مخالفان امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[عدالت‌محوری]] و [[دین‌مداری]] [[امام علی]] {{ع}} سبب مخالفت گروه‌هایی با ایشان شد؛ لکن آن [[حضرت]] در نحوۀ مقابله با ایشان نه [[حبّ]] و [[بغض]] شخصی، بلکه [[مصلحت]] عموم [[مسلمانان]] و [[نظام اسلامی]] را در نظر داشت.
[[عدالت‌محوری]] و [[دین‌مداری]] [[امام علی]] {{ع}} سبب مخالفت گروه‌هایی با ایشان شد؛ لکن آن حضرت در نحوۀ مقابله با ایشان نه [[حبّ]] و [[بغض]] شخصی، بلکه [[مصلحت]] عموم [[مسلمانان]] و [[نظام اسلامی]] را در نظر داشت.


== دسته‌بندی مخالفان [[امام علی]] {{ع}} ==
== دسته‌بندی مخالفان [[امام علی]] {{ع}} ==
[[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به [[پیکار]] برخاست:
[[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به [[پیکار]] برخاست:
# '''[[اصحاب جمل]] ([[ناکثین]]):''' این [[جماعت]] در غالب [[اهل]] پول‌پرستی، صاحبان مطامع و طرفداران [[تبعیض]] بودند. سخنان [[امام علی|علی]] {{ع}} درباره [[عدل]] و [[مساوات]] بیشتر متوجه این جمعیت است.  
# '''[[اصحاب جمل]] ([[ناکثین]]):''' این جماعت در غالب [[اهل]] پول‌پرستی، صاحبان مطامع و طرفداران [[تبعیض]] بودند. سخنان [[امام علی|علی]] {{ع}} درباره [[عدل]] و [[مساوات]] بیشتر متوجه این جمعیت است.  
# '''[[اصحاب صفین]] ([[قاسطین]]):''' [[روح]] این گروه، [[روح]] سیاست‌بازی و تقلب و [[نفاق]] بود. آنها می‌کوشیدند زمام [[حکومت]] را در [[دست]] گرفته و بنیان [[حکومت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را فرو ریزند. [[جنگ]] [[امام علی|علی]] {{ع}} با [[معاویه]] و افراد او در [[حقیقت]] [[جنگ]] با [[نفاق]] و [[دورویی]] بود.  
# '''[[اصحاب صفین]] ([[قاسطین]]):''' [[روح]] این گروه، [[روح]] سیاست‌بازی و تقلب و [[نفاق]] بود. آنها می‌کوشیدند زمام [[حکومت]] را در [[دست]] گرفته و بنیان [[حکومت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را فرو ریزند. [[جنگ]] [[امام علی|علی]] {{ع}} با [[معاویه]] و افراد او در [[حقیقت]] [[جنگ]] با [[نفاق]] و [[دورویی]] بود.  
# '''[[اصحاب نهروان]] ([[خوارج]] یا [[مارقین]]):''' شاخصه‌های مهم این افراد را می‌توان در عصبیت‌های ناروا، خشکه‌مقدسی‌گری و جهالت‌های خطرناک یافت<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۹۳ تا۱۰۶.</ref>.
# '''[[اصحاب نهروان]] ([[خوارج]] یا [[مارقین]]):''' شاخصه‌های مهم این افراد را می‌توان در عصبیت‌های ناروا، خشکه‌مقدسی‌گری و جهالت‌های خطرناک یافت<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۹۳ ـ ۱۰۶.</ref>.


== ویژگی‌های اصلی مخالفان [[امام علی]] {{ع}} ==
== ویژگی‌های اصلی مخالفان [[امام علی]] {{ع}} ==
===نخست: جهل===
=== نخست: جهل ===
{{اصلی|جهل}}
{{اصلی|جهل}}
از اصلی‌ترین ویژگی‌ها که هم در [[خوارج]] و هم در [[یاران]] [[معاویه]] وجود داشت، [[جهل]] است. [[جهل]] [[شامیان]] سبب شد تا [[معاویه]] بتواند آنچه می‌خواهد با نام [[اسلام]] [[ترویج]] کند. هنگامی که پیک [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[شام]] بود، [[معاویه]] در روز چهارشنبه گفت: اعلام [[نماز جمعه]] کنید و در همان روز [[نماز جمعه]] خواند و کسی هم [[اعتراض]] نکرد. مخفیانه [[نماینده]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را خواست و به او گفت: به [[امام علی|علی]] {{ع}} بگو با صدهزار شمشیرزن به سراغ تو می‌آیم که چهارشنبه را از [[جمعه]] تشخیص نمی‌دهند<ref> مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۶۱۱.</ref> [[خوارج]] نیز چنان [[جاهل]] بودند که برای [[دشمنی]] خود با [[امام علی|علی]] {{ع}}، [[فلسفه]] و مبنا ساخته بودند و آن را به صورت یک [[مذهب]] و روش [[دینی]] درآوردند؛ یعنی [[تعصب]] را با [[جهل]] آمیختند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۴۹.</ref> در اوصاف [[خوارج]] در [[آینده]] بیشتر سخن خواهیم گفت.
از اصلی‌ترین ویژگی‌ها که هم در [[خوارج]] و هم در [[یاران]] [[معاویه]] وجود داشت، [[جهل]] است. جهل [[شامیان]] سبب شد تا معاویه بتواند آنچه می‌خواهد با نام [[اسلام]] ترویج کند. هنگامی که پیک [[امام علی|علی]] {{ع}} در [[شام]] بود، معاویه در روز چهارشنبه گفت: اعلام [[نماز جمعه]] کنید و در همان روز نماز جمعه خواند و کسی هم [[اعتراض]] نکرد. مخفیانه نماینده [[امام علی]] {{ع}} را خواست و به او گفت: به علی {{ع}} بگو با صدهزار شمشیرزن به سراغ تو می‌آیم که چهارشنبه را از [[جمعه]] تشخیص نمی‌دهند<ref> مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۶۱۱.</ref> خوارج نیز چنان [[جاهل]] بودند که برای [[دشمنی]] خود با [[امام علی|علی]] {{ع}}، [[فلسفه]] و مبنا ساخته بودند و آن را به صورت یک [[مذهب]] و روش [[دینی]] درآوردند؛ یعنی [[تعصب]] را با جهل آمیختند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حکمت‌ها و اندرزها (کتاب)|حکمت‌ها و اندرزها]]، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۲۴۹.</ref>.
===دوم: نفاق===
 
=== دوم: نفاق ===
{{اصلی|نفاق}}  
{{اصلی|نفاق}}  
«نفاق»، بارزترین مشخصۀ [[معاویه]] و طرفداران او بود که بخش مهمی از [[مخالفان]] [[امام علی]] {{ع}} را تشکیل می‌دادند و [[امام علی|علی]] {{ع}} سالیان متمادی مشغول [[مبارزه]] با آنها بود. مشکل‌ترین مبارزه‌ها [[مبارزه]] با [[نفاق]] است. [[مبارزه]] با زیرک‌هایی که احمق‌ها را وسیلۀ خود قرار می‌دهند. این [[پیکار]] چون [[مبارزه]] با جریان پنهان است از [[مبارزه]] با [[کفر]] دشوارتر است. [[نفاق]] دو رو دارد: روی ظاهر که [[اسلام]] است و چهرۀ [[باطن]] که [[کفر]] و [[شیطنت]] است و [[درک]] آن برای [[مردم]] عادی بسیار دشوار و گاهی ناممکن است؛ چون [[درک]] توده‌ها از ظاهر فراتر نمی‌رود. [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: من بر امتم از [[مؤمن]] و [[مشرک]] نمی‌ترسم، بلکه از [[منافق]] دانای زمان می‌ترسم که آنچه را می‌پسندد، می‌گوید و آنچه را ناشایست می‌داند، می‌کند. هر [[قدر]] در جامعه‌ای افراد احمق و [[جاهل]] بیشتر باشد بازار [[نفاق]] داغ‌تر است، زیرا [[جاهل]] ابزار [[دست]] [[منافق]] است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۳۸.</ref> [[تاریخ اسلام]] [[گواه]] این مطلب است که هرگاه [[مسلمانان]] با [[کفر]] روبه‌رو شده‌اند [[پیروز]] گشته و هر زمان در مقابل جبهۀ [[نفاق]] قرار گرفته‌اند مغلوب شده‌اند؛ زیرا [[شناخت]] و [[مبارزه]] با جبهۀ [[کفر]] آسان و تشخیص خط [[نفاق]] بسیار مشکل است<ref>آشنایی با قرآن، ج ۱، ص ۱۶۶.</ref> در میان [[دشمنان]] [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} از سرکردۀ [[جبهه]] [[نفاق]] [[معاویه]] بود. او در هر زمان برای [[حفظ حکومت]] خود از ترفندی سود می‌جست. هنگامی که [[عثمان]] در اثر انحرافاتش در [[محاصره]] [[مخالفان]] و [[نیازمند]] [[حمایت]] بود، [[معاویه]] هیچ کمکی به او نکرد؛ زیرا او به خوبی دریافته بود که در چنین شرایطی [[مرده]] [[عثمان]] بیشتر از زنده او مفید است؛ از این‌رو با وقت‌کشی زمینه را برای [[قتل]] او فراهم ساخت. بلافاصله پس از [[کشته‌شدن عثمان]]، [[معاویه]] جاسوسان خود را گسیل داشت تا [[لباس]] خون‌آلود و انگشت بريدۀ [[عثمان]] را به [[شام]] آوردند. او نیز پیراهن خلیفۀ سوم را بر سر دروازه [[شام]] یا [[مسجد]] [[جامع دمشق]] آویزان کرد و در خطبه‌ای عوام‌فریبانه در [[غم]] کشته شدن خلیفۀ [[مظلوم]] به شدت گریست و [[مردم]] را به انتقام‌جویی و [[خون‌خواهی]] تحریک کرد. [[مردم]] که از [[قتل]] مظلومانۀ [[عثمان]] به شدت ناراحت بوده و [[امام علی]] {{ع}} را [[قاتل]] او می‌دانستند، برای [[خون‌خواهی عثمان]] حاضر به [[جنگ]] با [[امام علی|علی]] {{ع}} شدند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]]، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۴۵.</ref> اکثر [[مردم]] دوره‌های پیشین [[باور]] نمی‌کردند که [[معاویه]] در [[قتل عثمان]] [[دست]] داشته و یا حداقل در [[دفاع]] از او کوتاهی کرده باشد، زیرا هر دو [[اموی]] بوده، پیوند قبیله‌ای بسیار محکمی داشتند. [[معاویه]] بارها از [[حمایت]] و [[محبت]] [[عثمان]] بهره‌مند بود. اما [[امام علی]] {{ع}} با تیزبینی توانست تشخیص دهد که [[معاویه]] برای [[قتل عثمان]] [[زمینه‌چینی]] کرده و در لحظاتی که کاملاً [[قادر]] به [[حمایت]] بود، او را تنها گذاشت. [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در [[نامه]] ۲۸ و ۳۷ [[نهج البلاغه]] این نکته را به [[معاویه]] گوشزد کرده‌اند: تو بسیار مسئله [[عثمان]] و [[قاتلان]] او را مطرح می‌کنی، در حالی که تا جایی که [[یاری]] او به سود تو بود وی را [[حمایت]] کردی، ولی آنجا که [[یاری]] تو به سود [[عثمان]] بود وی را تنها گذاشتی و با وقت‌کشی زمینه [[مرگ]] او را فراهم آوردی<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۷۸.</ref> [[معاویه]] در [[خون‌خواهی عثمان]]، هم بهانه‌ای برای [[مبارزه]] با [[امام علی]] {{ع}} پیدا کرد و هم توانست خود را در نظر [[عوام]] [[مردم]] به ابزار [[دین]] مجهز کند. [[امویان]] پس از [[حکومت عثمان]]، بر [[بیت‌المال]] و [[مناصب]] [[حکومتی]] [[دست]] یافتند. تنها عامل [[نیرومندی]] که کسر داشتند [[دیانت]] بود. او پس از [[قتل عثمان]] خود را [[مؤمن]] و مدافع [[خون]] ریخته شدۀ خليفۀ [[مظلوم]] جلوه داد و با زبردستی این عامل را نیز استخدام کرد. او با سر دادن [[آیه]] ۳۳ [[سوره اسراء]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا}}؛ هرکس مظلومانه کشته شود ما برای ولی او حقی قرار داده‌ایم توانست سپاهی به نام [[دین]] ضد [[امام علی]] {{ع}} [[تجهیز]] کند. [[معاویه]] پس از این ماجرا با اجیر کردن روحانی‌نمایان پول‌پرستی همچون [[ابوهریره]]، عامل [[روحانیت]] را نیز در [[اختیار]] گرفت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۳.</ref> او در [[جنگ صفین]] نیز هنگامی که خود را در آستانه [[شکست]] می‌دید منافقانه [[دستور]] داد قرآنها را بر سر نیزه‌ها کردند و به [[سپاه]] [[امام علی]] {{ع}} گفت: [[قرآن]] در میان ما و شما [[حاکم]] است. در حالی که او نه [[اهل]] [[قرآن]] بود و نه [[اعتقادی]] به آن داشت. او برای رسیدن به هدف‌های خود از [[تظاهر]] به هر عقیده‌ای بهره می‌برد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۸۸.</ref> [[معاویه]] حتی پس از [[شهادت]] [[امام علی]] {{ع}} [[دست]] از [[دشمنی]] با وی بر نداشت. او پس از [[مشاهده]] تأثیر روش و [[اندیشه]] [[امام علی]] {{ع}} بر [[جان‌ها]]، [[دستور]] داد بر ایشان در [[منابر]] و خطابه‌ها [[لعن]] کنند. طرفداران [[امام علی]] {{ع}} را به هر بهانه‌ای هرچند به ناروا دستگیر می‌کرد و با هزینه‌های [[مالی]] فراوان برخی را به [[جعل حدیث]] ضد [[امام علی]] {{ع}} و به نفع [[امویان]] [[تشویق]] می‌کرد. این [[سنت]] [[سوء]] تا سال‌ها پس از [[مرگ]] [[معاویه]] نیز ادامه داشت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۸.</ref>  
«نفاق»، بارزترین مشخصۀ [[معاویه]] و طرفداران او بود که بخش مهمی از مخالفان [[امام علی]] {{ع}} را تشکیل می‌دادند و امام علی{{ع}} سالیان متمادی مشغول [[مبارزه]] با آنها بود. مشکل‌ترین مبارزه‌ها [[مبارزه]] با [[نفاق]] است. مبارزه با زیرک‌هایی که احمق‌ها را وسیلۀ خود قرار می‌دهند. این [[پیکار]] چون مبارزه با جریان پنهان است از مبارزه با [[کفر]] دشوارتر است. نفاق دو رو دارد: روی ظاهر که [[اسلام]] است و چهرۀ [[باطن]] که [[کفر]] و [[شیطنت]] است و [[درک]] آن برای [[مردم]] عادی بسیار دشوار و گاهی ناممکن است؛ چون درک توده‌ها از ظاهر فراتر نمی‌رود. [[پیامبر]] {{صل}} فرمودند: من بر امتم از [[مؤمن]] و [[مشرک]] نمی‌ترسم، بلکه از [[منافق]] دانای زمان می‌ترسم که آنچه را می‌پسندد، می‌گوید و آنچه را ناشایست می‌داند، می‌کند. هر قدر در جامعه‌ای افراد احمق و [[جاهل]] بیشتر باشد بازار نفاق داغ‌تر است، زیرا جاهل ابزار [[دست]] منافق است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۳۸.</ref>. تاریخ اسلام [[گواه]] این مطلب است که هرگاه [[مسلمانان]] با [[کفر]] روبه‌رو شده‌اند [[پیروز]] گشته و هر زمان در مقابل جبهۀ نفاق قرار گرفته‌اند مغلوب شده‌اند؛ زیرا [[شناخت]] و مبارزه با جبهۀ کفر آسان و تشخیص خط نفاق بسیار مشکل است<ref>آشنایی با قرآن، ج ۱، ص ۱۶۶.</ref> در میان [[دشمنان]] [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} از سرکردۀ [[جبهه]] [[نفاق]] [[معاویه]] بود. او در هر زمان برای [[حفظ حکومت]] خود از ترفندی سود می‌جست. هنگامی که [[عثمان]] در اثر انحرافاتش در [[محاصره]] [[مخالفان]] و [[نیازمند]] حمایت بود، معاویه هیچ کمکی به او نکرد؛ زیرا او به خوبی دریافته بود که در چنین شرایطی مرده [[عثمان]] بیشتر از زنده او مفید است؛ از این‌رو با وقت‌کشی زمینه را برای [[قتل]] او فراهم ساخت. بلافاصله پس از کشته‌شدن عثمان، معاویه جاسوسان خود را گسیل داشت تا [[لباس]] خون‌آلود و انگشت بريدۀ عثمان را به [[شام]] آوردند. او نیز پیراهن خلیفۀ سوم را بر سر دروازه شام یا [[مسجد]] جامع دمشق آویزان کرد و در خطبه‌ای عوام‌فریبانه در [[غم]] کشته شدن خلیفۀ [[مظلوم]] به شدت گریست و [[مردم]] را به انتقام‌جویی و [[خون‌خواهی]] تحریک کرد. [[مردم]] که از [[قتل]] مظلومانۀ عثمان به شدت ناراحت بوده و [[امام علی]] {{ع}} را [[قاتل]] او می‌دانستند، برای خون‌خواهی عثمان حاضر به [[جنگ]] با امام علی {{ع}} شدند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[نبرد حق و باطل (کتاب)|نبرد حق و باطل]]، مجموعه آثار، ج ۳، ص ۴۴۵.</ref>. اکثر مردم دوره‌های پیشین باور نمی‌کردند که معاویه در قتل عثمان دست داشته و یا حداقل در [[دفاع]] از او کوتاهی کرده باشد، زیرا هر دو [[اموی]] بوده، پیوند قبیله‌ای بسیار محکمی داشتند. معاویه بارها از حمایت و [[محبت]] عثمان بهره‌مند بود. اما [[امام علی]] {{ع}} با تیزبینی توانست تشخیص دهد که معاویه برای قتل عثمان [[زمینه‌چینی]] کرده و در لحظاتی که کاملاً قادر به حمایت بود، او را تنها گذاشت. [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در [[نامه]] ۲۸ و ۳۷ [[نهج البلاغه]] این نکته را به [[معاویه]] گوشزد کرده‌اند: تو بسیار مسئله [[عثمان]] و [[قاتلان]] او را مطرح می‌کنی، در حالی که تا جایی که [[یاری]] او به سود تو بود وی را حمایت کردی، ولی آنجا که [[یاری]] تو به سود عثمان بود وی را تنها گذاشتی و با وقت‌کشی زمینه [[مرگ]] او را فراهم آوردی<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۷۸.</ref>. معاویه در [[خون‌خواهی عثمان]]، هم بهانه‌ای برای [[مبارزه]] با [[امام علی]] {{ع}} پیدا کرد و هم توانست خود را در نظر عوام [[مردم]] به ابزار [[دین]] مجهز کند. [[امویان]] پس از [[حکومت عثمان]]، بر [[بیت‌المال]] و مناصب [[حکومتی]] [[دست]] یافتند. تنها عامل [[نیرومندی]] که کسر داشتند [[دیانت]] بود. او پس از قتل عثمان خود را [[مؤمن]] و مدافع [[خون]] ریخته شدۀ خليفۀ [[مظلوم]] جلوه داد و با زبردستی این عامل را نیز استخدام کرد. او با سر دادن [[آیه]] ۳۳ [[سوره اسراء]] {{متن قرآن|وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا}}؛ هرکس مظلومانه کشته شود ما برای ولی او حقی قرار داده‌ایم توانست سپاهی به نام [[دین]] ضد [[امام علی]] {{ع}} تجهیز کند. معاویه پس از این ماجرا با اجیر کردن روحانی‌نمایان پول‌پرستی همچون [[ابوهریره]]، عامل [[روحانیت]] را نیز در [[اختیار]] گرفت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۳.</ref> او در [[جنگ صفین]] نیز هنگامی که خود را در آستانه شکست می‌دید منافقانه دستور داد قرآن‌ها را بر سر نیزه‌ها کردند و به [[سپاه]] [[امام علی]] {{ع}} گفت: [[قرآن]] در میان ما و شما [[حاکم]] است. در حالی که او نه [[اهل]] قرآن بود و نه [[اعتقادی]] به آن داشت. او برای رسیدن به هدف‌های خود از تظاهر به هر عقیده‌ای بهره می‌برد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۸۸.</ref>. معاویه حتی پس از [[شهادت]] [[امام علی]] {{ع}} دست از [[دشمنی]] با وی بر نداشت. او پس از مشاهده تأثیر روش و [[اندیشه]] [[امام علی]] {{ع}} بر [[جان‌ها]]، [[دستور]] داد بر ایشان در منابر و خطابه‌ها [[لعن]] کنند. طرفداران امام علی {{ع}} را به هر بهانه‌ای هرچند به ناروا دستگیر می‌کرد و با هزینه‌های [[مالی]] فراوان برخی را به [[جعل حدیث]] ضد امام {{ع}} و به نفع [[امویان]] [[تشویق]] می‌کرد. این [[سنت]] [[سوء]] تا سال‌ها پس از [[مرگ]] معاویه نیز ادامه داشت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی]]، مجموعه آثار، ج ۱۷، ص ۴۳۸.</ref>.
===سوم: تعصب باطل===
=== سوم: تعصب باطل ===
{{اصلی|تعصب}}
{{اصلی|تعصب}}
یکی از ویژگی‌های برخی [[دشمنان امام علی]] {{ع}} [[جمود]] و [[تعصب]] [[باطل]] بود که بیش از همه در میان [[خوارج]] دیده می‌شد و می‌توان گفت [[خوارج]] نخستین جریان [[جمود]] [[فکری]] و [[تعصب]] [[باطل]] در دنیای [[اسلام]] هستند. ایشان [[عقل]] و [[منطق]] را در [[اجرای دین]] به کار نبرده و سرسختانه بر ظاهر تأكيد می‌کردند. ظاهربینی آنان ضربه‌های [[سختی]] به [[جامعه اسلامی]] وارد آورد. [[جمود]] و [[جهالت]] ایشان به قدری بود که [[توطئه]] [[قتل]] [[امام علی]] {{ع}} را در [[شب]] نوزدهم [[رمضان]] ترتیب دادند تا [[اجر]] بیشتری از این [[عبادت]] ببرند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۹۲.</ref> از آنجا که [[خوارج]] مهم‌ترین [[دشمنان]] [[امام علی]] {{ع}} بودند، ایشان را به‌طور جداگانه بررسی می‌نماییم.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۹۳ تا۱۰۶.</ref>
یکی از ویژگی‌های برخی [[دشمنان امام علی]] {{ع}} [[جمود]] و [[تعصب]] [[باطل]] بود که بیش از همه در میان [[خوارج]] دیده می‌شد و می‌توان گفت خوارج نخستین جریان جمود [[فکری]] و تعصب [[باطل]] در دنیای [[اسلام]] هستند. ایشان [[عقل]] و منطق را در [[اجرای دین]] به کار نبرده و سرسختانه بر ظاهر تأكيد می‌کردند. ظاهربینی آنان ضربه‌های [[سختی]] به [[جامعه اسلامی]] وارد آورد. جمود و [[جهالت]] ایشان به قدری بود که [[توطئه]] [[قتل]] امام {{ع}} را در شب نوزدهم [[رمضان]] ترتیب دادند تا [[اجر]] بیشتری از این [[عبادت]] ببرند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[اسلام و نیازهای زمان (کتاب)|اسلام ونیازهای زمان]]، مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۹۲.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۹۳ ـ ۱۰۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش