←از اسما و صفات الهی
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==از اسما و صفات الهی== آخذ از مادّه أخذ به معنای گرفتن<ref>مفردات، ص۶۷، «اخذ»؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۲، «اخذ».</ref>. و در اصطلاح، از اسمای خداوند است؛<ref>اسماءوصفات، ج ۱، ص۴۸.</...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==از | ==از اسما و [[صفات الهی]]== | ||
آخذ از مادّه أخذ به معنای گرفتن<ref>مفردات، ص۶۷، «اخذ»؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۲، «اخذ».</ref>. و در اصطلاح، از [[اسمای خداوند]] است؛<ref>اسماءوصفات، ج ۱، ص۴۸.</ref>. یعنی ملاک اسم بودن را که بر کمال دلالت دارد، دارا است؛ بنابراین با توجّه به بحث توقیفی بودن اسما، نامگذاری [[خداوند]] به این اسم، مورد نظر نیست. آخذ یک بار در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِّى تَوَكَّلْتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّى وَرَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذٌۢ بِنَاصِيَتِهَآ إِنَّ رَبِّى عَلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ}}<ref>«من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> آمده است. ۴۵ بار نیز أخْذ به صورت فعل ثلاثی مجرّد<ref>اسماء و صفات، ج ۱، ص۴۸.</ref>. و هشت بار به صورت فعل ثلاثی مزید از باب مفاعله ( | آخذ از مادّه أخذ به معنای گرفتن<ref>مفردات، ص۶۷، «اخذ»؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۲، «اخذ».</ref>. و در اصطلاح، از [[اسمای خداوند]] است؛<ref>اسماءوصفات، ج ۱، ص۴۸.</ref>. یعنی ملاک اسم بودن را که بر کمال دلالت دارد، دارا است؛ بنابراین با توجّه به بحث توقیفی بودن اسما، نامگذاری [[خداوند]] به این اسم، مورد نظر نیست. آخذ یک بار در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنِّى تَوَكَّلْتُ عَلَى ٱللَّهِ رَبِّى وَرَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلَّا هُوَ ءَاخِذٌۢ بِنَاصِيَتِهَآ إِنَّ رَبِّى عَلَىٰ صِرَٰطٍۢ مُّسْتَقِيمٍۢ}}<ref>«من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کردهام؛ هیچ جنبندهای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> آمده است. ۴۵ بار نیز أخْذ به صورت فعل ثلاثی مجرّد<ref>اسماء و صفات، ج ۱، ص۴۸.</ref>. و هشت بار به صورت فعل ثلاثی مزید از باب مفاعله (مؤاخذه) به معنای [[مجازات]] در برابر [[ناسپاسی]]<ref>مفردات، ص۶۷، «اخذ».</ref>. یا [[عتاب]]،<ref>المنجد، ص۵، «اخذ».</ref>. بازخواست،<ref>دهخدا، ج ۱۳، ص۱۹۱۹۶ و ج ۳، ص۳۵۳۶.</ref>. و شانزده بار به صورت فعل ثلاثی مزید از باب افتعال (اتّخاذ) که به مثابه «جَعْل» است،<ref>مفردات، ص۶۷، «اخذ».</ref>. به خداوند نسبت داده شده و یک بار به صورت متّخذ از خداوند [[نفی]] شده است. از مجموع موارد استناد أخذ در صورتهای گوناگون به خداوند میتوان آخذیّت [[الهی]] را انتزاع کرد. در [[روایات]] نیز آخذ به صورت صفت الهی آمده است؛ مانندِ: {{متن حدیث|والآخذ له بذنبه}}<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۲، ص۴۴۶.</ref>. و {{متن حدیث|و أنت آخذ بناصیة کلّدابّة}}.<ref>بحارالانوار، ج ۸۴، ص۳۱۸.</ref>. با توجّه به مجموع [[آیات]] میتوان نتیجه گرفت که أخذ الهی با نظر به متعلّق آن در شش وجه به کار رفته است که در تمام آنها و نیز در موارد کاربرد مؤاخذه و اتّخاذ، معنای لغوی أخذ به نحوی به چشم میخورد. اَخْذ بنابر وجه نخست مانند [[قدرت]]، از صفات حقیقیّه ذاتالاضافه است؛ یعنی [[حقیقت]] آن را اضافه تشکیل نمیدهد؛ ولی اضافه به غیر، لازمه آن است؛ از همینرو آخذ در این وجه به ناصیه (موی پیش سر) جنبندگان نسبت داده شده است. صفات حقیقیّه ذاتالاضافه از [[صفات ذات]] به شمار میآیند؛ بدین معنا که از [[مقام]] ذات انتزاع میشوند و عین ذاتند؛ امّا أخذ بنابر دیگر وجوه، از [[صفات فعل]] است؛ یعنی از فعل [[تکوینی]] یا [[تشریعی]] [[حق]] انتزاع میشود و عین آن است و ضابطهای که درباره صفات فعل، مبنی بر تحقّق نقیض آنها مطرح است، درباره آن نیز جاری است. وجوه پیش گفته بدین شرح است: | ||
==[[سلطه]]== | ==[[سلطه]]== |