احباط و تکفیر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۹۹: خط ۹۹:
#آیه از خلود در آتش سخن می‌گوید: {{متن قرآن|لَيْسَ لَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُ}}. و خلود، مختصّ به کافران است.
#آیه از خلود در آتش سخن می‌گوید: {{متن قرآن|لَيْسَ لَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُ}}. و خلود، مختصّ به کافران است.


آن‌چه تاکنون مطرح شد، آیات مربوط به غیر اهل ایمان بود؛ امّا در قرآن آیاتی وجود دارد که مربوط به حبط اعمال مؤمنان است و در این قسمت به آن موارد پرداخته می‌شود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۱۲۸.</ref>.
آن‌چه تاکنون مطرح شد، آیات مربوط به غیر اهل ایمان بود؛ امّا در قرآن آیاتی وجود دارد که مربوط به حبط اعمال مؤمنان است و در این قسمت به آن موارد پرداخته می‌شود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۱۹۷.</ref>.
 
===بلند [[سخن گفتن]] در حضور [[پیامبر اسلام]]===
در آیه‌ ۲ [[حجرات]] صدا را بر صدای [[پیغمبر]] بلندتر کردن و نیز بلند سخن گفتن در مقابل آن حضرت، از عوامل حبط شمرده شده است: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَرْفَعُوٓا۟ أَصْوَٰتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ ٱلنَّبِىِّ وَلَا تَجْهَرُوا۟ لَهُۥ بِٱلْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَـٰلُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره ‌حجرات، آیه ۲.</ref>. در [[تفسیر]] این [[آیه]]، آرای گوناگونی مطرح است:
#برخی از [[گناهان]] دیگر به جز [[کفر]] نیز باعث حبط بعضی از [[اعمال نیک]] می‌شوند و این دو [[گناه]]، از‌جمله آنها هستند.<ref>المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۰۸.</ref>.
#برخی از [[مفسران]] این آیه را به [[حبط عمل]] بر اثر کفر مربوط دانسته‌اند. آنان گفته‌اند: طرح سخن گفتن فراتر از [[پیامبر]]{{صل}} و فریاد زدن نزد او در این آیه، از آن جهت نبوده که خود این دو عمل موجب [[حبط اعمال]] می‌شود؛ بلکه اینها کاشف از کفر است و کفر، حبط اعمال را در پی دارد؛ پس این دو فعل، عامل مستقلی برای حبط نخواهد بود.<ref>المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۰۹؛ منشور جاوید، ج‌۸، ص‌۲۶۰.</ref>. این نظریّه، خلاف [[ظاهر قرآن]] است؛ زیرا در این [[آیات]] به [[مؤمنان]] خطاب شده که برخی از آنان در حضور پیغمبر رفت و آمد داشتند و از [[صحابه]] به‌شمار می‌آمدند؛ افزون بر آن‌که بلند سخن گفتن نزد پیامبر همیشه کاشف از کفر نیست؛ لذا برخی این عمل را از جهت اهمیت [[حفظ]] [[مقام شامخ پیامبر]]، به منزله کفر قرار داده‌اند، نه آن‌که کفر [[حقیقی]] باشد.<ref>روح المعانی، مج‌۱۴، ج‌۲۶، ص‌۲۰۶؛ المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۰۹.</ref>.
#ملاک در [[نهی]] از بلند سخن گفتن، آن است که این‌گونه سخن گفتن معمولا موجب [[آزار]] می‌شود و [[آزار پیامبر]]{{صل}} کفر بوده، کفر باعث حبط اعمال است؛ بنابراین، اگر از مطلق بلند حرف زدن، نهی شده، بدین سبب است که از عملی که احتمالا موجب [[آزار]] [[پیغمبر]] است، [[نهی]] شده باشد؛ چه در واقع به [[آزار پیامبر]] بینجامد یا نه؛ پس نهی در این جا از باب [[احتیاط]] خواهد بود؛ به‌این معنا که [[اصحاب]] باید از مطلق بلند [[سخن گفتن]] نزد [[رسول الله]] [[پرهیز]] می‌کردند تا در آن‌چه موجب اذیّت حضرت و در نتیجه موجب [[کفر]] می‌شد، واقع نشوند وگرنه اعمالشان حبط می‌گشت. قرینه بر این نظریّه، جمله «و‌اَنتُم لاتَشعُرون» است؛ زیرا این دو قسم عمل (آن‌چه به کفر می‌انجامد یا نمی‌انجامد) [[مرز]] مشخصی برای [[مکلفان]] ندارد؛ پس کلمه {{متن قرآن|لَا تَشْعُرُونَ}} معنا می‌یابد؛ امّا طبق [[تفاسیر]] دیگر، جایی برای این جمله نمی‌ماند. قرینه دوم، کلمه {{متن قرآن|أَن تَحْبَطَ}} است که عده‌ای آن را به تقدیر «[[خشیة]] أن تحبط» گرفته‌اند.<ref>تفسیر مراغی، مج‌۹، ج‌۲۶، ص‌۱۲۱؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۴، ص‌۲۲۲؛ المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۰۹.</ref>. این نظریه نیز با [[ظاهر قرآن]] هماهنگ نیست؛ زیرا اوّلا [[آیه]] ظهور در نهی نفسی و استقلالی دارد، نه نهی مقدّمی (و‌تبعی) و ثانیاً [[زشتی]] بالا بردن صدا بر صدای [[پیامبر]]{{صل}} و نیز بلند سخن گفتن در برابر ایشان با [[عقل]] قابل [[درک]] است؛ ولی [[مؤمنان]] نمی‌دانستند که ناپسندی آن دو عمل به حدی است که [[اعمال نیک]] را حبط می‌کند و جمله {{متن قرآن|وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}} به این مطلب اشاره دارد.<ref>المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۰۹.</ref>. برخی نیز گفته‌اند که حبط در این آیه، به [[احباط و تکفیر]] مربوط نمی‌شود و مراد از آن، این است که [[مجالست]] و گفت و گو با پیامبر در این دو صورت، [[ثواب]] ندارد، نه اینکه به‌وسیله این دو عمل [[ثواب اعمال]] دیگر حبط می‌شود.<ref>التبیان، ج‌۹، ص‌۳۴۱؛ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۱۹۶.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۱۹۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۴۱۵

ویرایش