←نکات
(←مقدمه) |
(←نکات) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== نکات == | == نکات == | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
# [[خداوند]] به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد برای [[جهاد]] [[مؤمنین]] را [[بسیج]] و | # [[خداوند]] به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد برای [[جهاد]] [[مؤمنین]] را [[بسیج]] و سازماندهی کند و راهبرد او تکیه برکیفیت نیروها و [[تربیت]] [[فکری]] [[آموزشی]] آنها در مقابل کمیت باشد و توصیف [[کفار]] از طرف [[خداوند]] با کلمه - {{متن قرآن|بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره انفال، آیه ۶۵.</ref> - اشاره به همین مطلب است که نیروهای مقابل [[پیامبر]] از [[درک]] و فهم و [[آموزش]] براساس [[صداقت]] و [[ایمان]] برخوردار نیستند. [[علامه طباطبائی]] در کتاب [[تفسیر]] [[المیزان]] میگوید فقدان [[فقه]] در [[کفار]] و در مقابل ثبوت آن در [[مؤمنین]] همان چیزی است که باعث شده یک نفر از [[مؤمنین]] برابر با بیست نفر از [[کفار]] باشد؛ زیرا [[مؤمنین]] در اقدامهای خود براساس [[ایمان به خدا]] عمل میکنند و این همان قدرتی است که در مقابل او دیگران تاب [[مقاومت]] ندارند، زیرا [[اقدام]] [[مؤمنین]] براساس - [[فقه]] - فهم صحیح است که در بردارنده [[تربیت]] آنها و سجایای [[نفسانی]] فاضله و [[حس]] [[از خودگذشتگی]] است همانند [[شجاعت]]، [[شهامت]]، جرأت، استتقامت، و قار و [[اطمینان]].... و تمام اینها در کلمه - {{متن قرآن|حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«در راه خداوند نبرد کن! تو را جز به (وظیفه) خویش مکلّف نکردهاند و مؤمنان را (نیز به نبرد) ترغیب کن، باشد که خداوند سختی کافران را (از شما) باز دارد و خداوند سختگیرتر و سخت کیفرتر است» سوره نساء، آیه ۸۴.</ref> - قیاده و [[فرماندهی]] و مدیرت [[فکری]]، [[آموزشی]] و [[تربیتی]] نیروها نهفته است که [[پیامبر]] از چنین [[مدیریت]] و [[فرماندهی]] برخوردار و توان [[بسیج]] نیرو و استفاده از ظرفیت و قابلیت را دارا است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ}}<ref>«ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره انفال، آیه ۶۵.</ref>» ([[المیزان]] ج ۹ ص ۱۲۳). | ||
# چگونگی گرفتن [[اسیر]] درجنگ و چگونگی برخورد با آن و [[هدف]] [[اسیر]] گرفتن و زمان آن و ملامت کسانی که به سبب [[منافع]] مادی به دنبال گرفتن [[اسیر]] در [[جنگها]] هستند و چگونگی [[آزاد]] نمودن [[اسیران]] در مقابل گرفتن - [[فدا]] - مطرح گردیده است: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا}}<ref>«بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را میخواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) میخواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.</ref>... {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ |خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ}}<ref>«ای پیامبر! به اسیرانی که در دست دارید بگو: اگر خداوند در دلهایتان خیری ببیند به شما بهتر از آنچه از شما ستاندهاند خواهد رساند و شما را میآمرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انفال، آیه ۷۰.</ref>».. | # چگونگی گرفتن [[اسیر]] درجنگ و چگونگی برخورد با آن و [[هدف]] [[اسیر]] گرفتن و زمان آن و ملامت کسانی که به سبب [[منافع]] مادی به دنبال گرفتن [[اسیر]] در [[جنگها]] هستند و چگونگی [[آزاد]] نمودن [[اسیران]] در مقابل گرفتن - [[فدا]] - مطرح گردیده است: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا}}<ref>«بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را میخواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) میخواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.</ref>... {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ |خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ}}<ref>«ای پیامبر! به اسیرانی که در دست دارید بگو: اگر خداوند در دلهایتان خیری ببیند به شما بهتر از آنچه از شما ستاندهاند خواهد رساند و شما را میآمرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره انفال، آیه ۷۰.</ref>».. | ||
# [[مدیریت]] و [[سازماندهی]] و محل استقرار نیروها که شخص [[پیامبر]] به هنگام [[جنگ]] به آن [[اقدام]] نمودند مورد توجه واقع شده است: {{متن قرآن|وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ}}<ref>«و به یادآور که پگاهان از خانوادهات جدا شدی در حالی که مؤمنان را در سنگرها برای پیکار (احد) جای میدادی و خداوند شنوای داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۱.</ref>» | # [[مدیریت]] و [[سازماندهی]] و محل استقرار نیروها که شخص [[پیامبر]] به هنگام [[جنگ]] به آن [[اقدام]] نمودند مورد توجه واقع شده است: {{متن قرآن|وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ}}<ref>«و به یادآور که پگاهان از خانوادهات جدا شدی در حالی که مؤمنان را در سنگرها برای پیکار (احد) جای میدادی و خداوند شنوای داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۱.</ref>» | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
# برامدادهای [[الهی]] در [[جهاد]] مقابل [[کفار]] برای [[پیامبر]] تصریح شده است: {{متن قرآن|سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان به فرشتگان وحی میفرمود که من با شمایم پس مؤمنان را استوار دارید؛ من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، (با شمشیر) بر فراز گردنها (شان/ بر سرشان) بزنید و دستشان را کوتاه کنید» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>. | # برامدادهای [[الهی]] در [[جهاد]] مقابل [[کفار]] برای [[پیامبر]] تصریح شده است: {{متن قرآن|سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان به فرشتگان وحی میفرمود که من با شمایم پس مؤمنان را استوار دارید؛ من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، (با شمشیر) بر فراز گردنها (شان/ بر سرشان) بزنید و دستشان را کوتاه کنید» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>. | ||
# [[خداوند]] به پیامبرش [[اعتماد به نفس]] و تکیه برخود را [[دستور]] میدهد و این در مقابل تثاقل دیگران [[پیامبر]] ناراحت نشود و به [[تکلیف]] خودش توجه کند: {{متن قرآن|ِ فَقٰاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ}}<ref>«در راه خداوند نبرد کن! تو را جز به (وظیفه) خویش مکلّف نکردهاند و مؤمنان را (نیز به نبرد) ترغیب کن، باشد که خداوند سختی کافران را (از شما) باز دارد و خداوند سختگیرتر و سخت کیفرتر است» سوره نساء، آیه ۸۴.</ref>. | # [[خداوند]] به پیامبرش [[اعتماد به نفس]] و تکیه برخود را [[دستور]] میدهد و این در مقابل تثاقل دیگران [[پیامبر]] ناراحت نشود و به [[تکلیف]] خودش توجه کند: {{متن قرآن|ِ فَقٰاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ}}<ref>«در راه خداوند نبرد کن! تو را جز به (وظیفه) خویش مکلّف نکردهاند و مؤمنان را (نیز به نبرد) ترغیب کن، باشد که خداوند سختی کافران را (از شما) باز دارد و خداوند سختگیرتر و سخت کیفرتر است» سوره نساء، آیه ۸۴.</ref>. | ||
# [[مدیریت]] [[جهاد]]، [[هدف]] و [[ارزش]] آن، [[پاداش]] أخروی، بحران متخلفین و ویژگیهای آنان و مدیرت بحران در [[جهاد]] و مجاهدین نکاتی است که در [[آیات]] مطرح گردیده است: {{متن | # [[مدیریت]] [[جهاد]]، [[هدف]] و [[ارزش]] آن، [[پاداش]] أخروی، بحران متخلفین و ویژگیهای آنان و مدیرت بحران در [[جهاد]] و مجاهدین نکاتی است که در [[آیات]] مطرح گردیده است: {{متن قرآن|اِسْتَأْذَنَک أُولُوا الطوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَكُنْ مَعَ الْقَاعِدِينَ}}<ref>«و چون سورهای فرو فرستاده شود که به خداوند ایمان آورید و همراه با پیامبرش جهاد کنید، توانمندان از ایشان، از تو اجازه میگیرند و میگویند: بگذار تا ما با خانهنشینان بمانیم» سوره توبه، آیه ۸۶.</ref>»[[پاداش]] أخروی [[مجاهدان]]: {{متن قرآن|أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند برای آنان باغهایی آماده کرده است که از بن آنها جویباران روان است، در آن جاودانند، این است رستگاری سترگ» سوره توبه، آیه ۸۹.</ref>. {{متن قرآن|يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لَا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ}}<ref>«چون نزد آنان باز گردید، برای شما عذر میآورند؛ بگو عذر نیاورید که هرگز باورتان نخواهیم داشت؛ خداوند ما را از اخبار شما آگاه کرده است و به زودی خداوند و پیامبرش کردار شما را خواهند دید سپس به سوی دانای پنهان و آشکار برگردانده میشوید آنگاه او شما را از آ» سوره توبه، آیه ۹۴.</ref>. | ||
# مقابله به مثل به هنگام [[نقض پیمان]] از طرف [[دشمن]] و جلوگیری از [[مکر]] و [[خدعه]] آنان مورد توجه واقع شده است: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن که خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> | # مقابله به مثل به هنگام [[نقض پیمان]] از طرف [[دشمن]] و جلوگیری از [[مکر]] و [[خدعه]] آنان مورد توجه واقع شده است: {{متن قرآن|وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ}}<ref>«و اگر از گروهی بیم خیانتی (در پیمان) داری به گونه برابر (پیمانشان را) به سوی آنها بیفکن که خداوند خیانتکاران را دوست نمیدارد» سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> | ||
#{{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ}}<ref>«و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کردهاند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.</ref>... "» وقتی گفته میشود:" امکنه منه "معنایش این است که او را بر فلانی مسلط کرد و [[قدرت]] داد، و اگر در بار اول فرمود:" اگر بخواهند تو را [[خیانت]] کنند "و در بار دوم فرمود:" [[خدا]] را قبلا [[خیانت]] کرده بودند "جهتش این است که اگر مقصود [[کفار]] از فدیه دادن و [[آزاد]] شدن این باشد که زنده بمانند و بار دیگر دست بهدست یکدیگر دهند و علیه [[اسلام]] [[قیام]] کنند، پس در [[حقیقت]] به [[رسول خدا]] {{صل}}[[خیانت]] کردهاند، و اما خیانتی که قبلا به [[خدا]] کردهاند مقصود از آن همان کفری است که میورزیدهاند و سعی و کوشش و [[کید]] و مکری است که در خاموش کردن [[نور]] [[خدا]] به کار میبردهاند. بنابر این، معنای [[آیه]] چنین میشود: اگر به [[خدا]] [[ایمان]] آورند و [[ایمان به خدا]] در دلهایشان جایگیر شود [[خداوند]]، نعمتی به آنان میدهد که از آنچه [[مسلمین]] از ایشان گرفتهاند بهتر است و ایشان را میآمرزد، و اگر میخواهند بتو [[خیانت]] کنند، و دوباره به همان عناد و مفسدهجویی سابقشان برگردند تازگی ندارد، برای اینکه قبلا هم نسبت به [[خدا]] [[خیانت]] میورزیدند، و [[خداوند]] تو را بر ایشان مسلط کرد، و او باز هم [[قادر]] است بر اینکه بار دیگر تو را بر ایشان [[ظفر]] دهد و [[خدا]] دانای به [[خیانت]] ایشان است اگر [[خیانت]] کنند، و در مسلط کردن تو بر ایشان [[حکیم]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۱۸۲.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۶۱۰-۶۱۴.</ref> | #{{متن قرآن|وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ}}<ref>«و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کردهاند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.</ref>... "» وقتی گفته میشود:" امکنه منه "معنایش این است که او را بر فلانی مسلط کرد و [[قدرت]] داد، و اگر در بار اول فرمود:" اگر بخواهند تو را [[خیانت]] کنند "و در بار دوم فرمود:" [[خدا]] را قبلا [[خیانت]] کرده بودند "جهتش این است که اگر مقصود [[کفار]] از فدیه دادن و [[آزاد]] شدن این باشد که زنده بمانند و بار دیگر دست بهدست یکدیگر دهند و علیه [[اسلام]] [[قیام]] کنند، پس در [[حقیقت]] به [[رسول خدا]] {{صل}}[[خیانت]] کردهاند، و اما خیانتی که قبلا به [[خدا]] کردهاند مقصود از آن همان کفری است که میورزیدهاند و سعی و کوشش و [[کید]] و مکری است که در خاموش کردن [[نور]] [[خدا]] به کار میبردهاند. بنابر این، معنای [[آیه]] چنین میشود: اگر به [[خدا]] [[ایمان]] آورند و [[ایمان به خدا]] در دلهایشان جایگیر شود [[خداوند]]، نعمتی به آنان میدهد که از آنچه [[مسلمین]] از ایشان گرفتهاند بهتر است و ایشان را میآمرزد، و اگر میخواهند بتو [[خیانت]] کنند، و دوباره به همان عناد و مفسدهجویی سابقشان برگردند تازگی ندارد، برای اینکه قبلا هم نسبت به [[خدا]] [[خیانت]] میورزیدند، و [[خداوند]] تو را بر ایشان مسلط کرد، و او باز هم [[قادر]] است بر اینکه بار دیگر تو را بر ایشان [[ظفر]] دهد و [[خدا]] دانای به [[خیانت]] ایشان است اگر [[خیانت]] کنند، و در مسلط کردن تو بر ایشان [[حکیم]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۱۸۲.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۶۱۰-۶۱۴.</ref> |