ترور: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۸۵۳ بایت اضافه‌شده ،  ۶ آوریل
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۶: خط ۱۶:


== ترور در [[قرآن]] ==
== ترور در [[قرآن]] ==
{{اصلی|ترور در قرآن}}
واژه‌ای که بر ترور و ترورگری دلالت مستقیم داشته باشد، در [[قرآن]] یافت نمی‌شود و واژه «ارهاب» در قرآن و دستور به ایجاد ترس در [[دل]] [[کافران]]<ref>سوره انفال، آیه ۶۰.</ref> ارتباطی با فعالیت‌های تروریستی ندارد و منظور از آن، [[لزوم]] افزایش توان و نیروی [[مسلمانان]] در [[دفاع از خود]] و قدرت‌نمایی در برابر [[کافران]] است تا آنان را از [[تجاوز]] بازدارند<ref>المیزان، ج‌۹، ص‌۱۱۷؛ من هدی القرآن، ج‌۴، ص‌۸۷.</ref>. در گزارش‌های [[قرآنی]] نیز نمونه‌ای [[تاریخی]] برای فعالیت‌های زنجیره‌ای و [[سازمان]] یافته تروریستی نمی‌توان یافت و تنها مواردی از سوء قصد به [[پیامبران]] توسط کافران گزارش شده است؛ اما از آنجا که [[اعمال]] [[خشونت]] و [[کشتار]] غیر [[مشروع]]، محاربه و ایجاد [[فساد]] و [[فتنه‌انگیزی]] و آدم‌ربایی از جمله فعالیت‌های تروریستی هستند، بر این اساس می‌توان کلیدْ‌واژه‌های [[قتل]]، [[مکر]]، [[فتنه]]، فساد، محاربه، اختطاف را نیز با موضوع مرتبط دانست. نزدیک‌ترین واژه‌ای را که می‌توان در [[قرآن]] به معنای ترور دانست، {{متن قرآن|لَنُبَيِّتَنَّهُۥ}} در [[آیه]] ۴۹ نمل است که به معنای قتل شبانه<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۵۴؛ مجمع البحرین، ج‌۳، ص‌۵۰۴ «بیت».</ref> بوده و در ارتباط با ماجرای [[توطئه]] ترور [[حضرت صالح]] است<ref>جامع البیان، ج‌۱۹، ص‌۲۱۰.</ref>. هرچند در قرآن با صراحت از [[تروریسم]] سخنی به میان نیامده است؛ ولی با کنار هم گذاشتن برخی [[آیات]] می‌توان نشانه‌هایی را مبنی بر محکومیت اعمال تروریستی در قرآن یافت.


[[قرآن‌کریم]]، [[حضرت محمد]] را [[پیامبر]] [[رحمت]] می‌خواند<ref>سوره انبیاء، آیه ۱۰۷؛ سوره توبه، آیه ۱۲۸.</ref> و او را به [[نرمخویی]] و دوری از سخت‌دلی و [[درشت‌خویی]] سفارش می‌دهد تا [[مردم]] از پیرامون او پراکنده نشوند<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، بر [[حفظ جان]] [[آدمیان]] دستور می‌دهد<ref>سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> و کشتن غیر‌مشروع هر نفر را برابر با کشتن همه مردم می‌خواند<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> و در هنگام [[جنگ]]، [[تجاوز]] از [[حدود شرعی]] را برنمی‌تابد و کشتن [[زنان]] و [[کودکان]] و سالخوردگان و آغاز به جنگ پیش از [[دعوت]] به [[مصالحه]] و... را نمی‌پذیرد<ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۶۱.</ref>.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> و در صورتی تجاوز به دیگران را می‌پذیرد که آن را در برابر تجاوز پیشین قرار داده باشد و دستور می‌دهد که تنها به همان میزانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اید، تجاوز کنید و پای خود را از آن [[میزان]] فراتر نگذارید<ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۶۳ ـ ۶۴.</ref>.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۴.</ref>؛ همچنین هنگامی که به [[نبرد]] فرا می‌خواند، از واژه «[[مقاتله]]» استفاده می‌کند که به معنای جنگ طرفینی است و بر این اساس ترور و غافلگیری را برنمی‌تابد. برخی [[قتال]] و مقاتله را به این معنا دانسته‌اند که شخصی قصد کشتن کسی را کند که او قصد کشتن وی را دارد و به این ترتیب بر جنبه [[دفاعی]] قتال در [[اسلام]] تأکید کرده‌اند<ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۶۰ ـ ۶۱.</ref>.
محاربه و [[فسادانگیزی]] از [[اعمال]] نامشروعی هستند که [[قرآن]] [[مجازات]] سنگینی را برای آنها در نظر گرفته است و نزدیکی فراوانی به فعالیت‌های تروریستی دارند؛ هرچند اهداف [[سیاسی]] در آنها لحاظ نشده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَٰٓؤُا۟ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسْعَوْنَ فِى ٱلْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓا۟ أَوْ يُصَلَّبُوٓا۟ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَـٰفٍ أَوْ يُنفَوْا۟ مِنَ ٱلْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْىٌۭ فِى ٱلدُّنْيَا وَلَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>. منظور از [[محاربه با خدا]] و فسادانگیزی، سلب [[امنیت]] و [[آرامش]] [[مسلمانان]] است و به [[کفر]] و [[شرک]] اشاره‌ای ندارد<ref>مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۲۹۱؛ المیزان، ج‌۵، ص‌۳۲۷.</ref> و [[محارب]] کسی است که [[سلاح]] خود را برای [[ترساندن]] [[مردم]] و ایجاد [[فساد در زمین]]، چه خشکی و چه دریا، چه در [[شهر]] و چه در بیرون از شهر، چه شب و چه [[روز]]، برهنه یا آماده کند<ref>تحریر الوسیله، ج‌۲، ص‌۴۹۲؛ برای اطلاع از تعاریف دیگر نک: شرایع الاسلام، ج‌۴، ص‌۹۵۸ ـ ۹۵۹؛ المقنعه، ص‌۸۰۴؛ المبسوط، ج‌۸، ص‌۴۷.</ref>.
از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که مجرد ترساندن و سلب امنیت حتی اگر جنایتی صورت نگیرد و اسلحه کشیده نشود، محاربه به حساب می‌آید<ref>وسائل الشیعه، ج‌۱۸، ص‌۵۳۴؛ ۵۳۷.</ref>. از [[آیات]] فراوانی استفاده می‌شود که [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] همواره در معرض اقدامات تروریستی بوده‌اند و برخی افراد از [[ترس]] ربوده شدن، [[ایمان]] نمی‌آوردند<ref>روض الجنان، ج۱۵، ص۱۵۴؛ مجمع‌البیان، ج۷، ص۴۰۷.</ref>.<ref>سوره قصص، آیه ۵۷.</ref> [[خداوند]] در جایی دیگر [[نعمت]] [[امنیت]] را به [[مهاجران]] یادآور می‌شود که چگونه اندک و [[ناتوان]] و همواره از ربوده شدن در هراس بودند تا اینکه خداوند آنان را [[یاری]] داد<ref>زادالمسیر، ج‌۳، ص‌۲۳۳.</ref>.<ref>سوره انفال، آیه ۲۶.</ref> موارد فراوانی نیز به سوء قصد [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] توسط [[کافران]] اشاره دارند و این امر حاکی از به‌کارگیری ترور به عنوان راه حل مورد استفاده از سوی معاندان برای جلوگیری از [[دعوت]] پیامبران مطرح بوده است. جدای از این گزارش کلی، جریان ترور دو تن از پیامبران، [[حضرت صالح]] {{ع}} و [[حضرت محمد]] {{صل}} نیز در [[قرآن]] آمده است<ref>[[حمید بیگ‌زاده جلالی|بیگ‌زاده جلالی، حمید]]، [[ترور - بیگ‌زاده جلالی (مقاله)|مقاله «ترور»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۷]]، ص ۴۹۱.</ref>.


== ترور در [[فقه اسلامی]] ==
== ترور در [[فقه اسلامی]] ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش