ظلمت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '\=\=\sپانویس\s\=\=↵\{\{پانویس\}\}\n\n\[\[رده\:(.*)در\sقرآن\]\]' به '== پانویس == {{پانویس}}')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ظلمت
| موضوع مرتبط = ظلمت
| عنوان مدخل  = [[ظلمت]]
| عنوان مدخل  = ظلمت
| مداخل مرتبط = [[ظلمت در قرآن]] - [[ظلمت در حدیث]] - [[ظلمت در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[ظلمت در قرآن]]
| پرسش مرتبط  = ظلمت (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[ظلمت]] و [[تاریکی]] که منظور از جنس [[معنوی]] آن می‌باشد، بر دو گونه است، برخی تاریکی‌های فردی است که بسا با [[اراده]] شخص شکل می‌گیرد و خودساخته و با [[انتخاب]] خود [[تاریکی]] را می‌سازد و یا گسترش می‌دهد. برخی دیگر [[اجتماعی]] و زاییده شرایط و اتفاقات [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و یا شرایط جغرافیایی است. مثل آن‌که در محیطی عقب افتاده، دور از از دسترس [[علم]] و [[دانش]] و [[ارتباطات]]، یا در [[فقر]] [[مالی]] و [[فرهنگی]] و محیط [[استبداد]] زده و حاکمی [[ستمگر]] شخص به [[دنیا]] می‌آید و یا در خانواده‌ای [[آلوده]] بزرگ می‌شود و [[ظلمات]] [[معنوی]] سراسر این فرد را گرفته است. [[پیامبر]] آمده تا زمینه‌های این تاریکی‌ها را معرفی کند و راه‌های [[خروج]] را نشان دهد.
[[ظلمت]] و [[تاریکی]] که منظور از جنس [[معنوی]] آن می‌باشد، بر دو گونه است، برخی تاریکی‌های فردی است که بسا با [[اراده]] شخص شکل می‌گیرد و خودساخته و با [[انتخاب]] خود [[تاریکی]] را می‌سازد و یا گسترش می‌دهد. برخی دیگر [[اجتماعی]] و زاییده شرایط و اتفاقات [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و یا شرایط جغرافیایی است. مثل آن‌که در محیطی عقب افتاده، دور از از دسترس [[علم]] و [[دانش]] و [[ارتباطات]]، یا در [[فقر]] [[مالی]] و [[فرهنگی]] و محیط [[استبداد]] زده و حاکمی [[ستمگر]] شخص به [[دنیا]] می‌آید و یا در خانواده‌ای [[آلوده]] بزرگ می‌شود و [[ظلمات]] [[معنوی]] سراسر این فرد را گرفته است. [[پیامبر]] آمده تا زمینه‌های این تاریکی‌ها را معرفی کند و راه‌های [[خروج]] را نشان دهد.
خط ۳۵: خط ۳۵:
'''نتیجه''':
'''نتیجه''':
# [[خداوند]] [[اعمال]] [[کافران]] [[گمراه]] را این‌گونه به [[ظلمات]] و [[تاریکی]] [[تشبیه]] نموده و می‌فرماید: [[اعمال]] [[کفار]] چون ظلمت‌هایی است که در دریای مواج قرار داشته باشد. ({{متن قرآن|أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ}} بالای آن [[ظلمت]] موجی و بالای آن موج، موج دیگری و بالای آن ابری تیره قرار دارد، که همه آنها دست به دست هم داده و نمی‌گذارند آن تیره روز از [[نور]] [[آفتاب]] و [[ماه]] و [[ستارگان]] استفاده کند. ({{متن قرآن|يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ}} [[تاریکی]] و ظلمت‌های روی هم قرار گرفته و متراکم ({{متن قرآن|ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ}} آن [[قدر]] ظلمت‌ها روی هم متراکم است که اگر فرضاً دست خود را از [[ظلمت]] اولی در آورد آن را نمی‌بیند. ({{متن قرآن|إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا}} و وجه این تأکید این است که هیچ چیزی به [[انسان]] نزدیک‌تر از دست خود [[انسان]] نیست، و او اگر بتواند چیزی را ببیند دست خود را بهتر از سایر اعضایش می‌تواند ببیند، چون هر عضو دیگری را بخواهد ببیند باید [[خم]] شود، ولی دست را تا برابر چشم بلند می‌کند، می‌بیند، با این حال اگر کسی در ظلمتی قرار داشته باشد که حتی دست خود را نبیند، معلوم می‌شود که آن [[ظلمت]] منتها [[درجه]] [[ظلمت]] است. و در آخر [[آیه]] [[خداوند]] می‌‌فرماید [[گمراهان]] [[منحرف]] از [[توحید]] چطور می‌توانند [[نور]] داشته باشند؟ و حال آن‌که دهنده [[نور]]، [[خدا]] است که [[نور]] هر چیزی است، و اگر او برای چیزی [[نور]] قرار ندهد [[نور]] نخواهد داشت، چون غیر از [[خدا]] [[نور]] دهنده دیگری نیست ({{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}
# [[خداوند]] [[اعمال]] [[کافران]] [[گمراه]] را این‌گونه به [[ظلمات]] و [[تاریکی]] [[تشبیه]] نموده و می‌فرماید: [[اعمال]] [[کفار]] چون ظلمت‌هایی است که در دریای مواج قرار داشته باشد. ({{متن قرآن|أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ}} بالای آن [[ظلمت]] موجی و بالای آن موج، موج دیگری و بالای آن ابری تیره قرار دارد، که همه آنها دست به دست هم داده و نمی‌گذارند آن تیره روز از [[نور]] [[آفتاب]] و [[ماه]] و [[ستارگان]] استفاده کند. ({{متن قرآن|يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ}} [[تاریکی]] و ظلمت‌های روی هم قرار گرفته و متراکم ({{متن قرآن|ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ}} آن [[قدر]] ظلمت‌ها روی هم متراکم است که اگر فرضاً دست خود را از [[ظلمت]] اولی در آورد آن را نمی‌بیند. ({{متن قرآن|إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا}} و وجه این تأکید این است که هیچ چیزی به [[انسان]] نزدیک‌تر از دست خود [[انسان]] نیست، و او اگر بتواند چیزی را ببیند دست خود را بهتر از سایر اعضایش می‌تواند ببیند، چون هر عضو دیگری را بخواهد ببیند باید [[خم]] شود، ولی دست را تا برابر چشم بلند می‌کند، می‌بیند، با این حال اگر کسی در ظلمتی قرار داشته باشد که حتی دست خود را نبیند، معلوم می‌شود که آن [[ظلمت]] منتها [[درجه]] [[ظلمت]] است. و در آخر [[آیه]] [[خداوند]] می‌‌فرماید [[گمراهان]] [[منحرف]] از [[توحید]] چطور می‌توانند [[نور]] داشته باشند؟ و حال آن‌که دهنده [[نور]]، [[خدا]] است که [[نور]] هر چیزی است، و اگر او برای چیزی [[نور]] قرار ندهد [[نور]] نخواهد داشت، چون غیر از [[خدا]] [[نور]] دهنده دیگری نیست ({{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ}}
# بار دیگر [[قرآن]] دست [[مشرکان]] را گرفته و به درون فطرتشان می‌برد و در آن مخفیگاه اسرارآمیز [[نور]] [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] را به آنها نشان می‌دهد و به [[پیامبر]] [[دستور]] می‌دهد به آنها این چنین بگوید: چه کسی شما را از تاریکی‌های بر و بحر [[رهایی]] می‌بخشد؟! {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ...}}لازم به [[یادآوری]] است که [[ظلمت]] و [[تاریکی]] گاهی جنبه [[حسی]] دارد و گاهی جنبه [[معنوی]]: [[ظلمت]] [[حسی]] آن است که [[نور]] به کلی [[قطع]] شود یا آن چنان ضعیف شود که [[انسان]] جایی را نبیند یا به زحمت ببیند، و [[ظلمت]] [[معنوی]] همان [[مشکلات]] و [[گرفتاری‌ها]] و پریشانی‌هایی است که [[عاقبت]] آنها تاریک و [[ناپیدا]] است. [[جهل]] [[ظلمت]] است، [[هرج و مرج]] [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] و نابه‌سامانی‌های [[فکری]]، [[گمراهی]]، [[کفر]] و [[انحرافات]] و آلودگی‌های [[اخلاقی]] که عواقب شوم آنها قابل [[پیش‌بینی]] نیست و یا چیزی جز [[بدبختی]] و [[پریشانی]] نمی‌باشد همگی ظلمتند. [[ظلمت]] و [[تاریکی]] شعبه‌ای از عدم است و [[انسان]] ذاتاً از عدم می‌گریزد و [[وحشت]] دارد، و به همین جهت معمولاً از [[تاریکی]] می‌ترسد. اگر این [[تاریکی]] با حوادث وحشتناک واقعی آمیخته شود و مثلاً [[انسان]] در یک سفر دریایی “شب تاریک و [[بیم]] موج و گردابی حائل” محاصره شود [[وحشت]] آن به درجات بیش از مشکلاتی است که به هنگام روز پدید می‌آید، زیرا معمولاً راه‌های چاره در چنان شرائطی به روی [[انسان]] بسته می‌شود، همین‌طور اگر در شبی تاریک در میان بیابانی راه را گم کند و صدای وحشتناک حیوانات درنده که در [[دل]] شب طعمه‌ای برای خود می‌جویند از دور و نزدیک به گوش او رسد، در چنین لحظاتی است که [[انسان]] همه چیز را به دست [[فراموشی]] می‌سپارد و جز خودش و [[نور]] تابناکی که در اعماق جانش می‌درخشد و او را به سوی مبدئی می‌خواند که تنها او است که می‌تواند چنان مشکلاتی را حل کند، از یاد می‌برد. این‌گونه حالات دریچه‌هایی هستند به [[جهان]] [[توحید]] و [[خداشناسی]]. لذا در جمله بعد می‌گوید: “در چنین حالی شما از [[لطف]] بی‌پایان او [[استمداد]] می‌کنید گاهی آشکارا و با [[تضرع]] و [[خضوع]] و گاهی پنهانی در درون [[دل]] و [[جان]] او را می‌خوانید” {{متن قرآن|تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً}}<ref>تفسیر نمونه، ج۵، ۲۷۸.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۱۲۹.</ref>.
# بار دیگر [[قرآن]] دست [[مشرکان]] را گرفته و به درون فطرتشان می‌برد و در آن مخفیگاه اسرارآمیز [[نور]] [[توحید]] و [[یکتاپرستی]] را به آنها نشان می‌دهد و به [[پیامبر]] [[دستور]] می‌دهد به آنها این چنین بگوید: چه کسی شما را از تاریکی‌های بر و بحر [[رهایی]] می‌بخشد؟! {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ...}}لازم به [[یادآوری]] است که [[ظلمت]] و [[تاریکی]] گاهی جنبه [[حسی]] دارد و گاهی جنبه [[معنوی]]: [[ظلمت]] [[حسی]] آن است که [[نور]] به کلی [[قطع]] شود یا آن چنان ضعیف شود که [[انسان]] جایی را نبیند یا به زحمت ببیند، و [[ظلمت]] [[معنوی]] همان [[مشکلات]] و [[گرفتاری‌ها]] و پریشانی‌هایی است که [[عاقبت]] آنها تاریک و [[ناپیدا]] است. [[جهل]] [[ظلمت]] است، [[هرج و مرج]] [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] و نابه‌سامانی‌های [[فکری]]، [[گمراهی]]، [[کفر]] و [[انحرافات]] و آلودگی‌های [[اخلاقی]] که عواقب شوم آنها قابل [[پیش‌بینی]] نیست و یا چیزی جز [[بدبختی]] و [[پریشانی]] نمی‌باشد همگی ظلمتند. [[ظلمت]] و [[تاریکی]] شعبه‌ای از عدم است و [[انسان]] ذاتاً از عدم می‌گریزد و [[وحشت]] دارد، و به همین جهت معمولاً از [[تاریکی]] می‌ترسد. اگر این [[تاریکی]] با حوادث وحشتناک واقعی آمیخته شود و مثلاً [[انسان]] در یک سفر دریایی “شب تاریک و [[بیم]] موج و گردابی حائل” محاصره شود [[وحشت]] آن به درجات بیش از مشکلاتی است که به هنگام روز پدید می‌آید، زیرا معمولاً راه‌های چاره در چنان شرائطی به روی [[انسان]] بسته می‌شود، همین‌طور اگر در شبی تاریک در میان بیابانی راه را گم کند و صدای وحشتناک حیوانات درنده که در [[دل]] شب طعمه‌ای برای خود می‌جویند از دور و نزدیک به گوش او رسد، در چنین لحظاتی است که [[انسان]] همه چیز را به دست [[فراموشی]] می‌سپارد و جز خودش و [[نور]] تابناکی که در اعماق جانش می‌درخشد و او را به سوی مبدئی می‌خواند که تنها او است که می‌تواند چنان مشکلاتی را حل کند، از یاد می‌برد. این‌گونه حالات دریچه‌هایی هستند به [[جهان]] [[توحید]] و [[خداشناسی]]. لذا در جمله بعد می‌گوید: “در چنین حالی شما از [[لطف]] بی‌پایان او [[استمداد]] می‌کنید گاهی آشکارا و با [[تضرع]] و [[خضوع]] و گاهی پنهانی در درون [[دل]] و [[جان]] او را می‌خوانید” {{متن قرآن|تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً}}<ref>تفسیر نمونه، ج۵، ۲۷۸.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲]]، ص ۱۲۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مفاهیم]]
۱۱۴٬۴۸۰

ویرایش