اثبات ختم نبوت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات' به 'خاتمیت در قرآن'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات' به 'خاتمیت در قرآن')
خط ۲۷: خط ۲۷:
در حدیث شریف آمده است:
در حدیث شریف آمده است:
{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقَ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً فَخَتَمَ بِهِ الْأَنْبِيَاءَ فَلَا نَبِيَّ بَعْدَهُ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَاباً فَخَتَمَ بِهِ الْكُتُبَ فَلَا كِتَابَ بَعْدَهُ أَحَلَّ فِيهِ حَلَالًا وَ حَرَّمَ حَرَاماً فَحَلَالُهُ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ...}}<ref>محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۳۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۳۵؛ عبدالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۹۲؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۱۹۷.</ref>؛
{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقَ{{ع}}: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً فَخَتَمَ بِهِ الْأَنْبِيَاءَ فَلَا نَبِيَّ بَعْدَهُ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَاباً فَخَتَمَ بِهِ الْكُتُبَ فَلَا كِتَابَ بَعْدَهُ أَحَلَّ فِيهِ حَلَالًا وَ حَرَّمَ حَرَاماً فَحَلَالُهُ حَلَالٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ...}}<ref>محسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۳۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۳۵؛ عبدالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۹۲؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۱۹۷.</ref>؛
امام صادق{{ع}} فرمود: [[خداوند متعال]] [[حضرت محمد]]{{صل}} را [[مبعوث]] کرد و بدین وسیله، سلسله [[پیغمبران]] را پایان داد و بعد از او پیامبری نخواهد آمد و کتابی برای او فرستاد که با آن به تمام کُتُب خاتمه داد و بعد از آن کتابی نازل نخواهد شد. در این کتاب بعضی از چیزها را [[حلال]] و برخی دیگر را [[حرام]] کرد. حلال آن تا [[روز قیامت]] حلال است و حرام آن نیز تا روز قیامت حرام است....<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۸۰.</ref>.
امام صادق{{ع}} فرمود: [[خداوند متعال]] [[حضرت محمد]]{{صل}} را [[مبعوث]] کرد و بدین وسیله، سلسله [[پیغمبران]] را پایان داد و بعد از او پیامبری نخواهد آمد و کتابی برای او فرستاد که با آن به تمام کُتُب خاتمه داد و بعد از آن کتابی نازل نخواهد شد. در این کتاب بعضی از چیزها را [[حلال]] و برخی دیگر را [[حرام]] کرد. حلال آن تا [[روز قیامت]] حلال است و حرام آن نیز تا روز قیامت حرام است....<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۸۰.</ref>.


==نخست: آیه خاتم النبیین==
==نخست: آیه خاتم النبیین==
خط ۷۴: خط ۷۴:


[[آیة الله سبحانی]] از جمله کسانی است که با پذیرش این قول، چنین از آیه، مفهوم‌گیری می‌نماید:
[[آیة الله سبحانی]] از جمله کسانی است که با پذیرش این قول، چنین از آیه، مفهوم‌گیری می‌نماید:
{{متن قرآن|كَافَّةً}} به معنای [[عامه]]، حال برای {{متن قرآن|لِلنَّاسِ}} می‌باشد و تقدیر آیه این است: {{عربی|و ما ارسلناك الا للناس كافة}}، یعنی ما تو را [[مبعوث]] نساختیم و نفرستادیم مگر برای همه [[مردم]]. این جمله مساوی با این جمله است که: «[[رسالت]] تو عمومی و جهانی و [[ابدی]] است» زیرا در غیر این صورت، [[پیامبر]] همه مردم نخواهی بود<ref>جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج۷، ص۳۳۳.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۸۳-۹۰.</ref>.
{{متن قرآن|كَافَّةً}} به معنای [[عامه]]، حال برای {{متن قرآن|لِلنَّاسِ}} می‌باشد و تقدیر آیه این است: {{عربی|و ما ارسلناك الا للناس كافة}}، یعنی ما تو را [[مبعوث]] نساختیم و نفرستادیم مگر برای همه [[مردم]]. این جمله مساوی با این جمله است که: «[[رسالت]] تو عمومی و جهانی و [[ابدی]] است» زیرا در غیر این صورت، [[پیامبر]] همه مردم نخواهی بود<ref>جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج۷، ص۳۳۳.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۸۳-۹۰.</ref>.


====[[آیات]] جهانی بودن [[رسالت پیامبر]]{{صل}}====
====[[آیات]] جهانی بودن [[رسالت پیامبر]]{{صل}}====
خط ۸۹: خط ۸۹:


نامه‌ها با پیک‌هایی مخصوص برای هر منطقه فرستاده و از آنان برای [[پذیرش دین اسلام]] [[دعوت]] می‌شد. سر اینکه [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} با رؤسای ممالک و [[اقوام]] و شخصیت‌ها مکاتبه کرد، این بود که با [[ایمان]] ایشان، راه برای [[مسلمان]] شدن دیگران نیز هموار می‌گشت. همین [[تدبیر]] سبب شد که [[اسلام]] از دایره [[عربستان]] پا فراتر [[نهد]] و دامنه اسلام تا اقصی نقاط [[جهان]] امتداد یابد.
نامه‌ها با پیک‌هایی مخصوص برای هر منطقه فرستاده و از آنان برای [[پذیرش دین اسلام]] [[دعوت]] می‌شد. سر اینکه [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} با رؤسای ممالک و [[اقوام]] و شخصیت‌ها مکاتبه کرد، این بود که با [[ایمان]] ایشان، راه برای [[مسلمان]] شدن دیگران نیز هموار می‌گشت. همین [[تدبیر]] سبب شد که [[اسلام]] از دایره [[عربستان]] پا فراتر [[نهد]] و دامنه اسلام تا اقصی نقاط [[جهان]] امتداد یابد.
حال سؤال این است: اگر [[دین اسلام]] [[جهانی]] نبود و به [[قوم]] معین یا [[زمان]] محدودی اختصاص داشت، آیا چنین [[دعوت عمومی]] و فراگیری صورت می‌گرفت؟!.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۹۰.</ref>.
حال سؤال این است: اگر [[دین اسلام]] [[جهانی]] نبود و به [[قوم]] معین یا [[زمان]] محدودی اختصاص داشت، آیا چنین [[دعوت عمومی]] و فراگیری صورت می‌گرفت؟!.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۹۰.</ref>.


==سوم: آیات جاودانگی اسلام==
==سوم: آیات جاودانگی اسلام==
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
[[آیة الله جوادی آملی]]، انواع هدایت‌های [[قرآنی]] را این چنین بیان می‌دارد:
[[آیة الله جوادی آملی]]، انواع هدایت‌های [[قرآنی]] را این چنین بیان می‌دارد:
[[خدای سبحان]] دو گونه هدایت دارد: [[تشریعی]] و [[تکوینی]]، [[قرآن کریم]] نیز که تجلی خداوند است از این دو نوع هدایت برخوردار است. [[هدایت تشریعی]] [[قرآن]]، همگانی و [[هدایت تکوینی]] آن، فقط برای [[مؤمنان]] و [[متقیان]] است. این [[هدایت عام]]، [[راهنمایی]] [[علمی]] و [[ارائه طریق]] است. پس از تحقق [[هدایت تشریعی]]، [[اختیار]] با خود [[مردم]] است که این [[هدایت]] را بپذیرند و این [[نور]] را ببینند یا نبینند<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم (هدایت در قرآن)، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref>.
[[خدای سبحان]] دو گونه هدایت دارد: [[تشریعی]] و [[تکوینی]]، [[قرآن کریم]] نیز که تجلی خداوند است از این دو نوع هدایت برخوردار است. [[هدایت تشریعی]] [[قرآن]]، همگانی و [[هدایت تکوینی]] آن، فقط برای [[مؤمنان]] و [[متقیان]] است. این [[هدایت عام]]، [[راهنمایی]] [[علمی]] و [[ارائه طریق]] است. پس از تحقق [[هدایت تشریعی]]، [[اختیار]] با خود [[مردم]] است که این [[هدایت]] را بپذیرند و این [[نور]] را ببینند یا نبینند<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم (هدایت در قرآن)، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref>.
ما در بحث [[هدایت‌گری قرآن]] به همین مقدار بسنده کرده‌ایم؛ برای تفصیل بیشتر می‌توان به منابع دیگری در این زمینه مراجعه نمود<ref>سید محمد رادمنش، آشنایی با علوم قرآن، ص۶۶-۶۰؛ محمد باقر سعیدی روشن، تحلیل زبان قرآن، ص۳۸۲- ۳۸۶؛ محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۷.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۹۴-۹۹.</ref>.
ما در بحث [[هدایت‌گری قرآن]] به همین مقدار بسنده کرده‌ایم؛ برای تفصیل بیشتر می‌توان به منابع دیگری در این زمینه مراجعه نمود<ref>سید محمد رادمنش، آشنایی با علوم قرآن، ص۶۶-۶۰؛ محمد باقر سعیدی روشن، تحلیل زبان قرآن، ص۳۸۲- ۳۸۶؛ محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۷.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۹۴-۹۹.</ref>.


====[[جاودانگی]] از حیث تعالیم و [[احکام]]====
====[[جاودانگی]] از حیث تعالیم و [[احکام]]====
خط ۱۹۸: خط ۱۹۸:
با رسمیت شناختن [[اجتهاد]] - که همان به دست آوردن احکام [[افعال]] [[مکلفین]] و سایر امور مربوط به [[انسان]] است - هیچ فعل یا امری یافت نمی‌شود مگر اینکه [[حکم]] آن را بتوان از [[دین]] استخراج کرد. [[فقها]] در پرتو همین اصل، به تبیین و حل و فصل مسائل جدید مانند [[عقد]] بیمه، وضع [[مالیات]]، تلقیح، تشریح بدن میت، عقیم‌سازی و... می‌پردازند.
با رسمیت شناختن [[اجتهاد]] - که همان به دست آوردن احکام [[افعال]] [[مکلفین]] و سایر امور مربوط به [[انسان]] است - هیچ فعل یا امری یافت نمی‌شود مگر اینکه [[حکم]] آن را بتوان از [[دین]] استخراج کرد. [[فقها]] در پرتو همین اصل، به تبیین و حل و فصل مسائل جدید مانند [[عقد]] بیمه، وضع [[مالیات]]، تلقیح، تشریح بدن میت، عقیم‌سازی و... می‌پردازند.


شایان ذکر است که مفهوم «اجتهاد» در نزد [[امامیه]] با [[اهل سنت]] متفاوت است. بر اساس [[مذهب شیعه]]، همان‌گونه که قول، فعل و تقریر [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[حجت]] مطلق است و [[سنت]] قلمداد می‌شود، [[قول و فعل]] و تقریر [[امامان]] دوازدگانه نیز چنین است، اما طبق نظر [[عامه]]، سنت تنها به قول، فعل و [[تقریر پیامبر]]{{صل}} اختصاص دارد. از همین رو، اهل سنت پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} وارد دوره [[انقطاع]] [[نصوص]] گردید و اصول و [[فقه]] آنان در جهت [[رأی]]، [[تأویل]]، [[قیاس]]، [[استحسان]]، [[مصالح مرسله]] و مانند آن گسترش یافت. امامیه برخلاف [[مذهب عامه]] به [[برکت]] [[پیروی از امامان معصوم]]{{عم}}، در دوره وجود نصوص به سر برده و از اصول و کتاب‌ها و [[جوامع حدیثی]] برخوردار است و برای [[استنباط]] [[حکم شرعی]] و تعیین [[وظیفه دینی]]، نصوص و [[ادله]] معتبر [[شرعی]] را به کار می‌گیرد و قیاس و مانند آن را [[باطل]] اعلام می‌دارد. بر این اساس، [[فقه شیعه]] در ادوار مختلف، پویا و پاسخ‌گوی بسیاری از [[مسائل مستحدثه]] است.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۹۹-۱۱۰.</ref>.
شایان ذکر است که مفهوم «اجتهاد» در نزد [[امامیه]] با [[اهل سنت]] متفاوت است. بر اساس [[مذهب شیعه]]، همان‌گونه که قول، فعل و تقریر [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} [[حجت]] مطلق است و [[سنت]] قلمداد می‌شود، [[قول و فعل]] و تقریر [[امامان]] دوازدگانه نیز چنین است، اما طبق نظر [[عامه]]، سنت تنها به قول، فعل و [[تقریر پیامبر]]{{صل}} اختصاص دارد. از همین رو، اهل سنت پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} وارد دوره [[انقطاع]] [[نصوص]] گردید و اصول و [[فقه]] آنان در جهت [[رأی]]، [[تأویل]]، [[قیاس]]، [[استحسان]]، [[مصالح مرسله]] و مانند آن گسترش یافت. امامیه برخلاف [[مذهب عامه]] به [[برکت]] [[پیروی از امامان معصوم]]{{عم}}، در دوره وجود نصوص به سر برده و از اصول و کتاب‌ها و [[جوامع حدیثی]] برخوردار است و برای [[استنباط]] [[حکم شرعی]] و تعیین [[وظیفه دینی]]، نصوص و [[ادله]] معتبر [[شرعی]] را به کار می‌گیرد و قیاس و مانند آن را [[باطل]] اعلام می‌دارد. بر این اساس، [[فقه شیعه]] در ادوار مختلف، پویا و پاسخ‌گوی بسیاری از [[مسائل مستحدثه]] است.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۹۹-۱۱۰.</ref>.


==چهارم: آیات جامعیت اسلام==
==چهارم: آیات جامعیت اسلام==
خط ۲۵۹: خط ۲۵۹:
گرچه [[مذاهب]] و [[فرقه‌های اسلامی]] در [[حجیت قول]] و [[سیره پیامبر]]{{صل}} [[اتفاق نظر]] دارند، لیکن [[مذهب شیعه]]، علاوه بر [[سنت نبوی]]{{صل}}، [[قول و فعل]] [[اهل بیت]] [[معصومین]]{{عم}} را نیز [[مرجع]] دانسته و [[روایات]] معتبره از ایشان را به عنوان آثار و مآثر [[دینی]] قلمداد می‌کند.
گرچه [[مذاهب]] و [[فرقه‌های اسلامی]] در [[حجیت قول]] و [[سیره پیامبر]]{{صل}} [[اتفاق نظر]] دارند، لیکن [[مذهب شیعه]]، علاوه بر [[سنت نبوی]]{{صل}}، [[قول و فعل]] [[اهل بیت]] [[معصومین]]{{عم}} را نیز [[مرجع]] دانسته و [[روایات]] معتبره از ایشان را به عنوان آثار و مآثر [[دینی]] قلمداد می‌کند.
بر همین اساس از دیگر مذاهب، غنای بیشتری یافته است؛ برای مثال، [[کتاب الکافی]] با داشتن ۱۶ هزار و ۱۹۹ روایت<ref>یوسف بن احمد بحرانی، لؤلوه البحرین، ص۳۹۴. البته ارقام دیگری نیز ذکر شده است که ناشی از نحوه شمردن احادیث است. ر.ک: محمد مهدی بحرالعلوم، رجال بحرالعلوم (الفوائد الرجالیة)، ج۳، ص۳۳۱.</ref> به [[تنهایی]] از مجموع روایات [[صحاح سته]] [[اهل سنت و جماعت]] بیشتر است. مجموع روایات موجود در کتاب‌های «[[صحیح بخاری]] و مسلم» بنا بر نقل [[ابن‌تیمیه]]، رقمی کمتر از ۷ هزار است و روایات چهار کتاب دیگر ایشان<ref>سنن الترمذی، سنن ابن ماجه، سنن ابی داوود، سنن النسائی.</ref>، به ۹ هزار [[روایت]] نمی‌رسد که در مجموع کمتر از کتاب [[اصول کافی]] است<ref>سید علی شفیعی، بررسی ویژگی‌های کتاب الکافی و روش کلینی در آن، ص۴۶۵ (سایت حدیث نت).</ref>.
بر همین اساس از دیگر مذاهب، غنای بیشتری یافته است؛ برای مثال، [[کتاب الکافی]] با داشتن ۱۶ هزار و ۱۹۹ روایت<ref>یوسف بن احمد بحرانی، لؤلوه البحرین، ص۳۹۴. البته ارقام دیگری نیز ذکر شده است که ناشی از نحوه شمردن احادیث است. ر.ک: محمد مهدی بحرالعلوم، رجال بحرالعلوم (الفوائد الرجالیة)، ج۳، ص۳۳۱.</ref> به [[تنهایی]] از مجموع روایات [[صحاح سته]] [[اهل سنت و جماعت]] بیشتر است. مجموع روایات موجود در کتاب‌های «[[صحیح بخاری]] و مسلم» بنا بر نقل [[ابن‌تیمیه]]، رقمی کمتر از ۷ هزار است و روایات چهار کتاب دیگر ایشان<ref>سنن الترمذی، سنن ابن ماجه، سنن ابی داوود، سنن النسائی.</ref>، به ۹ هزار [[روایت]] نمی‌رسد که در مجموع کمتر از کتاب [[اصول کافی]] است<ref>سید علی شفیعی، بررسی ویژگی‌های کتاب الکافی و روش کلینی در آن، ص۴۶۵ (سایت حدیث نت).</ref>.
بنابر آنچه گفته شد، «[[سنت]] [[قطعی]] و به دور از [[تحریف]]» در کنار [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]]، نقش بسزایی در [[جامعیت دین اسلام]] دارد و این دو، به عنوان منابعی [[غنی]] و خدشه‌ناپذیر، دو بازوی [[خاتمیت دین اسلام]] محسوب می‌گردند.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۱۱۴-۱۲۳.</ref>.
بنابر آنچه گفته شد، «[[سنت]] [[قطعی]] و به دور از [[تحریف]]» در کنار [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]]، نقش بسزایی در [[جامعیت دین اسلام]] دارد و این دو، به عنوان منابعی [[غنی]] و خدشه‌ناپذیر، دو بازوی [[خاتمیت دین اسلام]] محسوب می‌گردند.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۱۱۴-۱۲۳.</ref>.


====[[جامعیت]] محتوای [[آموزه‌های اسلامی]]====
====[[جامعیت]] محتوای [[آموزه‌های اسلامی]]====
خط ۲۷۷: خط ۲۷۷:
از دیدگاه [[قرآن]] و [[معارف اهل بیت]]{{عم}}، [[دنیا]] کشتزاری است که باید در آن بذر بکاریم و یا محلی است که با [[تجارت]] در آن، زاد و [[توشه]] برای [[آخرت]] فراهم می‌نماییم. دنیا، وسیله‌ای است که [[خدای متعال]] در [[اختیار]] ما قرار داده تا با [[اعمال]] خود، [[شایستگی]] دریافت هر چه بیشتر رحمت‌ها و نعمات را بیابیم.
از دیدگاه [[قرآن]] و [[معارف اهل بیت]]{{عم}}، [[دنیا]] کشتزاری است که باید در آن بذر بکاریم و یا محلی است که با [[تجارت]] در آن، زاد و [[توشه]] برای [[آخرت]] فراهم می‌نماییم. دنیا، وسیله‌ای است که [[خدای متعال]] در [[اختیار]] ما قرار داده تا با [[اعمال]] خود، [[شایستگی]] دریافت هر چه بیشتر رحمت‌ها و نعمات را بیابیم.
در چنین نگاهی، «[[زهد]] و [[تقوا]]» به جای [[رهبانیت]] قرار گرفته و «جمع‌آوری [[مال]] در کنار [[انفاق]] و [[ایثار]]» سفارش شده است. [[پای‌بندی]] به این اصول، [[زندگی]] سالمی را به دور از «[[انزوا]]» و یا «[[طمع]]» برای [[مسلمانان]] رقم زده و آنان را امتی [[متعادل]] نسبت به امم پیشین قرار داده است.
در چنین نگاهی، «[[زهد]] و [[تقوا]]» به جای [[رهبانیت]] قرار گرفته و «جمع‌آوری [[مال]] در کنار [[انفاق]] و [[ایثار]]» سفارش شده است. [[پای‌بندی]] به این اصول، [[زندگی]] سالمی را به دور از «[[انزوا]]» و یا «[[طمع]]» برای [[مسلمانان]] رقم زده و آنان را امتی [[متعادل]] نسبت به امم پیشین قرار داده است.
{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۱۲۳-۱۲۶.</ref>.
{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref>.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۱۲۳-۱۲۶.</ref>.


===[[آیات]] بطلان‌ناپذیری تعالیم قرآنی و عدم [[نسخ]] آن===
===[[آیات]] بطلان‌ناپذیری تعالیم قرآنی و عدم [[نسخ]] آن===
خط ۳۲۹: خط ۳۲۹:
[[سید مرتضی علم الهدی]] در این زمینه چنین می‌نویسد:
[[سید مرتضی علم الهدی]] در این زمینه چنین می‌نویسد:
[[یقین]] به [[صحت]] نقل [[قرآن]]، مانند یقین به شهرهای بزرگ [[جهان]] و حادثه‌های بزرگ [[تاریخ]] و کتاب‌های مشهور از نویسندگان معروف و نیز اشعار و قصاید از بزرگان [[شعر]] است که در طول تاریخ همچنان [[استوار]] مانده و از گزند حوادث در [[امان]] بوده است. مسلماً توجه به قرآن نسبت به موارد مذکور همواره بیشتر و داعیه بر [[حفظ]] و [[حراست]] آن افزون‌تر بوده است؛ زیرا قرآن [[معجزه]] [[اسلام]] و دلیل [[صدق]] [[نبوت]] است و نیز منبع و مأخذ همه [[معارف دینی]] و [[احکام]] [[شریف]] است. [[دانشمندان علوم اسلامی]]، پیوسته سعی در حفظ و حراست آن داشته‌اند تا آنجا که تمام جزئیات آن مورد بررسی دقیق بوده است. مانند اِعراب و قرائت و حتی عدد حروف و کلمات و [[آیات قرآن]]. پس چگونه می‌شود با وجود این همه [[عنایت]] و ضبط و حراست شدید که بر آن بوده و هست، در قرآن تغییری ایجاد شود و [[کاستی]] و یا افزونی تحقق یابد؟<ref>ر.ک: سیدمرتضی علم الهدی، الذخیره فی علم الکلام، ص۳۶۳؛ محمدهادی معرفت، تحریف‌ناپذیری قرآن، ص۸۲.</ref>.
[[یقین]] به [[صحت]] نقل [[قرآن]]، مانند یقین به شهرهای بزرگ [[جهان]] و حادثه‌های بزرگ [[تاریخ]] و کتاب‌های مشهور از نویسندگان معروف و نیز اشعار و قصاید از بزرگان [[شعر]] است که در طول تاریخ همچنان [[استوار]] مانده و از گزند حوادث در [[امان]] بوده است. مسلماً توجه به قرآن نسبت به موارد مذکور همواره بیشتر و داعیه بر [[حفظ]] و [[حراست]] آن افزون‌تر بوده است؛ زیرا قرآن [[معجزه]] [[اسلام]] و دلیل [[صدق]] [[نبوت]] است و نیز منبع و مأخذ همه [[معارف دینی]] و [[احکام]] [[شریف]] است. [[دانشمندان علوم اسلامی]]، پیوسته سعی در حفظ و حراست آن داشته‌اند تا آنجا که تمام جزئیات آن مورد بررسی دقیق بوده است. مانند اِعراب و قرائت و حتی عدد حروف و کلمات و [[آیات قرآن]]. پس چگونه می‌شود با وجود این همه [[عنایت]] و ضبط و حراست شدید که بر آن بوده و هست، در قرآن تغییری ایجاد شود و [[کاستی]] و یا افزونی تحقق یابد؟<ref>ر.ک: سیدمرتضی علم الهدی، الذخیره فی علم الکلام، ص۳۶۳؛ محمدهادی معرفت، تحریف‌ناپذیری قرآن، ص۸۲.</ref>.
همان‌گونه که در [[کلام]] [[علمای اسلام]] متبلور است، توجه [[مسلمانان]] به «حفظ و صیانت قرآن» در طی ادوار گوناگون و [[تواتر]] سینه به سینه آن به همین شکل کنونی، احتمال تبدل و یا نقصان و فزونی را در سند نبوت حضرت [[نبی اکرم]]{{صل}} به صفر می‌رساند و خود دلیلی روشن بر [[خاتمیت]] [[رسالت]] آن جناب و پایان‌پذیری [[وحی]] می‌باشد.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]] ص ۱۲۷-۱۳۶.</ref>.
همان‌گونه که در [[کلام]] [[علمای اسلام]] متبلور است، توجه [[مسلمانان]] به «حفظ و صیانت قرآن» در طی ادوار گوناگون و [[تواتر]] سینه به سینه آن به همین شکل کنونی، احتمال تبدل و یا نقصان و فزونی را در سند نبوت حضرت [[نبی اکرم]]{{صل}} به صفر می‌رساند و خود دلیلی روشن بر [[خاتمیت]] [[رسالت]] آن جناب و پایان‌پذیری [[وحی]] می‌باشد.<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]] ص ۱۲۷-۱۳۶.</ref>.


====عدم [[نسخ]] تعالیم قرآن [[کریم]]====
====عدم [[نسخ]] تعالیم قرآن [[کریم]]====
خط ۳۵۱: خط ۳۵۱:
{{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَقَالَ حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِي‌ءُ غَيْرُهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۹؛ محمد محسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۲۶۰؛ محمدتقی مجلسی، شرح فقیه، ج۱، ص۸۸؛ محمد مجذوب تبریزی، الهدایا الشیعة أئمة الهدی، ج۱، ص۵۶۳.</ref>؛
{{متن حدیث|عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَقَالَ حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِي‌ءُ غَيْرُهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۹؛ محمد محسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۲۶۰؛ محمدتقی مجلسی، شرح فقیه، ج۱، ص۸۸؛ محمد مجذوب تبریزی، الهدایا الشیعة أئمة الهدی، ج۱، ص۵۶۳.</ref>؛
زراره گوید از امام صادق{{ع}} راجع به [[حلال و حرام]] پرسیدم، فرمود: [[حلال]] محمد{{صل}} همیشه تا [[روز قیامت]] حلال است و حرامش نیز تا [[قیامت]] [[حرام]] است، غیر [[حکم]] او حکمی نیست و جز او [[پیغمبری]] نیاید.
زراره گوید از امام صادق{{ع}} راجع به [[حلال و حرام]] پرسیدم، فرمود: [[حلال]] محمد{{صل}} همیشه تا [[روز قیامت]] حلال است و حرامش نیز تا [[قیامت]] [[حرام]] است، غیر [[حکم]] او حکمی نیست و جز او [[پیغمبری]] نیاید.
«عدم [[نسخ]] تعالیم قرآنی» با «[[جاودانگی]] [[تعالیم اسلام]]» پیوندی عمیق دارد؛ لذا برای بسط بیشتر بحث، خوانندگان گرامی را به آنچه در ذیل این عنوان بیان شد، ارجاع می‌دهیم<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات (کتاب)|خاتمیت در قرآن با رویکرد پاسخ به شبهات]]، ص ۱۳۷.</ref>.
«عدم [[نسخ]] تعالیم قرآنی» با «[[جاودانگی]] [[تعالیم اسلام]]» پیوندی عمیق دارد؛ لذا برای بسط بیشتر بحث، خوانندگان گرامی را به آنچه در ذیل این عنوان بیان شد، ارجاع می‌دهیم<ref>[[نفیسه ابوالحسنی|ابوالحسنی، نفیسه]]، [[خاتمیت در قرآن (کتاب)|خاتمیت در قرآن]]، ص ۱۳۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۶۴

ویرایش