایی پیامبر{{صل}} در دیداری بوده است که در [[خانه]] زینب، نسبت به او صورت گرفته و حضرت، این دلسپردگی را مدتها مخفی میداشته است! اما این ادعا با [[عصمت]] و [[نبوت]] پیامبر{{صل}} سازگار نیست و قصه همان است که در [[حافظه]] [[تاریخ]] مانده و [[قرآن]] هم به صراحت آن را بیان میدارد<ref>مهدی پیشوایی، تاریخ اسلام از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام{{صل}}، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۵۴.</ref>. | ||
==دلالت آیه بر خاتمیت<ref>در تنظیم این قسمت، از اثر ذیل، تلخیص و بهره برده شده است: محمد اسحاق عارفی شیر داغی، خاتمیت و پرسشهای نو، ج۱، ص۲۳-۳۳.</ref>== | |||
[[اثبات خاتمیت پیامبر اسلام]]{{صل}} با آیه مورد بحث، به معنا و مفهوم «خاتم» وابسته است؛ چراکه بدون تردید، حضرتش در این آیه متصف به وصف {{متن قرآن|خَاتَمَ النَّبِيِّينَ}} شده است. با بررسی این واژه، دلالت و یا عدم دلالت آیه به [[خاتمیت پیامبر اسلام]]{{صل}} و پایان یافتن سلسله [[انبیاء]]{{عم}} آشکار میگردد. | [[اثبات خاتمیت پیامبر اسلام]]{{صل}} با آیه مورد بحث، به معنا و مفهوم «خاتم» وابسته است؛ چراکه بدون تردید، حضرتش در این آیه متصف به وصف {{متن قرآن|خَاتَمَ النَّبِيِّينَ}} شده است. با بررسی این واژه، دلالت و یا عدم دلالت آیه به [[خاتمیت پیامبر اسلام]]{{صل}} و پایان یافتن سلسله [[انبیاء]]{{عم}} آشکار میگردد. | ||
===وجوه قرائت خاتم=== | |||
برای لفظ «خاتم» در آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> دو قرائت از [[شهرت]] بیشتری برخوردار است: | برای لفظ «خاتم» در آیه {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است و خداوند به هر چیزی داناست» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> دو قرائت از [[شهرت]] بیشتری برخوردار است: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
'''قرائت غیر مشهور''': این قرائت أعمش و [[اهل]] [[حجاز]] است، اما کسانی همانند أزهری، فارسی، سمرقندی، قرطبی، حلبی، ابنجزری، شوکانی، نسار، دمشقی و محیسن بر این باورند که این قرائت، قرائت همه [[قاریان]] جز عاصم است»<ref>محمد اسحاق عارفی شیرداغی، خاتمیت و پرسشهای نو، ج۱، ص۲۵.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۵۹.</ref>. | '''قرائت غیر مشهور''': این قرائت أعمش و [[اهل]] [[حجاز]] است، اما کسانی همانند أزهری، فارسی، سمرقندی، قرطبی، حلبی، ابنجزری، شوکانی، نسار، دمشقی و محیسن بر این باورند که این قرائت، قرائت همه [[قاریان]] جز عاصم است»<ref>محمد اسحاق عارفی شیرداغی، خاتمیت و پرسشهای نو، ج۱، ص۲۵.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۵۹.</ref>. | ||
==ماهیت و معنای خاتم== | |||
با توجه به [[قرائات]] گوناگون واژه «خاتم»، بایستی به ساختار ادبی و معنایی آن توجه کرد. | با توجه به [[قرائات]] گوناگون واژه «خاتم»، بایستی به ساختار ادبی و معنایی آن توجه کرد. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
با توجه به معانی فرهنگنامههای لغت و با لحاظ کردن موارد استعمال ماده «ختم» در [[قرآن]]، باید پذیرفت که {{متن قرآن|خَاتَمَ النَّبِيِّينَ}} در [[ادبیات عرب]] بر مفهوم [[خاتمیت]] دلالت دارد؛ یعنی با ظهور حضرتش، سلسله [[نبوت]] به اتمام رسید؛ چنانکه شریعتش پایانبخش [[شرایع]] و [[کاملترین]] آنهاست.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۶۰-۶۴.</ref>. | با توجه به معانی فرهنگنامههای لغت و با لحاظ کردن موارد استعمال ماده «ختم» در [[قرآن]]، باید پذیرفت که {{متن قرآن|خَاتَمَ النَّبِيِّينَ}} در [[ادبیات عرب]] بر مفهوم [[خاتمیت]] دلالت دارد؛ یعنی با ظهور حضرتش، سلسله [[نبوت]] به اتمام رسید؛ چنانکه شریعتش پایانبخش [[شرایع]] و [[کاملترین]] آنهاست.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۶۰-۶۴.</ref>. | ||
==[[روایات]] وارده در [[تفسیر آیه]]== | |||
با وجود تصریح [[قرآن مجید]] بر [[خاتمیت پیامبر اکرم]]{{صل}} [[پیشوایان]] بزرگ [[اسلام]]، در فرصتهای مناسب پیرامون این موضوع سخن فرموده و از این راه، مفاد صریح قرآن را تأکید و [[تأیید]] نمودهاند. آنچه پیش روی شماست تنها گوشهای از انبوه روایات وارده در این زمینه میباشد: | با وجود تصریح [[قرآن مجید]] بر [[خاتمیت پیامبر اکرم]]{{صل}} [[پیشوایان]] بزرگ [[اسلام]]، در فرصتهای مناسب پیرامون این موضوع سخن فرموده و از این راه، مفاد صریح قرآن را تأکید و [[تأیید]] نمودهاند. آنچه پیش روی شماست تنها گوشهای از انبوه روایات وارده در این زمینه میباشد: | ||
===روایات نبوی=== | |||
[[حضرت رسول]]{{صل}} در موقعیتهای گوناگون، [[خاتمیت نبوت]] خویش را با مضامین مختلف بیان داشته و همین جملات برای [[اعتقاد]] به خاتمیت کافی است. | [[حضرت رسول]]{{صل}} در موقعیتهای گوناگون، [[خاتمیت نبوت]] خویش را با مضامین مختلف بیان داشته و همین جملات برای [[اعتقاد]] به خاتمیت کافی است. | ||
به نمونهای از مشهورترین روایات ایشان که بر مقصود ما دلالت دارد، اشاره میگردد: | به نمونهای از مشهورترین روایات ایشان که بر مقصود ما دلالت دارد، اشاره میگردد: | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
تعابیری چون {{متن حدیث|أَنَا الْعَاقِبُ الَّذِي لَيْسَ بَعْدَهُ أَحَدٌ}}<ref>فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۸.</ref>، {{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۶، ص۶۴۰؛ محمد محسن فیض کاشانی، الوافی، ج۷، ص۶۳؛ محمد بن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۰۱.</ref>، {{متن حدیث|أَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ عَلِيٌّ خَاتَمُ الْوَصِيِّينَ}}<ref>محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و الروایات، ج۳، ص۳۴.</ref> و... همه و همه مؤکد مبحث [[خاتمیت]] در [[کلام]] [[نبی اکرم]]{{صل}} میباشد.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۶۷-۷۲.</ref>. | تعابیری چون {{متن حدیث|أَنَا الْعَاقِبُ الَّذِي لَيْسَ بَعْدَهُ أَحَدٌ}}<ref>فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۸.</ref>، {{متن حدیث|أَنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۶، ص۶۴۰؛ محمد محسن فیض کاشانی، الوافی، ج۷، ص۶۳؛ محمد بن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۰۱.</ref>، {{متن حدیث|أَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ عَلِيٌّ خَاتَمُ الْوَصِيِّينَ}}<ref>محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و الروایات، ج۳، ص۳۴.</ref> و... همه و همه مؤکد مبحث [[خاتمیت]] در [[کلام]] [[نبی اکرم]]{{صل}} میباشد.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۶۷-۷۲.</ref>. | ||
===[[روایات]] [[علوی]]=== | |||
[[مولای متقیان علی]]{{ع}} در [[نهجالبلاغه]]، هنگام وصف [[پیامبر اکرم]]{{صل}} کراراً بر [[ختم نبوت]] و [[رسالت]] و اتمام [[وحی]] به وجود آن حضرت تأکید فرموده است<ref>محمد بن حسین شریف رضی، نهجالبلاغه، خطبه ۷۲: {{متن حدیث|عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ}}؛ خطبه ۱۳۳: {{متن حدیث|خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ}}؛ خطبه ۱۷۳: {{متن حدیث|خَاتَمُ رُسُلِهِ}}؛ خطبه ۸۷: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ}}.</ref>. در [[خطبه]] اول نهجالبلاغه با اشاره به روند پیاپی [[ارسال پیامبران]] و انزال [[کتابهای آسمانی]] میفرماید: | [[مولای متقیان علی]]{{ع}} در [[نهجالبلاغه]]، هنگام وصف [[پیامبر اکرم]]{{صل}} کراراً بر [[ختم نبوت]] و [[رسالت]] و اتمام [[وحی]] به وجود آن حضرت تأکید فرموده است<ref>محمد بن حسین شریف رضی، نهجالبلاغه، خطبه ۷۲: {{متن حدیث|عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ}}؛ خطبه ۱۳۳: {{متن حدیث|خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ}}؛ خطبه ۱۷۳: {{متن حدیث|خَاتَمُ رُسُلِهِ}}؛ خطبه ۸۷: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ}}.</ref>. در [[خطبه]] اول نهجالبلاغه با اشاره به روند پیاپی [[ارسال پیامبران]] و انزال [[کتابهای آسمانی]] میفرماید: | ||
{{متن حدیث|بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً{{صل}} لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ...}} | {{متن حدیث|بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً{{صل}} لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ...}} | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
اما [[رسول خدا]]، پایاندهنده [[پیامبران]] بود که بعد از حضرتش، [[نبی]] و رسولی نخواهد آمد و با آن حضرت خط پیامبران تا [[قیامت]] پایان یافته است.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۷۲.</ref>. | اما [[رسول خدا]]، پایاندهنده [[پیامبران]] بود که بعد از حضرتش، [[نبی]] و رسولی نخواهد آمد و با آن حضرت خط پیامبران تا [[قیامت]] پایان یافته است.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۷۲.</ref>. | ||
===[[خاتمیت]] در [[کلام]] سایر [[معصومین]]{{عم}}=== | |||
[[حضرت زهرا]]{{س}} در [[تعقیب نماز]] مغربش میخواند: {{متن حدیث|... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ صَلَاةً يَشْهَدُ الْأَوَّلُونَ مَعَ الْأَبْرَارِ وَ سَيِّدِ الْمُتَّقِينَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ...}}<ref>عبدالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج۱۱، ص۳۱۷.</ref>. | [[حضرت زهرا]]{{س}} در [[تعقیب نماز]] مغربش میخواند: {{متن حدیث|... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ صَلَاةً يَشْهَدُ الْأَوَّلُونَ مَعَ الْأَبْرَارِ وَ سَيِّدِ الْمُتَّقِينَ وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ...}}<ref>عبدالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج۱۱، ص۳۱۷.</ref>. | ||
[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ضمن خطابهای فرمود: {{متن حدیث|أَنَا ابْنُ نَبِيِّ اللَّهِ... أَنَا ابْنُ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ...}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۲۱.</ref>؛ «من پسر [[پیامبر خدا]] هستم، من پسر [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] و [[سرور]] فرستادگان میباشم». | [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ضمن خطابهای فرمود: {{متن حدیث|أَنَا ابْنُ نَبِيِّ اللَّهِ... أَنَا ابْنُ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ...}}<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۲۱.</ref>؛ «من پسر [[پیامبر خدا]] هستم، من پسر [[آخرین پیامبر]] [[الهی]] و [[سرور]] فرستادگان میباشم». | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
چنانکه میبینیم، در [[روایات]] فوق، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با صفاتی چون «ختمکننده [[نبوت]]»، «پایاندهنده [[رسالت]]» و «آخرین دریافتکننده [[وحی]]» معرفی شده است. بر پایه این رهنمودهای [[نورانی]] و نیز در تناسب با ریشه لغوی «ختم» است که [[درک]] [[عامه]] [[مسلمانان]] (در سراسر [[تاریخ اسلام]]) از واژآ {{متن قرآن|خَاتَمَ النَّبِيِّينَ}} در [[آیه شریفه]] ۴۰ [[سوره احزاب]]، این بوده و هست که آن حضرت، [[آخرین پیامبر]] فرستاده شده به سوی [[بشر]] است.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۷۳.</ref>. | چنانکه میبینیم، در [[روایات]] فوق، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با صفاتی چون «ختمکننده [[نبوت]]»، «پایاندهنده [[رسالت]]» و «آخرین دریافتکننده [[وحی]]» معرفی شده است. بر پایه این رهنمودهای [[نورانی]] و نیز در تناسب با ریشه لغوی «ختم» است که [[درک]] [[عامه]] [[مسلمانان]] (در سراسر [[تاریخ اسلام]]) از واژآ {{متن قرآن|خَاتَمَ النَّبِيِّينَ}} در [[آیه شریفه]] ۴۰ [[سوره احزاب]]، این بوده و هست که آن حضرت، [[آخرین پیامبر]] فرستاده شده به سوی [[بشر]] است.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۷۳.</ref>. | ||
==دیدگاه برخی [[مفسران]] ذیل [[آیه]]== | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}}، [[انسان کامل]] و سرآمد [[فرستادگان الهی]] است که همه مزایای مشترک [[انبیای پیشین]]{{عم}} را دارد. [[قرآن کریم]]، برخی از خصوصیات را ویژه ایشان دانسته که دیگر [[انبیاء]]{{عم}} فاقد آن بودهاند تا [[روز قیامت]]، کسی به این ویژگیها متصف نخواهد شد. «[[خاتمیت]]» از جمله اوصافی است که همه مفسران و [[اندیشمندان]] بزرگ [[اسلامی]] - از گذشته تا حال - درباره آن [[اتفاق نظر]] دارند. آیه ۴۰ سوره احزاب، روشنترین دلیل بر آن است که سلسله نبوت و [[صحیفه]] رسالت با وجود حضرتش ختم و [[مُهر]] گردیده است. آنچه در ذیل خواهد آمد، نگاه برخی از مفسران در [[تفسیر آیه]] مورد بحث است: | [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، [[انسان کامل]] و سرآمد [[فرستادگان الهی]] است که همه مزایای مشترک [[انبیای پیشین]]{{عم}} را دارد. [[قرآن کریم]]، برخی از خصوصیات را ویژه ایشان دانسته که دیگر [[انبیاء]]{{عم}} فاقد آن بودهاند تا [[روز قیامت]]، کسی به این ویژگیها متصف نخواهد شد. «[[خاتمیت]]» از جمله اوصافی است که همه مفسران و [[اندیشمندان]] بزرگ [[اسلامی]] - از گذشته تا حال - درباره آن [[اتفاق نظر]] دارند. آیه ۴۰ سوره احزاب، روشنترین دلیل بر آن است که سلسله نبوت و [[صحیفه]] رسالت با وجود حضرتش ختم و [[مُهر]] گردیده است. آنچه در ذیل خواهد آمد، نگاه برخی از مفسران در [[تفسیر آیه]] مورد بحث است: | ||
[[محمد بن جریر طبری]] ذیل [[آیه]] مزبور میگوید: | [[محمد بن جریر طبری]] ذیل [[آیه]] مزبور میگوید: |