انصار در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۳: خط ۳۳:


==[[مهاجران]] و انصار==
==[[مهاجران]] و انصار==
با [[هجرت پیامبر]] به یثرب و تبدیل آن به تنها پایگاه [[امن]] [[اسلامی]] در منطقه، [[سیر]] آرام [[مهاجرت]] به این [[شهر]] آغاز گردید؛ اما روند آن پس از [[جنگ خندق]] (دوره تثبیت)، [[شتاب]] یافت، ازاین‌رو در دوره نخست [[مدنی]] (۵ سال نخستین) شمار مهاجران اندک بود که بخشی از آنها مکّی و بخشی [[صحرانشین]] بودند.<ref>_۲۱. Ency clopedia of Islam Al - Ansar.</ref>[[اصحاب]] صفّه)[[انصار]] به نوعی مهاجران را همچون افراد خودی پذیرفتند و کاستیهایشان را جبران کردند و زمینه ادامه [[حیات]] آنها را در یثرب فراهم کردند. پیش از آنکه پیامبر در هجرت خود به یثرب برسد بسیاری از مهاجران مجرد در منطقه [[قبا]] و در [[خانه]] [[کلثوم]] بن هَدم که به [[بیت]] العزّاب <ref>الطبقات، ج۱، ص۲۳۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۶.</ref> (خانه مجردان) مشهور شد مستقر شده بودند؛ اما با ساخته شدن [[مسجد]] و بنای صفّه، آنجا مهمانسرای مهاجران مجرد گردید و انصاریان کمکهای غذایی خود را به آنجا می‌فرستادند: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَنفِقوا مِن طَیِّبـتِ ما کَسَبتُم ومِمّا اَخرَجنا لَکُم مِنَ الاَرضِ ولا تَیَمَّموا الخَبیثَ مِنهُ تُنفِقونَ ولَستُم بِـ ٔ خِذیهِ اِلاّ اَن تُغمِضوا فیهِ واعلَموا اَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ [[حَمید]]». (بقره / ۲، ۲۶۷) در این [[آیه]] از [[مؤمنان]] خواسته شده از محصولات مرغوب خود [[انفاق]] کنند و بدانها گوشزد شده که [[خداوند]] از شما [[بی‌نیاز]] است. به [[روایت]] سدّی این آیه درباره انصار و کمکهای آنها نازل شده است.<ref>اسباب النزول، ص۵۶.</ref> اما برخی مهاجران به ویژه [[قریشیان]] در میان تیره‌های گوناگون [[انصاری]] [[توزیع]] شدند و انصاریان در [[رقابت]] با همدیگر، براساس قرعه [[حمایت]] از خانواده‌های [[مهاجر]] را بر عهده می‌گرفتند.<ref>الطبقات، ج ۱۳، ص۳۹۶.</ref> برخی خانواده‌های مهاجر نیز که پیش از [[هجرت]] با [[مردم یثرب]] ارتباط داشتند نزد آشنایان خود رفتند و در [[خانه]] و کاشانه آنان مستقر شدند.<ref>الطبقات،، ج ۳، ص۱۷۴.</ref>[[انصار]] [[دارایی]][[خانه]] خود را در [[اختیار]] [[مهاجران]] قرار می‌دادند <ref>الطبقات،، ج ۳، ص۵۲۳.</ref> و آنان را در محصولات [[کشاورزی]] خود [[شریک]] کردند و برخی از آنان زمینهای پیرامون منازل مسکونی خود را به [[پیامبر]] بخشیدند.<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص۳۱۸.</ref> روابط میان [[انصار]] و مهاجران با [[پیمان برادری]] که پیامبر میان حدود ۴۵ [[انصاری]] و ۴۵ مهاجر بست تقویت گردید.<ref>الطبقات، ج۱،ص۲۳۸؛ ج۳،ص۲۲؛ انساب‌الاشراف، ج ۱، ص۳۱۹.</ref> به [[درستی]] نمی‌توان گفت [[اخوت]] چون حِلف یا وِلاء، مهاجران را به انصار پیوند می‌داد یا نه. شاید [[ارث]] بردن مهاجر از [[برادر]] انصاری خود نشان دهد که در آغاز همین‌گونه بوده است؛ امّا منابع نیز کمتر از مهاجری نام می‌برند که از برادر انصاری خود ارث برده باشد. البته [[محدثان]] به این امر اشاره می‌کنند و معتقدند این [[حکم]] با [[آیات قرآنی]] [[لغو]] شده است. [[آیه]] ذیل در خطاب به انصار چنین می‌گوید: «والَّذینَ ءامَنوا مِن بَعدُ وهاجَروا وجـهَدوا مَعَکُم فَاُولکَ مِنکُم واولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولی بِبَعضٍ فی کِتـبِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَی‌ءٍ [[عَلیم]] = و کسانی که پس از آن [[ایمان]] آورده و هجرت کرده و همراه شما [[جهاد]] کرده‌اند، از شما هستند. در [[کتاب خدا]] [[خویشاوندان]] به یکدیگر (در ارث) سزاوارترند. [[خداوند]] به همه چیز [[آگاه]] است». ([[انفال]] / ۸، ۷۵) بررسی تمامی [[جنگ‌های پیامبر]] به خوبی نشان می‌دهد که مهاجران نه همراه با [[برادران]] انصاری خود، که در یگان ویژه مهاجران و به صورت مجزّا [[سازماندهی]] شده‌اند.<ref>المغازی، ج۱، ص۵۸، ۲۱۵، ۶۴۹؛ ج۲، ص۷۱۰، ۸۲۰ ـ ۸۲۱، ۸۹۵، ۹۹۶.</ref> [[حمایت مالی]] و معیشتی انصار از مهاجران تا [[سال چهارم هجری]] ادامه یافت. در آن سال [[بنی‌نضیر]] از [[مدینه]] [[تبعید]] شدند و [[اراضی]] مرغوب و آبهای آنها بنا به [[حکم]] [[قرآن]] به [[مالکیت]] [[پیامبر]] درآمد و آن حضرت از [[انصار]] خواست یکی از دو گزینه را [[انتخاب]] کنند: نخست آنکه روابط [[مهاجران]] و انصار همچنان باقی بماند و بخشی از زمینهای بنی‌نضیر در میان مهاجران و انصار [[توزیع]] شود و دوم آنکه بخشی از این زمینها در میان مهاجران توزیع شود و در مقابل، مهاجران آنچه از انصار دریافت کرده‌اند یا از [[منافع]] آن بهره می‌برند بدانها پس دهند؛ امّا انصار از پیامبر خواستند آن اراضی را در میان مهاجران تقسیم کند و مهاجران نیز همچنان در [[اموال]] آنها [[شریک]] بمانند.<ref>تاریخ المدینه، ج ۲، ص۴۸۹.</ref> به گزارش [[آیه]] نهم [[حشر]] / ۵۹، در این صحنه انصار در [[دل]] خود هیچ [[احساس]] تمایلی به اموالی که به مهاجران داده شد ندارند و مهاجران را [[دوست]] دارند و آنان را بر خود ترجیح می‌دهند. کسانی که از [[آزمندی]] نفس خویش در امان‌اند [[رستگار]] خواهند بود: «والَّذینَ تَبَوَّءُو الدّارَ والایمـنَ مِن قَبلِهِم یُحِبّونَ مَن هاجَرَ اِلَیهِم ولا یَجِدونَ فی صُدورِهِم حاجَةً مِمّا اوتوا ویُؤثِرونَ عَلی اَنفُسِهِم ولَو کانَ بِهِم خَصاصَةٌ ومَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَاُولکَ هُمُ المُفلِحون». پیامبر در گزارشی [[رفتار]] انصار با مهاجران را به [[محبت]] [[والدین]] به فرزندشان [[تشبیه]] کرده است.<ref>الآحاد والمثانی، ج ۳، ص۳۹۳؛ المستدرک، ج ۴، ص۸۳.</ref> شبیه به این تعبیر در گزارش [[عباس عموی پیامبر]] از [[جنگ حنین]] وجود دارد. براساس این گزارش زمانی که همه در [[حال]] [[فرار]] بودند چون به خواست پیامبر {{صل}}[[انصار]] فراخوانده شدند، همچون توجه مادر به ندای [[فرزندی]] که به خطر افتاده، به ایشان توجه کردند.<ref>الطبقات، ج ۴، ص۱۸؛ المصنف، ج ۵، ص۳۸۰.</ref> در گزارشهای دیگری هم آمده که مهاجران با [[مشاهده]] رفتار انصار از آن بابت نگران شده بودند که آنان همه [[اجر]] [[الهی]] را به خود اختصاص دهند.<ref>تاریخ‌المدینه، ج ۲، ص۴۹۰.</ref> به‌رغم [[پشتیبانی]][[انصار]] از [[مهاجران]] گاه تنشهایی هم میان برخی مهاجران و برخی از [[انصار]] به ویژه کسانی که متهم به [[نفاق]] بودند روی می‌داد؛ در [[نبرد]] [[بنی‌مصطلق]] در [[سال ششم هجری]] برخوردهایی میان برخی مهاجران و انصار دیده شد که به [[تدبیر]] [[پیامبر]] {{صل}} برطرف شد. در آن [[کارزار]] که فردی از مهاجران با یکی از انصار برخورد تندی کرد، عبدالله بن اُبیّ [[انصاری]] با [[ضرب‌المثل]]«سگت را چاق کن تا تو را بخورد» انصار را بر اثر حمایتهایشان از پیامبر و مهاجران [[سرزنش]]، و [[تهدید]] کرد که اقدامات لازم پس از بازگشت به [[مدینه]] انجام خواهد شد.<ref>الطبقات، ج ۴، ص۲۶۰؛ تاریخ‌المدینه، ج ۱، ص۳۷۴ـ۳۵۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۲۶۰ ـ ۲۶۱.</ref> در پی این حادثه آیاتی از [[سوره منافقون]] نازل گردید.<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۴۴۲.</ref>
با [[هجرت پیامبر]] به یثرب و تبدیل آن به تنها پایگاه [[امن]] [[اسلامی]] در منطقه، [[سیر]] آرام [[مهاجرت]] به این [[شهر]] آغاز گردید؛ اما روند آن پس از [[جنگ خندق]] (دوره تثبیت)، [[شتاب]] یافت، ازاین‌رو در دوره نخست [[مدنی]] (۵ سال نخستین) شمار مهاجران اندک بود که بخشی از آنها مکّی و بخشی [[صحرانشین]] بودند.<ref>_۲۱. Ency clopedia of Islam Al - Ansar.</ref>[[اصحاب صفه]]) [[انصار]] به نوعی مهاجران را همچون افراد خودی پذیرفتند و کاستی‌هایشان را جبران کردند و زمینه ادامه [[حیات]] آنها را در یثرب فراهم کردند. پیش از آنکه پیامبر در هجرت خود به یثرب برسد بسیاری از مهاجران مجرد در منطقه [[قبا]] و در [[خانه]] [[کلثوم بن هدم]] که به «بیت العزّاب» <ref>الطبقات، ج۱، ص۲۳۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۶.</ref> (خانه مجردان) مشهور شد مستقر شده بودند؛ اما با ساخته شدن [[مسجد]] و بنای صفّه، آنجا مهمانسرای مهاجران مجرد گردید و انصاریان کمکهای غذایی خود را به آنجا می‌فرستادند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر می‌آوریم ببخشید و بر آن نباشید  که از نامرغوب‌های آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشم‌پوشی نسبت به آنها نمی‌ستاندید؛ و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref> در این [[آیه]] از [[مؤمنان]] خواسته شده از محصولات مرغوب خود [[انفاق]] کنند و بدان‌ها گوشزد شده که [[خداوند]] از شما [[بی‌نیاز]] است. به [[روایت]] سدّی این آیه درباره انصار و کمک‌های آنها نازل شده است.<ref>اسباب النزول، ص۵۶.</ref> اما برخی مهاجران به ویژه [[قریشیان]] در میان تیره‌های گوناگون [[انصاری]] [[توزیع]] شدند و انصاریان در [[رقابت]] با همدیگر، براساس قرعه [[حمایت]] از خانواده‌های [[مهاجر]] را بر عهده می‌گرفتند.<ref>الطبقات، ج ۱۳، ص۳۹۶.</ref> برخی خانواده‌های مهاجر نیز که پیش از [[هجرت]] با [[مردم یثرب]] ارتباط داشتند نزد آشنایان خود رفتند و در [[خانه]] و کاشانه آنان مستقر شدند.<ref>الطبقات،، ج ۳، ص۱۷۴.</ref>[[انصار]] [[دارایی]] [[خانه]] خود را در [[اختیار]] [[مهاجران]] قرار می‌دادند <ref>الطبقات،، ج ۳، ص۵۲۳.</ref> و آنان را در محصولات [[کشاورزی]] خود [[شریک]] کردند و برخی از آنان زمین‌های پیرامون منازل مسکونی خود را به [[پیامبر]] بخشیدند.<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص۳۱۸.</ref>


[[آیات]] ۷ تا ۱۰ این [[سوره]] نشان می‌دهد که چگونه برخی انصار نسبت به [[حمایت]] دیگر انصاریان از مهاجران[[سخن]] به [[اعتراض]] می‌گشایند و از انصار می‌خواهند از حمایت مهاجران[[دست]] بردارند تا از اطراف پیامبر پراکنده شوند، ضمن آنکه مهاجران را تهدید کردند تا پس از بازگشت به مدینه آنان را از [[شهر]] بیرون خواهند کرد. [[خداوند]] پاسخ به این عده [[مؤمنان]] را به [[پایداری]] فرا می‌خواند و از ایشان می‌خواهد به [[انفاق]] و حمایت خود ادامه دهند تا در شمار [[صالحان]] جای گیرند. «هُمُ الَّذینَ یَقولونَ لا تُنفِقوا عَلی مَن عِندَ رَسولِ اللّهِ حَتّی یَنفَضّوا ولِلّهِ خَزانُ السَّمـوتِ والاَرضِ ولـکِنَّ المُنـفِقینَ لایَفقَهون * یَقولونَ لـَن رَجَعنا اِلَی المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الاَعَزُّ مِنها الاَذَلَّ ولِلّهِ العِزَّةُ ولِرَسولِهِ ولِلمُؤمِنینَ ولـکِنَّ المُنـفِقینَ لا یَعلَمون * یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تُلهِکُم اَمولُکُم ولا اَولـدُکُم عَن ذِکرِ اللّهِ ومَن یَفعَل ذلِکَ فَاُولکَ هُمُ الخـسِرون * واَنفِقوا مِن ما رَزَقنـکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِیَ اَحَدَکُمُ المَوتُ فَیَقولَ رَبِّ لَولا اَخَّرتَنی اِلی اَجَلٍ قَریبٍ فَاَصَّدَّقَ واَکُن مِنَ الصّــلِحین».<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[انصار (مقاله)|مقاله «انصار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص.</ref>
روابط میان [[انصار]] و مهاجران با [[پیمان برادری]] که پیامبر میان حدود ۴۵ [[انصاری]] و ۴۵ مهاجر بست تقویت گردید.<ref>الطبقات، ج۱،ص۲۳۸؛ ج۳،ص۲۲؛ انساب‌الاشراف، ج ۱، ص۳۱۹.</ref> به [[درستی]] نمی‌توان گفت [[اخوت]] چون «حِلف» یا «وِلاء»، مهاجران را به انصار پیوند می‌داد یا نه. شاید [[ارث]] بردن مهاجر از [[برادر]] انصاری خود نشان دهد که در آغاز همین‌گونه بوده است؛ امّا منابع نیز کمتر از مهاجری نام می‌برند که از برادر انصاری خود ارث برده باشد. البته [[محدثان]] به این امر اشاره می‌کنند و معتقدند این [[حکم]] با [[آیات قرآنی]] [[لغو]] شده است. [[آیه]] ذیل در خطاب به انصار چنین می‌گوید:  {{متن قرآن| وَالَّذِينَ آمَنُواْ مِن بَعْدُ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ مَعَكُمْ فَأُولَئِكَ مِنكُمْ وَأُوْلُواْ الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«و کسانی که پس از آن ایمان آورده و هجرت گزیده و همراه شما جهاد کرده‌اند از شمایند و در کتاب خداوند خویشاوندان (در ارث‌بری) نسبت به همدیگر (از دیگران) سزاوارترند؛ بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست» سوره انفال، آیه ۷۵.</ref> بررسی تمامی [[جنگ‌های پیامبر]] به خوبی نشان می‌دهد که مهاجران نه همراه با [[برادران]] انصاری خود، که در یگان ویژه مهاجران و به صورت مجزّا [[سازماندهی]] شده‌اند.<ref>المغازی، ج۱، ص۵۸، ۲۱۵، ۶۴۹؛ ج۲، ص۷۱۰، ۸۲۰ ـ ۸۲۱، ۸۹۵، ۹۹۶.</ref>  


[[حمایت مالی]] و معیشتی انصار از مهاجران تا [[سال چهارم هجری]] ادامه یافت. در آن سال [[بنی‌نضیر]] از [[مدینه]] [[تبعید]] شدند و [[اراضی]] مرغوب و آبهای آنها بنا به [[حکم]] [[قرآن]] به [[مالکیت]] [[پیامبر]] درآمد و آن حضرت از [[انصار]] خواست یکی از دو گزینه را [[انتخاب]] کنند: نخست آنکه روابط [[مهاجران]] و انصار همچنان باقی بماند و بخشی از زمینهای بنی‌نضیر در میان مهاجران و انصار [[توزیع]] شود و دوم آنکه بخشی از این زمینها در میان مهاجران توزیع شود و در مقابل، مهاجران آنچه از انصار دریافت کرده‌اند یا از [[منافع]] آن بهره می‌برند بدانها پس دهند؛ امّا انصار از پیامبر خواستند آن اراضی را در میان مهاجران تقسیم کند و مهاجران نیز همچنان در [[اموال]] آنها [[شریک]] بمانند.<ref>تاریخ المدینه، ج ۲، ص۴۸۹.</ref> به گزارش [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره حشر، آیه ۹.</ref>، در این صحنه انصار در [[دل]] خود هیچ [[احساس]] تمایلی به اموالی که به مهاجران داده شد ندارند و مهاجران را [[دوست]] دارند و آنان را بر خود ترجیح می‌دهند. کسانی که از [[آزمندی]] نفس خویش در امان‌اند [[رستگار]] خواهند بود.
پیامبر در گزارشی [[رفتار]] انصار با مهاجران را به [[محبت]] [[والدین]] به فرزندشان [[تشبیه]] کرده است.<ref>الآحاد والمثانی، ج ۳، ص۳۹۳؛ المستدرک، ج ۴، ص۸۳.</ref> شبیه به این تعبیر در گزارش [[عباس عموی پیامبر]] از [[جنگ حنین]] وجود دارد. براساس این گزارش زمانی که همه در [[حال]] [[فرار]] بودند چون به خواست پیامبر {{صل}} [[انصار]] فراخوانده شدند، همچون توجه مادر به ندای [[فرزندی]] که به خطر افتاده، به ایشان توجه کردند.<ref>الطبقات، ج ۴، ص۱۸؛ المصنف، ج ۵، ص۳۸۰.</ref> در گزارشهای دیگری هم آمده که مهاجران با [[مشاهده]] رفتار انصار از آن بابت نگران شده بودند که آنان همه [[اجر]] [[الهی]] را به خود اختصاص دهند.<ref>تاریخ‌المدینه، ج ۲، ص۴۹۰.</ref> به‌رغم [[پشتیبانی]][[انصار]] از [[مهاجران]] گاه تنشهایی هم میان برخی مهاجران و برخی از [[انصار]] به ویژه کسانی که متهم به [[نفاق]] بودند روی می‌داد؛ در [[نبرد]] [[بنی‌مصطلق]] در [[سال ششم هجری]] برخوردهایی میان برخی مهاجران و انصار دیده شد که به [[تدبیر]] [[پیامبر]] {{صل}} برطرف شد. در آن [[کارزار]] که فردی از مهاجران با یکی از انصار برخورد تندی کرد، [[عبدالله بن اُبیّ انصاری]] با [[ضرب‌المثل]] «سگت را چاق کن تا تو را بخورد» انصار را بر اثر حمایت‌هایشان از پیامبر و مهاجران [[سرزنش]]، و [[تهدید]] کرد که اقدامات لازم پس از بازگشت به [[مدینه]] انجام خواهد شد.<ref>الطبقات، ج ۴، ص۲۶۰؛ تاریخ‌المدینه، ج ۱، ص۳۷۴ـ۳۵۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۲۶۰ ـ ۲۶۱.</ref> در پی این حادثه آیاتی از [[سوره منافقون]] نازل گردید.<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۴۴۲.</ref>
[[آیات]] {{متن قرآن|هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ}}<ref>«آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه  گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند» سوره منافقون، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه  فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و از آنچه روزیتان کرده‌ایم (در راه خداوند) هزینه کنید پیش از آنکه مرگ هر یک از شما در رسد آنگاه بگوید: پروردگارا! چرا (مرگ) مرا تا زمانی نزدیک پس نیفکندی تا صدقه بدهم و از شایستگان باشم» سوره منافقون، آیه ۱۰.</ref> این [[سوره]] نشان می‌دهد که چگونه برخی انصار نسبت به [[حمایت]] دیگر انصاریان از مهاجران[[سخن]] به [[اعتراض]] می‌گشایند و از انصار می‌خواهند از حمایت مهاجران[[دست]] بردارند تا از اطراف پیامبر پراکنده شوند، ضمن آنکه مهاجران را تهدید کردند تا پس از بازگشت به مدینه آنان را از [[شهر]] بیرون خواهند کرد.
[[خداوند]] پاسخ به این عده [[مؤمنان]] را به [[پایداری]] فرا می‌خواند و از ایشان می‌خواهد به [[انفاق]] و حمایت خود ادامه دهند تا در شمار [[صالحان]] جای گیرند<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[انصار (مقاله)|مقاله «انصار»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص529.</ref>


==[[انصار]] و [[پیامبر]]==
==[[انصار]] و [[پیامبر]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش