اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۰: خط ۲۰:
== احادیث ==
== احادیث ==
{{اصلی|اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن در حدیث}}
{{اصلی|اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن در حدیث}}
# '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب‌ اللّه‌اند<ref> نک: الکافی، ج‌۱، ص‌۶۹، تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۱۱۵؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۷، ص‌۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر [[تواتر معنوی]] آنها تصریح شده‌است<ref>فرائد الاصول، ج‌۱، ص‌۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریف‌ناپذیری قرآن‌اند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار می‌افتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائل‌الشیعه، ج‌۲۷، ص‌۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
# '''[[احادیث]] عرض بر کتاب:''' [[روایات]] عرض [[اخبار]] بر کتاب‌ اللّه‌اند<ref> نک: الکافی، ج‌۱، ص‌۶۹، تفسیر عیاشی، ج‌۲، ص‌۱۱۵؛ وسائل‌الشیعه، ج‌۲۷، ص‌۱۰۹ ـ ۱۱۲.</ref> که بر تواتر معنوی آنها تصریح شده‌است<ref>فرائد الاصول، ج‌۱، ص‌۲۴۴.</ref> نیرومندترین [[دلیل]] [[حدیثی]] بر تحریف‌ناپذیری قرآن‌اند که مدلول مطابقی آنها [[میزان]] بودن مطلق [[قرآن]] و [[حاکمیت]] آن بر [[اخبار]] اعم از متعارض و غیر متعارض و آراء و مدلول التزامی آنها [[سلامت]] [[قرآن]] از هر نوع تغییر و [[تحریف]] است، چون با وجود [[تحریف]]، مقیاس بودن [[قرآن]] دچار تردید شده، از کار می‌افتد. مسلماً مراد از عرضه بر [[کتاب خدا]] جز عرضه بر متن موجود نیست. این [[اخبار]] ریشه [[نبوی]] دارند<ref> وسائل‌الشیعه، ج‌۲۷، ص‌۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
# '''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمان‌ها تصریح و تأکید شده و [[باور]] به [[تحریف]] عملا این [[تمسک]] را منتفی می‌سازد. دیگر آنکه [[باور]] به [[تحریف]] [[حجیت]] و اعتبار [[ظواهر]] [[قرآن]] و مآلاً [[تمسک]] بدان را نفی می‌کند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخش‌هایی از یک متن، بی‌گمان [[فهم]] [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن می‌سازد، زیرا چه‌بسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه [[فهم]] بخشهای موجود بوده باشد<ref> نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>.
# '''[[حدیث ثقلین]]:''' از جمله [[احادیث]] کارآمد در ردّ [[تحریف قرآن]]، [[حدیث متواتر ثقلین]] است که از دو جهت به آن [[استدلال]] شده است: نخست آنکه در این [[حدیث]] بر [[لزوم]] [[تمسک به قرآن]] در همه زمان‌ها تصریح و تأکید شده و باور به [[تحریف]] عملا این تمسک را منتفی می‌سازد. دیگر آنکه [[باور]] به [[تحریف]] حجیت و اعتبار ظواهر [[قرآن]] و مآلاً تمسک بدان را نفی می‌کند، چون فرض افتادگی یا تبدیل بخش‌هایی از یک متن، بی‌گمان فهم [[استوار]] آن متن و در نتیجه [[احتجاج]] بدان را ناممکن می‌سازد، زیرا چه‌بسا آن بخشِ افتاده یا تبدیل شده، قرینه فهم بخش‌های موجود بوده باشد<ref> نک: البیان، ص۲۱۱ـ۲۱۴؛ تفسیرموضوعی، ج۱، ص۳۴۸.</ref>.
# '''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز می‌تواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج‌۳، ص‌۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهل‌بیت]] می‌دانند. حال با [[پذیرش]] [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[حکم]] ناممکن می‌شود، زیرا چنان که اصولیان گفته‌اند، لازمه "اشتغال‌ [[یقینی]]"، "[[برائت]] [[یقینی]]" است و مکلّف باید برای [[امتثال]] [[حکم]]، یک [[سوره]] قرائت کند؛ ولی با احتمال [[تحریف]] با قرائت هیچ سوره‌ای [[یقین]] به [[امتثال]] حاصل نخواهد شد، زیرا با [[پذیرش]] [[تحریف]]، همه [[سوره‌ها]] محتمل‌التحریف‌اند. این [[استدلال]] در همه [[احکام شرعی]] که در آنها بر قرائت [[سوره]] کامل یا [[آیه]] کامل تصریح کرده‌اند جاری است<ref> مدخل التفسیر، ص‌۲۲۱.</ref>.
# '''[[احادیث]] [[فقهی]]:''' [[احادیث]] ناظر به [[احکام فقهی]] نیز می‌تواند مؤید باشد؛ از جمله [[روایات]] [[لزوم]] قرائت [[سوره]] کامل پس از [[حمد]] در [[نماز]]<ref>الکافی، ج‌۳، ص‌۳۱۳.</ref> که [[فقها]] بر اساس آنها خواندن آن را پس از [[حمد]] [[واجب]] دانسته و آن را [[اجماع]] [[فقیهان]] [[اهل‌بیت]] می‌دانند. حال با پذیرش [[تحریف]]، [[امتثال]] این [[حکم]] ناممکن می‌شود، زیرا چنان که اصولیان گفته‌اند، لازمه "اشتغال‌ [[یقینی]]"، "[[برائت]] [[یقینی]]" است و مکلّف باید برای [[امتثال]] [[حکم]]، یک [[سوره]] قرائت کند؛ ولی با احتمال [[تحریف]] با قرائت هیچ سوره‌ای [[یقین]] به امتثال حاصل نخواهد شد، زیرا با پذیرش [[تحریف]]، همه [[سوره‌ها]] محتمل‌التحریف‌اند. این [[استدلال]] در همه [[احکام شرعی]] که در آنها بر قرائت [[سوره]] کامل یا [[آیه]] کامل تصریح کرده‌اند جاری است<ref> مدخل التفسیر، ص‌۲۲۱.</ref>.
# '''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]] {{ع}} در نامه‌ای به [[سعد الخیر]] که با [[سند صحیح]] [[نقل]] شده می‌فرماید: "از جمله [[بی‌اعتنایی]] آنان به [[قرآن]] این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها [[تحریف]] و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را [[تحریف]] کرده، نادیده انگاشتند"<ref>{{متن حدیث|وَ كَانَ‏ مِنْ‏ نَبْذِهِمُ‏ الْكِتَابَ‏ أَنْ‏ أَقَامُوا حُرُوفَهُ‏ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ‏}}؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۵۳.</ref>.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref>
# '''[[احادیث]] بیانگر [[سلامت]] از [[تحریف]]:''' [[امام باقر]] {{ع}} در نامه‌ای به [[سعد الخیر]] که با سند صحیح [[نقل]] شده می‌فرماید: "از جمله بی‌اعتنایی آنان به [[قرآن]] این است که الفاظ آن را برپا داشتند در آنها [[تحریف]] و تغییری صورت ندادند؛ ولی حدود و معارفش را [[تحریف]] کرده، نادیده انگاشتند"<ref>{{متن حدیث|وَ كَانَ‏ مِنْ‏ نَبْذِهِمُ‏ الْكِتَابَ‏ أَنْ‏ أَقَامُوا حُرُوفَهُ‏ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ‏}}؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۵۳.</ref>.<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص۳۰۲ ـ ۳۳۵؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)| کلام تطبیقی ج۲]]، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸.</ref>


== شواهد [[تاریخی]] ==
== شواهد [[تاریخی]] ==
۱۱۱٬۶۵۴

ویرایش