←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} در مواضع گوناگون [[عمر]] مبارکشان، روایتی را پیرامون عدم افتراق [[کتاب خدا]] و [[عترت طاهره]] {{عم}} بیان نمودند که مضمون آن، با مختصری [[اختلاف]]، مورد [[اجماع]] بین همه فرق اسلامی از عامّه و خاصّه است. ماحصل [[روایت]] آن است که حضرت در [[حجهالوداع]] و بعد از نزول [[سوره نصر]]، اِخبار به [[ارتحال]] قریبالوقوع خود نمودند و مانند هر [[رهبری]] که برای تضمین عدم [[انحراف]] [[امّت]] بعد از خود وصیتی مینماید، فرمودند: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الثَّقَلَانِ قَالَ كِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِي اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ- أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ كَإِصْبَعَيَّ هَاتَيْنِ، وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ}}<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی (ط. الهادی، ۱۴۰۵ ﻫ.ق)، ج۲، ص۶۴۷: الحدیث الحادی عشر.</ref>. | [[رسول خدا]] {{صل}} در مواضع گوناگون [[عمر]] مبارکشان، روایتی را پیرامون عدم افتراق [[کتاب خدا]] و [[عترت طاهره]] {{عم}} بیان نمودند که مضمون آن، با مختصری [[اختلاف]]، مورد [[اجماع]] بین همه فرق اسلامی از عامّه و خاصّه است. ماحصل [[روایت]] آن است که حضرت در [[حجهالوداع]] و بعد از نزول [[سوره نصر]]، اِخبار به [[ارتحال]] قریبالوقوع خود نمودند و مانند هر [[رهبری]] که برای تضمین عدم [[انحراف]] [[امّت]] بعد از خود وصیتی مینماید، فرمودند: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الثَّقَلَانِ قَالَ كِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِي اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ- أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ كَإِصْبَعَيَّ هَاتَيْنِ، وَ جَمَعَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ}}<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی (ط. الهادی، ۱۴۰۵ ﻫ.ق)، ج۲، ص۶۴۷: الحدیث الحادی عشر.</ref>. | ||
این بیان [[نبوی]] {{صل}}، هرچند خود [[دلیل نقلی]] مستقلّی است، ولی با ارشادهای متعدّدی که آن حضرت و ائمّه اطهار {{عم}} در توضیح آن بیان فرمودند، خود یک [[دلیل عقلی]] است که میتواند جدا از مدرک [[نقلی]] آن، مورد استناد قرار گیرد. ماحصل | این بیان [[نبوی]] {{صل}}، هرچند خود [[دلیل نقلی]] مستقلّی است، ولی با ارشادهای متعدّدی که آن حضرت و ائمّه اطهار {{عم}} در توضیح آن بیان فرمودند، خود یک [[دلیل عقلی]] است که میتواند جدا از مدرک [[نقلی]] آن، مورد استناد قرار گیرد. ماحصل استدلال عقلی بر این مبنا، آنگونه که پیشتر نیز بحث شد، چنین است: | ||
# [[قرآن]] حاوی [[احکام]] کلّی [[اسلام]] است و جز در موارد نادر، به جزئیّات [[احکام]] اشارهای نفرموده و طبعاً نیاز به مفسّر و مبین دارد. | # [[قرآن]] حاوی [[احکام]] کلّی [[اسلام]] است و جز در موارد نادر، به جزئیّات [[احکام]] اشارهای نفرموده و طبعاً نیاز به مفسّر و مبین دارد. | ||
# احتمال آنکه در گذر زمان، [[قرآن]] دستخوش قرائتهای نادرست گوناگون گردد و باب [[تحریف]] [[معنوی]] و حتّی لفظی در آن باز شود، وجود دارد؛ چنانکه در [[کتابهای آسمانی]] قبل، چنین اتفاقی افتاد و آن هم نه از سوی [[بیگانگان]]، بلکه علمای همان [[امّت]]، مثل علمای [[بنیاسرائیل]] و یا حواریّون، که ادعای [[دینداری]] و [[حفاظت از شریعت]] را داشتند، مرتکب آن [[خطا]] شدند. | # احتمال آنکه در گذر زمان، [[قرآن]] دستخوش قرائتهای نادرست گوناگون گردد و باب [[تحریف]] [[معنوی]] و حتّی لفظی در آن باز شود، وجود دارد؛ چنانکه در [[کتابهای آسمانی]] قبل، چنین اتفاقی افتاد و آن هم نه از سوی [[بیگانگان]]، بلکه علمای همان [[امّت]]، مثل علمای [[بنیاسرائیل]] و یا حواریّون، که ادعای [[دینداری]] و [[حفاظت از شریعت]] را داشتند، مرتکب آن [[خطا]] شدند. |